#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ولادت
وقتی دَخیل ها گِره این دَرند و بَس
این خانواده نیز گداپرورند و بس
اینان که سنگ را به نظر فِضّه میکنند
از کودکی قبیله یشان زَرگرند و بس
در آستان شمع، که طور مقدس است
پروانه ها همیشه مُقرّب ترند و بس
دل دادن و ندادن ما دست ما نبود
اینان به شیوه یِ خودشان دلبرند و بس
بگذار بشکنند دلم را یکی یکی
اینجا فقط شکسته دلی میخرند و بس
ارباب زاده ها همه ارباب میشوند
چون بنده زاده ها که همه نوکرند و بس
این خانواده ای که مرا صید کرده اند
حالا اسیر زُلفِ علی اکبرند و بس
وقتی میان کوچه ما راه می رود
یک شهر در زیارت پیغمبرند و بس
ای بهترین؛ یگانه ترین آفریده ها
پیغمبرِ تمامِ پیمبر ندیده ها
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_صاحب_الزمان_عج
#ولادت
#مناجات
ای التماس و خواهشِ بالا، دوازده!
ظهرِ اذانِ عقربه یِ ما، دوازده!
من حَقّم است هَشت گرفتم، چرا كه من
يك جُمله هم نساخته ام با دوازده
با چند نمره باشد اگر رَد نمی شوم؟
يك، دو، سه، هفت، هشت، نَه آقا دوازده
بی تو تمام اهلِ قيامت رُفوزه اند
ای نمره یِ قبولیِ دنيا، دوازده!
ثانيه هایِ كُند، توسل می آورند
يا صاحب الزمان خدا ! يا دوازده
حالا كه ساعتِ تو وُ چشم خدا يكی ست
آقا چِقَدر مانده زمان تا دوازده!
امروز اگر نشد، ولی يك روز مي شود
ساعت به وقتِ شرعیِ زهرا، دوازده
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مناجات
#مدح_اهل_بیت_علیهم_السلام
آنانکه عابدند به وقتِ اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند
از هر دو تا نِگار، یکی ناز می کند
عُشّاقِ روزگار یکی در میان خوشند
نانی که می پَزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشیِ دیگران خوشند
این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد ازبیا، بروست، ولی با بِمان خوشند
ما می خوریم و اهل کَرَم شُکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عُشّاق با معامله های گران خوشند
با اخم خویش راهِ فرارِ مرا ببند
صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مدح_اهل_بیت_علیهم_السلام
#مدح_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
چیزی به جز نامَت برای ما سَنَد نیست
جز حرفِ عاشق هیچ چیزی مُستند نیست
این خانه لُو رفته ست در جمع گدایان
اینجا کسى که دستِ خالى میرود نیست
بیچاره ای دیدم نشسته در مَسیرت
بیچاره جز اینجا که جایی را بلد نیست
گیرم بخواهم بِشمُرَم فضلِ على را
اندازه یِ فضل و کراماتش عدد نیست
وقتى شنیدم مادر شیر است نامش
فهمیدم اصلاً فاطمه، بنت أسد نیست
در وصفِ ذاتش آیه اى نزدیکتر از
این آیه هاى قُل هُوَ اللّهُ أحد نیست
این قلبِ من میلِ نجف دارد دوباره
راهی برای این دلی که میطَپَد نیست؟
ما تجربه کردیم چندین بار، دیدیم
پُشتِ درِ این خانه هم انگار بد نیست
این آبروداری که ماها میشناسیم
هرچه بلد هست آبروریزی بلد نیست
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مناجات
یک قطره اشک شَرمِ مرا "یَم" حساب کرد
کوثر حساب کرد و زمزم حساب کرد
آهِ یکى گرفت، به پاى همه نوشت
ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد
با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
یک دم صدا زدیم، دَمادَم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اینجا چه می کنم
منّت سَرَم گذاشت مرا هم حساب کرد
معلوم بود آبرویم را نمی برد
از اولش گناهِ مرا کَم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخَرَد على
باید به روى شاهِ دو عالم حساب کرد
این گریه قابلیّت غفران نداشت که…
پس روى گریه هاى مُحرّم حساب کرد
فرمود "بالحسین" بگو، گفتم و خرید
یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند
ممنون حیدریم که دَرهَم حساب کرد
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مناجات
بر رویِ دست ماندنِ این بارها بس است
غیر از تو رو زدن به خریدارها بس است
در لطف تو تحمّل آهِ فقیر نیست
فیّاض را صدای گرفتارها بس است
این نفس مانع است، خودت برطرف نما
بین من و تو چیدنِ دیوارها بس است
من بندگی زِ ترس جهنم نمی کنم
بنده شدن به خاطرِ اجبارها بس است!
