🏴 حقيقت تاسوعا و حقيقت عباس بن على(ع)و حقيقت باب الحوائج شدن
🕊️ عباس(ع) رها كننده ى بندهاست، يك به يك و در ديد همه؛
▪️ملازمت با حسين بن على(ع) در تمامى مراحل زندگى
▪️رد كردن امان نامه ى دشمن، بى هيچ ترديدى
▪️پيدا نكردن اثرى از گلایه و عزاداری از ايشان، در روايات از جريان عاشورا
▪️درخواست از برادرانش كه پيش از ايشان، به میدان جنگ بروند تا شاهد شهادتشان باشد...
▪️در میان شط كه آب تا زانوی اسب بالا می آيد و در دسترسش است، آن را تا نزدیک دهان مبارك بالا می آورد، گويى مى خواهد ابتدا این بند و وابستگی را تجربه کند و بعد آن را از بین برند.
...
🕊️در سرتاسر زندگى و جريان عاشورا، حضرت عباس(ع) در نهایت رهایی است و گويى پیوسته و پیوسته به دنبال بند دیگریست که آن را هم باز کند...
❇️ حقيقت تاسوعا و حقيقت عباس بن على(ع) همين است؛ همين است كه عباس(ع)، باب الحسين(ع)، باب الحوائج و مظهر اقتدار و تواناييهاى انسانى در عاشورا مى شود...
❇️ همه ى ما در هر مرتبه، حالت و مکانی که هستیم، مى توانيم با رهايى از وابستگى ها، گرفتاريها و بندها، و بازگشت به انسانيت مان، این توانایی و اقتدار را تجربه کنیم. به شرط اينکه خود را فريب ندهيم و به جای توجه به حقیقت حسینی(ع) و عباسى(ع) که همان حقیقت عزاداریست، به ظواهر آن اکتفا نکنیم...
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله
🔘 در تفسير «قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ» وجوه مختلفى گفتهاند، اما آنچه كه قطعى است، اين است كه اين حادثه و اين شهادت ارتباط نزديكى با اشك دارد. «اشك»، عمل انسانى كه در ظاهر امر كوچكى است و براى هر ناراحتى كوچك انسان، اين امكان وجود دارد كه اشك جارى شود و طبيعتى است كه براى همه شناخته شده است و هركسى تجربهای از آن دارد.
🔘 اما كشته اشك بودن حسینبنعلی(ع) چه معنى و مفهومی میتواند داشته باشد؟
هر چه كه هست، نشاندهنده اين است كه اين كشته، ارتباط مستقيم با اين عمل انسانى دارد. اينكه گويا در اثر اين حادثه و مصيبت، در فرآيند اشك ريختن، از وجود انسان، چكيده انسانيت و بشريت جارى مى گردد. همچون عصاره بشريت و فضائل كه تا وقتى اين كشته در درون انسان، به اين عصاره تبديل نشود و عصاره وجود انسان كه متناسب با مقام خليفة اللهىاش هست، از درونش كشيدن نشود و از چشمانش كه حساسترين نقطه بدنش هست، جارى نشود، اين كشته به نتيجه نمیرسد.
🔘 اشك ریختن فرآيندى است كه به معناى چكيده شدن انسان است؛ همچون شمعى كه وقتى اشكى از آن جارى میشود، میچكد و در اين چكيدن تمام وجودش به انتها میرسد. براى ما نيز تا وقتى كه اين زندگى و وجود توهمى، فضائل خيالى، اين اهداف رويايى و همه چيزى كه وجود مجازى ماست در اين مصيبت، به انتها نرسد، اين مصيبت به نتيجه نمیرسد...
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله
┄┅ 🏴«السَّلامُ عَلَیک یا أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ» ┅┄
🔘اين اسارت، گرچه اسارت افراد خاصى از اهل بيت(ع) و در زمانى خاص است، اما اسارت همه انسانيت است؛ اسارتى است كه همه در آن هستند؛ كه پيوسته انسان، گرفتار و اسير اين زندگى است. بشريت، از ازل تا ابد در اين دور زندگى روزمره اسير است!
