eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.2هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜رمان (مصطفی) احمد مثل برق گرفته‌ها نگاهم می‌کند: -چرا اینجوری شدی سید؟ مات نگاهش می‌کنم. مگر چجوری شده‌ام؟ به سختی لب‌هایم را تکان می‌دهم: -علی رو زدن... -الان کجاست؟ حالش چطوره؟ حال بدم را که می‌بیند، سراغ بقیه بچه‌ها می‌رود. بین حرف‌هایشان، کلماتی مثل اتاق عمل، خونریزی، تیر، چاقو و جراحی را می‌شنوم. دکتر هم درباره همین‌ها حرف می‌زد، البته درست نفهمیدم چه گفت. حتی نفهمیدم چطور ماجرا را برای افسر انتظامی تعریف کردم. فقط صدای زنگ همراه علی را می‌شنوم: - لبیک یا حسین جان... اگر مادرش ببیندش چکار می‌کند؟ نه، امیدوارم حداقل خون‌های صورتش را پاک کرده باشند، وگرنه مادرش خیلی شوکه می‌شود. اصلا نباید ببیند. به مادرش می‌گویم رفته مسافرت، رفته شمال، راهیان نور، اردوی جهادی، چه می‌دانم! می‌گویم فعلا دستش بند است. کار دارد، نمی‌تواند ببیندتان. چشمانم تار می‌شوند و بی آن که بخواهم، روی صندلی رها می‌شوم. سرم تیر می‌کشد. با دست می‌گیرمش، بازهم تیر می‌کشد. بچه‌ها دورم جمع می‌شوند.... عباس با بچه‌ها سرود کار می‌کند: -از جان گذشته‌ایم/ در جنگ تیغ و خون... علی در هیئت می‌خواند: -بی سر و سامان توام/ سائل احسان توام... ثارلله... عباس گوشه‌ای آرام به سینه می‌زند و دم می‌گیرد: -غریب کربلا حسین... شهید نینوا حسین... علی در هیئت می‌خواند: - نفس نفس من/ شعر غم تو/ ایشالا بمیرم/ تو حرم تو... حسین ثارلله... اباعبدالله... عباس با بچه‌ها سرود تمرین می‌کند: -بسیجیان حیدریم/ فداییان رهبریم... علی از گروه سرود بچه‌های مسجد عکس می‌گیرد. عباس را بچه‌ها در میان گرفته‌اند و از سر و کولش بالا می‌روند. عباس می‌خندد، شیرین، مثل شیرینی‌های نیمه شعبان. علی پوسترها را به دیوار می‌چسباند. دستی روی عکس آقا می‌کشد و صورت ماه‌شان را می‌بوسد. عباس میانداری می‌کند: -اناالعباس واویلا حسین تنهاست واویلا... علی مجلس شب تاسوعا را گرم می‌کند: -ای اهل حرم میر و علمدار نیامد/ سقای حسین سید و سالار نیامد/ علمدار نیامد، علمدار نیامد! عباس همراه بقیه بچه‌ها دم می‌گیرد: - حسین... حسین... حسین... حسین... صدایشان هزاربار به پرچم‌ها و گل‌دسته‌های مسجد می‌خورد و پژواک می‌شود: -حسین... حسین... حسین... حسین... حسین... سرم تیر می‌کشد، با دست می‌گیرمش، بازهم تیر می‌کشد. دستم به باندی که روی سرم بسته‌اند می‌خورد. اخم‌هایم درهم می‌رود. احمد دستانم را می‌گیرد: -سید چرا نگفتی سرت شکسته؟ -علی کجاست؟ -هنوز تو اتاق عمله! -عباس کجاست؟ -نمی‌دونم! -به خانواده علی گفتین؟ -هنوز نه! -اون پسره... اون کجاست؟ -مفتش شدی سید؟ روی تخت کنارته! چه ضعفی کرده بنده خدا! توام ضعف کردیا... یهو افتادی! می‌نشینم. سرم دوباره تیر می‌کشد. پسرک هم روی تخت نشسته، با دست‌بند، لرزان و پریشان. چشمش که به من می‌افتد، بیشتر می‌ترسد: - آقا غلط کردم! بخدا خر شدم اومدم دوتا شعار دادم تو خیابون... ما مال این حرفا نیسیم به جون امام! احمد دستش را بالا می‌گیرد: -جون امام رو وسط نکشا... عین آدم حرف بزن! -به پیر، به پیغمبر، من تروریست و منافق و اینا نیستم! هنوز اصلا هجده سالمم نشده... خرمون کردن... گفتن بیاین مقابل فساد قیام کنین... نمی‌دونستم دارم چه غلطی می‌کنم... شکر خوردم آقا... من طاقت کتک خوردن ندارم. عاقل اندر سفیه نگاهش می‌کنم: -کی خواست تو رو کتک بزنه بچه؟ چندسالته؟ -شونزده... دو سه روز دیگه میرم تو هفده. -اسمت چیه؟ -امیرعلی! -کی زدت از پشت سر؟ -نمی‌دونم. فکر کنم همون مرد گندهه... افتادم زمین پام پیچ خورد. بعدش نفهمیدم چی شد اون دوست شما پرید جلو. احمد با اندوه زمزمه می‌کند: -علی... ✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه  دارد... 🎋〰❄️ @Alachiigh
میتونی از دور ببینی و حسرت بخوری. میتونی بگی من بدستش میارم و لذتشو ببری.✨ 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید علی حسین درعلی🌹 ✍ای امت ایران در برابر خون هزاران شهید و هزاران مجروح این انقلاب و جنگ تحمیلی مسئول هستید که نگذارید افراد منحرف و ضد انقلاب به این انقلاب که از برکت خون هزاران شهید است ضربه بزنند و شما موظفید که فرزندانتان را به راه راست هدایت کنید و اگر فرزندان ، پدران ، مادران ، برادران و یا خواهرانتان با این گروهکهای آمریکائی همکاری می کنند آنها را تسلیم رژیم جمهوری اسلامی کنید وگرنه مسئولید . ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌❌دیروز دهها روز جهانی زن که مربوط به یه واقعه اروپایی میشه و هیچ ارتباطی با فرهنگ غنی ایرانی اسلامی نداره رو تبریک گفتند ولی حتی یه نفرشون ولادت‌ آخرین‌ منجی‌ بشریت رو‌ تبریک نگفته. 🔴 این کاملا نشون میده هدف نهایی این افراد از بین‌ بردن‌ دین و جایگزینی فرهنگ غربی به جای فرهنگ اصیل اسلامی هست 🔴آقایان مسؤول!! با کمک اینها میخواستی فرهنگ ایرانی اسلامی رو در جامعه ترویج و تثبیت کنی؟ دشمنی این جماعت با نظام اسلامی را سال هاست که به راحتی میشود از نوع نگاهی که در جشنواره فیلم فجر انقلاب! به جامعه ارائه و تزریق میکنند تشخیص داد! که البته الان آشکار شده! هنوزم نفهمیدی! یا نمیخوای بفهمی؟ 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴❌🎥👆 پاسخ تاریخی به که می‌گفت: دشمنی ما با به خاطر آن است که آنها مهدی‌اند! ⭕️💢 دبیر کل مقاومت: به او می‌گویم که از ظهور خواهد کرد و اهالی با او خواهند کرد و وقتی قیام کرد، و نه تو و نه پدرانت و نه اجدادت و نه فرزندانت نمی‌توانید این حقیقت را تغییر دهید... ✅پیشنهاد دانلود 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥💢دوربین مخفی / اعتقادات مردم کم شده؟! 🔹کار احساسی بعضی شهروندان برای امام زمان (عج) ✅پیشنهاد میکنم حتما ببینید 👌 🎋〰❄️ @Alachiigh
🔴۳ هفته است ایرانخودرو و سایپا وعده دادن که قراره ۴۰۰ هزار خودرو بدون قرعه کشی عرضه کنن. تا لاتاری خودرو تمام بشه. اما هر هفته موکول میکنن به هفته بعد. و حالا قیمت پیش پرداخت را هم بدون هیچ تعارفی بالا بردن. و باز هم بحث فروش همین پیتهای داخلی، مبهمه در وضعیتی که دست ملت از خودروهای کاملا ایمن خارجی کوتاهه و پول کمتر کسی به قیمتهای میلیاردی این ماشینها میرسه، ملت مجبورن به خودروهای ضعیف داخلی، بسنده کنند.. اون هم روی هواست. و بدون هیچ پاسخی، مردم را سرگردان گذاشتن 💢یکی از وعده های دولت رییسی این بود که بحث قرعه کشی خودرو تا اخر سال ۱۴۰۱ مختومه بشه و خرید و دسترسی به خودرو که حق هر ایرانی است، آزاد بشه 💢ضمن اینکه حتی طرح عرضه خودرو، قیمت طلا و دلار را کاهش داده. و میتونه قیمت سایر کالاها را هم بشدت کم کنه ❌❌پس ای مسئولان. مافیای خودرو را مهار کنید. دل مردم را به دست بیارید. قبل از اینکه دیر بشه 🎋〰❄️ @Alachiigh
