فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
❌🎥#کلیپ | به ما میگن شما دینتون رو ببرین تو خونه و مسجدتون رو تو اجتماع نیارین ...!
✅ دین ما هم میگه شما عرقخوری و لخت شدنتون رو ببرین تو خونه شخصی خودتون و اجتماع رو آلوده نکنین و به اسم حمایت از زن بنیاد خانواده رو نابود نکنین...!
#ثامن | #روشنگری
#لبیک_یا_خامنه_ای
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴❌🎥اینزنهاهستنکهمیتونن تا ۳نسلبعدخودشونروتغییربدن‼️
پشت پرده آشوبهای این روزها.....
📋''سند2030درگانـــــــــــدو"
✅ببینید 👌👌
#بیداری
#گاندی
#فتنه
🎋〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜علمــدارعشــق قسمت #پانزدهم از فردا مصاحبه با خانواده شهدای مدافع حرم شروع میشود اولین مصاحبه م
⚜علمــدارعشــق
قسمت #شانزدهم
باصدای الله اکبر اذان صبح از خواب بلندشدم
جمله شهیدململی باخودم زمزمه کردم
_خانم موسوی پرونده تکمیل کنید بدید امضاکنم
انگار حرف زهرابود
شهدا خودش خاستن توی این راه باشم
گوشیم برداشتم به زهرا اس مس دادم:
سلام آجی بیداری
* سلام عزیزدل آجی آره
- زهرا من تو تیم میمونم
*وای خدایا شکرت
- کاری نداری خواهری
* نه عزیزدلم فقط فردا ساعت ۵:۳۰ غروب دانشگاه باش
- باشه خداحافظ
* یاعلی
نمازمو که خوندم مفاتیح برداشتم تا یه دعا بخوانم
بازش کردم مناجات امیرالمومنین اومد
یاد اعتکاف افتادم چه دوره ای عالی بود
ساعت ۴:۳۰ ظهر پاشدم رفتم سمت کمد
مانتو و شلوار سرمه ای برداشتم با یه روسی سفید که طرح لبنانی سرکردم
دفعات استفاده من از چادر خیلی بیشتر شده بود
اما هنوز تو دانشگاه سر نکردم
از عزیزجون و آقاجون خداحافظی کردم رفتم
دانشگاه کلا تعطیل بود
فقط بسیج دانشگاهی فعالیت میکرد
تا برسم دانشگاه ساعت شد ۵
رفتم بسیج خواهران درزدم دیدم بسته است کلا
اومدم شماره زهرا بگیرم که ببینم کجاست که صدای آقای کرمی مانع شد
+ خانم موسوی
برگشتم سمتش
-بله
+ زهرا داخل بسیج برادران هست
در نیمه باز بود
بدون اینکه دربزنم رفتم داخل
آقای صبوری دست زهرا تو دستش بود
تا منو دید از خجالت آب شد
منم باصدای که شیطنت توش موج میزد :
_زهرا جونم سلام
زهرا: سلام تو درزدن بلدنیستی
- حالا فلفل قرمز ن ....
هنوز جمله کامل نکرده بودم که یهو آقای کرمی داخل شود وگفت
_فلفل قرمزچیه
وای خدایا آب شدم
بعداز یه ربع فهمیدم برای تقدیر از خانواده شهید «یه جعبه شیرینی
+ یه نیم سکه بهارآزادی با یه لوح خیلی زیبا از تصویر و قسمتی از وصیت نامه شهید است» تهیه شده
به سمت خونه شهید راه افتادیم
تو ماشین قراربر این شد چون فامیل ما هستن
من مصاحبه انجام بدم
رسیدیم خونه شهید...
من زنگ زدم
_سلام خانم حسینی
+سلام نرگس جان بیاید داخل
حاج خانم جلوی در منتظر ما ایستاده بود
-سلام حاج خانم
مادرشهید:سلام دخترم خوبی؟
_ممنون شما خوبی
ممنونم
دستم گرفتم سمت زهرا...