اما در يك حادثهای، فردى از اهل بيت(ع) در مقابل اين اسارت قيام میكند، در مقابل اسارت ظاهرى خود. «أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ»؛ اين اسارت در شرايطى قرار میگيرد كه سختىها، ناراحتىها و مصيبتها چنان سنگين میشوند که اسارت را معكوس میكنند.
«أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ» غير از اسارت هميشگى ماست؛ ما اسيرى هستيم كه به اين اسارتمان دل خوش كردهايم و از آن دست نمیكشيم. اما آنكه «أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ»است، اين اسارت را تبديل به رنج میكند و با دست خود، و اختيار خود به رنج، سختى، مصيبت و گرفتارى ظاهرى پناه میبرد تا اين اسارت را تبديل به آزادگى كند، و اين عمل نتيجه میدهد، نتيجهای كه براى تمام بشريت است...
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله | آپارات
🔘این چه مصیبتیست؟
آیا صرفاً شهادت یک امام است؟
اگرچه شهادت ايشان سمبل و نماد اين مصيبت است، اما این مصیبت، مصیبت حقیقیِ انسان است؛ مصیبت انسانی که از بهشت، به این زمین هبوط کرده تا به ملأ اعلی برسد و این سیر نزولی را با سیر صعودی بهکمال برساند.
هنگامی که انسان ها به این جهان میآیند، از ميان آنها برخى دچار غفلت میشوند و برخی دچار شقاوت. این غفلت، بستری است که این جهان فراهم کرده و ما، همه گرفتارش هستيم. این غفلت، سبب میشود كه گروهی که در درون خود شقاوت دارند، آن را به حد اعلی برسانند و در برابر گروه اندکی که خاندان پیامبر ﷺ در رأس آنها قرار دارند، بایستند.
🔘آن گروه اندك، قیام میکنند برای آگاهی؛ برای اینکه انسان هاى غافل را از حیرت، جهالت، گمراهی و سرگردانی نجات دهند. اما همین غفلت اکثریت انسانها، همین بیتوجهی و گرفتاریشان در زندگی روزمره، باعث میشود که اهل شقاوت، قدرت مقابله پیدا کنند و آن گروه اندکِ بیدار را، در ظاهر، به شهادت برسانند.
🔘 اما این، تنها ظاهر مصیبت است و ما نباید به این ظاهر اکتفا کنیم. بلكه این، مصیبتى است كه همهی ما گرفتار آن هستيم؛ مصیبتی که لحظهبهلحظه، روزبهروز، همیشه و در هر لحظه و هر زمان و در هر مکان، وجود دارد؛
«کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»
این ظلمِ بیرونی، تنها سمبلیست از حقیقتی که در درون ما جاریست.
«وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللّهُ فیها، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ، وَ لَعَنَ اللّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِـالَّتمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ…»
این، لعنی است بر حقيقتى جارى که از درون خود ما انسانها آغاز میشود و سپس به آن سمبلهای اعلی میرسد و کسی که صرفاً به آن سمبلهای اعلی اکتفا کند، از ناپاکی درونی خويش غافل شده است و کسی که به این حقیقت توجه کند، اما در پی چاره آن نرود، صداقت ندارد.
«بَرِئْتُ اِلَى اللّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ…»
هر چیزی که ما را در زندگی بهسوی غفلت میبرد، از اشیاع آنهاست و ما، تابع آنها میشویم. اگر هم به مراقبه و توجه نپردازیم، از زمره اولیای آنها خواهیم شد...
#محرم
#مصيبت
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله | آپارات
🔘 حسین(ع)، نفس ماست و مصداقِ اتمِ او، امامِ حاضر است. هم او که در این زیارت، از خداوند درخواست میکنیم:
«فَاَسْاَلُ اللّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه»
آن امام منصور، با چه چیزی منصور میشود؟
آیا صرفاً با معجزهی الهی؟
یا این ما هستیم که باید برای نصرتِ آن حضرت آماده شویم؟
اگر آن حضرت اکنون ظهور کند، ما جز آنکه مانند اصحاب کوفه باشیم، چگونه خواهیم بود؟
این است که ما پیوسته نیازمند توجه به "حسین" و "یزید" درونمان هستیم؛ باید پیوسته به اين سمت برويم كه حسینی باشیم و برائت از ناپاكيها، در درونمان جاری شود.
اکنون و در اين محرم ما در همین وضعیت هستیم و باید از ثمرات آن استفاده کنیم.
