eitaa logo
زندگانی عالمان
5.9هزار دنبال‌کننده
152 عکس
51 ویدیو
3 فایل
《 ‌‌‌﷽ 》 ‌ #سیره_رفتاری و #گفتاری عالمان شیعه، در ابعاد مختلف زندگی ایشان، نکات کمتر دیده شده.. ✔️ و درس زندگی.. مدیر: @MahdiAqayari محتوا: @Movatteoon313 "لطفا مطالب را با لینک منتشر کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ علامه محمدتقی جعفری(ره): 🔹️روزی طلبه خوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بي پاسخ مانده بود. پاسخ ها را كه مي شنيد، مثل تشنه ای بود كه آب خنكي يافته باشد. خواهش كرد برايش درسي بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. 🔹چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت درو كاسته نشد. می‌دانستم اين شيفتگی، به فكرش صدمه می زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قربانی استقلال ضميرش كنم. 🔹️ روزی كه قرار بود براي درس بيايد، در خانه را نيم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقي با شگفتي مرا نگريست. با هيجان، را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی یک كلمه، رفت كه رفت. 🔹️ اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفري با آن‌همه خدمات فكری و فرهنگي به اسلام، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، دارم. يكي همين دوچرخه بازی آن‌روز است! "زندگانی عالمان دین" 🔰eitaa.com/Alemin
❇️ علامه محمدتقی جعفری(ره): 🔹روزی طلبه خوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بی‌پاسخ مانده بود. پاسخ‌ها را كه می‌شنيد، مثل تشنه‌ای بود كه آب خنكی یافته باشد. خواهش كرد برايش درسی بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. 🔹چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت در او كاسته نشد. می‌دانستم اين شيفتگی، به فكرش صدمه می‌زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قربانی استقلال ضميرش كنم. 🔹 روزی كه قرار بود برای درس بيايد، درِ خانه را نيمه‌باز گذاشتم. دوچرخه‌ی فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقی با شگفتی مرا نگريست. با هيجان، را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی یک كلمه، رفت كه رفت. 🔹 اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفری با آن‌همه خدمات فكری و فرهنگی به اسلام، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، دارم. يكی همين دوچرخه‌بازی آن‌روز است! "زندگانی عالمان" 🔰eitaa.com/Alemin