فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❔ مادرها چگونه فرزند صالح میتونن تربیت کنن؟
#خانواده
#ازدواج
#شهدا
@shomarshmakuszohur
وصیتنامه 👇👇
با عرض سلام و درود بر #امام عزیز حضرت آیت الله خامنهای(حفظه الله) و بر شما عزیزان و شهداء و #خانواده شهداء
الذین آمنوا یقاتلون فی سبیلالله والذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلو اولیاء الشیطان، ان کید الشیطان کان ضعیفا (نساء:76)
آنها که اهل #ایمان هستند در راه خدا و کافران در راه طاغوت جهاد میکنند. پس شما با یاران شیطان پیکار کنید و از آنها نهراسید زیرا مکر شیطان همانند قدرتش سست و ضعیف است. #سوره نساء آیه 76
وصیتم پیامی است به امت و ملتی که نایب بقیه الله(عج) آنان را ملت معجزه آسای #قرآن مینامند. بر خلقی است که مشتاقانه و جانانه از جان و مال خویش در راه خدای میگذرند. بر عزیزانی است که عزیزپرور هستند و فرزندان گرامی خویش را به جهت آزادی و استقلال و اقتدار کشور اسلامی و #انقلاب فدا مینمایند و هر آنچه در توان دارند.
و به همه شما که اکنون به #وصیتم گوش فرا میدهید.
سخنم چنین خلاصه میشود که راه ما چیزی جز پیروی از #ولایت فقیه به حق نیست.
چشم و گوش بفرمان ولایت فقیه باشید و پشتیبانی از آن کنید و #گفتههای مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله #خامنهای عزیز را با جان و دل گوش کنید و به آن عمل کنید که اگر در این راه قرار بگیرید به حمد خدا سعادتمند و رو سفید خواهید بود و از تمامی ملت و مسئولین عزیز و بزرگوار میخواهم که در هر پست و مقامی که هستند حداکثر تلاش و سعی خود را برای #پیشرفت این انقلاب و میهن عزیز انجام دهند و هرگز در کشور #امام زمانی اجازه خطا و کج روی به منافقین و احزاب و گروههای بی ولایت را ندهند تا چراغ سبزی برای دشمنان داخلی و خارجی ما شود.
💠نحوه شهادت
🔹همرزمان #پاکستانی شهید از دوربین پیکر چند #شهید را بین نیروهای خودی و دشمن مشاهده میکنند و به جانشین محمد میگویند که در همان لحظه شهید بزرگوار🌷 سر میرسند و میگویند #مادران این شهداء چشم به راه فرزندانشانند
🔸او میرود که #پیکر_شهدا را با چند نفر دیگر که داوطلب میشوند برگردانند که در نزدیکی پیکر شهدا #کمین میخورند و به شهادت میرسند🕊و مادر این شهید هم چشم انتظار #فرزندش میماند و بعد از یک سال چشم انتظاری در نهایت پیکر پاکش را در مشهد #تشییع و به خاک میسپارند.
🔹در زمان حضور طولانی مدت(حدود شش ماه) در سوریه به همرزمش گفته بود: دلم برای #خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده💔 است ولی #غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) #خجالت میکشم که او را تنها بگذارم
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
#صحن_زندگی
🔰 از ویژگیهای حضرت خدیجه سلام الله علیها در زمان جاهلیت: به لقب طاهره معروف بودند
🌱طاهره یعنی: کسی که از او زشتی گمان نمی شود🌱
🎙کارشناس مذهبی: فروغ نیلچی زاده
#صحن_زندگی #بانوان_حریم #بانوی_رضوی #حرم_مطهر_رضوی #مدرسه_خیرات_خان #سبک_زندگی #محفل_بانوان #اساتید_حرم #حضرتخدیجهس #سخنرانی #خانواده #طاهره #تحکیمبنیانخانواده #امام_رضا #مبلغات #اخلاق #عفاف #جاهلیت
@sahn_zendegi_razavi
@haram_razavi_ir
https://www.instagram.com/p/CRbTds7Aguv/?utm_medium=share_sheet
1401-10-25.mp3
11.16M
📻 صوت کامل برنامه #آفتاب_شرقی
📌این برنامه در روز یکشنبه، بیست و پنجم دیماه ۱۴۰۱ با حضور #خانم_نیلچی_زاده با موضوع #خانواده از شبکه یک سیما پخش شد.