#محرم
#قدم_صدق
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله | آپارات
🔘 این دعوت به لعن خویشتن، و فاصله گرفتن از یزید و شمرِ درون، و توجه به حقیقت حسینی، برای هر کسی صادر نمیشود. پس وقتی که برای ما صادر شده، باید از آن استفاده کنیم.
«اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ»
من تقرب میجویم، من حرکت میکنم،
همین الآن، در همین زمان.
"فى هذَا الْیَوْمِ" ،یعنی همین لحظه.
به محض اینکه ما توجه و اراده کنیم،
این دعا در حق مان مستجاب میشود،
بدون تردید. اگرچه فعلیت آن و شکوفاییاش، ظرفیتی میخواهد که در طول زمان داده میشود...
🔘 هرچه درخواست نعمت معنوی که ما میکنیم، نزدیکی به مقام محمود، بزرگتر باشد، زمان طولانیتری خواهد برد تا این نتایج حاصل شود. لذاست که باید صبر کرد، نه انکار و انکار اينجا، کفر است.
همین لحظهای که انسان در حال توجه به آن حقیقت است، و همین جمله را فقط توجه میکند:
«اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ»
با صرفِ این توجه، آن دعا مستجاب شده و تردیدی در آن نیست بلكه تردید در آن، کفر است؛
كفر، اينجا یعنی ندیدنِ حقیقتی که جاری و ساری است و این، معنایش این نیست که پس از این، دیگر نیازی به توجه و توقف و مراقبه نیست...
🔘 انسان در این زیارتی که میکند، باید ثبات داشته باشد. هرچه این ثبات بیشتر باشد، شکوفایی زودتر و بهتر انجام مىشود. اگر غفلت بکند، کائنات مجبورند او را پیوسته برگردانند؛ چهبسا با انواع مشکلات...
و این، چیزیست که خودش خواسته است.
#محرم
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله | آپارات
✳️ مقام يقين، آن مقامى است که انسان در آن به مرتبهای بالاتر واصل میشود.
انسان در اين جهان، براى رسيدن به اين مرتبه
پیوسته سؤال و ابهام دارد،
منتظر يك معجزه است،
منتظر یک نوشدارویی که همهچیز را حل کند،
منتظر کسی که بیاید و حرفی بزند و شقالقمر کند
منتظر یک گام که همهچیز را حل کند و او را به مقام يقين رساند...
البته كه بسيارى از اوقات او در این درخواست ها، صداقت دارد؛ اما این ها راه، به جایی نمیبرند،
تا وقتی که عمل نباشد.
✳️ وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ(حجر:۹۹)
اين آيه، دستورالعملی است که در لحظهبهلحظه مسير برای همه ما حياتى است. انسان باید مسیر خود را، همانقدر که در دسترسش هست و درک میکند، با عمل و انجامِ درستِ مشق عبادی و مشق انسانی، طی کند تا مرحله یقین برايش حاصل شود.
رسيدن به يقين، بدون عمل، امکان ندارد. وقتى ما، آن مقداری که در هر لحظه از خدا نصیبمان میشود، حتى در حد همان توهمات و به اندازه اندك را به کار بگیریم و عمل كنيم، همان رگههای اندک از حقیقت كه در آن نگاه و عمل هست، ما را نجات میدهند.
✳️ ما در این زندانی که هستیم، خبری از بیرون نداریم.
اما قواعد این زندان را باید خوب رعایت کنیم؛
▪️نباید منتظر بمانیم تا اخباری برسد.
▪️نباید منتظر بمانیم تا از زندان آزاد شویم.
کسی ما را از این زندانِ خویشتنمان آزاد نمیکند، مگر خودمان و راه آن نیز توجه به خودِ انسان است و توجه به خویشتن، یعنی به همین مقداری که میفهمد و مى تواند عمل کند و تا وقتی که این عمل را انجام ندهد، امکان ندارد به مرتبه یقین برسد.
✳️ أَتى أَمْرُ اللَّـهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ(نحل:۱)
عَجَله و استعجال، ناشی از همین زندانیست که در آن هستيم وگرنه، امر و فرمان خداوند؛ آن گشایش و فتوحاتى که از ناحیه او میرسد، نازلشده و در درون ماست.