_حاج خانم ایشان دوستم هستن ایشانم برادر و همسرشون هستن واز رفقای حسین آقا هستن
_خدابهشون سلامتی بده برای مادراشون حفظ کنه
آقای صبوری و مرتضی: ممنون حاج خانم
-حاج خانم خیلی ممنون که اجازه دادید ما بیایم
مادرشهید:خواهش میکنم دخترم
- اگه اجازه میدید مصاحبه شروع کنیم
مادرشهید_ بفرمایید
-بسم الله الرحمن الرحیم
امروز مورخ تاریخ ....... در خدمت خانواده شهید مدافع حرم سید حسین حسینی هستیم
مادر بفرمایید خودتون معرفی کنید و نسبت باشهید بگید
مادر شهید:_بسم الله الرحمن الرحیم
بنده انسیه سادات موسوی مادرشهید مدافع حرم سیدحسین حسینی هستم
- خانم موسوی برامون از دوران کودکی حسین آقا برامون بگید؟
مادرشهید: خانواده ما هم فوق العاده مذهبی هم پرجعمیت... حسین سال ۶۸ دنیا اومد... پدرش تو ماموریت تو کرمانشاه بود حسین تو محرم دنیا اومد مادرشوهرم با همسرم تماس گرفت گفت
_ خداباز یه پسر بهتون داده
همسرم گفت
_فدای حسین زهراست مادر اسمش بذارید حسین
حسین تا ازبچگی هم بین خودش و نامحرم یه پرده #حیا قائل بود
یادمه یه بار برادربزرگش سیدمحسن
تو مدرسه خورده بود زمین... سرش شکسته بود... سیدحسین ۶ سالش بود.... بهش گفتم پسرم من میرم مدرسه اما تو به چیزی دست نزنیا...
یه دوساعت کارم طول کشید
اومدم خونه دیدم حسین پرده آشپزخونه آتش زده خاموشم کرده
درباز کردم
اومدم تو دیدم.... نشسته وسط آشپزخونه دست میزنه میگه
مامان ببین بازی کردم ... خیلی باآرامش نشسته بود با خاکسترا نقاشی میکرد رو دیوار
بعداز چندتاسوال گفتم
_حاج خانم چطوری تصمیم گرفتن برن سوریه
+ترم شش دانشگاه بود دوستش جانباز مدافع حرم شده بود... رفتیم دیدن اون باهم... توراه گفت
مامان اجازه بده منم برم مسئولیت ما سنگین تره چون سیدهستیم عمه جانم وسط دشمنه
یک هفته ای طول کشید تا بارفتنش موافقت کنم
- حاج خانم سفارش اصلیشون چی بود
+حجاب و نماز و ولایت فقیه
یه ساعت بعد همه خداحافظی کردیم و رفتیم
یک هفته ای از دیدارما میگذشت رفتم تو پذیرایی رو به آقاجون گفتم
- آقاجون
آقاجون : جانم بابا
- میخام برای #همیشه چادر سرکنم
آقاجون : آفرین دخترم پس بالاخره عاشقش شدی
- خیلی شرمنده چادرم
جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#داستان_شب
#علمدار_عشق
#پریسا_ش
🎋〰🍂
@Alachiigh
⚜⚜⚜⚜
اگه جدیدا به علت استرس و ناراحتی زیاد دچار سردرد میشوید دانشمندان توصیه کردند که حتما در این شرایط ماکارونی بخورین،با ته دیگ سیب زمینی ...
تاثیری نداره ولی خوشمزس میچسبه
یه نیم ساعت چهل دقیه ای از فکر میایید بیرون....😁👌👌
§ima
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
🎋〰🍂
@Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۵۵۴ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
📽 #کلیپ | واکنش مردم به پرونده رسوایی مقام عالی رتبه کشوری‼️
❌حتما ببینید و نشر بدید تا ساکت بشن طرفدارنشون و یه عده که تاریخ رو نمیدونن....
#ثامن | #روشنگری | #برخورد_قاطع
🎋〰🍂
@Alachiigh
🔴💢فتوشاپ های خطرناک!
🔸آذرماه سال ۱۳۹۱ بود که رادیو فردا وابسته به سازمان سیا در گزارشی نوشت: تصویر هواپیمای بدون سرنشینی که ایران اواسط مهرماه اعلام کرده بود موفق به ساخت آن شده، با فتوشاپ ساخته شده است. این گزارش بعدها هم پروبال بیشتری داده شد تا اینکه مدتی بعد نیز برایان هوک رئیس گروه اقدام ایران در دولت ترامپ (سال ۱۳۹۸) در اظهارنظری عجیب و مضحک، دستاوردهای ایران در عرصه موشکی را فتوشاپ دانسته و برای کماهمیت جلوه دادن آن اظهار داشت: «بگذارید مثالی برای شما بیاورم.
این مثال مربوط به اقدام پیشین آنها (ایران) در دستکاری تصاویر و محتوا است. ایران اقدام به فتوشاپ تصاویری از پرتاب موشکها کرده است، تا بدینترتیب تلاش کند نشان دهد توانایی موشکی این کشور افزایش یافته است!»
اکنون که ده سال از این موضوع میگذرد، به دنبال اجماع جهانی علیه این تصاویر فتوشاپ هستند و به صرافت افتادهاند که به جهان بقبولانند که این تصاویر فتوشاپ نبودهاند بلکه وحشتناک هستند که باید برای جلوگیری از پرواز آنها باید شورای امنیت سازمان ملل هم به کمک بیایید!
