eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.1هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
❤ عاشقـــانه_دو_مدافـــع❤ حرفاے اصلیم مونده... باشہ داداش بگو فقط یکم زودتر صب باید پاشم و بقیشم کہ خودت میدونے چیہ انقد زود داداشت و فروختے؟ إ داداش ایـݧ چہ حرفیه؟شما حرفتو بزݧ راستش اسماء مـݧ بہ مامانینا نگفتم آموزشیم تو یزد دیگہ تموم شد بخاطر خدمات فرهنگے و یہ سرے کارهاے دیگہ ادامہ ے خدمتم افتاده تو سپاه تهراݧ _إ چہ خوب داداش،ماماݧ بفهمہ کلے خوشحال میشہ اره تازه استخدام سپاه هم میشم فقط یہ چیز دیگہ چے؟ _چطورے بگم اخہ؟إم-إم بگو داداش خجالت نکش نکنہ زݧ میخواے اره... اره؟! ینے از یہ نفر چیزه ... داداش بگو دیگہ جوݧ بہ لبم کردے. اسماء دوستت بود زهرا خب؟خب؟ هموݧ کہ باهم یہ بارم رفتید تشیع شهدا...تو بسیج مسجد هم هست _خب داداش بگو دیگہ اسماء ازدواج کرده؟ اخ اخ داداش عاشق شدے.ازدواج نکرده اسماء با ماماݧ حرف میزنے؟ اوووو از کے تاحالا خجالتے شدے؟ حرف میزنے یا؟ اره حرف میزنم پس بگو چرا لاغر شدے غم عشقے کشیدے کہ مپرس از رو تخت بلند شد و گفت: هہ هہ مسخره بگیر بخواب فردا کلے کار داری _باورم نمیشد اردلاݧ عاشق شده باشہ ولے خوب مگہ داداشم دل نداشت؟ بعدشم مگہ فکر میکردم سجادے از مـݧ خوشش بیاد. _ساعت ۱۱بود تقریبا آماده بودم یہ روسرے صورتے کمرنگ سرم کردم زنگ خونہ بہ صدا در اومد از پنجره بیرونو نگاه کردم سجادے داشت با دست موهاشو درست میکرد, خندم گرفتہ بود چہ تیپے هم زده. _از اتاق اومدم بیروݧ اومدم خدافظے کنم کہ اردلاݧ عصبانے و با اخم صدام کرد کجا؟ سرجام خشکم زد خندید و گفت نترس بابا وایسا منم بیام تا جلوے در حالا چرا انقد خوشگل شدے تو؟! خندیدم و گفتم بووووووودم دستمو گرفت و تا جلوے در همراهیم کرد سجادے وقتے منو اردلاݧ دست تو دست دید جا خورد و اخماش رفت توهم مثلا غیرتے شده بود خندم گرفت و اردلاݧ ومعرفے کردم سلام آقاے سجادے برادرم هستـݧ اردلاݧ انگار خیالش راحت شد اومد جلو با اردلاݧ دست داد _سلام خوشبختم آقاے محمدے سلام همچنیـݧ آقاے سجادے اردلاݧ بهم چشمکے زد و گفت: خوب دیگہ برید بہ سلامت خداحافظ بعد هم رفت و در و بست _تو ماشیـݧ بازهم سکوت بود ایندفعہ مـݧ شروع کردن بہ حرف زدݧ خب،خوبید آقاے سجادے؟خانواده خوبن؟ لبخندے زد و گفت:الحمدللہ شما خوبید؟ بلہ ممنوݧ خب شما بگید کجا بریم خانم محمدے؟ مـݧ نمیدونم هر جا صلاح میدونید روبروے آبمیوہ فروشے وایساد رفتیم داخل و نشستیم خوب چے میل دارید خانم محمدے آب هویج ، از پرویے خودم خندم گرفتہ بود آقا دوتا آب هویج لطفا انشا اللہ امروز دیگہ حرفاموݧ رو بزنیم و تموم بشہ انشااللہ خوب خانم محمدے شما شروع کنید _من؟باشہ... ببینید آقاے سجادے مـݧ نمیدونم شما در مورد مـݧ چہ فکرے میکنید ولے اونقدر ام کہ شما میگید مـݧ خوب نیستم. آهے کشیدم و ادامہ دادم شما ازگذشتہ ے مـݧ چیزے نمیدونید مـݧ بهاے سنگینے و پرداخت کردم کہ بہ اینجا رسیدم شاید اگہ براتوݧ تعریف کنم منصرف بشید از ازدواج با من.. سجادے حرفمو قطع کرد و گفت: خواهش میکنم خانم محمدے دیگہ ادامہ ندید مـݧ با گذشتہ ے شما کارے ندارم مـݧ الاݧ شمارو انتخاب کردم و میخوام و اینکہ... واینکہ چی؟ امیدوارم ناراحت نشید مـݧ نامہ اے رو کہ جا گذاشتید بهشت زهرا رو خوندم البتہ نمیدونستم ایـݧ نامہ براے شماست اگہ میدونستم هیچ وقت ایـݧ جسارت و نمیکردم اخرش کہ نوشتہ بودید "اسماء محمدے" متوجہ شدم کہ نامہ ے شماست یکے از دلایل علاقہ ے مـݧ بہ شما هموݧ چیزهایہ کہ داخل نامہ بود فکر کنم سوالاتتوݧ راجب چیزهایے کہ میدونستم رفع شده بهت زده نگاهش میکردم باورم نمیشد با اینکہ گذشتمو میدونہ بازم انقدر اصرار داره بہ ازدواج سرشو آورد بالا از حالت چهره ے مـݧ خندش گرفتہ بود _آب هویجا روآوردݧ لیواݧ آب هویج و گذاشت جلوم وبدوݧ ایـݧ کہ نگاهم کنہ گفت:بفرمائید اسماء خانم بہ اینطور صدا کردنش حساسیت داشتم دلم یجورے میشد... ✍خانم.علـــی.آبادی ⭐️برای خواݩدݩ‌هرقسمٺ‌از رماݩ‌1صݪواٺ‌ به نیت فرج اݪـزامیسٺ 🎋〰🍃 @Alachiigh
✳️ غذای مانده ازشب گذشته رانخورید.👇 🔹آلودگی هوا،استرسهاي مداوم،پرخوری، مصرف غذاهای سنگین یا بسیار پرکالری،و خوردن غذاهای مانده از دیگر عوامل مهم بروز سکته به شمار می روند. 🎋〰🍃 @Alachiigh
✨تو ، چه زنده باشي چه نباشي فردا خورشيد دوباره طلوع مي كنه،، پس ، بمون و از سهم ِخورشيدت استفاده كن ⚜⚜⚜ 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۴۲۲ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🎋〰🍃 @Alachiigh
🌹شهید دکتر مجید بقایی🌹 قبل از «عملیات والفجر»، مقدماتی قرار شد 🌹شهید بقایی🌹 بهمراه 🌹شهید حسن باقری🌹برای شناسایی این عملیات در منطقه بمانند. صبح روز بعد به اتفاق چند تن از فرماندهان دیگر با دو دستگاه جیپ جهت شناسایی منطقه به طرف محل مورد نظر حرکت کردند. پس از رسیدن به مقصد، همگی از ماشین پیاده شده و به طرف سنگر دیده‌بانی حرکت کردند. بقایی در بین راه به یکی از همراهانش می‌گوید: آیا می‌شود انسان به این درجاتی که خداوند در قرآن فرموده است، برسد که: «یا ایتهاالنَّفس المُطمَئنَّه. ارِجِعی الی ربِّکِ. راضیهً مرضیهً. فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی». وآیا خدا توفیق این امر مهم را به انسان می‌دهد که به آن مرحله عالی نیل گردد؟ هنوز کلام مجید به انتها نرسیده بود که خمپاره دشمن به نزدیکی آنان اصابت کرد و او جواب سوال خود را با فوران خون مطهر و قطع پاهایش دریافت کرد و بدین سان عاشقانه و خالصانه به سوی پروردگار خویش پرواز کرد و به درجه قرب و رضوان الهی دست یافت. ان شاءالله 🥀🙏 ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 📝 | این سلاح زمین گذاردنی نیست! 🍃🌹🍃 🔻 اخیرا عده‌ای تحت عنوان هنرمند - که اغلب خود را نخود هر آش می کنند و در هر موضوعی از پزشکی و نجوم گرفته تا سیاست و روانشناسی و.... اظهار نظر می کنند!- بیانیه‌ای داده‌اند و از نظامیان خواسته‌اند سلاح بر زمین بگذارند.! 