این ما هستیم که باید ظرف آن را ایجاد کنیم؛ تا وقتی که این ظرف ایجاد نشود، چگونه ممکن است آن برای ما حاصل شود؟
اين ما هستيم كه بايد در را به روی آن را بگشاییم و این «در»، تنها با عمل است كه گشوده میشود.
✳️ وَ عَلَى اللَّـهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ(نحل:۹)
فراهم كردن سبيل؛ راه هدایت و راه راست براى انسان، بهعهده خداوند است. بهعهده خداوند است که تردیدهایی را که براى انسان در مسیر پیدا میشود، برایش حل کند.
و این فراهمکردن و حل كردن، از طریق همين عملی است که انسان انجام میدهد و در اثر آن، گشایش ها، تقدیرات و بازخوردهایی در جهان میبیند و از طريق عقل تحلیلی از آنها به دست میآورد. اینهاست که انسان را در مسیر سبیل قرار میدهند؛ "قَصْدُ السَّبِيلِ" ؛ راهی که میانه و درست است.
✳️ مِنْهَا جَائِرٌ؛ اين، خود انسان است که از مسیر درست خارج میشود.
وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ
آنچه بهعهده خداوند است، به بهترین شکل برآورده میشود و خداوند، این اختیار و انتخاب را به انسان داده تا از طریق آن، به کمال اعلی برسد. اگر میخواست، میتوانست این قدرت و حق انتخاب را از انسان بگیرد و او را با اجبار به مسیر هدایت ببرد، اما اینگونه نیست.
آن هدایتی که انسان با اختیار و نیت و با پای خود بهسوی آن میرود، زمین تا آسمان با هدايت اجبارى فرق دارد؛ چراکه خداوند، انسان را به عنوان خلیفه برگزیده تا به این مرتبه از کمال برسد
و انسان، فقط با عمل، با رفتن میتواند برسد...
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله | آپارات
❇️ ایمان درک و وصولی است که انسان از طریق عمق وجودش نسبت به حقیقت و واقعیت پیدا می کند.
مرسوم است که مبدا ایمان را قلب بدانند، موارد دیگری هم گفته میشود از جمله عقل. اینجا عقل و مغز به معنای نورون و سلسله اعصاب و فرآیندهای پزشکی نیست، یا قلب به معنای قلبی که در سینه انسان است، نیست. اینها تفاوتهایی در اسمگذاری است.
مبدا ایمان وجود انسان است و ایمان فرآیندی با وجود است که مبداش برای ما قابل دسترسی نیست. تفاوت در نگاه ها و مکاتب نیز بخاطر این است که بیان امور وجودی توسط چهارچوبهای بیرونی ما ضعیف است. گرچه وصول به حقیقت ایمان، فراتر از تشریح و نگاه ظاهری ماست، نتایجش قابل تشریح و دیدن است.
اما آیا ایمان رازی سر به مهر است؟
خیر
1️⃣ هرچه نگاه انسان به خودش قویتر باشد، درکش از این حقیقت بالاتر می رود و هر قدر ظرفیت معرفتی و وجودی بالاتر رود، درک از ایمان و مبداش برای فرد بیشتر میشود.
2️⃣ ایمان حقیقتی است که دارای زوایا و ابعادی والا است و تک بعدی نیست. زوایای گوناگون ایمان، هریک در جای خود محفوظ است و اگر ایمان حقیقی باشد، این زوایا قابل برداشت هستند؛ مثلا ایمانی که عملی در آن نیست، ایمان نیست بلکه نوعی تخیل است.
اما سوال؛
من ایمان را درک نکردهام، اما از طریق زاویه عقل می خواهم به آن برسم. آیا شدنی است؟ آیا میتوان از طریق هر یک از این ابعاد به حقیقت ایمان نزدیک شد؟
پاسخ؛ بله، انسان این توانایی را دارد که از طریق هر یک از این زوایا، ورود کند و شناختهایی از ایمان پیدا کند و از طریق آنها به ایمان نزدیک شود از جمله؛ عقل، احساس، عمل و ...
لذا بهعنوان مثال عقل هم باید بتواند به ایمان نگاه و توجه کند و در صورت استمرار توجه به ایمان، از زاویه عقلی آن، زیربنای تعقلیاش برای فرد محکمتر میشود. به همینصورت انسان باید به دنبال کشف زوایای دیگر هم برود تا درکش کاملتر شود.
