eitaa logo
عکس نوشته و استیکرمذهبی
6.9هزار دنبال‌کننده
30.3هزار عکس
980 ویدیو
19 فایل
عکس نوشته های مذهبی با ذکر صلوات و دعا برای ظهور حضرت مهدی (عج) استفاده از تصاویر آزاد هست. تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
دست مرا بگیر ببین ورشکسته ام اب از سرم گذشته و من دست بسته ام کار مرا حواله نده دست دیگری محتاجم و فقط به تو امید بسته ام @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
شش روز مانده تا بیقرارم از اینکه دست خالی ام چیزی ندارم شش گوشه و؛ شش ماهه؛ بهانه شد مهیا حتی اگر یک قطره شد باید ببارم @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
وقتی دل دیوانه شد؛ روضه لازم یک چاره دارد روضه های حاج کاظم این پنج روز مانده تا ماه دستم به دامان تو یا شهزاده قاسم @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
تمام زندگی و هستی ام فدای حسین چرا بمانم اگر نیستم برای حسین بگو به مرغ اجل روی بام ما منشین که چهار روز دگر مانده تا عزای حسین @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
سه روز جسم بی سر تو می کشد مرا در آفتاب؛ پیکر تو می کشد مرا سه روز تا محرم تو مانده یا حسین داغ سه ساله دختر تو می کشد مرا @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🏴 ما سر شکسته های سر افراز زینبیم سرباز زینبیم؛ جانباز زینبیم مانده دو روز تا به حسین جان ما در دعا دخیل به اعجاز زینبیم @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🏴 مهــــــدی بیا و بزم جــدت را بیارا ما بد ولی با ما بدان هم کن مـدارا امروز كه یک روز مانده تا باید کجا پیدا کنم صاحب عـــزا را @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🖤 آه، بدجور مرا کوفه به هم ریخت حسین همه‌ی شهر به یک‌باره سرم ریخت حسین باورم نیست که آواره شدم در این شهر نیست پنهان ز تو، بیچاره شدم در این شهر تو نبودی که ببینی چه شبی سر کردم تا سحر گریه به تنهایی حیدر کردم @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
✋💚 ‌رنگ رخساره نشان است و گواه که منم بنده‌ی عاصی ز گناه توبه کردم، دلم آرام گرفت با سلامی به اباعبدالله ... ‌ @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
در بارگاهِ قدسِ خدا پنجشنبه ها سرهای قدسیان،طرف شاه بی سر است @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
نذر شهادت پیامبرِ رحمت 🏴 لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! 🔸شاعر: @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
اشڪ تا باشد وضو لازم ندارد نوڪرٺ غیر بغضے در گلو لازم ندارد نوڪرٺ یا وجیها عِندَ رَبّے آبرویم را بخر تا تو باشے ، آبرو لازم ندارد نوڪرٺ @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