زندگانی عالمان
🔴 #نظرسنجی نسبت به مطالب کانال "زندگانی عالمان" چه نظری دارید؟ روی لینک بزنید و در نظر سنجی شرکت کن
سلام وقت عزیزان بخیر؛
🔴 قبلا برخی از دوستان تذکر داده بودند قالب پستها یکنواخته...
به همین جهت این نظر سنجی رو گذاشتیم، تا ببینیم نظر اعضای کانال در مورد تکراری بودن شکل و ساختار پیامها (نه صرفاً محتوا) چیه؟؟
خب خدا رو شکر کمترین درصد هم همین رو زدید😅
☘️ رسالهی محاکمات ☘️
🔹️ علامه طباطبایی(ره) رسالهای به عنوان #محاکمات بین مکاتبات فیلسوف نامدار #شیخ_محمد_حسین_اصفهانی
و عارف بزرگوار مرحوم #سید_احمد_کربلایی نوشته اند؛ مکاتبات این دو بزرگوار دربارۀ این بیت عطار است:
《او به سر ناید ز خود، آنجا که اوست
کی رسد عقل وجود، آنجا که اوست》
این مکاتبات به چاپ نیز رسیده است.
🔰eitaa.com/Alemin
❇️ معرفی سید احمد کربلایی (ره)، استادِ سید علی قاضی (ره)
🔹️ وی از شاگردان معروف مولی #حسینقلی_همدانی است. علامه طباطبائی ها در آغاز رساله محاکمات دربارۀ ایشان می نویسد:
مرحوم سید اصلاً اصفهانی بوده است، ولی نشو و نمای وی در کربلای معلا بوده و بعد از ادراک و رشد، به تحصیل ادبیات پرداخته و چنانچه از انواع مراسلاتی که به شاگردان و ارادت کیشان خویش نگاشته پیداست قلمی شیوا و بیانی معجزه آسا داشته است.
🔹️ پس از تکمیل ادبیات وارد علوم دینیه گردیده و سر انجام به حوزۀ درس مرحوم #آخوند مولی کاظم خراسانی -رضوان الله علیه- ملحق شده و دوره تعلم علوم ظاهری را در تحت تربیت ایشان انجام داده و اخیراً در بوته تربیت و تهذیب مرحوم آیة الحق و استاد وقت شیخ بزرگوار آخوند مولی #حسینقلی همدانی - قدس سره العزيز - قرار گرفته و سالیان دراز در ملازمت مرحوم آخوند بوده و از همگنان گوی سبقت ربوده و در صف اول و طبقۀ نخستین تلامذه و تربیت یافتگان ایشان مستقر گردید. و در علوم ظاهری و باطنی مکانی مکین و مقامی امین اشغال نمود...
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
#ادامه زندگینامه سید احمد کربلایی(ره)
🔹️ بعد از در گذشت مرحوم آخوند، در عتبه
مقدس #نجف_اشرف اقامت گزیده و به درس فقه اشتغال ورزیده و در معارف الهیه و تربیت و تکمیل مردم، ید بیضا نشان میداد؛ جمعی کثیر از بزرگان و وارستگان به یمن تربیت و تکمیل آن بزرگوار قدم در دایره کمال گذاشته پشت پا به بساط طبیعت زده و از سکاندار خلد و محرمان حریم قرب شدند که از آن جمله است سید اجل آیت حق و نادره دهر عالم، عابد فقيه محدث، شاعر مغلق سيد العلماء الربانيين مرحوم حاج میرزا علی #قاضی_طباطبائی تبریزی (۱۲۸۵ - ۱۳۶۶ ق که در معارف الهیه و فقه حدیث و اخلاق استاد این ناچیز میباشد (رفع الله درجاته السامية و أفاض علينا من بركاته ) 🔹️ سید بزرگوار صاحب ترجمه در سال ۱۳۳۰ ق در عتبه مقدس نجف زندگی مستعار را بدرود گفت و روان پاکش به عالم بالا پرواز کرد (رحمة الله عليه)
📚رساله محاکمات، ص۲۶۹
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
☘️احیاگران پیاده روی اربعین☘️
🍁#علامه_امینی که از جمله پیشتازان تثبیت و اشاعه شعائر حسینی بود، زیارت پیاده امام حسین (ع) را بر خود واجب میدانست:
🔹«وكثيراً ما كان يقصد زيارة سيد شباب أهل الجنة السبط الشهيد الحسين سلام الله عليه في كربلاء راجلاً طلباً لمزيد الأجر و معه ثلة من صفوة المؤمنين من خُلصّ أصدقائه يقضي طريقه خلال ثلاثة أيام أو أكثر»
🔸علامه امینی بسیار با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) میرفت که اجر بالایی داشته باشد و به همراه او جمعی از مومنان و دوستان نزدیکش بودند و او سه روز یا بیشتر راه نجف تا کربلا را طی میکرد.
