eitaa logo
آلاچیق 🏡
1هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۳۱۷ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌹 شهید حمید سیاهکالی مرادی🌹 خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود.. پناه می برم به خدا از روزی که ،، گناه، فرهنگ و عادت مردم شود ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 طبقه مرفه پرتوقع پزشکان کشورمان مدت هاست در پی سیاست های غلط (بخصوص از زمان وزارت دکتر قاضی زاده هاشمی در دولت روحانی) تبدیل به یک طبقه بسیار مرفه و پرتوقع و پرمدعا شده اند! حالا کار به جایی رسیده که سازمان صنفی نظام پزشکی در اقدامی غیر قانونی و با وقاحت و پررویی هرچه تمام تر قبل از تصویب هیئت دولت ، نرخ جدید تعرفه های نجومی پزشکان برای سال آینده را با افزایشی چشمگیر در فضای مجازی منتشر کرده است!! جالب این است که مدت هاست بیشترین اقداماتی که از سازمان نظام پزشکی مشاهده می شود به جای پیگیری شکایات مردمی از تخلفات پزشکان ، پیگیری افزایش نرخ تعرفه هاست! و جالب تر اینکه یکی از بیشترین فرارهای مالیاتی (حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان ناقابل طی یک سال) در همین صنف پزشکان صورت می گیرد!! آیا وقت آن نرسیده که با این گردن کلفتی ها در برابر قانون برخورد شود؟!... (البته در بین پزشکان ، افراد خدوم و زحمتکش و فداکاری هم هستند که حسابشان جداست) ✍️قاسم اکبری بیداری ملت 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت پوتین از سفر به تهران: در ایران دو کشور دیدیم! ▪️سجادی، سفیر اسبق ایران در روسیه: بعد از اجلاس کشورهای حاشیه خزر شنیدیم آقای پوتین به همراهانش گفته ما به دو کشور رفتیم، یکی کشور آقای خامنه‌ای یکی هم کشور آقای روحانی! انقدر رفتارها ملموس بوده که همه می‌فهمیدند، قضیه چیست. faslebidari 🍁〰🍂 @Alachiigh
♨️ امتناع وزارت بهداشت از اجرای قانون 🔹️ نمایندگان مجلس شورای اسلامی در قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، موادی را جهت اصلاح و اصولی کردن غربالگری در نظر گرفته‌اند تا آرامش و سلامت مادران و نسل آینده را تامین کنند چرا که غربالگری بدون در نظر گرفتن اصول علمی، آسیب‌ها و مشکلات زیادی از جمله سقط جنین را در پی دارد. 🔸️ این قانون در ۱۴۰۰/۷/۲۴ تصویب و یک ماه بعد در ۱۴۰۰/۸/۲۴ توسط رئیس‌جمهور ابلاغ شد تا به مرحله اجرا برسد. اما دو ماه است که در وزارت بهداشت متوقف شده و به مرحله اجرا نرسیده است. 🔹️ با عدم اجرای درست این قانون و ادامه روند قبلی اجبار پزشکان به تجویز غربالگری با ۱۶ درصد خطای مثبت کاذب برای اکثر مادران و القای نگرانی و اضطراب به آن‌ها، آرامش و سلامت مادران و جنین‌های بسیاری به خطر می‌افتد تا جایی که ۳۰۰۰۰ جنین سالم در سال بخاطر خطای غربالگری یا هزینه بالای آن کشته می‌شوند. 🔸️ تا بحال نیز طبق گفته‌های نمایندگان مجلس و مرکز پژوهش‌های مجلس هدف مافیای غربالگری حذف بندهای مربوطه از این قانون بوده است اما خوشبختانه این قانون به مرحله تصویب و ابلاغ رسیده است. همچنان این مافیا در تلاشند تا اجرای قانون به تعویق افتاده و اجرا نشود‌. 🔹️ گرچه قدرت و نفوذ مافیا در بخش اجرای قانون بیشتر است اما امیدواریم دولت نیز بتواند در مقابل آن‌ها مقاومت کرده و با اجرای درست این قانون از نسل آینده ایران حمایت کند. ✅مصاف(سلام) 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛جنایات گروه تروریستی تجزیه طلب انضال در خوزستان از زبان سرکرده ی این گروهک ✅افسران 🍁〰🍂 @Alachiigh