خیلی گناه می کنم و توبه می کنم
دیگر بس است... این همه تکرارها بس است
این بار را بخر... که دگر راحتم کنی
بیهوده رفتنِ سرِ بازارها بس است
تو سفره را برای همه پهن می کنی
در مهربانیِ تو همین کارها بس است
ما را بهشت هم نبر... اما قبول کن!
لبخند تو برای گنه کارها بس است
آری فقط حسین مرا رد نمی کند
از این به بعد رفتن دَربارها بس است
/علی اكبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مناجات
روزها را با توسّل کردنم شب میکنم
دارم از این ناحیه خود را مُقرّب میکنم
خلق تحویلم نمیگیرند، تحویلم بگیر
تو که تحویلم نمی گیری همهش تب میکنم
عقل را از بارگاهِ عشق بیرون کردهاند
خویش را دارم به دیوانه مُلقّب میکنم
اختیار "عَبد" یا "رَب" را به دست من دهند
اختیاراً خویش را عبد و تو را رب میکنم
من که عادت کردهام شبها به درس عاشقی
روزها فکرِ فرار از دستِ مَکتَب میکنم
دیشبم از دست رفت و حسرتش را میخورم
گرچه امشب آمدم گریه به دیشب میکنم
گفت کارَت چیست گفتم چند سالی میشود
کفشهای گریه کنها را مُرتّب میکنم
من تمام خَلق را یک روز عاشق میکنم
من تمام شهر را از تو لَبالَب میکنم
هر سحر از پنجتن، گریه تقاضا کردهام
هر چه را دادند یکجا خرج زینب میکنم
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_خدیجه_سلام_اللّه_علیها
#وفات
شُکر خدا که تحتِ لِوایِ خدیجه ایم
بعد از هزار سال گدایِ خدیجه ایم
مهرش نتیجه یِ دهه یِ اوّلِ من است
ما یک دهه تمام برای خدیجه ایم
ده شب فقط به خاطر او گریه می کنیم
ما پیشوازِ روزِ عزای خدیجه ایم
اصلاً به ما چه مردمِ دنیا پیِ چه اند؟
ماها که در پیِ نوه های خدیجه ایم
بی مهر او عبادت عالم قبول نیست
ما با خدیجه، عبدِ خدای خدیجه ایم
مهر خدیجه را به سرِ شانه می برم
شکر خدا که مادرِ زهراست، مادرم
در لحظه یِ شکسته شدن پا شدن خوش است
در خشک سال، عاشقِ دریا شدن خوش است
دلداده ها معامله با یار می کنند
بهر رسول این همه تنها شدن خوش است
قبل از غدیر گفت: علی رهبر من است
قبل از غدیر شیعه یِ مولا شدن خوش است
دنبالِ مال نیست اسیرِ نگارها
بانویِ ما به مادرِ زهرا شدن خوش است
سختی بکش محلّه محلّه که عاقبت
مادر بزرگِ طایفه یِ ما شدن خوش است
بد نیست سنگ کوچه به پیشانی ات خورَد
گاهی شبیهِ زینبِ کبری شدن خوش است
آن قدر سنگ خوردی و بال و پرت شکست
ای مادرم ،سرم به فدایت، سرت شکست
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مناجات
از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد
از تَحبِسُ الدُّعا که صدایی نمی رسد
ما تَحبِسُ الدُّعا شده یِ نانِ شُبهه ایم
آن جا که شُبهه است عطایی نمی رسد
پَر باز می کنم بِپَرم، می خورم زمین
بال و پَرِ شکسته به جایی نمی رسد
باید تنم پیِ سپرِ دیگری رود
با روزه های ما به نوایی نمی رسد
با دستِ خالی از چه پُل دیگران شوم
دستی که وقف شد به گدایی نمی رسد
ای میزبان فدای تو و سفره چیدنت
آیا به این فقیر غذایی نمی رسد؟
من سال هاست منتظر یک ضمانتم
آخر چرا امام رضایی نمی رسد
از من مخواه بیش از این زندگی کنم
وقتی براتِ کرب و بلایی نمی رسد
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#ولادت
اوّل تو را سرشته و انسان درست کرد
شرحِ تو را نوشته و قرآن درست کرد
بعداً گِلِ اضافیتان را اِفاضه کرد
تا از منِ خراب مسلمان درست کرد
می خواست رحمتش همه جا را بغل کند
با اشک های چشمِ تو باران درست کرد
باید برای بندگیِ سجده هایمان
یک مسجدی به نامِ حسن جان درست کرد
بالم اگر به درد پریدن نمی خورد
یک سایبان که می شود از آن درست کرد
من زنده یِ نسیمِ مسیحا دَمِ تواَم
آدم اگر شدم به خدا آدمِ تواَم
تو ابتدای نسلِ طهورای کوثری
تو رودخانه یِ زهرای اطهری
باید علی و فاطمه ای ظرف هم شوند
تا اینکه آفریده شود چون تو گوهری
کار خداست این که پیمبر پسر نداشت
وقتی توئی نیاز ندارد به دیگری
نسل مطهر نبوی، نسل دختری ست
با این حساب تو حسن اِبن پیمبری
گفتند زاده یِ اسداللّه غالبی
صبح جمل که شد همه دیدند حیدری
می خواستند پیش همه کوچکت کنند
کوریِ چشمِ عایشه ها از همه سَری
یک روز اشک و گریه برای تو میکند....