#اربعین
📚ربع قرن مع العلامة الأميني، حسين الشاكري، ص ۳۱.
"زندگانی عالمان"
🔰eitaa.com/Alemin
قضیه آخوند خراسانی با یک عارف_1724256834073.mp3
6.16M
🎙 جریان گفتگوی عجیب مرحوم آخوند خراسانی(ره) با یک عارف گمنام
📻 به روایت: آیت الله کفایی( از نوادگان اخوند خراسانی)
♨️ توصیه میشود که این فایل صوتی را بشنوید
کانال منبع؛ @daneshnameh1399
🔰eitaa.com/Alemin
☘️ حالات سید احمد کربلایی ☘️
🔹️آقا سید علی قاضی شاگرد مرحوم سید احمد کربلایی گوید:
🔹️ شبی از شبها را به #مسجد_سهله میگذرانیم به تنهایی، به نیمه شب یکی در آمد و به مقام ابراهیم، مُقام کرد و از پی فریضهٔ صبح در سجده شد تا طلوع خورشید!!
🔹️ آنگاه برفتم و دیدم... آقا #سید_احمد_کربلایی بکاء است - قدس الله سره القدوسی - و از شدت گریه خاک سجده گاه گل کرده است.
و صبح برفت و در حجره نشست و چنان میخندید که صدای او به بیرون مسجد میرسید.
📚سیمای فرزانگان، ص۶۷.
🔰eitaa.com/Alemin
☘️ سلسله اساتید معارف و سیر و سلوک علامه طباطبائی(ره) ☘️
🔹️ مولى قلى جولا(ره)، استاد سید علی شوشتری(ره) بوده و ایشان استاد مولی حسینقلی همدانی(ره) و ایشان استاد سید احمد کربلایی(ره) و شیخ محمد بهاری همدانی(ره) بوده است.
🔹️و این دو بزرگوار، استاد حاج میرزا علی آقای قاضی(ره) بودهاند و آقای قاضی نیز استاد علامه طباطبائی(ره)...
📚سیمای فرزانگان، ص۷۴
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
☘️ دستنوشت آیت اللّه مرعشی نجفی (رحمه اللّه) از دوران طلبگی در حوزه علمیه ☘️
📄 «فوائد سیّدمهدی نجفی را خریدم به پول ۳ ماه نماز استیجاری. و منِ محزون، شهابالدّین حسینی مرعشی نجفی هستم. و این حروف را در حال گرسنگی مینویسم! یک روز و شب به دلیل نداری، چیزی نخوردهام! امیدوارم بتوانم به برکت اجدادم بر این سختیها صبر نمایم.