لذا راه وصول به ایمان فقط از طریق مبدا آن نیست و از راه زوایایش هم امکان دسترسی برای انسان وجود دارد.
3️⃣ سوال؛ آیا ایمان بهصورت پکیجی قابل دسترسی است؟
پاسخ؛ خیر، ایمان مراتبی دارد که هر کدام دارای ارزش و آثار متفاوت است؛ مراتب بالاتر آن از طریق حرکت وجودی قابل وصول است.
بهعنوان مثالی از مراتب، در مورد حقیقت عاشورا، میتوان مثال آورد؛
سفر اربعین را یکی حسی می رود، یکی تجربی، یکی با درک بالایی از عاشورا، در مرتبه بالاتر درک عاشورا، اصحاب عاشورا هستند، بالاتر از آن اهل بیت(ع) و بالاترین درک پیامبر(ص) است از سبطین(ع)...
نه مرتبههای بالاتر توسط افرادی که در مراتب پایین هستند قابل درک است و نه می توان گفت مرتبه پایین، درکی ندارد.
و نهایتا اینکه حقیقت ایمان امری درونی است که برتر از این تحلیل هاست. اصلش معرفت است؛ رسیدنی با قلب(وجودی)، که اگر این مرتبه حاصل شود، زبان هم گویا میشود و عمل هم همراهش میآید...
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله | آپارات
❇️ همین سؤال از غیرِ متقین نیز پرسیده شده، و پاسخ آنان چنین بوده: «آنچه بر ما نازل شده، چیزی جز اساطیر الاولین نیست»؛ یعنی صرفاً داستانهایی کهن و تکراری که نه خلاقیتی در آنها دیده میشود، نه ارزش تازهای میآفرینند.
❇️ تفاوت این دو گروه، در حقیقت، به یک مراقبه و عمل ساده بازمیگردد؛ اینکه در زندگی روزمره، با برنامهای حداقلی، توجهی عادی، ولی مستمر به آیات قرآن داشته باشیم. همین میتواند نقطه آغاز باشد.
انسان تنها کافی است اندکی به این آیات و ارتباط آنها با زندگی خود فکر کند؛ نه ارتباطی تصنعی و تحمیلی، بلکه تنها با این پرسش در ذهن:
«این آیات، در زندگی من چه معنایی دارند؟»
وقتی این پرسش در ذهن انسان باشد، دیگر آن آیات، صرفاً واژههایی تکراری و بیمفهوم نیستند، بلکه تبدیل میشوند به مفاهیم و اموری عینی، و به انزال خیر برای انسان.
❇️ این قرآن برای همه نازل شده؛ حتی اگر کسی بخواهد اندکی با آن ارتباط برقرار کند، این ارتباط شکل میگیرد. آن خیراتی که انسان میتواند از طریق مواجهه با قرآن در خود ایجاد کند، به شکل انس با قرآن بهوجود میآید. مثل یک رفیق که هرچند گاهبهگاه، اما برای انسان راهنماییهایی دارد و چیزی از او دریافت میشود. و این، برای همه ما شدنی است.
❇️ تفاوت بین کسانی که قرآن را «اساطیر الاولین» مینامند با کسانی که در آن خیرات میبینند، ممکن است بسیار زیاد باشد. اما ما در میانه این دو قرار داریم. اگر بیتوجه باشیم، کمکم به سمت همان نگاه «اساطیر الاولین» میرویم؛ نه اینکه لزوماً به کفر یا الحاد برسیم، اما آن درک حداقلی که میتوانستیم از قرآن داشته باشیم، از دست میرود. در این صورت، هرچه به قرآن نگاه میکنیم، فقط تکرار میبینیم: نصیحتهایی که بارها شنیدهایم، حرفهایی که برای ما دیگر معنا و ارتباطی با زندگی ندارند.
❇️ اما اگر این توجه و مواجهه، به شکل تدریجی و حداقلی اتفاق بیفتد—نه با فشار، نه با توقف زندگی روزانه، نه با زور—بلکه فقط با یک میزان توجه واقعی، آن وقت کمکم انسان به سمت درک خیر پیش میرود. البته باید آگاه باشیم که درون ما، بهخاطر بیتوجهیهای گذشته، ممکن است در برابر این ارتباط مقاومت نشان دهد. اما این مسیر همچنان ممکن و در دسترس ماست.