🔰 گزارههای خبری:
🔹۱- هر چه بیشتر بگویند که پهپادهای ایرانی خطرناک هستند باعث آبروریزی بیشتر خودشان است و نشان میدهد که سخنان آنها چقدر در مورد ایران بیاعتبار است.
🔸۲- وقتی که سازمان سیا از ده سال پیش در مورد پهپادهای ایرانی اطلاعات غلط منتشر میکند صرفاً دو دلیل میتواند داشته باشد؛ یا اطلاعات آنها در مورد ایران بسیار ناقص است و یا برای اینکه میخواهند مردم را ناامید کنند.
🔹۳- این جنجالها یک رسوایی دیگر برای آنها به دنبال دارد؛ کشور آمریکا به همراه اذنابش در طول این سالها با اعمال تحریمهای به اصطلاح فلجکننده به دنبال جلوگیری از پیشرفتهای ایران در زمینههای مختلف بودهاند و اکنون جهان مشاهده میکند که این تحریمها نه تنها اثر نگذاشته است بلکه باعث جهش بیشتر صنایع دفاعی ایران شده است.
🔰گزارههای تحلیلی:
🔹جنگ شناختی دشمن بر همین اساس بنا شده است که یک بار با اطلاعات فیک و جعلی توانمندیهای نظام را به تمسخر بکشاند و بار دیگر با اغراق و بزرگنمایی دستاوردهای نظام را تهدیدی برای کشور معرفی کند. آمریکاییها با بزرگ کردن موضوع پهپاد در اوکراین به دنبال جبران شکستهایشان از پهپادهای ایرانی،
🔸۱- هدف قرار دادن عوامل گروهک تروریستی کومله و دمکرات؛
🔹۲- رصد و کنترل تمام حرکات سنتکام در خلیجفارس؛
🔸۳- تغییر معادلات جنگ در سوریه عراق و لبنان و... است. پهپادهای ایران، آمریکا را در منطقه فلج کرده است و بغض آمریکا از پهپاد ایرانی به آخرین جملات ژنرال فرانک مکنزی فرمانده ستاد مرکزی تروریستهای آمریکایی در غرب آسیا (سنتکام) در جلسه استماع کمیته خدمات نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا(آوریل ۲۰۲۲) بر میگردد، او در آخرین سخنانش دلیل ضعیف شدن آمریکا در منطقه را اینگونه بیان کرد: «استفاده گسترده ایران از پهپادهای کوچک و متوسط برای عملیاتهای شناسایی و هجومی بدین معناست که برای اولین بار از زمان جنگ شبهجزیره کره [اوایل دهه 1950 میلادی] ما بدون برتری کامل هوایی، عملیات انجام میدهیم.
✍🏻فرهاد مهدوی
#گزارشروز
✅ #بصیرت
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌❌توئی که مثل اراذل و اوباش روسریت رو در میاری و مثل یه لُنگ بالاسرت تابِش میدی ، اونایی که برات بوق و دست و سوت زدن ، برای اعتماد به نفست و جرأت و اینا نبود ، برای تشکر از نمایشِ صحنهای بدون سانسور از به حراج گذاشتن شرافت یه زن بود که ...
#حجابتشرافتاستبانو
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
#گفتمان۲
🎋〰🍂
@Alachiigh
🔴❌ در حاشیه ناله ها و اشک های عبدالحمید در نماز جمعه دیروز زاهدان‼️
✍قاسم روانبخش
1.سخنان دیروز شما با سخنان جمعه به اصطلاح شما خونین زاهدان تفاوت ماهوی دارد آن روز از برادری و وحدت سخن گفتی و امروز از دشمنی و ناراحتی، کدام اظهارات شما درست است؟!
2.نصب میکروفون جلوی دهنی و مظلوم نمایی در سجاده در قالب دعا نشان از صحنه ساختگی این صحنه می دهد. آيا دستور العمل جدیدی از عربستان سعودی برایت رسیده است.
3.شما از ضرورت آزادی برای خود و ملت ایران سخن به میان آورده اید. شما با این که می دانید یک اقلیت مذهبی هستید از آزادی برگزاری نماز جمعه با این تعداد و تاسیس مرکز مهم حوزه و دانشگاه مکی برخوردارید و براحتی هر چه مایلید در خطبه های نماز جمعه بیان میکنید آیا چنین آزادی برای شیعیان مدینه و مکه هم فراهم است. زندانی شدن رهبر شیعیان مدینه آیتالله عمروی به مدت 45 سال و صدور حکم اعدام برای ایشان، ممنوعیت اقامه جمعه و حتی جماعت در یک باغ دور از مدينه و زندانی کردن فرزند ایشان از آزادی های اعطایی دولت سعودی به شیعیان است! اعدام شیخ نمر و گردن زدن ده ها جوان شیعه در یک روز و شقه شقه کردن خاشقچی در کنسول گری سعودی نیز نشانه دیگری از آزادی بیان و قلم در قبله آمال شما یعنی سعودی است!!
