🌱 خاطرات جالبی از ایام تحصیل آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی به نقل فرزند ایشان حاج آقا مرتضی حائری 🍀
🔹️مرحوم امیر ابوجعفر که در اردکان و یزد سکونت داشته است و شوهر خاله مرحوم والد بودهاست، در یکی از سفرهایی که به مهرجرد میآید نامهای به ایشان میدهد و حس میکند که ایشان #استعداد علمی غیرمتعارفی دارد و میگوید این طفل باید درس بخواند استعدادش در این ده #ضایع خواهد شد و ایشان را با خود به #اردکان میبرند و در آنجا علیالظاهر در مکتب، نصاب و صرف می خواندهاند و پنجشنبه به مهرجرد برای دیدار پدر و مادر می آمدند.
🔹️ مرحوم والد میگوید در عالم طفولیت با خود فکر میکردم چه دعایی بکنم که از #شر درسخواندن راحت شوم!!
گفتم خدایا این آخوند را مرگ بده! 🤲
پس از این با خود فکر کردم که مرگ آخوند اثری ندارد، آقا میر ابوجعفر شوهرخالهی من، مرا نزد آخوند دیگری میبرد.. گفتم خدایا آن را هم مرگ بده! گفتم خاله من نیز دست بردار نیست، گفتم خدایا آن را هم مرگ بده که از این زحمت راحت شوم!
#ادامه_دارد...
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"