🔹 @aftab_sharghi
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
💐 عرفهای در کنار مادرم
❇️ روایت حضرت آیتالله خامنهای از انجام اعمال #روز_عرفه در دوران نوجوانیشان در کنار #خانواده
🔸رهبر انقلاب: یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم... مادرم خیلی اهل #دعا و توجه و اعمال مستحبی بود.
🔹میرفتیم یک گوشه حیاط که سایه بود - منزل ما حیاط کوچکی داشت - آنجا فرش پهن میکردیم؛ چون #مستحب است که زیر آسمان باشد. هوا گرم بود؛ آن سالهایی که الان در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود. در آن سایه مینشستیم و ساعتهای متمادی، #اعمال_روز_عرفه را انجام میدادیم.
🔸 هم دعا داشت، هم #ذکر و هم #نماز. مادرم میخواند، من و بعضی از برادر و خواهرها هم بودند، میخواندیم.
🔹دوره جوانی و نوجوانی من اینگونه بود؛ دوره اُنس با #معنویات و با دعا و #نیایش. ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
⭕️اولین سالگرد شهید مدافع امنیت پوریا احمدی...
✍دیروز رفتیم دیدار یک خانواده شهید و شرحه شرحه برگشتیم. 😔
دیدار خانواده شهیدی که هنوز سال شهیدشون نرسیده بود.
به ما گفتن شهید امنیت هست و ما تصورمون این بود که از نیروهای انتظامی، سپاه، بسیج و یا اطلاعات بودن که شهید شدن. ولی وقتی رسیدیم و روایت خانواده را شنیدیم، کلا هنگ کردیم.
شهید که از قضا آدم مذهبی هم بوده، یکی از روزهای اغتشاشات سال 1401 از مغازه ای که با برادر خانمش شریک بوده، به خونه برمی گرده، همسرش هم زنگ می زنه بهش که پیروزی شلوغه و مواظب باش. اون هم می گه باشه و زودتر می آد تا برسه پیش بچه ها تا تنها نباشن، چون همسرش توی بیمارستان کار می کرده و شیفت بوده.
توی راه می بینه اغتشاش گرها ریختن سر چند تا خانم با حجاب و دارن کتکشون می زنند و چادر و روسری از سرشون می کشند. می ره کمکشون تا از زیر دست اون ها نجاتشون بده. ولی اغتشاش گرها می ریزند سرش و با چوب و قمه و هر چی که می تونند، می زننش.
انقدر می زنند که خون و جونی در بدنش نمی مونه، به یک جوب پناه می بره و یک وری اون تو می مونه، باز هم انقدر می زنند که طرفی که سمت بیرون بوده، کامل آش و لاش می شه. وقتی اغتشاش گرها فکر می کنند این بنده خدا مرده، می رن. این شهید که کمی هنوز جون داشته از توی جوب بلند می شه تا بره، همین طور که مشغول رفتن بوده، دوباره یکی می آد و یک چاقو به سمت قلبش می زنه. و بعد هم بقیه می رسند و با چوب و سنگ و هر چی که می رسه بهش می زنند. تا نیروهای بسیج می رسند و دورش را می گیرند تا بیشتر از این کتک نخوره.
آمبولانس خبر می کنند، ولی اغتشاش گرها آمبولانس را هم به آتیش می کشند.
بعد از یک ساعت و خورده که کلی خون از این بنده خدا رفته بوده، یک پیکان وانت را پیدا می کنند و یواشکی می گذارنش اون تو و می رسونند بیمارستان. در بدو ورود به بیمارستان، به اتاق عمل می برنش، و چهار عمل روش انجام می دن و ....
همسر شهید می گفت وقتی بالاخره پیداش کردم و رسیدم بیمارستان، پرستار می گفت خانم این تا صبح تمام می کنه، امید نداشته باش. با یه حالت بدی و این هنوز توی ذهنش بود.