🔸این درحالی است که بیش از 43 سال است با راهبرد وحدت شیعه و سنی همه نوع آزادی برای برادران اهل سنت فراهم شده است. در مدارس و دانشگاه ها و حتی در پستهای حساس سیاسی حضور داشته و دارند؟!
4. در باب اتهام کشتن برخی شهروندان در نماز جمعه یک ماه پیش، لطف کنید به فیلم های دوربین هایی که در اطراف نماز جمعه ضبط کرده بود و در رسانه هم پخش شد مراجعه کنید همه چیز روشن است. روشن است که در هیچ کجای دنیا حمله به مقر پلیس آن هم با سلاح قابل تحمل نیست.
5. اگر اعضای نفوذی داعش که در لابلای افراد تحریک شده توسط شما توانسته بودند کلانتری را خلع سلاح کنند چه به روزگار شهر و استان می آوردند و بی تردید یکی از اهداف آن ها شما بودید چرا که برای آتش افروزی به خون شما نیاز داشتند.
6.حفاظت از کلانتری و مقابله با حملات مسلحین به کلانتری به نفع شما و مردم تمام شد. حالا این انصاف است که بعد از گذشت یک ماه به یاد جمعه خونین ادعایی بیفتید و اشک و ناله بریزید و دوباره مردم را تحریک کنید و جمعی را برای حمله به زیر ساختهای شهر چراغ سبز نشان بدهید؟!
#ثامن | #روشنگری
#لبیک_یا_خامنه_ای
#فتنه
🎋〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜علمــدارعشــق قسمت #پانزدهم از فردا مصاحبه با خانواده شهدای مدافع حرم شروع میشود اولین مصاحبه م
⚜علمــدارعشــق
قسمت #شانزدهم
آخرای تابستان بود...
همه جمع شده بودن خونه ما
پدرشوهر و مادرشوهر نرجس سادات
و خانواده همسرسیدهادی
جمع شده بودیم تا تاریخ عروسی بچه ها مشخص کنیم
قرارشد عروسی سیدهادی عرفه باشه
عروسی نرجس سادات عید غدیر
بدون مولودی
تقریبا دوهفته ای تا شروع ترم سوم مونده بود
این دوهفته من با دخترا شدیدا مشغول بودیم
آرایشگاه مزون و....
قراربود نرجس سادات و سیدمحسن بعد از عروسی برن قم ساکن بشن..
چون دیگه درس سطح ۱ سیدمحسن تموم شده بود برای سطح ۲ گویا حوزه قم غنی تراز منابع فقهی بود
سیدهادی اینا هم میرفتن کرمانشاه چون هادی از طرف سپاه منتقل شده بود کرمانشاه
ترم سوم دانشگاه شروع شد..
برای منم یه شروع نو بود
فردا از صبح تاشب کلاس دارم اتفاقا با استاد مرعشی هم کلاس دارم
قراربراین شد من کارت دعوت استاد مرعشی و زهرا اینا برم
سیدهادی استاد دعوت کرده بود
آقاجون هم حاج کمیل را
قراربود من کارت ببرم بدم به زهرا
کلاس صبحمون تموم شده تو سلف نشسته بودیم
زهرا داشت با لب تاپش کار میکرد
منم دارم به حرفاش گوش میدم
توهمین حین مرتضی و صبوری اومدن میز بغل دستی ما نشستن
یهو یاد کارت عروسی افتادم
- راستی زهرا برات کارت عروسی آوردم
دیدم صداش بغض آلودشد
*نرگس عروس شدی؟
- توروخدا کم خوشحال شو زهرا
* جان زهرا بگو کارت عروسی
کیه ؟
- مال نرجس... چرا ناراحتی شدی؟
* هچی چیزه..
- چیزه چیه ؟
*آخه...
