🔅در حدیث آمده است:
خدا را آنچنان عبادت کن که گویی او را میبینی و اگر تو او را نمیبینی، او تو را به خوبی میبیند.
🔹نقل میکنند بیداردلی بعد از گناهی توبه کرده بود و پیوسته میگریست.
🔸گفتند:
چرا اینقدر گریه میکنی؟ مگر نمیدانی خداوند متعال غفور است؟
🔹گفت:
آری، ممکن است او عفو کند ولی این خجلت و شرمساری که او مرا دیده چگونه از خود دور سازم؟!
🔹به قول شاعر:
گیرم که تو از سر گنه درگذری
زان شرم که دیدی، که چه کردم، چه کنم؟!
🔰 عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنیم.
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
✨پـــــــروردگارا …
آدمهای خوب سر راهمان بگذار✨
⭐️حس بسیار خوبیست هنگامی که در لحظه هجوم غم یا ناامیدی یا پریشانی، بی هوا کسی سر راه آدم سبز بشود
کلامش ، نگاهش؛ حتی نوشته اش آرامش و شادی و امید بپاشد به زندگی ات ،،
⭐️فقط از دست خود خدا بر می آمده که آن آدم را، یا کلام و نگاه و نوشته اش را برای آن لحظه خاص سرِ راه زندگی ما بگذارد
⭐️ پروردگارا ، مارا واسطه ی خوب شدن حال دیگران قرار بده
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
تا لحظه ی شکست
به خدا ایمان داشته باش....
خواهی دید که،،
آن لحظه هرگز نخواهد رسید
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
✨لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ✨
خدا !
گفتی ناامید نباش
من هم روی حرفت حساب کردم
میدونم روی قولت هستی
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
خدای خوب من ...
فردایم را به تو میسپارم
ناامیدی ام را دور کن🙏
✨به امید فردایی بهتر
شب خوش✨
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
✨آنقدر شاد باش که دیگران هم
با نگاه کردن به تو شاد شوند✨
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
✨یادتون باشه که....
خیلی از نعمت های امروزتون همون
دعاهایی هست که فکر می کردین،
خدا صداتون رو نمی شنوه
✨از صمیم قلب تکرار کن: خدایا شکرت
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
اگر ایمان خود را حفظ کنید، اعتماد خود را حفظ میکنید،
رفتار صحیحی را حفظ میکنید و..
بالاخره اینکه اگر سپاسگزار باشید، میبینید که خداوند درهای جدیدی را گشوده است
👌🌺
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
✨🌺✨💐✨🌺✨
⭐️به خودت وقت بده واسه پیشرفت کردن
واسه رشد کردن،واسه موفق شدن،
⭐️انقد به خودت گیر نده،
صبوری کن به زودی به خواسته هات میرسی
⭐️تا جایی که میتونی هوای خودت و داشته باش
✨🌺✨💐✨🌺✨
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ …
🔸ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﮐﺮﺩﻡ، ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ
🔸ﻭ اﮔﺮ ﺩﺭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ، ﺗﮑﯿﻪ ﺟﺰ ﺑﺮﮐﺒﺮﯾﺎ ﮐﺮﺩﻡ، ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ
🌹🍃خدايم…
🔸ﺍﮔﺮ ﺍﺳﻤﯽ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺁﻣﺪ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ،ﻣﻦ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﻢ
🔸ﻭ اﮔﺮ ﺩﺭ ﻧﯿﮏ ﺭﻭﺯﯼ؛ ﻏﻔﻠﺖ ﺍﺯ ﺷﮑﺮ ﻭ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻡ، ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ
🌹🍃بارالها …
🔸ﺍﮔﺮ ﻟﻐﺰﯾﺪﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﺫﺭﻩﺍﯼ ﭘﺎﯾﻢ، ﺑﺒﺨﺸﺎﯾﻢ
🔸ﻭ اﮔﺮ ﺍﺯ ﻓﺮﺵِ ﺯﯾﺮﻡ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﭘﺎﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮐﺮﺩﻡ،
ﺧﻄﺎ ﮐردم
گفتمان۲
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
✨✨✨✨✨
❤️زندگی را با کسانی
احاطه کنید
که دوستتان دارند
و به شما انگیزه می دهند
تشویقتان می کنند
و باعث می شوند
از اینکه خودتان هستید،
حس خوبی داشته باشید
✨✨✨✨✨
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
💐⭐️💐⭐️💐⭐️
بزرگی هست در عالم ،خدانام
که دل از یاد او میگیرد آرام
⭐️💐⭐️💐⭐️💐
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
هر چیزی که به قیمت از دست دادن
آرامشت تموم شه،
زیادی گرونه...