شهید ما دوازده روز بین مرگ و زندگی در تقلا بوده و اجازه آب خوردن هم نداشته. همسرش می گفت، می گفته فقط بهم آب بدید، هر کاری بگید می کنم.
ولی در نهایت نمی تونند بهش آب بدن و تشنه لب شهید می شه.
خانواده شهید می گفتن بنرهای تسلیت را نصب کردیم، تا مراسم ختم بگیریم. ولی همه بنرها را کشیدن پایین و پاره کردن. از نیروی انتظامی خواستیم امنیت مراسم ختم را تامین کنند ولی گفتن نیرو نداریم. در نتیجه از ترس مراسم را در شهرستان خودمون گرفتیم.
می گفتن امسال هم که برامون بنر زدن، اومدیم دیدیم بنر را کندن. دل خونی داشتن از شایعات، از دروغ ها، از بی مهری ها.
یک خانواده ساده که حالا بدون پدر زندگی را توی یک منزل پنجاه متری که نمی دونم اجاره ای بود یا نه، می گذروندن. دختری که توی اوج نوجوانی بی پدر شده بود و حتی تحمل جلسه دیدار ما را نداشت و نیومده بود.
همسری که با هر صحبتی اشک توی چشماش جمع می شد و یاد همسر مهربونش می افتاد.
دختر کوچیک شیرین زبونی که توی همون جلسه دل همه ما را برد و هر از چندگاهی می گفت، می تونم منم حرف بزنم و عکس پدرش را بغل می کرد تا ازش عکس بگیریم.
آقا بگذارید روضه آخر را بخونم. همسر شهید می گفت، دختر بزرگم می گه مامان یک سری توی دفاع مقدس رفتند و با دشمنان جنگیدند و شهید شدن. یک سری رفتن و مدافع حرم شدن و با داعش جنگیدن و داعش کشتشون. ولی پدر من توی همین شهر کشته شد. همشهری هاش کشتنش. توی چند متری خونمون شهید شد. مردم همین شهر، همین مردمی که صبح تا شب کنار ما راه می رن، کشتنش. دسته جمعی. با بدترین حالت.
تا تونستند بهش چاقو زدن، تا تونستن سنگ زدن، حتی با پا لگد زدن، بعد هم که دارن خانواده شون را آزار می دن. براتون آشنا نیست؟
#شهید_پوریا_احمدی
#تکرار_شهید_الداغی_شهید_خلیلی
#شهید_غیرت
#غیرت
#آرمان_روحالله
#خانواده
#زن_زندگی_حیات_طیبه
#وحوش
#زندگی_حیوانی_زندگی_بی_آرمان_است!
💐 عرفهای در کنار مادرم
❇️ روایت حضرت آیتالله خامنهای از انجام اعمال #روز_عرفه در دوران نوجوانیشان در کنار #خانواده
🔸رهبر انقلاب: یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم... مادرم خیلی اهل #دعا و توجه و اعمال مستحبی بود.
🔹میرفتیم یک گوشه حیاط که سایه بود - منزل ما حیاط کوچکی داشت - آنجا فرش پهن میکردیم؛ چون #مستحب است که زیر آسمان باشد. هوا گرم بود؛ آن سالهایی که الان در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود. در آن سایه مینشستیم و ساعتهای متمادی، #اعمال_روز_عرفه را انجام میدادیم.
🔸 هم دعا داشت، هم #ذکر و هم #نماز. مادرم میخواند، من و بعضی از برادر و خواهرها هم بودند، میخواندیم.
🔹دوره جوانی و نوجوانی من اینگونه بود؛ دوره اُنس با #معنویات و با دعا و #نیایش. ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 رهبر انقلاب: برخی در تجملگرایی مسابقه
راه انداختهاند!
❇️ جـوان قادر به ازدواج نیست؛ چون پدر و
مادرش دچار رودربایستی اطرافیان هستند و
میخواهند مهریه و جهیزیه و مهمانی را
تجملاتی کنند. باید خودمان را از مسابقه
تجملگراییِ افراطی خارج کنیم.
#ازدواج
#خانواده