_درست حرف بزن منم بفهمم
با یه نگاه خشم آلود به برادرش گفت :
_اونیکه باید بگه که ساکته فعلا
- والا من که نمیفهمم تو چی میگی
دارم میرم نماز میای؟
*تو برو منم تا یه ربع دیگه میام
-؛باشه
مرتضــــی
نرگس سادات که از سلف خارج شد زهراخواهرم به سمتم اومدمعلوم بود خیلی داره خودش کنترل میکنه تا داد نزنه
نشست کنار علی و کارت گرفت سمتم
زهرا: بفرما آقامرتضی... اگه الان کارت عروسی خودش بود چیکار میخاستی بکنی برادرمن
دستم بردم وسط موهام با ناراحتی گفتم :
_چیکارکنم آخه زهرا
زهرا : چیکارکنی ؟ .. هیچی بشین تا یکی دیگه بیاد دستشو بگیره بره
+ نگو خدانکنه
_زهرا درد من فقط مطرح کردن خواستگاری با نرگس سادات نیست
زهرا: پس چیه؟
+ میترسم... میترسم... نرگس سادات بین منو استاد مرعشی،... استاد مرعشی انتخاب کنه
زهرا: استاد مرعشی؟
+ یعنی تا حالا متوجه نگاه های استاد به نرگس سادات نشدی
زهرا: نه... یعنی میگی استادمرعشی هم از نرگس سادات خوشش میاد؟
+ آره من مطمئنم
زهرا: آهان یعنی تو نری خواستگاری نرگس سادات... استاد مرعشی هم به خاطر تو حرفی نمیزنه
انقدر حرف دلت نزن تا دست تو دست یکی دیگه بیاد جلوی چشمات بشینه
+چیکارکنم آخه خواهرمن
زهرا: هیچی بشین تا کارت عروسیش برسه دستت
نرگــس سـادات
نمازمو خوندم از مسجد دانشگاه خارج شدم تو حیاط مسجد استاد مرعشی دیدم..
صداش کردم
- استاد
برگشت سمتم
•• بله بفرمایید
- سلام استاد خسته نباشید
•• ممنونم همچنین.. درخدمتونم خانم موسوی
کارت عروسی گرفتم سمتش گفتم استاد خدمت شما.. حتما با مادر بزرگوارتون تشریف بیارید
به چشم دیدم رنگ رخ استاد پرید
•• خانم موسوی ازدواج کردید؟
+نه استاد... کارت دعوت عروسی سیدهادی هستش خودش وقت نداشت
دادمن بیارم
انگار خیلی خوشحال شد
•• بله ممنونم خیلی زحمت کشید ان شاالله خوشبخت بشند
- ممنونم
به خودم گفتم این زهرا و استاد شدیدا مشکوک میزننا
کلاس بعدازظهرمون با استاد مرعشی بود
•• سلام بچه ها خسته نباشید یه هدیه ویژه برای بچه های نخبه کلاس دارم
همهمه بچه ها بالا گرفت
_چی استاد.. استاد بازم نخبه ها..
•• ساکت ... خانمها موسوی ،کرمی و آقای صبوری... این هدیه ویژه من برای نمرات درخشانتون در طی این سه ترم متوالی هست....
قراره بچه های ترم بالایی رشته شما ببریم نیروگاه هسته ای نطنز
با رئیس دانشگاه صحبت کردم شما سه دانشجوی نخبه هم با بچه های ترم بالایی بیاد
این اردوی علمی - سیاحتی محسوب میشه و حدود ۱۰ روز طول میکشه
دوروز دیگه ساعت ۷ صبح دانشگاه باشید که حرکته
تایم کلاس تموم شد من و زهرا و آقای صبوری رفتیم پیش استاد
_استاد خیلی ممنون.. خیلی زحمت کشیدید
•• خواهش میکنم.. یاعلی
از زهرا خداحافظی کردم رسیدم خونه
- سلامممممم براهالی خونه
آقاجون : سلام بر شیطون خونه
- آقاجون من شیطونم
آقاجون : تو عشق بابایی نرگس خانم..
رفتم جلو سرم گذاشتم رو پاش
_آقاجون خیلی دوستون دارم
آقاجون سرم بوسید و گفت
_سلامت باشه دخترم... منم دوست دارم
_من برم اتاقم وسایلم بذارم بیام
آقاجون : برو بابا
وسایلم گذاشتم برگشتم تو حال
- حاج بابا چای میخورید براتون بریزم
آقاجون : زحمتت میشه بابا
- نه آقاجون..
دوتا فنجون چای ریختم بردم تو حال
_آقاجون پس فردا دانشگاه بچه ها میبره اصفهان برای نیروگاه هسته ای.. منم جزوشون..
اجازه میدید برم؟ آقاجون : آره بابا برو
#داستان_شب #پریسا_ش
🎋〰🍂
@Alachiigh
🔹قانونى داريم كه هميشه ثابت است
“ما به محيطمان عادت ميكنيم”
اگر با آدم های بدبخت نشست و برخواست کنید، کم کم به بدبختی عادت می کنید و فکر می کنید که این طبیعی است.
اگر با آدم های خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید ،،شما هم خوشحال و پرانگیزه می شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است.