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله | آپارات
❇️«وَ أَقْسَمُوا بِاللَّـهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّـهُ مَنْ يَمُوتُ»(نحل:۳۸)
کفار، با سختترین سوگندها در برابر خداوند میایستند، و این ایستادگی را با انکار و الحاد، شدیدتر میکنند و با قسم، آنچه را میگویند تأیید میکنند. این حالت، برای ما تا این حد نیست اما در سطحی رخ میدهد؛ درون ما بخشی از این را دارد. به همین دلیل است که در ادامه آیه آمده: «وَلٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»؛ یعنی بیشتر مردم نمیدانند.
این «اکثر الناس» که گفته شده، چه کسانی هستند؟ همین ما؛ خودِ ما، هر کداممان در مرتبهی خودمان. این ندانستن، از آنجاست که ما درکی واقعی از حقیقت نداریم. درک نظری داریم، ایمان داریم، اعتقاد داریم، اما این اعتقاد، هنوز در زندگیمان پیاده نشده. وقتی به قرآن نگاه میکنیم، توانایی بیرون کشیدن خیر از آن را نداریم. نوری که باید هدایتگر باشد، ممکن است برایمان معکوس شود.
❇️«إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»(نحل:۴۰)
آن نتیجه، به دست خداوند حاصل میشود و از عالم بالا برای انسان ارسال و انزال میگردد. زمانی که وقت آن حادثه فرا برسد، انسان ناگهان آن فتح را میبیند. اما پیش از آن، باید تحمل داشته باشد و تأمل و مراقبه—هرچند اندک—را ادامه دهد، تا زمانی که آن اتفاق، آن کن فیکون رخ دهد.
این «کن فیکون» هم ناگهانی و دفعی نیست؛ مرتبه به مرتبه است. در هر مرتبهای که ظرف وجودی انسان آمادگی پیدا کند، این معارف در او ریخته میشود و سپس، ناگهان، آن حالات، آن فتوحات، و آن کشف و شهود، در مرتبهی خاص خود برای او حاصل میشود.
❇️ «الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» (نحل:۴۲)
به شرطی که انسان در این مسیر و در این توجه، صبر داشته باشد. وقتی نتیجه بهسرعت حاصل نمیشود، نباید آن را کنار بگذارد. بلکه لازم است یک برنامه تدریجی، آرام و قابل تحمل داشته باشد؛ بهگونهای که زندگی روزمرهاش هم بههم نخورد.
همین نوع مراجعه به آیات میتواند نقطهی آغاز باشد؛ اینکه در طول هفته، با وقتی اندک، به آیات مراجعه کند، ببیند چه میگویند، درنگی کند. حتی اگر مدتی هیچ چیز برایش حاصل نشود، فقط باید صبر کند. در عین حال، «وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»؛ یعنی ایمان داشته باشد که در ورای این کلمات، خدایی هست که در زمان خودش، کن فیکون میکند و نتایج و آثار آن، برای انسان ظاهر خواهد شد.
❇️ «بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»(نحل:۴۴)
این تفکر کار ماست؛ یعنی همین توجه مستمر. و همین، نتایجی برای ما دارد که تا پیش از رسیدن، قابل درک نیست. اما وقتی رسید، آنگاه تمام زحماتی که در این راه کشیده، آنچنان برایش شیرین میشود که اگر به او بگویند سر سوزنی از آن را کم کن، راضی نمیشود. همهی زندگی انسان، تقدیراتی دارد برای رسیدن به همین مرتبه. اما خودِ انسان از آن بیخبر است.
«أکثر الناس لا یعلمون»؛ اکثر مردم، درک ندارند.
فقط جلوی پای خود را میبینند، فقط مقابل چشمشان را، آنسوی مسیر را نمیبینند.
❇️ وقتی که آن نتیجه برای انسان حاصل شد، آنگاه میبیند چه سفرهای برایش گسترده بوده؛ سفرهای که حاضر نیست ذرهای از آن را از دست بدهد. این، نتیجهای است که برای انسان حاصل میشود و انسان باید به سمتش حرکت کند.