طرف رفت مکه سنگ زد خونه شیطون! شیطون ناله کرد آخه تو دیگه چرا!!! تو که دست ما رو از پشت بستی شده جریان برانداز ها و سلطنت‌طلب ها و لیبرال های ما!! fazeltwt 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌺 بی تو هرگز 🌺 قسمت 9⃣ مثل ماست کنار اتاق وا رفته بودم ... نمی تونستم با چیزهایی که شنیده بودم کنار بیام ... نمی دونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت ... تنها حسم شرمندگی بود ... از شدت وحشت و اضطراب، خیس عرق شده بودم ... چند لحظه بعد ... علی اومد توی اتاق ... با دیدن من توی اون حالت حسابی جا خورد ... سریع نشست رو به روم و دستش رو گذاشت روی پیشونیم ... - تب که نداری ... ترسیدی این همه عرق کردی ... یا حالت بد شده؟ ... بغضم ترکید ... نمی تونستم حرف بزنم ... خیلی نگران شده بود ... - هانیه جان ... می خوای برات آب قند بیارم؟ ... در حالی که اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد ... سرم رو به علامت نه، تکان دادم - علی ... - جان علی؟ ... - می دونستی چادر روز خواستگاری الکی بود؟ ... لبخند ملیحی زد ... چرخید کنارم و تکیه داد به دیوار ... - پس چرا باهام ازدواج کردی و این همه سال به روم نیاوردی؟ ... - یه استادی داشتیم ... می گفت زن و شوهر باید جفت هم و کف هم باشن تا خوشبخت بشن ... من، چهل شب توی نماز شب از خدا خواستم ... خدا کف من و جفت من رو نصیبم کنه و چشم و دلم رو به روی بقیه ببنده ... سکوت عمیقی کرد ... - همون جلسه اول فهمیدم، به خاطر عناد و بی قیدی نیست ... تو دل پاکی داشتی و داری ... مهم الانه ... کی هستی ... چی هستی ... و روی این انتخاب چقدر محکمی... و الا فردای هیچ آدمی مشخص نیست ... خیلی حزب بادن ... با هر بادی به هر جهت ... مهم برای من، تویی که چنین آدمی نبودی ... راست می گفت ... من حزب باد و ... بادی به هر جهت نبودم ... اکثر دخترها بی حجاب بودن ... منم یکی عین اونها... اما یه چیزی رو می دونستم ... از اون روز ... علی بود و چادر و شاهرگم من برگشتم دبیرستان ... زمانی که من نبودم ... علی از زینب نگهداری می کرد ... حتی بارها بچه رو با خودش برده بود حوزه ... هم درس می خوند، هم مراقب زینب بود ... سر درست کردن غذا، از هم سبقت می گرفتیم ... من سعی می کردم خودم رو زود برسونم ... ولی اکثر مواقع که می رسیدم، غذا حاضر بود ... دست پختش عالی بود ... حتی وقتی سیب زمینی پخته با نعناع خشک درست می کرد ... واقعا سخت می گذشت علی الخصوص به علی ... اما به روم نمی آورد ... طوری شده بود که زینب فقط بغل علی می خوابید ... سر سفره روی پای اون می نشست و علی دهنش غذا می گذاشت ... صد در صد بابایی شده بود ... گاهی حتی باهام غریبی هم می کرد ... زندگی عادی و طلبگی ما ادامه داشت ... تا اینکه من