رهاش کن______👌
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
✨✨✨
ماهیان از تلاطم دریا به خدا شکایت کردند
و چون دریا آرام شد ،،
خود را اسیر صیاد دیدند..
تلاطم زندگی حکمت خداست
از خدا دل آرام بخواهیم
نه دریای آرام
✨✨✨
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
#امام_هادى عليه السلام ـ در دعا به درگاه خداوند ـ :
💠 يا مَن تُحَلُّ بِأَسمائِهِ عُقَدُ المَكارِهِ، ويا مَن يُفَلُّ بِذِكرِهِ حَدُّ الشَّدائِدِ، ويا مَن يُدعى بِأَسمائِهِ العِظامِ مِن ضيقِ المَخرَجِ إلى مَحَلِّ الفَرَجِ
❇️ اى آن كه گِرههاى ناملايمات با نامهاى او باز مىشوند! اى آن كه تيزى سختىها با ياد او كُند مىشود! و اى آن كه با خواندن نامهاى بزرگش از تنگنا به گشايش، راه بُرده مىشود!
📚 مُهج الدعوات صفحه ۳۲۵
#مثبت_اندیشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
⭐️هدیه ای از طرف خدا....
آرام باش
زیرا به یادت هستم.⭐️
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
#آرامش
✦••✾🌹•🏴•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «شرط قبولی عبادات»
🔺 روایت عجیب پیرغلام امام حسین در عالَم رویا
💠 هرکاری میکنیم باید برای فرج امام زمان دعا کنیم...
🤲 اهمیت_و_چرایی_دعا_برای_ظهور
☑️ (مهدیاران)
#مثبت_اندیشی #آرامش
✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦
#آلاچیق
https://eitaa.com/Alachiigh
🍁🍁〰〰🍁🍁
✨یادتون باشه که....
خیلی از نعمت های امروزتون همون
دعاهایی هست که فکر می کردین،
خدا صداتون رو نمی شنوه
✨از صمیم قلب تکرار کن: خدایا شکرت
🍁🍁〰〰🍁🍁
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
#آرامش
🍁〰🍂
@Alachiigh
هدایت شده از آلاچیق 🏡
🌺🌺
پروردگارا! ببخش مرا که آنقدر حسرت نداشته هایم را خوردم، شاکر داشته هایم نبودم
🌺🌺
#مثبت_اندیشی
#آرامش
🍁〰🍂
@Alachiigh
🙏⭐️🌺⭐️🌺🙏
خدای مهربان من..!
برایم بخواه و مقدر کن و عطایم کن،
هر آنچه که می تواند باعث آرامش و
خوبی حالم و زیباتر شدن زندگیم
باشد و بشود
#مثبت_اندیشی
#آرامش
🎋〰🖤
@Alachiigh
چیزهای خوب سراغ کسی می آیند که ...صبر می کند
اما چیزهای بهتر به سراغ کسی می آید که ...تلاش می کند
#مثبت_اندیشی
#آرامش
🎋〰🖤
@Alachiigh
اگه میدونستید ...
که افکارتان چقدر قدرتمند هستند ،
حتی برای لحظه ای، ،،،
منفی فکر نمی کردید 👌👌
#مثبت_اندیشی
#آرامش
🎋〰🖤
@Alachiigh
🔷🔹🔹🔹
تا لحظه ی شکست
به خدا ایمان داشته باش....
خواهی دید که،،
آن لحظه هرگز نخواهد رسید
#مثبت_اندیشی
#آرامش
🎋〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜#رمان_واقعی_نسل_سوخته قسمت #۴۰ پس یا پیش؟ من و آقا رسول ... دو تایی زدیم زیر خنده ... آقا مهدی
⚜#رمان_واقعی_نسل_سوخته
قسمت #۴۱
مأموریت
اون ایام ... هر چند جمعیت خیلی از الان کمتر بود ... اما اتوبوس ها تعدادشون فوق العاده کم تر بود ... تهویه هم نداشتن ... هوا که یه ذره گرم می شد ... پنجره ها رو باز می کردیم ... با این وجود توی فشار جمعیت ... بازم هوا کم می اومد ... مردم کتابی می چسبیدن بهم ... سوزن می انداختی زمین نمی اومد ... می شد فشار قبر رو رسما حس کرد ...
ظهر بود ... مدرسه ها تعطیل کرده بودن ... که با ما تماس گرفتن ... وقتی رسیدیم به محل ...
اشک، امانش رو برید ...