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
🎋〰🍂
@Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۵۵۵ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🎋〰🍂
@Alachiigh
🌹شهید عبدالرضا مجیری🌹
✍چند ماه پیش آمده بود سر مزار شهید مجیری و گریه میکرد؛ از برادران افغانی بود؛ میگفت
«آقای مجیری مرد آقایی بود»
علت آشنایی با ایشان را پرسیدم و گفت:
من زباله های بازیافتی جمع میکنم؛ کارتن خوابم؛ سحر هایی که کنار پیاده رو های میدان شهدا میخوابیدم،او را برای نماز صبح میدیدم. در صورتی که اکثر مردم به چشم حقارت آمیز به من نگاه میکنند اما ایشان به من سلام میکرد و دست میداد و جویای احوالم میشد و...!!!
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰🍂
@Alachiigh
❌🔴واکاوی اغتشاشات اخیر
♦️گزیده ای از سخنان حجتالاسلام حاج حسین طائب (مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران و رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه)
📌برنامه دشمن
🔸بر اساس اجماع دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی از اردیبهشت ۱۴٠۱ آمریکاییها، رژیم غاصب صهیونیستی و انگلیس دنبال بودند که سال ۱۴٠۱ را سال اغتشاش در ایران قرار دهند و این برآورد برای مسوولان گزارش شده بود و رهبر انقلاب نیز هشدار این اتفاقات را در سالگرد رحلت امام (ره) بیان کردند.
🔸شروع حرکت از دانشگاههای تهران با مسائل صنفی و سپس گسترش به دانشگاههای کشور، پیوند زدن به مدارس و معلمان، سپس مسائل قومی و مذهبی و بعد هم اگر موفق شدند حمله به مراکز حساس سناریوی دشمنان بود.
🔸نیروی انتظامی به دلیل آنکه درگیر مسأله تامین امنیت اربعین بود روایت اولی از ماجرای فوت خانم امینی ارائه نداد و دشمن به دروغ روایتسازی کرد و بعد هم با ایجاد مظلومیت و تولید خشم کار خود را برای اغتشاش شروع کرد. طراحی با مساله قومیتی آغاز شد و بعد هم به دنبال حادثهسازی در قوم لر، بلوچ و ترک حرکت خود را دنبال کردند.
🔸در فتنه ۸۸ آمریکاییها ندا آقاسلطان را شناسایی کردند و از قبل فیلم و مجسمه آماده شد و بعد هم در میدان فتنه حادثه ایجاد، سپس به سرعت فیلمها منتشر و در خارج از کشور خیابانها به نام وی نام گذاری شد.
🔸در سال ۹۲ هم یک خانم دوتابعیتی را پیدا کردند که در کشورهای همسایه زندگی میکرد و طراحی کرده بودند در آستانه انتخابات به بهانه بازدید از خانواده این فرد را به داخل کشور کشانده و بعد هم با طراحی عملیات انتخابات را به اغتشاش بکشند که به فضل الهی هم تیم ترور دستگیر شد و هم فیلمهایی که از قبل ساخته بودند کشف شد.
🔸امسال دشمنان اغتشاش را از مسائل قومی شروع کردند و بعد هم به دانشگاه و مدارس کشاندند، اما با حضور به موقع نیروهای امنیتی موضوع جمع شد و اینها مجبور شدند آخرین مرحله یعنی پروژه زندانها را عملیاتی کنند تا زندانیان را وارد آشوب کنند که در این پروژه هم ناکام ماندند.
📌هدف دشمن
🔸هدف دشمنان این است که قدرت جمهوری اسلامی را مهار کنند و میگویند جمهوری اسلامی در روند جهانی در حال قدرت یافتن است و این قدرتمندی مدل حکمرانی جدید در جهان ایجاد کرده و دموکراسی غرب را به چالش کشیده است پس باید آن را تضعیف کرد.
🔸آمریکاییها گفتند آمریکا باید تا سال ۲۰۲۵ رهبر دهکده جهانی شود و اگر این اتفاق نیفتاد آمریکا به سمت فروپاشی خواهد رفت، در دوره دو ساله دموکراتها دو بار سند استراتژی امنیت ملی خودشان را منتشر کردند. آمریکاییها در سند جدید نوشتند: «دنیا در حال تغییر است و ما در مرحله حساسی در تعیین رقابت برای آینده جهان هستیم برای شکل دادن به آینده نظم بینالمللی در میانه یک رقابت استراتژیک قرار داریم، اکنون در سالهای اولیه یک دهه تعیین کننده برای آمریکا و جهان هستیم، اقداماتی که انجام میدهیم تایید میکند که این دوره عصر درگیری و اختلاف و یا آغاز آینده موفق و باثبات به رهبری آمریکا است، جهان در حال تقسیم شدن و ناپایدارتر شدن است و در این دهه سرنوشت آمریکا و جهان تعیین میشود.»
