بسم الله الرحمن الرحیم
یا کریم بن کریم
امامی که چنان حیدر کلامش تیغ بران بود
ولی بعد از جمل تنهاترین سردار دوران بود
فقط از قدرت شمشیر او دشمن نمیترسید
که حتی بعد صلحش هم معاویه هراسان بود
اگرچه منبرش از دوستان خالی ولی هر روز
گدا دور و بر بیت امام ما فراوان بود
همیشه در جواب ناسزاها خنده بر لب داشت
اگرچه خونجگر از دست بیمهری یاران بود
به وقت رزم مصداق اشدا علی الکفار
ولی وقت کرم آیات رحمانی قرآن بود
حدیث فضلش اینگونهست وقتی سفره می انداخت
تمام شهر پای سفرهای شاهانه مهمان بود
حدیث حسن او را اینچنین تاریخ آوردهست
مسیر منتهی تا خانه ی او راهبندان بود
حدیث غربتش را قبرخاک آلوده میگوید
زمانی مرقدش دارای حوض و صحن و ایوان بود
#علی_کاوند
#امام_حسن
#ماه_رمضان
#امام_زمان
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
بند اول
حسن حسن میگم از ولادتم تا گور
حسن حسن میگم با حسن می شم محشور
به منکر امام حسن تا به ابد لعنت
الهی چشم گریه کن های حسن پر نور
شب شب بیقراری و شب شب سفره داریه
پاشین بریم بیت حسن که صحبت از نداریه
به هرکسی رو میزنی روت و زمین میندازه پس
وقتی امام حسن داری رو زدنت چه کاریه
گدا گدا چه سفره ای کرم کرم چه برکتی
چه سفره دار مهربان و خوب و با کرامتی
سائل خونهشو خودش آب و غذا میده بهش
گدای مجتبی شدم چه عزتی چه لذتی
وقتی که از محبت مولا لبالبی
یعنی که تحت مرحمت و لطف زینبی
سائل که دست خالی از اینجا نمی رود
فرقی نمی کند به چه دین و چه مذهبی
بند دوم
حسن حسن میگم شاه عالمین میشم
جزو غلامان امیر نشاتین میشم
حسن حسن میگم فاطمه دعاگومه
حسن حسن میگم نوکر حسین میشم
ترانه ی جنون حسین شعر و غزل امام حسن
قند و رطب قاسمه و شهد و عسل امام حسن
دست خدا در آستین دست علی روی زمین
شاه نجف حیدره و شیر جمل امام حسن
دشمن اگر هوار شد لشگر اگر هزار شد
حسن سوار اسب شد معرکه چون مزار شد
حسن کشید نعره و میگن که تا یه مدتی
خواب پریشون دیدن سهم شترسوار شد
سالی که هست حُسن ختامش حسن خوش است
هرجا که هست ختم کلامش حسن خوش است
بر سنگ قبر سینه زنانش نوشته اند
مرگی که هست پای امامش حسن خوش است
#سبک
#امام_حسن
#علی_کاوند
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333