یه نفر از پنجره ککتل مولوتف انداخته بود تو ... همه شون ایستاده ... حتی نتونسته بودن در رو باز کنن ... توی اون فشار جمعیت ... بدون اینکه حتی بتونن تکان بخورن ... زنده زنده سوخته بودن ... جزغاله شده بودن ... جنازه هاشون چسبیده بود بهم ... بچه ابتدایی هم توی اتوبوس بود ...
خیلی طول کشید تا آروم تر شد ... منم پا به پاشون گریه می کردم ...
بوی گوشت سوخته، همه جا رو برداشته بود ... جنازه ها رو در می آوردیم ... دیگه شماره شون از دست مون در رفته بود... دو تا رو میاوردیم بیرون ... محشر به پا می شد ... علی الخصوص اونهایی که صندلی هم آب شده بود و ریخته بود روشون ... یکی از بچه ها حالش خراب شده بود ... با مشت می زد توی سر خودش ...
فرداش حکم مأموریت اومد ... بهمون مأموریت دادن، طرف رو پیدا کنیم ...
نفس آقا مهدی که هیچ ... دیگه نفس منم در نمی اومد ...
پیداش کردید؟ ..
تمام وجودش می لرزید ...
پیداش کردیم ... یه دختر بود ... به زور سنش به 16 می رسید ...
یکم از تو بزرگ تر ...
نفسم بند اومد ... حس می کردم گردنم خشک شده ... چیزی رو که می شنیدم رو باور نمی کردم ...
خدا شاهده باورم نمی شد ... اون صحنه و جنازه ها می اومد جلوی چشمم ... بهش نگاه می کردم ... نمی تونستم باور کنم ... با همه وجود به زمین و زمان التماس می کردم... اشتباه شده باشه ...
برای بازجویی رفتیم تو ... تا چشمش به ما افتاد ... یهو اون چهره عادی و مظلوم ... حالت وحشیانه ای به خودش گرفت... با یه نفرت عجیبی بهم زل زد و گفت :
« اگر من رو تیکه تکیه هم بکنید ... به شما کثافت های آدم کش هیچی نمیگم ... من به آرمان های حزب خیانت نمی کنم ...»
می دونی مهران؟ ... اینکه الان شهرها اینقدر آرومه ... با وجود همه مشکلات و مسائل ... مردم توی امنیت زندگی می کنن ...
فقط به خاطر #خون_شهداست ... شرافت و هویت مردم هر جایی به خاکشه ... ولی شرافت این خاک به مردمشه ... جوون های مثل دسته گل ... که از عمر و جوونی شون گذشتن ...
این نامردها، شبانه می ریختن توی یه خونه ... فردا، ما می رفتیم جنازه تکه تکه شده جمع می کردیم ...
توی مشهد ... همون اوایل ... ریختن توی یکی از بیمارستان * ... بخش کودکان ... دکتر و پرستار و بچه های کوچیک مریض رو کشتن ...
نوزاد تازه به دنیا اومده رو توی دستگاه کشتن ... با ضرب ... سرم رو از توی سر بچه کشیده بودن... پوست سرش با سرم کنده شده بود ...
هر چند ، ماجرای مشهد رو فقط عکس هاش رو دیدم ... اما به خدا این خاطرات ... تلخ ترین خاطرات عمر منه ... سخت تر از دیدن شهادت و تکه تکه شدن دوست ها و همرزم ها ... و می دونی سخت تر از همه چیه؟ ... اینکه پسرت توی صورتت نگاه کنه و بگه ... مگه شماها چی کار کردید؟ ... می خواستید نرید ... کی بهتون گفته بود برید؟ ...
یکی از رفیق هام ... نفوذی رفته بود ... لو رفت ... جنازه ای به ما دادن که نتونستیم به پدر و مادرش نشون بدیم ...
ما برای #خدا رفتیم ... به خاطر خدا ... به خاطر دفاع از مظلوم رفتیم ...
#طلبی_هم_از_احدی_نداریم ...
اما به همون خدا قسم ... مگه میشه چنین جنایت هایی رو فراموش کرد؟ ... به همون خدا قسم ... اگه یه لحظه ... فقط یه لحظه ... وسط همین #آرامش ... مجال پیدا کنن ...
کاری می کنن #بدتر از گذشته ...
⚜جھتِ مطالعہے هر قسمٺ؛،،
¹1صڵواٺ بہ نیٺ ِ تعجیݪ دࢪ فࢪج الزامیست
-ادامه دارد...
-نويسنده: #شهیدسيدطاهاايمانی
#داستان_شب
#رمان
@Alachiigh
🌺🙏
پروردگارا! ببخش مرا که آنقدر حسرت نداشته هایم را خوردم، شاکر داشته هایم نبودم
#مثبت_اندیشی
#آرامش
@Alachiigh