📌رقبای آمریکا
🔸آمریکا ۲ سال پیش سه رقیب برای خودش معرفی کرده است. قدرتهای تجدیدنظرطلب مثل چین و روسیه به عنوان تهدید اول، قدرتهایی مثل ایران و کره شمالی به عنوان تهدید دوم و گروههای فراملی مثل انصارالله، جهاداسلامی سه تهدیدی بودند که آمریکاییها در این سند عنوان و پیامدهایی را هم در پی این تهدیدات ذکر کردند. عدم رعایت احترام آمریکا توسط رقبا، عدم اعتماد کشورهای متحد به آمریکا و تقویت نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه سه پیامد تهدیداتی بود که آمریکاییها اعلام کردند.
🔸آنها گفتند چین رقیب جدی ما در رهبری جهانی است چرا که هم از نظر تکنولوژی و هم اقتصاد رشد کرده است، دومین رقیب روسیه است که در جنگ اکراین صلح اروپا را به مخاطره انداخته است و بیثباتی را به سایر مناطق توسعه میدهد و سومین تهدید اساسی خودشان را دولتهایی معرفی کردند که دموکراسی غربی را به چالش میکشند و الگویی جدید از حکمرانی جهانی ارائه میدهند که در راس این کشورها ایران است.
📚سخنرانی در گردهمایی تجدید بیعت بسیجیان اصفهان با شهدا
#ثامن | #روشنگری | #لبیک_یا_خامنه_ای
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥👆⭕️حتما ببینید
علی علیزاده:
چرا میگوییم جمهوری اسلامی، جای درست تاریخ ایستاده؟ چون بعد از به قدرت رسیدن درسال ۵۷ به هیچ کجا حمله نکرد. کارمندان بی بی سی و صدای آمریکا و ایران اینترنشنال، کجا ایستاده اند؟
✅کامل ببینید
ـــــــــــــــــــــــ
#فتنه
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴❌مداحی که شده
شریک دزد و رفیق قافله !!!!!!!!
تکرار کربلا ...😭
✅شیر مادر حلالت 👌👌
#فتنه
#مداح
🎋〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜علمــدارعشــق قسمت #شانزدهم آخرای تابستان بود... همه جمع شده بودن خونه ما پدرشوهر و مادرشوهر نر
⚜علمــدارعشــق
قسمت #هفدهم
تا همه بچه ها جمع بشند و سوار اتوبوس بشیم ساعت ۸ صبح شد
منو زهرا کنارهم نشسته ایم هم ردیف ما همسر و برادر زهرا نشستن
برای ناهار و نماز یه جا توقف کردیم
بعداز اقامه نماز با بچه ها به سمت رستوران حرکت کردیم
بچه ها داخل رستوران همهمه ای ایجاد کرده بودن
زهرا با برادر و همسرش دور یه میز نشستن
منم ترجیح دادم تنها باشم
استادمرعشی داشت بایکی از آقایون حرف میزد
تا حرفشون تمام شد اومد سمت من
استاد: چرا تنها نشستید خانم موسوی
- خانم کرمی با برادر و همسرش نشسته
منم دیگه مزاحمشون نشدم
استاد: اجازه هست من هم میزتون بشم
- بله بفرمایید
استاد: حقیقتا خانم موسوی خیلی وقته میخام باهتون صحبت کنم اما نمیشه
- من درخدمتم استاد
تا استاد اومد حرف بزنه... یهو سر وکله زهرا پیداشد
زهرا: استاد ببخشید با نرگس سادات کار دارم
استاد :خواهش میکنم... بفرمایید
زهرا منو برد سمت میزشون و گفت پیش خودم باش
- زهرا تو چته
بعداز خوردن ناهار به سمت اصفهان حرکت کردیم ساعت ۶ غروب بود که رسیدیم محل اسکانمون
یه هتل خیلی شیک که از قبل رزو شده بود
منو زهرا تو یه اتاق بودیم
مرتضی و صبوری و استاد مرعشی هم یه اتاق دیگه
با صدای اذان صبح گوشیم از جا بلندشدم
روسریمو مدل لبنانی بستم چادرلبنانیم سر کردم و به سمت حسینه هتل رفتم
بعداز اقامه نماز
استاد مرعشی تو سالن دیدم
با چشمای خواب آلود بهش سلام دادم
- سلام استاد
•• سلام قبول باشه خانم موسوی چقدر چادر بهتون میاد
- ممنونم استاد
بعداز صرف صبحونه با اعلام استاد سوار اتوبوس شدیم و به سمت نیروگاه هسته ای نطنز حرکت کردیم
یاد یه خاطره از کیک زرد افتادم
برای زهرا که تعریف کردم... با صدای بلند خندید
•• خانم کرمی به چی میخندید
زهرا : استاد خانم موسوی یه خاطره خیلی جالب گفتن
•• میشه برای منم تعریف کنید
- بله... حدود ۱۵ سالم بود که برای اولین بار اسم کیک زرد از صدا وسیما شنیدم
پیش خودم فکرمیکردم واقعا یه کیک خوردنیه که تقسیمش میکنن و به هر بیماری یه مقداری میدن
استاد : چه برداشت جالبی
بعداز ۲ ساعت به نیروگاه نطنز رسیدیم
بازرسی های ویژه انجام شد..
