eitaa logo
📝کربلایی علی کاوند
333 دنبال‌کننده
112 عکس
14 ویدیو
6 فایل
اشعار، ویدئو، تصویر، کلیپ ، و اعلام مراسمات کربلایی علی کاوند
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکریمی که زرش بیشتر است پس شلوغی سرش بیشتر است من به قربان کریمی بشوم که گدا دور و برش بیشتر است لقمه را خود بدهی دست گدا مطمئناً اثرش بیشتر است بین هر معرکه ثابت کرده بعد حیدر جگرش بیشتر است پس بدیهی ست که در کرب وبلا ادعای پسرش بیشتر است کلاً این طایفه حیدر هستند همگی شیر دلاور هستند جمل از خاطره اش می لرزید دختر باکره اش می لرزید دشمن از دیدن او در میدان حلقه های زره اش می لرزید عکس یک شیر به میدان افتاد قاب با منظره اش می لرزید لشگر از میمنه اش می پاشید قسمت میسره اش می لرزید گفت  آمد حسن از ترس حسن آه در حنجره اش می لرزید در گلو آب دهانش خشکید خاک بر روی سرش می پاشید مثل پیغمبر اکرم می شد لحظاتی که معمم می شد چشم در چشم پدر می انداخت عشق در عشق مجسم می شد خنده می کرد خدا می خندید نوبت مستی عالم می شد دست و دل بازی او طوری بود که گدا یک شبه حاتم می شد مثلاً بخشش این مرد کریم شامل گیوه ی پا هم می شد آنقدر او کرمش بالا بود سفره دار همه ی دنیا بود باده در خمره تلاطم می کرد لحظاتی که تبسم می کرد هر که می دید سر زلفش را هوس خوشه ی گندم می کرد باد هنگام عبور از مویش راه برگشتن خود گم می کرد گاه شب ها شکمش خالی بود بسکه خیرات به مردم می کرد عشق از کنج لبش می بارید با گدایان که تکلم می کرد سبط اکبر به پیمبر رفته کلا این بچه به مادر رفته حسن از خانه که گفتند آمد مثل کوه نمک و قند آمد جمعیت پشت سر جمعیت کوچه از خوشگلی اش بند آمد شهر را در عوضش مجنون ساخت روی لبهاش که لبخند آمد به تماشای قد و قامت او دیدم از عرش خداوند آمد تا به نظم آورد این محشر را هرکسی بود هنرمند آمد یک نظر تا سر او بالا شد وسط کوچه سرش دعوا شد @yaqoote_sorkh @shahzade_moazzen333
زمان زندگی ات روزگار بخشش شد تمام زندگی ات وقف کار بخشش شد تویی همان نوه ی آنکه از سر لطفتش بنی امیه هم امیدوار بخشش شد تویی همان پسر آنکه تیغ می بخشید و جنگ با کرمش کارزار بخشش شد تویی همان که سه دفعه تمام زندگی اش فقط به راه خدا در مدار بخشش شد طلا عیار ندارد اگر به دست تو نیست غبار پای تو حتي عیار بخشش شد کرم گداي کرم خانه ی تو شد وقتی که دست با کرمت اعتبار بخشش شد کریم بودی و بین مورخان به تواتر خبر رسید حسن سفره دار بخشش شد کریم بودی و افسانه ساختی از فقر فقیر با تو خداوندگار بخشش شد @yaqoote_sorkh @shahzade_moazzen333
هوای خاک مزارت چقدر پر دارد حریم قبر تو از آسمان خبر دارد که فرق قبر تو با هر امام در این است همیشه زائر خاکی و خونجگر دارد میان خانه تو اصلا کریم تر هستی بدیهی است گدای تو بیشتر دارد محل زندگی ات از فقیر لبریز است مگر ورودی این خانه چند در دارد بیا و جیب مرا هم تصدقی پر کن شنیده ام که دودست کریم زر دارد خدا نیاورد آن لحظه را زبانم لال که سنگ قبر تو مولا شکاف بر دارد . . . دلت گرفته ز دست کسی که نامرد است کسی که نقشه ی شومی میان سر دارد @yaqoote_sorkh @shahzade_moazzen333
بسم الله الرحمن الرحیم آید به گوش نام حسن از دهن بلند نامی که هست بر لب هر سینه زن بلند پیش کریم هست فقط دست من دراز پیش کریم هست فقط داد من بلند زهرا برای تک تک‌شان می‌کند دعا هرجا که هست گریه برای حسن بلند زخمی عمیق مانده به سینه ،‌ که سال‌هاست ما گریه می‌کنیم اگر دائما بلند ما گریه می‌کنم بر آن لحظه ای که شد دستی میان کوچه به قصد زدن بلند از گوش گوشواره جدا می‌کند اگر دستی ز بغض و کینه شود روی زن بلند از بس که تیر آمد و بر پیکرش نشست تابوت شد به وقت غمش با بدن بلند @Alikavand333 @Yaqoote_sorkh