💢👆🔴تصاویر جنجالی از " کیت میدلتون" همسر شاهزاده ویلیام، ولیعهد انگلیس!! 👌هنگام ورود به یک مرکز اسلامی و احترام به آیین دیگران انتشار عکس های همسر این شاهزاده با حجاب اسلامی مورد توجه کاربران کشورهای اسلامی قرار گرفته است هیاهوی عوام فریبانه جنبش زن زندگی آزادی در ایران و برخی از کشورهای اروپایی با این اقدامات جواب درخوری دریافت می کنند 🔴 بعد.. بعضیا تو مملکت خودمون زورشون میاد...و ادعاشون هم گوش فلک ُ کر کرده .... 🎋〰❄️ @Alachiigh
⚜رمان (مصطفی) مرد گریه می‌کند، هق هق هم گریه می‌کند، حتی اگر مصطفی مغرور باشد. مرد باید هم گریه کند، اصلا باید زار بزند، وقتی رفیقش را شهید کرده‌اند و حتی نمی‌تواند جنازه‌اش را ببیند و سر خاکش برود. اصلا مرد دوباره با حضور رفیقش در مردانگی‌اش شک کرده است. مدت زیادی با ما نبود، اما همه‌مان را سیاه‌پوش کرد. خوش به حال حسن که توانست ببیندش. مثل بچه‌های یتیم، ماتم زده و بی حال به اتاق علی می‌رویم، دور تختش. وقتی به‌هوش بیاید، اول از همه حال عباس را می‌پرسد. باید بگوییم رفته مسافرت. اصلا رفته کربلا، سامراء، اصلا مکه! چه می‌دانم! می‌گوییم عباس فعلا نیست! صدای گریه‌مان بیدارش نمی‌کند. من حرف‌های دکتر را نفهمیدم، اما سیدحسین می‌گفت توی کما رفته. به نظر من که حالش خوب است، فقط خسته است و گرفته خوابیده! دکترها شلوغش می‌کنند که این همه دم و دستگاه به علی وصل کرده‌اند. آنقدر قشنگ خوابیده که آدم هوس می‌کند بخوابد. مثل بچه‌هایی که خواب خدا را می‌بینند. سیدحسین پیشانی شکسته‌اش را می‌بوسد. حسن با صدای گرفته می‌پرسد: -چرا نمیگی عباس کی بود؟ سیدحسین دست علی را می‌گیرد: - بین خودمون بمونه بچه‌ها. عباس یکی از بچه‌های (...) بود، اسمشم یه چیز دیگه بود. بخاطر گزارش شما درباره فرقه شیرازیا، قرار شد با پوشش مربی بیاد و فرقه‌شون رو تحت نظر بگیره. توی شب فتنه هم باید یکی از جاسوسای سازمان منافقین رو دستگیر می‌کرد. قرار شد ما کمکش کنیم؛ چون اون شب همکاراش هم گیر بودن و نیرو کم بود. من و عباس باهم وارد دانشکده شدیم، اما اون رفت شاخه (...) و من یه قسمت دیگه. خیلی بچه باهوشی بود. توی سوریه هم یکی دوبار دیدمش. به این‌جا که می‌رسد، ساکت می‌شود و چندبار دست علی را نوازش می‌کند. احمد می‌پرسد: -تکلیف اون هیئته چی شد؟ نمی‌خوان اقدامی کنن؟ سیدحسین سر به زیر جواب می‌دهد: -دوستای عباس کارشون رو بلدن... دارن آروم آروم جمعشون می‌کنن. اون بهایی‌هام یا فرار کردن از کشور خارج شدن یا گرفتیم‌شون. دلم می‌خواهد مثل علی بگیرم بخوابم، یک دل سیر. به مرتضی و بچه‌های سرود چه بگوییم؟ این را بلند می‌پرسم. سیدحسین همچنان زمین را نگاه می‌کند و بغضش را می‌خورد. احمد می‌گوید: -کی تشیعش می‌کنن؟ بریم مراسمش... سیدحسین ناگاه سرش را بالا می‌آورد و طوری به احمد نگاه می‌کند که احمد تاب نیاورد و سر به زیر بیندازد. با دلخوری می‌گوید: -بچه‌های (...) نه تشیع دارن، نه مراسم... قبرشونم گمنامه، به اسم شهید دفن نمیشن! حسن می‌پرسد: -خانوادش می‌دونن؟ سیدحسین سر تکان می‌دهد: -هنوز نه... پدرش جانباز شصت و پنج درصده. چهارتا خواهر و برادر کوچیک‌تر از خودش داره... خدا صبرشون بده... سینه‌ام می‌سوزد. قلبم درد می‌کند. از اتاق بیرون می‌زنم، بوی مواد ضدعفونی بیمارستان حالم را بدتر می‌کند. از بیمارستان هم بیرون می‌زنم، کاش می‌شد از تهران هم بیرون بزنم. بروم کربلا، پیش عباس. همراهم زنگ می‌خورد، الهام است. رد تماس می‌زنم، باید ببینمش. باید ببینمش! ⚜برگرفته از داستان واقعی ✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه  دارد... 🎋〰❄️ @Alachiigh
✳️مصرف شیر قبل از خواب😴 موجب👇 🔸خوابی با کیفیت 🔸کمک به کاهش وزن 🔸کمک به رشد عضلات 🔸کمک به تنظیم قند خون 🔸کمک به کاهش استرس 🔸کمک به تقویت دندان ها 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید روح الله عجمیان🌹 ⭕️ روایت از آمبولانسی که را از مهلکه وحوش اغتشاشگر بیرون آورد. اما، ماجرا از آنچه نوشته شد بسیار دردناک‌تر و تأسف‌بارتر است. یکی از دوستانش آنچه را دیده اینطور روایت می‌کند: «دست‌هایش را مثل صلیب بازکرده بودند و نیمه برهنه روی آسفالت رها بود. صدایش کردم، جوابی نشنیدم، اما هنوز شهید نشده بود. آمبولانس رسید. راننده گفت با این شلوار نظامی نمی‌توانیم مجروح را به جایی برسانیم. اگر اغتشاشگران بفهمند که مجروح نظامی است، سد راهمان می‌شوند و شاید هم به او آسیب بیش‌تری برسانند.‌ به هر زحمتی بود شلوار نظامی را بیرون آوردیم. راننده راست می‌گفت؛ در طول مسیر اغتشاشگران بارها به آمبولانس سنگ زدند، جلویمان را گرفتند و داخل آمبولانس را بررسی کردند تا نکند مجروح، نظامی باشد. در مسیر بیمارستان بودیم که روح الله شهید شد.» ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🔴🎥 ناراحتی شبکه سعودی اینترنشنال از احیای روابط تهران-ریاض؛ این توافق به مثابه خنجر خوردن اسرائیل از آمریکاست!! 🔻کارشناس شبکه سعودی اینترنشنال در رابطه با اعلام احیای روابط ایران و عربستان: 🔹صلح و یا نزدیکی ایران و عربستان شکستی برای سیاست‌های نتانیاهو است؛ علی‌رغم اطلاع آمریکا از روند مذاکرات اما دولت نتانیاهو از آن بی‌اطلاع بود! 🔺عربستان با توجه به اوضاع داخلی رژیم‌صهیونیستی و متزلزل بودن نتانیاهو، صلح با ایران را به سازش با تل‌آویو ترجیح داده است! 🎋〰❄️ @Alachiigh
‌🔴💢بررسی نقش‌ پلت‌فرم‌ها در اغتششات ❌صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ 🔺مخاطبان ایرانی داخل کشور برای نخستین بار تصویر او در موزیک ویدئو «بی‌خیال» در ترانه افشین جعفری خواننده ایرانی مقیم آلمان رویت کردند. 🔺در موزیک ویدئوهای این خواننده معمولا کارگران جنسی فراوانی حضور پیدا می‌کنند او درکنار صدها کارگرجنسی حاضر در این موزیک ویدئو دیده شد. او نخستین بار در کنار این خواننده از دور جدید فعالیت‌هایش رونمایی کرد و تلاش می‌کرد پس از سرخوردگی از رابطه اجباری با یک ستاره هالیوودی، به جای بازیگری در جامعه لس‌آنجلسی به عنوان رقاص، مدل و بازیگر موزیک‌ ویدئوهای «راوی»، کوجی زادوری و الکس کارتیو فعالیت‌هایش را گسترش دهد. 