آن برنامه کلی که انسان در زندگی دارد، در جای خودش باقی است. اما این توجه به قرآن، برای کسانی مثل ما، مثل غذای آماده است؛ مثل سفرهای پهنشده که انسان بهراحتی میتواند به آن برسد. به شرطی که فقط اندکی صبر داشته باشد و توکل؛ آن هم نه توکلی که خودمان ساختهایم، بلکه توکلِ حقیقی. یعنی انسان در ذات این حرکت، در ذات این عمل، ببیند که ورای آن چیزهای دیگری هست؛
چیزهایی که تا بینهایت ادامه دارند،
تا جایی که انسان را برسانند به همان حدی که ظرف وجودی خودش فراهم کرده و این، شدنی است.
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله | آپارات
❇️ اگر انسان، در مصیبتها، فشارها و دشواریهایی که گمان میکند از آن سختتر ممکن نیست، اندکی بنگرد، درمییابد که از بینهایت شرایطی که برای آرامش او مهیا شده، تنها تعداد اندکی مورد، برداشته شده است. اما همان چند مورد که از میان رفته، کافی است تا انسان ضجه بزند و بنالد، بیآنکه آن همه شرایط باقیمانده را به یاد بیاورد.
❇️ وقتی این واقعیت را میبیند، درمییابد که همهٔ این «أَثاثاً وَ مَتاعاً»، اسباب و شرایط، همچون متاع و وسایل زندگیاند برای گردش زندگی روزمره. اما این گردش، پیوسته در معرض تغییر و تحول است، چیزی که انسان آن را برنمیتابد؛ او از این تغییرات وحشت دارد و دوست دارد در یک روال بماند.
❇️ جهان تکوین نیز همینگونه ؛
«وَ اللَّـهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ» (نحل:۸۱)
انسان وقتی به عالم تکوین مینگرد، میبیند که هر آنچه در آن آفریده شده ـ از کوه و تنپوش و پیراهن، تا هر چیز دیگری که او را در گرفتاریها از آسیب نگاه میدارد ـ همه برای حفاظت و نگهداری اوست. با نگاهی درست، روشن میشود که این جهان به گونهای آفریده شده تا انسان بتواند هرچه بهتر و راحتتر زندگی کند.
❇️ تمام مشکلات موجود، در حقیقت از خود انسان سرچشمه میگیرد؛ چراکه او با کم کردن و از میان بردن برخی از این شرایط، که خود آنها را از بین میبرد، اسباب دشواری را فراهم میسازد. «كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ » همهٔ این گردش روزگار، برای آسایش، راحتی و اتمام نعمت بر انسان قرار داده شده است.
چرا؟
«لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ»؛ تا انسان با این گردش روزگار و در برابر سرنوشتی که خود برای خویش ساخته، همراه و همگام باشد و بداند که این، بهترین امکان برای اوست.
❇️ با این حال، انسان هرگز حاضر نیست به این امر تن دهد. افرادی که بخشی از این تسلیم و همراهی را پذیرا میشوند، همان کسانی هستند که به اوج خود میرسند. ولی بیشتر ما پذیرش نداریم.
«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ» (نحل:۸۲)
پیامبر، پیوسته در حال بلاغ مبین است؛ رساندن رسالت الهی و پیامهایی که در سراسر هستی گستردهاند. این رسولان، که پیامبرِ آشکار یکی از ایشان است، همواره به انسان گوشزد میکنند.
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
ایتا | بله | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
«وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا
⬇️ادامه:
❇️ اما انسان چگونه است؟
«يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّـهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ» (نحل:۸۳)
نعمت خدا را میشناسند، ولی آن را انکار میکنند. اینگونه نیست که هیچ درکی نداشته باشند؛ هر کس به اندازهٔ توان و ظرفیت خود، چیزهایی را درک میکند. اما همین درک، در مقام عمل و در زندگی روزمره، گرفتار غفلت میشود.
«وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ» (نحل:۸۴)
این امتهایی که هستند، گروهها و آدمهای مختلفی که در این جهان زندگی میکنند، هر کدام شواهدی پیش رویشان هست تا این درک را کامل کنند. انسان این شواهد را میبیند، اما آنها را رها میکند.