کم کم بهش مشکوک شدم ... حس می کردم یه چیزی رو ازم مخفی می کنه ... هر چی زمان می گذشت، شکم بیشتر به واقعیت نزدیک می شد ... مرموز و یواشکی کار شده بود... منم زیر نظر گرفتمش ... یه روز که نبود، رفتم سر وسایلش ... همه رو زیر و رو کردم... حق با من بود ... داشت یه چیز خیلی مهم رو ازم مخفی می کرد ... شب که برگشت ... عین همیشه رفتم دم در استقبالش ... اما با اخم ... یه کم با تعجب بهم نگاه کرد ... زینب دوید سمتش و پرید بغلش ... همون طور که با زینب خوش و بش می کرد و می خندید ... زیر چشمی بهم نگاه کرد ... - خانم گل ما ... چرا اخم هاش تو همه؟ ... چشم هام رو ریز کردم و زل زدم توی چشم هاش ... - نکنه انتظار داری از خوشحالی بالا و پایین بپرم؟ ... حسابی جا خورد و زینب رو گذاشت زمین ... به روایت همسر ودختر شهید 🍁〰🍂 @Alachiigh
( ۱۵۲) 🌀 خبر: شبکه عبری کان بعد از حمله انقلابیون یمن به ابوظبی نوشته « یکی از سناریوهایی که اسرائیلی‌ها نگران آن هستند حملات پهپادی و موشکی یمن است. این نگرانی به ویژه پس از حمله انصارالله به امارات و مسافت مشابه از یمن تا ابوظبی در مقایسه با مسافت یمن تا شهر "ایلات" در دوردست‌ترین مناطق جنوب اراضی اشغالی افزایش یافته است.» تحلیل: به نظر می رسد محاسبات ذهنی صهیونیست‌ها و وحشت آنها فراتر از این ادعای شبکه عبری است. اما صهیونیست‌ها از چه می ترسند؟ 1️⃣ صهیونیست ها همزمان با کمپین فشار حداکثری ترامپ، سعی کردند حمله به شناورها و کشتی‌های ایرانی را توسعه بخشیده و فشار بر ایران را مضاعف کنند. ایران ساکت نماند و پاسخ های متعددی به این گستاخی صهیونیست‌ها داد. با نمایان شدن قدرت گفتمان مقاومت صهیونیست‌ها بیش از پیش شاهد بر هم ریختن موازنه وحشت به ضرر خودشان هستند. 2️⃣ موضوع دومی که صهیونیست‌ها را نگران کرده تعدد جبهه‌ها علیه این رژیم است، از سجیل های ایرانی تا توانمندی های مقاومت در فلسطین، لبنان، یمن، عراق، سوریه و ... . 3️⃣ اما نگرانی سوم صهیونیست‌ها الگوگیری دیگر گروه های مقاومت مانند حماس و مقاومت اسلامی از استراتژی انقلابیون یمن است. 4️⃣ نکته چهارم اینکه صهیونیست‌ها با مطرح کردن سناریوهایی مانند پلن بی و حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران در مذاکرات اخیر، همیشه نقش چماق را در مذاکرات داشته اند. امروز پلن بی و دیگر پلن های خیالی صهیونیست‌ها به صورت علنی فرو ریخته است. 5️⃣ صهیونیست‌ها چند مدت قبل آمده بودند تا به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس امنیت برسانند اما امروز امنیت که نیاورده اند هیچ، امنیت خود را هم بر باد می بینند. ✍ یعقوب ربیعی | 🍁〰🍂 @Alachiigh
‍ 🔴 پاسخ عالی و کامل دکتر حسن عباسی به کسانی که بعد از قرارداد ۲۵ ساله، مدعی فروش ایران به چین هستند ❌ در پاسخ به این تحلیل دکتر عباسی از دیوار صدا درمیاد ولی از لیبرال‌ها درنمیاد. حتما بخونید و منتشر کنید. 👇👇👇👇👇👇 🍁〰🍂 @Alachiigh