۱۳۴۱ مدرسه قوام - نجف أشرف»
"زندگانی عالمان"
🔰eitaa.com/Alemin
☘️نقل خاطرهای توسط علامه طباطبایی(ره)☘️
🔹️از علامه طباطبائی نقل کردهاند:
یکی از #دوستان نقل میکرد که برای تشرّف به کربلای معلی سوار ماشین شدم، سفر من از ایران بود. در کنار صندلی من جوانی ریش تراشیده و فرنگی مآب نشسته بود.
لهذا سخنی بین من و او رد و بدل نشد؛ ناگهان صدای این جوان به زاری و گریه بلند شد؛ بسیار تعجب کردم پرسیدم سبب گریه چیست؟ گفت: اگر به شما نگویم به چه شخصی بگویم...
من مهندس راه و ساختمان هستم، از دوران کودکی تربیت من طوری بود که لامذهب بار آمدم و #مبدأ و #معاد را قبول نداشتم. فقط در دل خود محبتی به
مردم دیندار احساس میکردم، خواه مسلمان باشند یا مسیحی یا یهودی..
شبی در محفل دوستان که بسیاری بهایی بودند حاضر شدم و تا ساعتی چند به
لهو و لعب و رقص و مانند آنها اشتغال داشتم پس از زمانی در خود احساس #شرمندگی نمودم و از کارهای خود خیلی بدم آمد، ناچار از اتاق خارج شدم و به طبقه بالا رفتم و در آنجا مدتی #گریه کردم و چنین گفتم: ای آن که اگر خدایی هست آن خدا تویی، مرا دریاب؛ پس از لحظه ای پایین آمدم شب به پایان رسید و ما از هم جدا
شدیم...
#ادامه دارد...
#قسمت اول
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
☘️ادامه نقل خاطرهای توسط علامه طباطبایی(ره)☘️
#قسمت_دوم
🔹️ فردای آن شب به اتفاق رئیس قطار و چند نفر از بزرگان برای #مأموریت فنی خود عازم مسافرت به مقصدی بودیم، ناگهان دیدم از دور سیدی نورانی، نزدیک من آمد، به من سلام کرد و گفت: «با شما کاری دارم و وعده کردم فردا بعد از ظهر با او دیدار کنم.
اتفاقاً پس از رفتن او بعضی گفتند این شخصی بزرگوار است چرا با بی اعتنایی جواب سلام او را دادی؟ چون وقتی که آن سید به من سلام کرد گمان کردم احتیاجی دارد و برای این منظور پیش من آمده است.
🔹️ اتفاقاً رئیس قطار فرمان داد که فردا بعد از ظهر که کاملاً تطبیق با همان وقت معهود میکرد، باید فلان مکان باشی و به دستوری که میدهم عمل کنی من با خود گفتم بنابراین دیگر نمیتوانم به دیدن این سید بروم.
فردا وقتی که زمان کار محوّله رئیس قطار نزدیک میشد در خود احساس کسالت کردم و کم کم دچار تب شدیدی گشتم به طوری که بستری شدم برای من پزشک آوردند و طبعاً از رفتن به مأموریت رئیس قطار معذور گردیدم. و پس از آن که فرستاده رئیس قطار بیرون رفت تب فرو نشست و حالم عادی شد، خود را کاملاً خوب و سر حال دیدم دانستم باید در این میان سرّی باشد؛ از این روی بر خاستم و به منزل آن سید رفتم همین که نزد او نشستم، فوراً یک دوره اصول #اعتقادی با دلیل و برهان برایم گفت؛ به طوری که ایمان آوردم.
🔹️ سپس دستوراتی به من داد و فرمود: فردا نیز بیا چند روزی همچنان نزد او رفتم هنگامی که پیش او مینشستم هر حادثه ای که برای من رخ داده بود بدون ذره ای کم و بیش حکایت می کرد. #افکار و نیات شخصی مراکه احدی جز خودم اطلاع نداشت بیان میکرد مدتی گذشت تا این که شبی از روی ناچاری در مجلس دوستان شرکت کردم و مجبور شدم قمار بازی کنم..
#قسمت_دوم..
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"