نیاز دارم برای همیشه درون همان کافهی همیشگی، با همان سفارش همیشگی، روی همان صندلی و میز دو نفره که گوشهی دنج کافه قرار دارد، تنها بمانم...
#Picture
#Absurd_thoughts
" این متن توهین به شخصیت یک انسان نیست و مفهوم عمیقی دارد! "
امیدوارم روزی به این نتیجه برسید که شما هیچی نیستید، حتی نمیتوان در این جهان عظیم شما را روی یک کاغذ رسم کرد
آره درسته..
تو به همین اندازه ریز و بیاهمیتی؛ کاش همگی بفهمیم که جهان پوچ است و یک پوچی عظیمی ما را شکل داده!
#Picture
#Absurd_thoughts
روزی رسیده که انسانها نمیتوانند مرا درک کنند
آنها هرگز قادر به درک من نبودهاند، روزی که به حقایق جهان دست مییابم و متفاوت بودن است که مرا از انسانهای عادی جدا میسازد..
متفاوت بودن آسیب بزرگی به یک انسان میزند؛ اما این جهان به قدری شگفتانگیز و پوچ است که حاضرم این آسیبهای عمیق را بپذیرم و رازهایش را کشف کنم!..
#Absurd_thoughts
میخوام اون سه ماه رو با عمق وجودم زندگی کنم
همونجوری که همیشه میخواستم
یه دیوونهی واقعی باشم
جوری ریسک کنم که هیچکس توی زندگیش ندیده باشه
اگر، یک ثانیهی دیگه بمیرم..
سالها پشیمانی همراهم خواهد بود
منی که تمام تلاشم رو کردم هرگز پشیمان نباشم
؛ اما حالا پشیمانم،
چرا که اگر لحظهای دیگر بمیرم از زندگی کردن لذت نبردهام...
من هرگز آنگونه که میخواستم زنده نبودهام!
#Absurd_thoughts
- گاهی اوقات نیاز دارم از این جهان حذف و برای همیشه در نوشتههایم غرق شوم..
جهانی که میدانم برای وجود من ساخته نشده، من فقط در زمان اشتباهی به این جهان پا نهادهام!
#Picture
#Absurd_thoughts
هر چقدر بهش فکر میکنم بیشتر در پوچی فرو میرم؛
زمان یک توهمه و زمانه که به زندگی جریان میبخشه، پس این یعنی جریان زندگی یک توهمه و خود زندگی هم توهمی بیش نیست؟!
#Absurd_thoughts
میخواهم که بروم، به جایی بروم که هیچکس نباشد. مکانی مملو از سکوت و آرامشِ ابدی..
میخواهم فقط من باشم و او؛ اما با او بودن دشوار است، او سالهای نوریِ بسیاری با من فاصله دارد..
میخواهم من باشم و سکوت باشد و او، آری او همان گنج دست نیافتنی من است!..
#Picture
#Absurd_thoughts
اغلبِ انسانها موجوداتی فرسوده ذهن هستند، مغز آنها تیلیاردها قرن است که خاک میخورد.
آنها به نوع لباسی که تنشان است، به حالت موهای خود، به صاف یا کج بودن بینی خود، به نماد تولید کنندهی کفشهای خود، به رنگ دراز آویز زینتیِ خود، به زاویهای که مبلهایشان در آن قرار دارد، به رنگ دیوارهای منزلشان و به ... اهمیت میدهند؛
اما هرگز.. هرگز.. هرگز.. و هرگز به رها کردن مغزشان از زیر خروارها خاک حتی فکر هم نکردهاند چه برسد به اهمیت دادن!..
#Absurd_thoughts
انسان موجودی فراتر از دانستههایش است، ما انسان نیستیم بلکه موجوداتی در کالبد انسان هستیم!
موجوداتی که فقط پوست انسانها را بر تن کردهاند...
#Picture
#Absurd_thoughts
ساعتها گذشته و او در اتاقی خالی از هر چیزی دراز کشیده و به سقف خیره بود، او حقایقی رو درمورد خودش میفهمید که میدانست؛ اما هرگز نمیدانست..
او خاطراتی را داشت که مغزش برایش ساخته بودند..
او هیچ خاطره و تصویری از خودش نداشت و تمام آنها دروغی از طرف مغزش بود..
و حالا او این حقیقت را فهمیده بود که همین اتاق هم واقعیت ندارد و ساختهی مغزش است!
#Absurd_thoughts
_ و آن سیگار نصفه برای همان قرار تکمیل نشده بود، همان روزی که هرگز شب نشد، همان شبی که هرگز روز نشد و همان آخرین دیدار..
"چشمانی که هرگز فراموش نمیشوند!"
#Absurd_thoughts
#Picture