👆👆👆👆👆 ⭕️الف- وزن مالی قرارداد بیست و پنج ساله همکاری و تقریبا چهارصد میلیارد دلار است؛ یعنی میانگین آن: سالی شانزده میلیارد دلار [که مبلغ زیادی نیست، بلکه محدود و متعارف است] ب- آمریکا و متحدینش در دوره بیست ساله همکاری با بیش از دو هزار و چهارصد میلیارد دلار هزینه کردند؛ یعنی سالی صد و بیست میلیارد دلار، بدون تاثیر مثبتی در زندگی مردم افغانستان. پ- مبلغ همکاری و افغانستان با رقم دو هزار و چهارصد میلیارد دلار ، شش برابر مبلغ قرار داد و چین، یعنی چهارصد میلیارد دلار است. آیا افغانستان فروخته شد به آمریکا؟ ت- آمریکا و سی کشور متحد او با آن پول کلان نتوانستند در افغانستان کاری از پیش ببرند، لذا دست از پا درازتر گریختند. پس چگونه چین در یک قرارداد پایاپای کوچک، ایران را مستعمره خود می‌سازد؟! ث- آن چه را آشفته کرده، قراردادهای ایران با چین و روسیه و هند و دیگران است؛ که حاکی از کم اثر شدن تحریم‌های سیاسی و اقتصادی آمریکا و اروپاست. ج- عضویت ایران در پیمان و قراردادهای میان مدت با چین و روسیه و هند و دیگران، اولا حمله به استراتژی آمریکا در انزوای ایران بوده است، و ثانیا حمله به استراتژی لیبرال‌ها در نرمالیزیشن جمهوری اسلامی به نفع استکبار. چ- چین و روسیه برخلاف آمریکا و اروپا، اولا نه برنامه دارند، ثانیا نه براندازان را در کشور خود جای داده‌اند، ثالثا نه سبک زندگی تحمیلی و تهاجم فرهنگی دارند، و رابعا نه ایدئولوژی هار و مسلطی مانند دارند. ح- آمریکا و اروپای غربی، تا دست از و برندارند، و گروهک‌های برانداز را بیرون نریزند، و ایدئولوژی هار لیبرالیسم و سبک زندگی لوسیفری خود را تحمیل نکنند، در جوار مردم ایران جایی ندارند. خ- استقلال بی‌نظیر و رشک‌برانگیز ایران در چهار دهه گذشته، با قراردادهای همکاری‌های بیست و پنج ساله با سایر کشورها، با مبلغ ناچیز سالیانه شانزده میلیارد دلاری مخدوش نمی‌شود؛ بلکه مبتنی بر است. 🔹عموفیدل 🍁〰🍂 @Alachiigh
مهم نیست که آخرین زلزله زندگی ات چند ریشتر بود! مهم نیست که در ان زلزله چه چیزهایی را از دست دادی! مهم این است که دوباره از نو بسازی ﺟﻬﺎﻧﺖ ﺭﺍ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ، ﺑﺎﻭﺭﺕ ﺭﺍ… ﻣﻬﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ. ⚜⚜💐💐💐 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۳۱۸ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌹 شهید محمدتقی حسینی 🌹 عنـــایت حضرت زهرا (س) روزی که قرار بود محمد تقی را در امامزاده عقیل(ع) دفن کنند، خانمی همراه همسر خود وارد امامزاده شد و پرسید این قبر را برای چه کسی آماده می کنید؟ به او گفتند: در این قبر قرار است شهیدی را دفن شود. با شنیدن این سخن آنها شروع به بی قراری و گریه کردند علت را که جویا شدند یکی از آنها جواب داد دیشب خواب (س) را دیدم که می فرمود : فردا شهیدی را که برای دفاع از دخترم به شهادت رسید به امامزاده عقیل خواهند آورد ، حتما به پیشوازش برو! ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رمز عملیات جدید علیه آرامش مردم؛ « حسن روحانی گنجینه اسرار نظام است» حتما ببینید بیداری ملت 🍁〰🍂 @Alachiigh