و حالا باید خودمون استریل شدیم که مبادامیکروبی و ویروسی و چه چیزهای ازاین دست با خودمون وارد سایت ها بشه
منو زهرا و آقای صبوری فقط مجاز به مشاهده بودیم
من شروع کردم به غرغر کردن
- خوب چرا ماآورده وقتی حتی اجازه حتی لمس چیزی نداریم
استاد از پشت سرم گفت
استاد: خانم موسوی خسته شدید
- خیلی استاد... چرا ما اومدیم... خوب همین فیلمش بعدا سر کلاس میدین
استاد : چون تو سفر میشه طرف مقابل شناخت
شش بار تواین ده بار رفتیم نیروگاه هسته ای
غمناک ترین قسمت حضورمون تو نیروگاه حضور درسایت شهید احمدی روشن
روز هفتم استاد مرعشی اعلام کردن حاضر باشیم بعداز ناهار برای گردش به سی و سه پل و زاینده رود بریم
لب پل نشسته بودم
زهرا و همسرش داشتن تو زاینده رود قایق سواری میکردن
استاد مرعشی اومد با فاصله نیم متری کنارم نشست
•• خانم موسوی میخاستم حرفمو بزنم
یهو صدای مرتضی مانع از ادامه حرف شد...
مرتضی : استاد میاید بریم قایق سواری
استاد : گویا این خواهر و برادر نمیخان من حرف بزنم فعلا بااجازه...
- بفرمایید
اردو تموم شد ما برگشتیم خونه...
سه روز از عروسی بچه ها میگذره...
و هرکدوم رفتن سر خونه و زندگی خودشون
امروز بعداز ظهر با استاد مرعشی کلاس داریم
وارد کلاس شدیم
استاد جلوتراز ما سرکلاس حاضرشده بودن
تااومدم بشینم
•• خانم موسوی لطفا بعداز کلاس تنها در کلاس بمونید... باشما یه کار شخصی دارم
- بله چشم استاد
کلاس تموم شد
همه بچه ها از کلاس خارج شدن منو استاد تنهایی تو کلاس موندیم
استاد رفتن سمت در کلاس و در باز گذاشتن..
•• خانم موسوی حقیقتا این حرف خیلی وقته میخام بهتون بگم... تو اردو هم که بارها نیت کردم بهتون بگم.. اما خانم کرمی و برادرشون مانع شدن
- بله حق باشماست من الان در خدمتم
بعداز ده دقیقه با تامل و خجالت گفت
•• میخاستم اگه اجازه بدید با مادرم برای امر خیر مزاحمتون بشیم
- استاد حقیقتا اصلا انتظار این حرف نداشتم.. اجازه بدید من فکر کنم
•• بله حتما
رفتم سلف تا زهرا خداحافظی کنم برم خونه
باید با آقاجون مشورت کنم
تا وارد سلف شدم زهرا اومد سمتم
زهرا: استاد چیکارت داشت نرگس سادات!
- ازم خواستگاری کرد
زهرا : چییییییییی
- إه چه خبرته سلف گذاشتی رو سرت
زهرا : تو جوابت چیه ؟
- پسر خوبیه... شاید جواب مثبت دادم
زهرا: نرگس سادات توروخدا درست تصمیم بگیر.. تو کیسای مذهبی تر از استاد مرعشی هم داری
- زهرا باز گنگ داری حرف میزنیا من برم خونه باید با آقاجونم حرف بزنم
فعلا یاعلی
جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#علمدار_عشق
#پریسا_ش
🎋〰🍂
@Alachiigh
✳️مصرف زنجبیل در وعده صبحانه چه فوایدی دارد؟👇
🔸با مصرف زنجبیل هر روز صبح احساس نیاز به خوردن کمتر میشود. بهترین روش مصرف زنجبیل به منظور کاهش وزن، جوشانده زنجبیل یا آب زنجبیل است
+ زنجبیل با بالابردن دمای بدن،متابولیسم را افزایش داده و موجب چربی سوزی میشود
#صبحانه
#سلامت
✅#کانال_رسمی_سلامت_بمانید
🎋〰🍂
@Alachiigh