💠 پروژه «استعمار دین» و «مقررات زدایی از مرزهای دینی و ملی» در میدان بازاری شده جام جهانی کشتی ۲۰۲۳
✍🏻 یادداشت مهمان
▪️در جامعه شناسی دین از «بازگشت دین به حوزه عمومی» در قرن بیست و یکم بحث میشود. این روند طبق ادبیات پوسامای(2018) در کتاب «دین، نئولیبرالیسم و پساسکولاریسم در جامعه آیزهشده»، در شرایطی است که در چارچوب پساسکولاریسم، ادیان، استعمار می شوند. یعنی ادیان به صورت «معنویت شخصیشده و کالاییشده» تقلیل مییابند. ادیان در حوزه عمومی صرفا در حد عقلانیت ابزاری و در مناسباتی نمایشی و بازاری میتوانند بازنمود داشته باشند و عقلانیت ارتباطی آنها سرکوب میشود.
▫️از نظر گوتیه(2021) نیز ادیان به سطح سبک زندگی تقلیل مییابند و در همان سطح با یکدیگر رقابت میکنند. همچنین، با ادبیات بوردیو، امر اجتماعی و غیر اقتصادی-مانند دین و ورزش_درگیر میدانی از بازارهایی میشوند که نهادهای صاحب قدرت و ذی نفوذ در آن کالاهای مورد تقاضا و نحوه عرضه آن و مقررات آن را برساخت، تنظیم و تحمیل می کنند.
▪️چنانکه، در سطح جهانی هر چند که ادعای مقرراتزدایی مطرح میشود اما در عمل، از برخی مقررات دینی و محلی حساسیتزدایی یا مقرراتزدایی میشود و به جای آن در چارچوب یک رویهی استانداردسازی شده و همگنسازی شده مقررات جهانی با تعابیر و ادعاهایی جذاب برساخت، تنظیم و تحمیل میشود.آنچه که این روزها به صورت سازمان یافته در میدان جام جهانی کشتی ۲۰۲۳ رخ میدهد.
▫️ روندی که می توان از آن به عنوان «مصداق رویه های استعمار دین در حوزه عمومی» و تلاش برای «تحمیل قوانین متکی بر حاکمیت جهانی پساسکولار» یاد کرد: چنانکه مردان مسلمان با پیشینههای دینی خود می توانند راز و نیاز معنوی خود را داشته باشند، بر لباسهای خود پرچم ملی و توسل به امامان و پهلوانان دینی خود را داشته باشند، اما در این «میدان بازاری شده» به نام «برابری جنسیتی» از قواعد دینی، ملی و محلی آنها «مقرراتزدایی» و «حساسیتزدایی» میشود. به این صورت که قواعد احترام و تعامل با داور با جنسیت متفاوت «استانداردسازی و همگنسازی» شده است.
▪️مرد مسلمان برخلاف قواعد دینش در حالی که با توسل و تمسک به اعتقادات دینیاش وارد زمین و خارج از آن می شود، باید در آغاز و پایان برخلاف مرزهای دینش تماس با زن نامحرم را بپذیرد. و این پهلوانان که در ادب و معرفت و نجابت الگو هستند، حتی نمیتوانند رویه ادب و احترام طبق قواعد دینی و ملی خود را پیشه کنند. زیرا مقررات استانداردسازی شده تحمیل شده است. به بیان دیگر، این ورزشکاران مسلمان مجالی برای عقلانیت ارتباطی هماهنگ با دین خود را ندارند.
▫️در این میان، کیفیت برخی داوران زن هم این گمان را به ذهن می آورد که گویی پیشبرد پروژه تحمیل مقررات جهانی بر قواعد دینی محلی اولویت بیشتری نسبت به کیفیت قضاوت مسابقات دارد. چنانکه همین یکشنبه، بارها گزارشگر باسابقه و حرفهای، آقای هادی عامل، بابت خطای فشردن گلو و فشار بر مجاری تنفسی کشتیگیر ایرانی- آقای نخودی- اعتراض می کرد، اما آن داور کمصلاحیت نه تنها از خلافهای کشتیگیر دیگر مطلع نشد، چهار امتیاز هم به کشتیگیر خطاکار تقدیم کرد. در واقع این گمان به ذهن میرسید که کارکرد امثال این داوران امری فراتر از قضاوت است. امری که فقط به نام برابری جنسیتی تعبیر و تحمیل میشود.
▪️برای نمونه، در آلمان سه مسلمان مهاجر قبول نکردند که به داور زن دست بدهند. فدراسیون آلمان هم آنها را جریمه و محروم کرد. با این ادعا که کشتی ورزشی اخلاقی است که در آن احترام بسیار اهمیت دارد و ما متأسفیم که این مسلمانان به داور زن احترام نگذاشته اند!
▫️لیکن مسأله این است که چرا باید یک سبک همگن و واحد برای احترام گذاشتن به تمام ادیان تحمیل شود؟ چرا باید عقلانیت ارتباطی ادیان سرکوب شود؟به ویژه که یکی از خاستگاه های اصلی این ورزش اخلاقی،کشورهای اسلامی و فرهنگ پهلوانی ایران است.
▪️اما روندی که به ورزش و مرزهای دینی زن و مرد منتهی نخواهد شد، نه تنها ادیان را در حد معنویتهای کالاییشده تقلیل میدهد، بلکه طی فرایندی پیچیدهتر و گستردهتر در عرصههای دیگر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و...به دنبال جایگزینی هویت های جهانوطن، تضعیف دولتهای ملی و تسلط نهادهای جهانی وحاکمیت جهانی است.
▫️در این میان هر چه پیوند مردم با نهادهای دینی و دولتهای ملی سستتر شده باشد؛ این رویههای جهانی بیشتر شتاب می گیرد. به بیان دیگر، فرایند استعمار دین در بستری از فرایندهای استحالهی هویتهای ملی و دینی؛ و تضعیف دولتهای ملی پیش میرود.
🖋 زهرا توللی، دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه شیراز
#آخوند
#دین
#جهانی_سازی
👉 @Akhundism