eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.2هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
59 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 💢♦️ واکنش خانم دکتر عراقی اهل سنت ساکن استان الانبار به تصویر زیبای حضرت آقا در خطبه ی نماز ✅ زیبایی، اعتبار، زبان عربی، حکمت، مهربانی، و شجاعت برای سید الخامنه ای است 🌺 همه یکجا در او جمع شده 🎋〰☘ @Alachiigh
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️🎥 مراسم وداع با پیکر شهیدِ آشوری 🔹پیکر شهید جانی‌بت اوشانا پس از ۳۸ سال شناسایی شده است. مادرشهیدمجید قربانخانی 🎋〰☘ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢♦️دعای شب قدری که امروز اجابت شد! ♦️دعای قابل تامل شب قدر آیت الله سلیمانی 🎋〰☘ @Alachiigh
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 وقتی عرف جایگزین شرع بشود! ✅ گزارش بی بی سی 1964؛از لباس‌های باز و تبلیغ برهنگی👇 واکنش زنان انگلیسی را ببینید.... 🔸نظم نوین طوری برنامه‌ریزی کرد که لباس‌های زننده‌ای که تو غرب سالها پیش دور از شأن و شخصیت زن توصیف می‌شد، حالا به استایل روز تبدیل شده و تو رسانه طوری عادی سازی شده که اگه کسی به این سبک پوشش‌ها تن نده حتما از دنیا عقبه! 🔻 رسانه این مقدار مهم است و ما رسانه های موثر که در خدمت ارزش های ایرانی اسلامی باشد نداشتیم و نداریم و مشکل اصلی همین است. 👆پیشنهاد میکنم حتما ببینید 👌 ✍️ 🎋〰☘ @Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜#رمان_واقعی_نسل_سوخته قسمت #دوم پدر مدام توی رفتار خودم و بقیه دقت می کردم ... خوب و بد می کردم
قسمت اولین پله های تنهایی مات و مبهوت ... پشت در خشکم زده بود ... نیم ساعت دیگه زنگ کلاس بود ... و من حتی نمی دونستم باید سوار کدوم خط بشم ... کجا پیاده بشم ... یا اگر بخوام سوار تاکسی بشم باید ... همون طور ... چند لحظه ایستادم ... برگشتم سمت در که زنگ بزنم ... اما دستم بین زمین و آسمون خشک شد ... - حالا چی می خوای به مامان بگی؟ ... اگر بهش بگی چی شده که ... مامان همین طوری هم کلی غصه توی دلش داره... این یکی هم بهش اضافه میشه ... دستم رو آوردم پایین ... رفتم سمت خیابون اصلی ... پدرم همیشه از کوچه پس کوچه ها می رفت که زودتر برسیم مدرسه ... و من مسیرهای اصلی رو یاد نگرفته بودم ... مردم با عجله در رفت و آمد بودن ... جلوی هر کسی رو که می گرفتم بهم محل نمی گذاشت ... ندید گرفته می شدم ... من ... با اون غرورم ... یهو به ذهنم رسید از مغازه دارها بپرسم ... رفتم توی یه مغازه ... دو سه دقیقه ای طول کشید ... اما بالاخره یکی راهنماییم کرد باید کجا بایستم ... با عجله رفتم سمت ایستگاه ... دل توی دلم نبود ... یه ربع دیگه زنگ رو می زدن و در رو می بستن ... اتوبوس رسید ... اما توی هجمه جمعیت ... رسما بین در گیر کردم و له شدم ... به زحمت از لای در نیمه باز کیفم رو کشیدم داخل ... دستم گز گز می کرد ... با هر تکان اتوبوس... یا یکی روی من می افتاد ... یا زانوم کنار پله له می شد... توی هر ایستگاه هم ... با باز شدن در ... پرت می شدم بیرون ... چند بار حس کردم الان بین جمعیت خفه میشم ... با اون قدهای بلند و هیکل های بزرگ ... و من ... بالاخره یکی به دادم رسید ... خودش رو حائل من کرد ... دستش رو تکیه داد به در اتوبوس و من رو کشید کنار ... توی تکان ها ... فشار جمعیت می افتاد روی اون ... دلم سوخته بود و اشکم به مویی بند بود ... سرم رو آوردم بالا ... - متشکرم ... خدا خیرتون بده ... اون لبخند زد ... اما من با تمام وجود می خواستم گریه کنم نمك زخم نیم ساعت بعد از زنگ کلاس رسیدم مدرسه ... ناظم با ناراحتی بهم نگاه کرد ... - فضلی ... این چه ساعت مدرسه اومدنه؟ ... از تو بعیده ... با شرمندگی سرم رو انداختم پایین ... چی می تونستم بگم؟ ... راستش رو می گفتم ... شخصیت پدرم خورد می شد ... دروغ می گفتم ... شخصیت خودم جلوی خدا ... جوابی جز سکوت نداشتم ... چند دقیقه بهم نگاه کرد ... - هر کی جای تو بود ... الان یه پس گردنی ازم خورده بود ... زود برو سر کلاست ... برگه ورود به کلاس نوشت و داد دستم ... - دیگه تاخیر نکنی ها ... - چشم آقا ... و دویدم سمت راه پله ها ... اون روز توی مدرسه ... اصلا حالم دست خودم نبود ... با بداخلاقی ها و تندی های پدرم کنار اومده بودم ... دعوا و بدرفتاریش با مادرم و ما یک طرف ... این سوژه جدید رو باید چی کار می کردم؟ ... مدرسه که تعطیل شد ... پدرم سر کوچه، توی ماشین منتظر بود ... سعید رو جلوی چشم من سوار کرد ... اما من... وقتی رسیدم خونه ... پدر و سعید ... خیلی وقت بود رسیده بودن ... زنگ در رو که زدم ... مادرم با نگرانی اومد دم در ... - تا حالا کجا بودی مهران؟ ... دلم هزار راه رفت ... نمی دونستم باید چه جوابی بدم ... اصلا پدرم برای اینکه من همراهش نبودم ... چی گفته و چه بهانه ای آورده ... سرم رو انداختم پایین ... - شرمنده ... اومدم تو ... پدرم سر سفره نشسته بود ... سرش رو آورد بالا و نگاه معناداری بهم کرد ... به زحمت خودم رو کنترل کردم ... - سلام بابا ... خسته نباشی ... جواب سلامم رو نداد ... لباسم رو عوض کردم ... دستم رو شستم و نشستم سر سفره ... دوباره مادرم با نگرانی بهم نگاه کرد ... - کجا بودی مهران؟ ... چرا با پدرت برنگشتی؟ ... از پدرت که هر چی می پرسم هیچی نمیگه ... فقط ساکت نگام می کنه ... چند لحظه بهش نگاه کردم ... دل خودم بدجور سوخته بود ... اما چی می تونستم بگم؟ ... روی زخم دلش نمک بپاشم ... یا یه زخم به درد و غصه هاش اضافه کنم؟ ... از حالت فتح الفتوح کرده پدرم مطمئن بودم این تازه شروع ماجراست ... و از این به بعد باید خودم برم و برگردم ... - خدایا ... مهم نیست سر من چی میاد ... خودت هوای دل مادرم رو داشته باش ... ⚜جھت‌ِ مطالعہ‌ے هر قسمٺ‌؛،، ¹1صڵواٺ‌ بہ‌ نیٺ ِ تعجیݪ‌ دࢪ فࢪج‌ الزامیست -ادامه دارد... -نويسنده:سيدطاها ايمانی @Alachiigh
✳️حداقل فاصله بین مصرف شام و زمان خواب باید حدود 3ساعت باشد. 💠خوابيدن باشکم پر باعث :👇 🔸انسداد عروق 🔸دیدن خوابهای پریشان 🔸بوی بددهان و... میشود. 🎋〰☘ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹 ♦️ سلفی شهادت آیت‌الله سلیمانی آخرین بازمانده از عکس معروف شهدا، شهید شد! 🔹از سمت چپ به ترتیب : شهید سجاد شهرکی شهید سیدعلی هاشمی شهید سپهبد حاج قاسم‌ سلیمانی شهید آیت‌الله سلیمانی 💐 رهبری در دیدار اخیر فرمودند در جوانی با شما کار داریم و امیدواریم در ۸۰سالگی شهید شوید! ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰☘ @Alachiigh
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🔴پاسخ به شبهه دوقطبی ایجاد نکن! ❌جریمه نکن که دوقطبی نشه! مالیات نگیر که دو قطبی نشه! چادر نپوشید که دوقطبی نشه! دوقطبی بین حق و باطل؟ 🎋〰☘ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت رفتار با معترض در دو سخنرانی مهم جنتلمن‌های دیکتاتور ببینید👌👌 🎋〰☘ @Alachiigh
27.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴چرا قیمت خودرو با افزایش قیمت دلار بالا می‌رود؟! ❌حواس ما را به خودروساز مشغول کرده‌اند غافل از اینکه مواد اولیه انحصاری را گران‌فروشی می‌کنند... 🎋〰☘ @Alachiigh