#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ولادت
وقتی دَخیل ها گِره این دَرند و بَس
این خانواده نیز گداپرورند و بس
اینان که سنگ را به نظر فِضّه میکنند
از کودکی قبیله یشان زَرگرند و بس
در آستان شمع، که طور مقدس است
پروانه ها همیشه مُقرّب ترند و بس
دل دادن و ندادن ما دست ما نبود
اینان به شیوه یِ خودشان دلبرند و بس
بگذار بشکنند دلم را یکی یکی
اینجا فقط شکسته دلی میخرند و بس
ارباب زاده ها همه ارباب میشوند
چون بنده زاده ها که همه نوکرند و بس
این خانواده ای که مرا صید کرده اند
حالا اسیر زُلفِ علی اکبرند و بس
وقتی میان کوچه ما راه می رود
یک شهر در زیارت پیغمبرند و بس
ای بهترین؛ یگانه ترین آفریده ها
پیغمبرِ تمامِ پیمبر ندیده ها
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
دل زِ قُرصِ قَمَرِ خویش کشیدن سخت است
نازها از پسرِ خویش کشیدن سخت است
سَرِ زانو کُمَکَم کرد که پیدات کنم
وَر نه کار از کَمَرِ خویش کشیدن سخت است
مشکل این است؛ بغل کردنِ تو مشکل شد
تکّه ها را به بَرِ خویش کشیدن سخت است
خواستی این پدرِ پیر خَضابی بکند
خونِ دل را به سَرِ خویش کشیدن سخت است
نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم
خار را از جگرِ خویش کشیدن سخت است
گر چه چشمم به لبِ توست ولی لخته یِ خون
از دهانِ پسرِ خویش کشیدن سخت است
تکّه های جگرم هر طرفی ریخته است
همه را دور و برِ خویش کشیدن سخت است
بِه، که از گردنِ من دفنِ تو برداشته شد
دست از بال و پر خویش کشیدن سخت است
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
دل زِ قُرصِ قَمَرِ خویش کشیدن سخت است
نازها از پسرِ خویش کشیدن سخت است
سَرِ زانو کُمَکَم کرد که پیدات کنم
وَر نه کار از کَمَرِ خویش کشیدن سخت است
مشکل این است؛ بغل کردنِ تو مشکل شد
تکّه ها را به بَرِ خویش کشیدن سخت است
خواستی این پدرِ پیر خَضابی بکند
خونِ دل را به سَرِ خویش کشیدن سخت است
نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم
خار را از جگرِ خویش کشیدن سخت است
گر چه چشمم به لبِ توست ولی لخته یِ خون
از دهانِ پسرِ خویش کشیدن سخت است
تکّه های جگرم هر طرفی ریخته است
همه را دور و برِ خویش کشیدن سخت است
بِه، که از گردنِ من دفنِ تو برداشته شد
دست از بال و پر خویش کشیدن سخت است
/علی اکبر لطیفیان/
👇👇👇👇👇👇👇
@AliakbarLatifian