1⃣ شایدعجیب باشد که در میانه شرایط خاص سیاسی امنیتی پیرامون ایران؛ چنین خواسته ای مطرح می‌شود. هنوز از داعش در اطراف ایران و تروریسم کور آنان، مصونیت کامل ایجاد نشده و غرب آسیا صحنه ترور و خشونت است. اضافه کنید رژیم که در بکارگیری زور و خشونت همتا ندارد و فقط هم زبان زور میفهمد آیا می‌توان بدون سلاح به مصاف آنان رفت؟ و توصیه به نظامیان مبنی بر گذاردن سلاح بر زمین؛ کدام طرف را قوی‌تر می کند؟ 2⃣ در طول سالیان بعد از انقلاب، سلاح نیروهای نظامی ایران همیشه در دست آنان و نشانه رفته به قلب دشمنان ایران بوده، همین سلاح، هزار و یک توطئه علیه مردم را خنثی کرد. آیا باور کنیم که این هنر برای دفاع از مردم، تقاضای خلع سلاح نظامیان را می نمایند؟؟ 3⃣ حالا تصور کنید که اگر بر فرض محال قوه عاقله نظامیان خود را خام فرمایش اینان سازند و سلاح بر زمین بگذارند _که فرض محال اینجا بشدت محال است_ آیا قول می دهند که هنگام بروز خطر برای جامعه؛ خود سلاح بر گرفته و از کشور دفاع کنند؟؟ 4⃣ تصور خام آنان براین مبنا شکل گرفته که سلاح نظامیان ؛به سوی مردم نشانه رفته و غافلند که این سلاح، امانت مردم است برای دفاع از ایران و اوج جهالت است که تصور می کنند این سلاح، بر زمین گذاشتنی است. 5⃣ شاید جریانی که به رهبری رژیم کش در صدد حذف موشک از صحنه اقتدار ایران عزیز است؛ ساده لوحان در لباس پیشه را فریفته باشد تا از درون، بر این طبل رسوایی بکوبند که اگر این گونه باشد باید به حال این _وطن تاسف خورد و برای بهبود حالشان دست به دعا برد. و کمی برایشان دوستی آرزو کرد. ✍ علی عباس‌زاده | | 🎋〰🍃 @Alachiigh
👆❌صد رحمت به مرام بهروز وثوقی صد لعنت به ب ی‌ ش رف ی هرچه ب ی‌ش ر ف است! 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥👆👆یکی از خیانت‌های سلبریتی‌های وطن فروش اینه که مردم جهان چنین تصوری از ایران پیدا می‌کنند؛ وقتی ترانه علیدوستی ها در حضور رسانه های بیگانه میگوید: در ایران همه چیز ممنوع است! 🔹خاطره حامد حدادی ستاره بسکتبالیست ایرانی از حضور در لیگ NBA آمریکا بیداری 🎋〰🍃 @Alachiigh
🛑تحمیل همجنس‌بازی به ذهن کودکان در غرب... تحجر یعنی دنباله‌روی از غربی که نتیجه‌ی آزادی جنسی و ایدئولوژی آن اینچنین لجن پرور است . . . این دیگه شست و سوی مغزی هم نیست، لجن ریزی مغزیه 👤 جناب آقای استیون قبله‌ی آمال غربگرایانی که می‌گویند چرا فرزندانتان را تربیت اعتقادی و سیاسی میکنید و با آن‌ها می‌خوانید؛ تربیتشان را رها کنید تا نظام سلطه این طفل معصوم‌ها را تربیت کند بابتِ زشتیِ تصویر عذر می‌خواهم جواد نیکی ملکی عموفیدل 🎋〰🍃 @Alachiigh
❤️ .دو.مدافــــع❤️ غرق تو افکار خودم بودم کہ متوجہ شدم داره دستشو جلوے صورتم تکوݧ میده صدام میکنہ خانم محمدی؟! بہ خودم اومدم هاااا؟!چییییی؟بلہ؟ یہ لحضہ نگاهموݧ بهم گره خورد انگار همو تازه دیده بودیم چند دیقہ خیره با تعجب بہ هم نگاه میکردیم _چہ چشمایے داشت... _چشماے مشکے با مژه هاے بلند،با تہ ریشی کہ چهرشو جذاب تر کرده بود چرا تا حالا ندیده بودم خوب معلومہ چوݧ تو چشام نگاه نمیکرد سجادے بہ چے خیره شده بود؟!!! فقط خودش میدونست _احساس کردم دوسش دارم،بہ ایـݧ زودی. با صداے آقایے یہ خودموݧ اومدیم آقا؟