🔺اما او با علم حتی دوست دختر موقتی بودن تام کروز برایش آورده‌ای نداشت، مسیری تازه‌ای را آغاز کرد که دستمزش به اندازه حضور کارگران جنسی در موزیک ویدئوهای ایرانی است. 🔺ستاره اقبال او رو به خاموشی بود و حتی کارگر جنسی تام‌کروز هم نتوانست برای او اعتباری خلق کند. او تصمیمات تازه‌ای اتخاذ کرده بود که برای بالا رفتن از نردبام هالیوودهای باید ژست‌ مخالفت با حاکمان سرزمین ابا و اجدادی‌اش را بهتر ایفا کند. 🔺مارشال(ماشااله) منش بازیگر ایرانی تبار هالیوودی در گفت‌وگویی با یکی از شبکه‌های لس‌آنجلسی در اعتراض به کم‌کاری خود در سال ۲۰۰۷ گفت: علت اینکه نسل اول بازیگران ایرانی هالیوود کارشان توسعه پیدا نکرد این بود یا در خدمت سیاست حاکم در هالیوود نبودند یا اینکه نپذیرفتند همواره نقش تروریست یا آسیایی حقیر را بازی کنند. 🔺نازنین بنیادی بازیگری که این روزها تصویرش در نشست غیررسمی سازمان ملل منتشر شده و با مقامات ارشد امنیتی ایالات متحده دیدارهای فراوانی داشته، همان مسیری را طی می‌کند که بازیگرانی نظیر «منش» از گام برداشتن در آن امتناع کردند. 🔺بنیادی در سریال ضد ایرانی هوملند(میهن) حضور داشت و در قالب کاراکتر فارا شیرازی، مسیر روایی کاملا جهت‌داری را پیمود تا به نمادی ضد ایرانی تبدیل شود. 🔺با این توضیحات مذکور که در محافل رسانه‌ای غرب مطرح شده نازنین بنیادی به عنوان بازیگری ایرانی تبار در سامانه فیلیمو صاحب یک صفحه اختصاصی است و آثار قابل انتشار او در این سامانه به مردم ایران معرفی می شود. 🔴❌بار دیگر باید از مسئولان این سامانه این سئوال را مطرح کرد، بازیگری با کارنامه‌توصیف شده که رویکرد ضد ایرانی‌اش در نشست‌های بین‌المللی اخیر عیان شده، چرا صفحه‌ معرفی در فیلیمو دارد؟! 💡 هوش سفید ✍سید علیرضا آل‌داود 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🔵💪متروی تئاتر شهر در قـــُرُقِ دختران انقلاب ✌️دشمن عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر 👌👌بسیارعالی 🎋〰❄️ @Alachiigh
🔴 اجتماع بزرگ سربازان دهه هشتادی و دهه نودی در ( خواهران _ برادران ) 🔸با حضور حاج ابوذر روحی 🔸 زمان ؛ دوشنبه ۲۲ اسفند ماه همزمان با روز بزرگداشت شهدا 🔸ساعت۱۶ تا ۱۸ 🔺مکان سالن جدید گلستان شهدای اصفهان لطفا رسانه باشید . 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔴🎥گشت ارشاد رئیس جمهور مدیر شعبه تامین اجتماعی رو به خاطر بی کفایتی در خود شعبه برکنار کرد ! یکی از وعده های رئیس جمهور عملیاتی شد 🎋〰❄️ @Alachiigh
⚜رمان ابلیس (مصطفی) دومین باری است که می‌بینمش. بین جمعیت، نه! کنار دکل پرچم ایران ایستاده و می‌خندد، به شیرینی تمام قندها و شکلات‌های دنیا. عجیب است که در این سرمای دی ماه، فقط یک لایه پیراهن پوشیده؛ اما صورتش گل نینداخته و پیداست سردش نیست. مردم از کنارش رد می‌شوند و انگار نمی‌بینندش. خنده‌اش، لب‌های من را هم باز می‌کند. پس سیدحسین اشتباه می‌گفت، عباس از من هم سالم‌تر است! پریروز هم در قطعه شهدای گمنام دیدمش. می‌خندید و از کنار لب‌هایش حبه حبه قند می‌ریخت. من دنبالش می‌گشتم، او آمد. رفیق بامعرفتی است! فهمیدم جای درستی دنبالش گشته‌ام، قطعه شهدای گمنام. دمش گرم که نگذاشت آرزو به دل دیدن دوباره‌اش بمانم. رفیق، ناگفته حرف‌های رفیق را می‌فهمد. فهمید خرابم، آمد دیدنم. یکی نیست به این مومن بگوید مگر مصطفی درب و داغون هم دیدن دارد؟ برو خدمت مولا، عشق و حالت را بکن! الهام از رفتار دیروزم دلخور بود، قرار شد با خانم‌های مسجد بیاید. حق هم دارد دلخور باشد. نمی‌داند ماجرای عباس را. کاش می‌شد همه بدانند؛ اما عباس اهل راز بود، همه چیزش راز بود؛ از جمله جنگیدنش. نمی‌دانم غصه بخورم بخاطر مظلومیتش در زمین، یا به شهرتش در آسمان غبطه بخورم. الهام دلخور شده و حق هم دارد. نمی‌داند داغ‌دار شده‌ام. باید از دلش دربیاورم. شاید هم به الهام گفتم. آخر او قواعد عالم را برهم زده! او از آن زن‌ها نیست که نخود در دهان‌شان نخیسد! برایش می‌گویم، شاید این بداخلاقی‌هایم را ببخشد. از پریروز تا الان، یک کلمه حرف نزده. انگار غصه هم مثل سرماخوردگی واگیر دارد. بچه‌ها را نگاه می‌کنم که عقب نیفتاده باشند. سیدحسین و حسن و احمد هم سیاه پوشیده‌اند. انگار تشییع عباس است. جای علی خالی! اگر او بود، شعار می‌داد و پشت سرش تکرار می‌کردیم. نمی‌دانیم خوشحال باشیم یا غمگین؟ داغ برادر سخت است و داغ رفیق سخت‌تر. آخر برادرها را نسب کنار هم می‌گذارد، اما رفاقت، سببش مودت است. برای اینکه امروز مردم‌مان دوباره پایداریشان را به رخ دنیا بکشند، یک رفیق از دست داده‌ایم و رفیقی دیگر بلاتکلیف است بین ماندن و رفتن. این به رخ کشیدن، این تجدید عهد، این سرافرازی بعد از فتنه، جشن گرفتن هم دارد. اگر آقایمان شاد است، ما هم شادیم. آقا خوب باشند ما هم خوبیم؛ فقط کمی قلبمان... آخ! سامیار هم آمده، با رفقایش. پرچم ایران روی صورتشان کشیده‌اند. خود سامیار هم پرچم را روی دوشش انداخته. برای جواب به همه کسانی که فکر می‌کنند جوان ایرانی دیگر قلبش برای انقلاب نمی‌تپد. حتی سعید هم آمده، می‌گوید شاید بعضی مسئولین را قبول نداشته باشد، اما ایرانش را دوست دارد. سامیار با امیرعلی هم رفیق شده و امیرعلی هم همراه‌شان است. فقط جای علی خالی ست؛ بالاخره باید یکی باشد که با جذبه‌اش، این جوان‌ها را سامان بدهد. عکس آقا را بالاتر می‌گیرم که تمام دوربین‌های دنیا ببینند. عباس هم از آن بالا می‌بیند. راستی عباس کجا رفت؟ غیبش زد! چشم می‌گردانم بین مردم، نیست. حتما پیش حضرت مادر برگشته. نوجوان‌های مسجد سرودشان را می‌خوانند؛ اما عباس نیست که رهبری‌شان کند. -ما در غلاف صبر/ پنهان چو آتشیم/ لب تر کند ولی/ شمشیر می‌کشیم... ✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ. ادامه  دارد... 🎋〰❄️ @Alachiigh
هیچ وقت برای شروع دیر نیست از طبیعت بیاموز هیچ گاه ثابت نمی ماند. چرا تو باید بمانی؟ ✨✨✨✨ 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید_محمدحسین_علم_‌الهدی🌹 ✍سال ها بود مسیر دور زدن دسته‌های عزاداری، از میدانی بود که وسط آن مجسمه شاه نصب شده بود. سالی که مسئولیت هیئت با حسین بود، گفت: مسیر حرکت باید عوض بشود. علتش را که پرسیدند، گفت: ما نمی‌خواهیم دسته های عزاداری امام حسین(ع) دور مجسمه شاه بگردند. از همان سال، مسیر عوض شد. مأمورهای ساواک در به در دنبالش بودند. وقتی گرفتنش، خشکشون زده بود، باورشان نمی‌شد کار یک بچه سیزده چهارده ساله باشد... ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🎋〰❄️ @Alachiigh