💠 "ازدواج بدون تشریفات"
🔻 حجت الاسلام سجادی عطا آبادی نقل کردند: به سن ۲۵ سالگی رسیدم و قصد
ازدواج کردم؛ در نجف نه پول داشتم و نه پدر و مادر!
🔻به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کردم: شما کاری کنید، من اینجا کسی را ندارم.
🔻در صحن نجف یک مرد اهل دلی به نام آقای کشمیری(ره) نشسته بودند و
استخاره های عجیبی میگرفتند.
من طلب استخاره از او کردم، قرآن را باز کردند و فرمودند: درست شد!
اسم این زن مریم و اولین فرزند شما پسر است.
🔻همسایه ام آیتالله سّید محمد نجفی اشکوری امام جماعت #حرم بود، ایشان برای ما خواستگاری رفت و در حرم امیرالمؤمنین علیه السلام عقد خواند، یک طرف ایشان و طرف دیگر ایجاب عقد آقا #مصطفی_خمینی(ره) بود. بدون هزینه و
بی هیچ تشریفاتی ازدواج کردم.
📚 ناگفته های کشمیری ص41.
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
🔹️ آیت الله سید علی اکبر حائری حفظهالله ( از علمای عراق):
۱. یک وقت در عراق بی دینی و کمونیست داشت فراگیر میشد و از این جهت شهید صدر بسیار ناراحت بود، ایشان میگفت خودم را #امتحان کردم ببینم این ناراحتی به جهت خداست یا خودم؟
فکر کردم اگر این مشکل در کشور مسلمان دیگری هم بود همین قدر ناراحت میشدم یا خیر؟ چون در عراق اگر اینها غالب میشدند اولین نفری که حمله میکردند من بودم...
ایشان حتی در احساسات خود هم سعی داشته #اخلاص داشته باشد!
۲. ایشان مدتی میرفته #حرم و ساعتی را مشغول مطالعه و فکر میشده است؛ پس از مدتی این عادت را ترک میکند، حضرت امیر(ع) به خواب مادر ایشان یا خادم ایشان میآید و میفرماید چرا ایشان دیگر به درس ما نمیآیند! (آقای حائری این را با گریه میفرمود و میگفت این کار ایشان به منزله تلمّذ در محضر حضرت(ع) بوده است).
✅️ جلسه، ۲۰ خرداد ۱۴۰۳
🔰eitaa.com/Alemin
1️⃣♻️ شیخ انصاری اعلم است یا سعید العلماء؛ ♻️
🔺️صاحب #جواهر در روزهای بیماری آخر زندگی اش دستور داد مجلسی تشکیل شود که همۀ علمای طراز اول #نجف اشرف در آن شرکت کنند. مجلس مزبور در خدمت صاحب جواهر تشکیل گردید؛ ولی #شیخ_انصاری در آن حضور نداشت. صاحب جواهر فرمود شیخ مرتضی را نیز حاضر کنید. پس از جست وجو و تفحص دیدند شیخ در گوشه ای از #حرم امیرالمؤمنین رو به قبله ایستاده و برای شفای صاحب جواهر دعا میکند و از خداوند میخواهد تا او از بیماری عافیت یابد.
🔺️ پس از اتمام دعا، شیخ را به آن مجلس هدایت کردند؛ صاحب جواهر شیخ را بر بالین خود نشاند و دستش را گرفت بر روی قلب خود نهاد و گفت: آلانَ طَابَ لِىَ المَوتُ ؛ اکنون مرگ بر من گواراست سپس به حاضران فرمود: «هذا مَرجِعُكُم مِن بَعدی؛ این مرد پس از من مرجع و رهبر شما خواهد بود.
بعد رو به شیخ انصاری کرد و گفت قَلّل من احتياطك فَإِنَّ الشَّرِيعَة سَمحَةٌ سَهلَةٌ؛ از احتیاطات خود بکاه و بسیار سخت گیر مباش؛ زیرا که دین اسلام دینی است سهل و آسان».
#ادامه_دارد...
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
2️⃣♻️ شیخ انصاری اعلم است یا سعید العلماء؛ ♻️
#ادامه...
🔺️ این مجلس پایان یافت و طولی نکشید که صاحب جواهر به دیار قدس پر کشید. و اینک نوبت شیخ مرتضی است که #مرجعیت را به عهده بگیرد؛ اما او با این که چندین مجتهد مسلّم اعلمیتش را تصدیق کردند، از صدور #فتوا و قبول مرجعیت خود داری ورزید و به #سعید_العلماء مازندرانی که در ایران به سر میبرد و بیشتر شیخ انصاری در کربلا با وی همدرس بود و در آن هنگام او را بر خود ترجیح میداد، نامه ای بدین مضمون نوشت:
🔺️هنگامی که شما در کربلا بودید و با هم از محضر #شریف_العلماء استفاده میبردیم استفاده و فهم تو بیشتر از من بود؛ اینک سزاوار است به نجف بیایی و مرجعیت را عهده دار شوی.
سعيد العلماء در جواب نوشت:
آری، لیکن در مدتی که من ایران بودم شما در حوزه مشغول به تدریس و مباحثه بوده اید ولی من در این جا گرفتار امور مردم هستم و شما در این منصب از من سزاوار ترید..
🔺️شیخ انصاری پس از رسیدن جواب نامه به #حرم مطهر حضرت علی(ع) مشرف شد و از آن امام بزرگ خواست که وی را در این امر خطیر کمک کند و از لغزش مصون بدارد.
📚 زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۷۳؛ سیمای فرزانگان، ص۱۲۱
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"