📝 | گداییِ خط تحریف‼️ 🔻عده‌ای به اصطلاح اصلاح طلب!! - اما بیگانه از اصلاح امور کشور، معیشت و آرامش مردم- رگ غیرتشان از رابطه ایران با چین باد کرده و وقتی زبان به سخن میگشایند و قلم بدست میگیرند؛ با متوسل شدن به دروغ و تحریف سعی می‌کنند گستردگی کار را در بین مردم کوچک جلوه دهند. 🔹 اینجاست که فرمایش رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی به ذهن انسان تداعی میشود: "دشمن به موازات جریان تحریم، جریان تحریفِ حقایق را هم دنبال می‌کند؛ اما به فضل الهی و با هوشیاری، زیرکی و شناخت عمیقِ ملت ایران از آمریکا به هیچکدام از اهدافش نرسیده و نخواهد رسید..." 🔸 حال که این ارتباط اقتصادی و تجاری- بر اساس منافع متقابل- با شرق، امیدها را برای فرو ریختن تحریمهای ظالمانه زنده کرده و اصلاح اوضاع اقتصادی را نوید می دهد و از طرفی آبروی و حیثیت بر باد رفته و قدرت پوشالی غرب کاملا در شرف فرو پاشی کامل است. 🔺 جریان تحریف به موازات خط تحریم خیز برداشته و میخواهد رسم وفاداری و نوکری به ارباب شان را کاملا بجا بیاورند و منبع در آمدهای خوش خدمتی شان همچنان مفتوح باشد؛ چرا که میدانند اگر این رابطه اقتصادی و تجاری به سرانجام برسد، هم کدخدا اعتبار ساختگی اش از دست خواهد داد و هم خط تحریف کاسه‌ی گدائی بدست خواهد گرفت!! 🖌مش قنبر | 🍁〰🍂 @Alachiigh
🔴کاسبان تحریم ناراحتید؟ یه دونه حزب‌اللهی توی تلویزیون‌های چین و روسیه پیدا نمی‌کنید که فعالیت سیاسی کنه، ولی دوستان اصلاح طلب شما توی BBC و VOA دارن علیه ایران حرف می‌زنند. یه دونه حزب‌اللهی پیدا نمی‌کنید که گفته باشه امضای فلان مقام چین یا روسیه تضمینه، ولی نماینده شما در مذاکرات عکس نوه‌اش رو به غربی‌ها نشون می‌داد و کارت پستال تبریک کریسمس براشون می‌فرستاد. مشکل اینجاست که تفاوت وادادگی و تعامل رو نمی‌دونید! ثانیا چرا ناراحتید که ممکنه اثر تحریم‌های اربابتون روی ایران کم بشه؟! به قول رئیس جمهورتون خب اگه می‌لرزید برید به جهنم. bidariymelat 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌺بی تو هرگز🌺 قسمت0⃣1⃣ حسابی جا خورد و خنده اش کور شد ... زینب رو گذاشت زمین ... - اتفاقی افتاده؟ ... رفتم تو اتاق، سر کمد و علی دنبالم ... از لای ساک لباس گرم ها، برگه ها رو کشیدم بیرون ... - اینها چیه علی؟ ... رنگش پرید ... - تو اونها رو چطوری پیدا کردی؟ ... - من میگم اینها چیه؟ ... تو می پرسی چطور پیداشون کردم؟ ... با ناراحتی اومد سمتم و برگه ها رو از دستم گرفت ... - هانیه جان ... شما خودت رو قاطی این کارها نکن ... با عصبانیت گفتم ... یعنی چی خودم رو قاطی نکنم؟ ... می فهمی اگر ساواک شک کنه و بریزه توی خونه مثل آب خوردن اینها رو پیدا می کنه ... بعد هم می برنت داغت می مونه روی دلم ... نازدونه علی به شدت ترسیده بود ... اصلا حواسم بهش نبود... اومد جلو و عبای علی رو گرفت ... بغض کرده و با چشم های پر اشک خودش رو چسبوند به علی ... با دیدن این حالتش بدجور دلم سوخت ... بغض گلوی خودم رو هم گرفت... خم شد و زینب رو بغل کرد و بوسیدش ... چرخید سمتم و دوباره با محبت بهم نگاه کرد ... اشکم منتظر یه پخ بود که از چشمم بریزه پایین ... - عمر دست خداست هانیه جان ... اینها رو همین امشب می برم ... شرمنده نگرانت کردم ... دیگه نمیارم شون خونه... زینب رو گذاشت زمین و سریع مشغول جمع کردن شد ... حسابی لجم گرفته بود ... - من رو به یه پیرمرد فروختی؟ ... خنده اش گرفت ... رفتم نشستم کنارش ... - این طوری ببندی شون لو میری ... بده من می بندم روی شکمم ... هر کی ببینه فکر می کنه باردارم ... - خوب اینطوری یکی دو ماه دیگه نمیگن بچه چی شد؟ ... خطر داره ... نمی خوام پای شما کشیده بشه وسط ... توی چشم هاش نگاه کردم ... - نه نمیگن ... واقعا دو ماهی میشه که باردارم سه ماه قبل از تولد دو سالگی زینب ... دومین دخترمون هم به دنیا اومد ... این بار هم علی نبود ... اما برعکس دفعه قبل... اصلا علی نیومد ... این بار هم گریه می کردم ... اما نه به خاطر بچه ای که دختر بود ... به خاطر علی که هیچ کسی از سرنوشت خبری نداشت ... تا یه ماهگی هیچ اسمی روش نگذاشتم ... کارم اشک بود و اشک ... مادر علی ازمون مراقبت می کرد ... من می زدم زیر گریه، اونم پا به پای من گریه می کرد ... زینب بابا هم با دلتنگی ها و بهانه گیری های کودکانه اش روی زخم دلم نمک می پاشید ... از طرفی، پدرم هیچ سراغی از ما نمی گرفت ... زبانی هم گفته بود از ارث محرومم کرده ... توی اون شرایط، جواب کنکور هم اومد ... تهران، پرستاری قبول شده بودم ... یه سال تمام از علی هیچ خبری نبود ... هر چند وقت یه بار، ساواکی ها مثل وحشی ها و قوم مغول، می ریختن توی خونه ... همه چیز رو بهم می ریختن ... خیلی از وسایل مون توی اون مدت شکست ... زینب با وحشت به من می چسبید و گریه می کرد ... چند بار، من رو هم با خودشون بردن ولی بعد از یکی دو روز، کتک خورده ولم می کردن ... روزهای سیاه و سخت ما می گذشت ... پدر علی سعی می کرد کمک خرج مون باشه ولی دست اونها هم تنگ بود ... درس می خوندم و خیاطی می کردم تا خرج زندگی رو در بیارم ... اما روزهای سخت تری انتظار ما رو می کشید ... ترم سوم دانشگاه ... سر کلاس نشسته بودم که یهو ساواکی ها ریختن تو ... دست ها و چشم هام رو بستن و من رو بردن ... اول فکر می کردم مثل دفعات قبله اما این بار فرق داشت ... چطور و از کجا؟ ... اما من هم لو رفته بودم ... چشم باز کردم دیدم توی اتاق بازجویی ساواکم ... روزگارم با طعم شکنجه شروع شد ... کتک خوردن با کابل، ساده ترین بلایی بود که سرم می اومد چند ماه که گذشت تازه فهمیدم اونها هیچ مدرکی علیه من ندارن ... به خاطر یه شک ساده، کارم به اتاق شکنجه ساواک کشیده بود ... اما حقیقت این بود ... همیشه می تونه بدتری هم وجود داشته باشه ... و بدترین قسمت زندگی من تا اون لحظه ... توی اون روز شوم شکل گرفت ... دوباره من رو کشون کشون به اتاق بازجویی بردن ... چشم که باز کردم ... علی جلوی من بود ... بعد از دو سال ... که نمی دونستم زنده است یا اونو کشتن ... زخمی و داغون ... جلوی من نشسته بود ... به روایت همسر و دختر شهید 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پوتین در دیدار با رئیسی: از طرف من سلام و آرزوی سلامتی برای رهبر معظم ایران را به ایشان منتقل کنید 🍁〰🍂 @Alachiigh
✳️ اگر عادت به کشیدن پتو روی سر و صورت خود دارید بهتر است هر چه سریعتر آن را ترک کنید 🔸با این کار میزان تجمع دی اکسید کربن افزایش یافته و اکسیژن خون کم میشود و به سلامتی مغزتان آسیب می رسد. 🍁〰🍂 @Alachiigh