❇️ «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلى هؤُلاءِ» (نحل:۸۹)
در هر گروه، هر انسان، هر دستهای از مردمان، یک گواه از خودشان وجود دارد؛ کسی که عین خودشان است، با همان شرایط زندگی و همان حالات، اما بیآنکه دچار مشکل شده باشد. این گواه برای انسان است تا بداند تمام بهانههایی که میآورد نادرست است؛ زیرا کسی که مثل او بوده، توانسته به بهترین شکل زندگیاش را نجات دهد.
❇️ «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ»؛ این کتاب، این هدایت، و همهٔ آنچه برای بشر نازل شده و میشود، برای تبیین هر چیزی است که انسان برای زندگی صحیحش، به دنبالش باشد و به آن نیازمند باشد.
البته به شرطی که «لِلْمُسْلِمِین»؛ روح و روانش برای این هدایت آماده باشد. اما اگر لجاجت داشته باشد، اگر غفلت ورزد، اگر پیوسته در پرسهزدنهای بیهوده خودش را گرفتار کند، تقصیر خودش است.
❇️ «وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّـهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها» (نحل:۹۱)
هر تصمیمی که میگیرید، همچون پیمانی است که با خداوند میبندید. این پیمان را محکم کنید و آن را نشکنید.
«وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ» (نحل:۹۲)
مانند کسی نباشید که زحمت زیادی میکشد و همه آن زحمات را در یک لحظه نابود میکند.
انسان غالباً چنین است، بهویژه انسانهای متوسطی چون ما؛ نه همیشه در راه باطل هستیم که به شقاوت برسیم، و نه پیوسته در راه درست. در بسیاری از اوقات، حرکتهای موفق داریم و در بسیاری موارد، چیزهای ارزشمندی به دست میآوریم. اما این ارزشها را خودمان با دست خود خراب میکنیم! همواره با یک غفلت، یک فراموشی، یک لجاجت با خود، یا با بیخیالی و سرگرمشدن به چیزهای بیهوده، نتایج کارمان را از میان میبریم.
کافی است این کار را نکنیم. اگر چنین شود، همان دستاوردهای کوچک، ما را تا مقصد میبرند.
❇️ «وَ لَوْ شاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (نحل:۹۳)
برای خداوند سخت نیست که همهٔ شما را به اجبار به سوی هدایت ببرد، اما قرار نیست در این جهان چنین باشد.
«مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ»؛ آنچه نزد شماست، یعنی تمایلات و خواستههایی که خودتان برای خود قرار میدهید و روزانه در شرایط و حالات گوناگون به سمت آن میروید و مسیر هدایت را ترک میکنید، همه فانی و بیارزش است؛ نه دنیایتان را آباد میکند و نه آخرتتان را. اما آنچه نزد خداست، از راه تکوین، از مسیر سرنوشت و از طریق همهٔ آنچه برایتان مهیا شده، ماندگار است و شما را در دنیا و آخرت یاری میدهد.
❇️ «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّـهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (نحل:۹۶)
این چیزهایی که شما بهعنوان تمایلات خود قرار میدهید، باعث میشود روزانه و بهطور پیوسته، در حالات و شرایط مختلف، به سمت آنها بروید و مسیر اصلی را ترک کنید. اینها امور فانی و بیارزشی هستند؛ نه دنیای شما را آباد میکنند و نه آخرتتان را.
اما «ما عِنْدَ اللَّـهِ باقٍ»؛ آنچه از سوی خداوند، از مسیر تکوین، سرنوشت و دیگر عواملی که برای شما فراهم میشود، ماندگار است و هم در دنیا و هم در آخرت به شما کمک میکند.
❇️ «وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (نحل:۹۶)
بهترین خواستهها، برترین نتایج عملی، و کاملترین خیر دنیا و آخرت، توسط خداوند برایتان آماده شده است؛
به شرط صبر.
به شرط آنکه لحظهای شکیبایی ورزید، اندکی تحمل داشته باشید، و هر کاری که انجام میدهید را باطل، خراب یا نابود نکنید. اگر چنین باشد، بهزودی خواهید دید که آثار بزرگی، آثاری فراتر از تصور، از سوی خداوند برایتان حاصل میشود.
#محمد_حسین_قدوسی