چیز دیگہ اے میل ندارید؟ از خجالت سرمونو انداختم پاییـن لپام قرمز شده بود دلم میخواست زمیـݧ دهـݧ باز کنہ مـݧ برم توش _سجادے هم دست کمے از مـݧ نداشت مرد خندید و رو بہ سجادے گفت نامزد هستید؟! سجادے اخمے کردو گفت نخیر آقا بفرمایید. هموݧ طور کہ سرموݧ پاییـݧ بود مشغول خوردݧ آب هویج شدیم گوشیم زنگ خورد مریم بود ینے چیکار داشت؟! جواب دادم: _الو سلام -سلااااااام عروس خانم بے معرفت چہ خبر؟! اقا داماد خوبـن؟ کجاے بحثید؟! تاریخ عقد و اینام کہ مشخص شده دیگہ؟! واے حالا مـݧ چے بپوشم خدا بگم چیکارت نکنہ اسماء همہ ے کارات هول هولکیہ.... ماشااالا نفس کم نمیورد. جلوے سجادے نمیتونستم چیزے بگم یہ لبخند نمایشے زدم و گفتم: مریم جاݧ بعدا خودم باهات تماس میگیرم فعلا... إ اسماء وایسا قطع نکن اسما... گوشے و قطع کردم انقد بلند حرف میزد کہ سجادے صداشو شنیده بود و داشت میخندید از خندش خندم گرفت _سوار ماشیـݧ شدیم مونده بودیم کجا باید بریم سجادے دستش و گذاشت روفرموݧ و پووووووفے کرد و گفت: خوب ایندفہ شما بگید کجا بریم؟! بہ نظرم یہ پارکے جایے حرفامونو بزنیم باشہ چشم .. ✍خانم.علـــی.آبادی ⭐️برای خواݩدݩ‌هرقسمٺ‌از رماݩ‌1صݪواٺ‌ به نیت فرج اݪـزامیسٺ 🎋〰🍃 @Alachiigh
✳️خاکشیر بخورید تا پوست‌تان روشن شود. 🔸برای از بین بردن لک‌های پوست به‌ویژه صورت یکی از بهترین روش‌ها، نوشیدن خاکشیر و ترنجبین است. 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۴۲۳ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🎋〰🍃 @Alachiigh
🌹شهید جانباز علی موحد دانش🌹 ✍بعد از عملیات بازی دراز با دلی شکسته رو به خدا کردم گفتم: پروردگارا! ما که توفیق شهادت نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی که کعبه‌ات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم.... . مشغول دعا و درخواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید پیچک آمد و دستی به شانه‌ام زد و گفت: حاج علی مکه می‌روی؟ یک دفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم؟ چطور مگه؟ خندید و ادامه داد: برایم سفر جور شده‌است، اما من به دلیل تدارک عملیات نمی‌توانم بروم و با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به مکه بروید! سر به آسمان بلند کردم. دلم می‌خواست با تمام وجود فریاد بکشم: خدایا شکرت. ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰🍃 @Alachiigh
🇮🇷 📝 | ◀️ تکالیف انقلابی در مثلث معرفتی 🍃🌹🍃 ⁉️یک ایرادی میان امثال ماست که معیارمان برای توجه به توصیه‌های رهبری تنها آخرین سخنرانی است. گوئی با هر سخنرانی ضرورت و اهمیت موارد قبلی کمتر می شود! 🔹مثلا رهبری انقلاب در سخنرانی سالگرد ارتحال امام 7 توصیه اساسی را خطاب به جوانان مطرح کردند و حالا سوال اینست که تکلیف توصیه‌های پیشین چه می‌شود؟ مثلا جهاد تبیین یا تقویت مبانی در مطالبه‌گری یا امیدآفرینی و یا اخلاق نقد و جهاد مهربانی و یا غیره. 🔸به نظر می‌رسد مجموعه توصیه‌های رهبری در این سال‌ها، درون یک مثلث معرفتی محصور است که هر بار به یک زبان مطرح می‌شود. 🔹توجه دادن به این مثلث معرفتی و راهبردی یک ثمره مهم دارد و آن اینکه نه تنها توصیه‌های قبلی فراموش نمی‌شود و نخ تسبیح مجموع سفارشات تعیین تکلیف می‌شود، بلکه مهمتر اینست که خود من و شما می‌توانیم به فهرست آنها اضافه کنیم و هرکس متناسب با جایگاه خود برای خودش میدان مبارزه ببینید و تکلیف بسازد. 🔻از کدام مثلث حرف می‌زنیم؟ 1⃣ضلع اول توجه به مبانی معرفتی انقلاب است. دفاع از انقلاب باید در دفاع از مبانی معرفتی و نظام اندیشه آن باشد. انقلاب را باید با آرمان‌ها و ارزش‌هایش شناخت وگرنه خطا و اشکال و آسیب برای دوران دولت‌سازی است و اجتناب‌ناپذیر. 2⃣ضلع دوم مبارزه است. کلا هرجا حبی بود مقابلش بغضی است. اگر حب فضائل بدون بغض رذائل باشد گرفتار یک کاریکاتور زشت می شویم. طرفداران دین رحمانی از این دسته‌اند. جهاد تبیین اینجاست. دشمن واقعی را ببینیم و میدان امروزین مبارزه را تشخیص دهیم و متناسب با آن جهاد روایت و تبیین داشته باشیم. اینکه فرمود عملیات روانی دشمن را افشا کنید در این دسته است. 3⃣ضلع سوم امید است. امید چطور میسر است؟ به دو روش. یکم توجه به راه طی شده و دارایی‌ها و دوم امید به حرکت امروز و اصلاح آینده. اینکه کشور گرفتار بن‌بست نیست و از مسئولین متعهد و باوجدان باید تقدیر کرد ذیل این عنوان است. حالا با این مثلث معرفتی شما از تکالیف انقلابی خودتان فهرستی بسازید. ✍ محسن مهدیان 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️👆🎥رائفی پور: مرده شور اون محبوبیتی ببرن که از تو دلش بخواد خیانت به وطن در بیاد فکر میکنید نمیدونم زد و خورد با سلبریتی ها محبوبیت آدم رو میاره پایین؟ 💬 raefipourfan 🎋〰🍃 @Alachiigh
| جلسه تحلیل صوتی 🇮🇷 🛑 و 🛑 🎙 سخنران: جناب آقای مهدی خورسند (پژوهشگر اقتصاد سیاسی، کارشناس مسائل چین و اوراسیا) 🖋 موضوع جلسه: «تحرکات ترکیه از شمال سوریه تا قلب تل‌آویو؛ ریشه‌ها و پیامدها» 🕣 زمان: چهارشنبه ۱۸ خرداد ساعت ۲۱:۳۰ 🔶 جلسه در کانال تحلیل صوتی روبیکا: https://rubika.ir/tahlil_samen 💠━━━━━━━━━━━━ / معاونت سیاسی سپاه صاحب‌الزمان(عج) استان اصفهان♦️ 🎋〰🍃 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از آزادی تا متروپل | دشمن واقعی کیست؟ ✍ خانواده ها و بچه های " ورزشگاه آزادی " همفکران، فرزندان، خواهران، مادران همان بچه های جهادی اند که در مواقع خطر برای مردم کشورمان (از سیل خوزستان تا زلزله کرمانشاه، لرستان، سی سخت و فارس) همیشه از جان و مالشان برای کمک به هموطنانمان مایه گذاشته اند و مردم داغدار جنایت متروپل هم همان هایی که در مرزی ترین نقاط کشور با دیکتاتور عراقی و ۳۸ متحد جهانی‌اش با جان و مالشان از خاک کشورمان دفاع کردند و هنوز هم در جهات مختلف دفاع می‌کنند 🎋〰🍃 @Alachiigh
♥️عاشقـــانه_دو_مدافـــع ♥️ باشہ چشم... روبروے یہ پارک وایساد... واے خداے مـݧ اینجا کہ...اینجا هموݧ پارکیہ کہ با رامیـن... _واے خدا چرا اومد اینجا ...دوباره خاطرات لعنتے...دوباره یاد آورے گذشتہ اے کہ اے کہ ازش متنفرم ... خدایا کمکم کـݧ از ماشیـݧ پیاد شد اما مـݧ از جام تکوݧ نخوردم چند دیقہ منتظر موند.وقتے دید مـݧ پیاده نمیشم سرشو آورد داخل ماشیـݧ و گفت: پیاده نمیشید؟؟؟ نگاهش نمیکردم دوباره تکرار کرد. خانم محمدے! پیاده نمیشید؟ بازم هیچ عکس العملے نشوݧ ندادم _اومد،داخل ماشیـݧ نشست وبا نگرانے صدام کرد: خانم محمدے؟خانم محمدی؟ اسماء خانم؟ سرمو برگردوندم طرفش بله؟؟؟ نگراݧ شدم چرا جواب نمیدید؟! معذرت میخوام متوجہ نشدم با تعجب نگاهم میکرد. اینجا رو دوست ندارید؟! میخواید بریم جاے دیگہ؟ سرمو بہ نشونہ ے ݧ تکوݧ دادم و گفتم: شما تشیف ببرید مـݧ الاݧ میام البتہ اگہ اشکالے نداشتہ باشہ.... متعجب از ماشیـݧ پیاده شد و گفت: خواهش میکنم سویچ ماشیـݧ هم خدمت شما باشہ اومدید بے زحمت درو قفل کنید. اینو گفت و ازم دور شد. تو آیینہ ماشیـݧ نگاه کردم رنگم پریده بود احساس میکردم پاهام شل شده _اسماء تو باید قوے باشے همہ چے تموم شده رامیـنے دیگہ وجود نداره بہ خودت نگاه کـݧ تو دیگہ اوݧ اسماء سابق و ضعیف نیستے. _تو اونو خاطراتشو فراموش کردے تو الاݧ بامردے اومدے اینجا کہ امکاݧ داره همسر آیندت باشہ نباید خودتو ضعیف نشوݧ بدے نباید متوجہ ایـݧ حالتت بشہ از ماشیـݧ پیاده شدم خدایا خودت کمکم کـݧ احساس میکردم بدنم یخ کرده ماشیـݧ قفل کردم و رفتم داخل پارک پارک اصلا تغییر نکرده بود از بغل نیمکتے کہ همیشہ میشستیم رد شدم. _قلبم تند تند میزد... یہ دختر و پسر جووݧ اونجا نشستہ بودݧ بہ دختره پوز خندے زدم و تو دلم گفتم:بیچاره خبر نداره چہ بلایے قراره سرش بیاد داره براے خودش خاطره میسازه،ایـݧ جور عاشقیا آخر وعاقبت نداره... _سجادے چند تا نمیکت اون طرف تر نشستہ بود _تا منو دید بلند شد و اومد سمتم خوبید خانم محمدے؟ ممنوݧ اتفاقے افتاده؟ فقط یکم فشارم افتاده میخواید ببرمتوݧ دکتر؟ احتیاجے نیست خوب پس اجازه بدید براتوݧ آبمیوه بگیرم احتیاجے نیست خوبم آخہ اینطورے کہ نمیشہ حداقل... پریدم وسط حرفشو گفتم آقاے سجادے خوبم بهتره بشینیم حرفامونو بزنیم. _بسیار خوب بفرمایید ذهنم متمرکز نمیشد،آرامش نداشتم ایـݧ آیہ رو زیر لب تکرار میکردم(الا بذکر الله تطمعن والقلوب) _کمے آروم شدم و گفتم:خوب آقاے سجادے اگہ سوالے چیزے دارید بفرمایید _والا چی بگم خانم محمدے مـݧ انتخابمو کردم الاݧ مسئلہ فقط شمایید پس شما هر سوالے دارید بپرسید ببینید آقاے سجادے :براے مـݧ اول از همہ ایماݧ و اخلاق و صداقت همسرم ملاکہ چوݧ با بقیه وچیز ها در گرو همیـݧ سہ مورده. با توجہ بہ شناخت کمے کہ ازتوݧ دارم از نظر ایماݧ کہ قبولتوݧ دارم درمورد اخلاقم باید بگم کہ فکر میکردم آدم خشـݧ و خشکے باشید یجورایے ازتوݧ میترسیدم... _ولے مثل اینکہ اشتباه میکردم سجادے خندید و گفت: چرا ایـݧ فکرو میکردید؟! ✍خانم.علـــی.آبادی ⭐️برای خواݩدݩ‌هرقسمٺ‌از رماݩ‌1صݪواٺ‌ به نیت فرج اݪـزامیسٺ 🎋〰🍃 @Alachiigh