...با شصت روز اشکِ حسینی برابری
ای ارشدِ تمام پسرهای فاطمه
ای اولین حسینِ سحر های فاطمه
ای آسمان تر از همه بالا تر از همه
ای بی کران تر از همه دریا تر از همه
تو زودتر به دامنِ زهرا نشسته ای
پس این توئی تو ،بچه یِ زهرا تر از همه
ما از تو هیچ وقت نفرما ندیده ایم
ای جمله یِ همیشه بفرما تر از همه
ما سالهاست رهگذر کوچه یِ توایم
مانند یک فقیر سرِکوچه یِ توایم
مهتاب چشمهای تو خورشید پرور است
هرکس که طالعش حسنی نیست کافر است
اصلاً نیاز نیست قیامت به پا کنی
یک قاسمی خدا به تو داده که محشر است
اصلاً شما نیاز نداری به معرکه
وقتی لبِ سکوتِ تو شمشیرِ حیدر است
قسمت نبود تا که ببینند مردمان
بازوی تو ادامه یِ فَتّاح خیبر است
فردا مَلَک به نام تو تکبیر می زند
صاحب زمان به جای تو شمشیر می زند
امشب اگر نگات هوای قَرَن کند
امّید می رود که نگاهی به من کند
زیبنده است بال و پرِ صد فرشته را
زهرا ببافد و تنِ تو پیرهن کند
کُشتی بگیر پیش همه با برادرت
شاید کسی بیاید و جانم حسن کند
بهتر همان که در به در هر گذر شود
بالی که روی بامِ تو فکر چَمن کند
این یا کریم مثل همه قصد کرده است....
...بر روی گنبدی که نداری وطن کند
بعد از تو ای امیرِ کفن پاره ها کسی
لازم نکرده است تنم را کفن کند
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#مناجات
#حضرت_امام_رضا_علیه_السلام
عاشقِ مشتاق تا آغوش هجران میرود
پابرهنه در پیِ خارِ مُغیلان میرود
شب به شب سر به بیابان طلب بگذاشتیم
هر که عاشق میشود، شبها بیابان میرود
کوچه ای خوبست که طی کردنش دردِسَر است
میل دیوانه به استقبال طفلان میرود
گردنِ معشوق می افتد گناه عاشقان
گر زلیخا بد شود یوسف به زندان میرود
بیشتر مهرِ پدر را میکند معطوف خویش
طفل در نزد پدر هر وقت گریان میرود
گر ازاینجا سردرآوردیم ما کار تو بود
گَلّه هر جا میرود با میل چوپان میرود
سفره مهمان ندیده نیست در شأنِ کریم
اوّل ابراهیم ما دنبال مهمان میرود
گیسوی معشوق را با خونِ دل باید گرفت
آنچه آسان میرسد از راه آسان میرود
دردِ عالم را درِ خانه مداوا میکند
هرزمان که پرچمش استان به استان میرود
من ترا با قیمت جانم بدست آورده ام
هر کجا اسم تو می آید؛ زِ تن جان میرود
آبروی فاطمه ما را کنارت راه داد
طفل بازیگوش با مادر دبستان میرود
من دوباره گیر کردم ؛ضامن آهوکجاست؟
من دلم تا گیر می افتد خراسان میرود
معجزه یعنی همینکه در میان خانه ات
هر که گریان میشود تا خانه خندان میرود
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#حضرت_امام_علی_علیه_السلام
#ضربت_خوردن
از سرِ شانه یِ در حالِ نمازِ سَحَرش
چقدر بالِ ملک ریخته تا دور و برش
او بزرگ است و در این خاک نمی گیرد جا
آسمان است و رسیده ست زمانِ سفرش
همه یِ شصت و سه سالش به غریبی طی شد
می رود تا که خدایش نکند بیشترش
یادِ شرمندگی از فاطمه می اندازد
به خداوند قسم دیدنِ چشمان تَرَش
ایستاده ست کسی پشتِ درِ خانه یِ او
جبرئیل آمده انگار به مسجد به بَرَش
سحرِ نوزدهم خانه یِ دختر بِرَوَد
آنکه دلسوز ترین است برای پدرش
دخترش نیز یقین داشت شبِ آخر اوست
کاسه یِ آب نپاشید اگر پشت سرش
همه مبهوت و همه مَحوِ نمازش بودند
کاش این منبر و محراب نمی زد نظرش
این طرف دستِ تَوسّل به عبایش که بمان
آن طرف حضرت صدیقه بُوَد منتظرش
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian