eitaa logo
عکس نوشته و استیکرمذهبی
7.1هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
803 ویدیو
19 فایل
عکس نوشته های مذهبی با ذکر صلوات و دعا برای ظهور حضرت مهدی (عج) استفاده از تصاویر آزاد هست. تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
میرسه یه صدا از تو عرش خدا کاراون حسین میره کرببلا کاش مارم ببرن پا رکاب حسین تا بشیم ما فدا، تا بشیم ما فدا😭😭 @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
بار سفر مبند، دلم شور مي زند  گويا قيامت است،مَلك صور مي زند  من خواب ديده ام، سرتان را به ني زدند  گرگان تشنه، زوزه كشان لب به مِي زدند شاعر:وحید قاسمی @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
صدایِ پایِ کاروانِ حسین می‌آید از دور کَم کَم باید رَختِ عَزا را دَستُ و پا کُنیم @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
سوی این بی آبرو مـردم نیا ترسم زکین بر تو و بر اهل بیت مضطرت بندند آب ‌ @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
کیست مسلم؟ پنج تن را نور عین مورد تایید مولایش حسین کیست مسلم؟ یاور خون خدا اوّلین پیغمبر خون خدا دست های بسته اش اعجاز کرد باب فتح کربلا را باز کرد با تن مجروح، پا تا سر گریست رو به مولایش دم آخر گریست ای سلام الله بر جان و تنت اشک و خونم هر دو وقف دامنت  کیستم من؟ اولین قربانی‌ات  جان دو قربانی‌ام ارزانی ات دور کعبه یاد ما کن یا حسین  مسلمت را هم دعا کن یا حسین دوست دارم ای همه آیات نور  دست عباس تو را بوسم ز دور اولین سرباز میدانت منم  ذبح پیش از عید قربانت منم   فرقم از خون چشمۀ زمزم شده  حج ما هر دو شبیه هم شده حج من داغ دو طفل بی‌سر است  حج تو داغ علی اکبر است   حج من خون گلو افشاندن است  حج تو بر نیزه قرآن خواندن است حج من سردادن از بالای بام  حج تو از کربلا تا شهر شام   حج من در کوچه ‌ها گردیدن است حج تو در موج خون غلطیدن است   حج من در راه تو جان دادن است  حج تو از صدر زین افتادن است @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
با خواهران بگو که در این کوچه‌ها دگر غیر از سر بریده سر نیزه‌ها مجوی مسلم فدایی تو شده اینطرف میا ای زاده‌ی گرامی شاه نجف میا شاعر:مجتبی روشن روان @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
تن بى سر شده چون بیکس و بى یار شود بازى دست اراذل سر بازار شود ترسم این است بلایى که سر من آمد بین گودال سر جسم تو تکرار شود قاسم نعمتی ‌ @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
! گر به عشق تو مرا دارالعماره ميبرند گوئيا جان بر تنم با يك اشاره ميبرند زيور از گوش تمام دخترانت باز كن ورنه از گوش رقيه گوشواره ميبرند😭 @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
🌷 سر رسیده انتظار اما شروع ماتم است هرچه بارانی شوی در ماه این دریا، کم است خوب و بد فرقی ندارد بهر شاه کربلا چون خرید این کریم بن الکریمان در هم است 💔 @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
بِأبی اَنتَ و اُمّی که خجالت دارد همه‌ی ایل و تبارم به فدایت ارباب💔 @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دست مرا بگیر ببین ورشکسته ام اب از سرم گذشته و من دست بسته ام کار مرا حواله نده دست دیگری محتاجم و فقط به تو امید بسته ام @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
شش روز مانده تا بیقرارم از اینکه دست خالی ام چیزی ندارم شش گوشه و؛ شش ماهه؛ بهانه شد مهیا حتی اگر یک قطره شد باید ببارم @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
وقتی دل دیوانه شد؛ روضه لازم یک چاره دارد روضه های حاج کاظم این پنج روز مانده تا ماه دستم به دامان تو یا شهزاده قاسم @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
تمام زندگی و هستی ام فدای حسین چرا بمانم اگر نیستم برای حسین بگو به مرغ اجل روی بام ما منشین که چهار روز دگر مانده تا عزای حسین @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
سه روز جسم بی سر تو می کشد مرا در آفتاب؛ پیکر تو می کشد مرا سه روز تا محرم تو مانده یا حسین داغ سه ساله دختر تو می کشد مرا @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🏴 ما سر شکسته های سر افراز زینبیم سرباز زینبیم؛ جانباز زینبیم مانده دو روز تا به حسین جان ما در دعا دخیل به اعجاز زینبیم @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🏴 مهــــــدی بیا و بزم جــدت را بیارا ما بد ولی با ما بدان هم کن مـدارا امروز كه یک روز مانده تا باید کجا پیدا کنم صاحب عـــزا را @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🖤 آه، بدجور مرا کوفه به هم ریخت حسین همه‌ی شهر به یک‌باره سرم ریخت حسین باورم نیست که آواره شدم در این شهر نیست پنهان ز تو، بیچاره شدم در این شهر تو نبودی که ببینی چه شبی سر کردم تا سحر گریه به تنهایی حیدر کردم @Allah_Almighty •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
✋💚 ‌رنگ رخساره نشان است و گواه که منم بنده‌ی عاصی ز گناه توبه کردم، دلم آرام گرفت با سلامی به اباعبدالله ... ‌ @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
در بارگاهِ قدسِ خدا پنجشنبه ها سرهای قدسیان،طرف شاه بی سر است @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
نذر شهادت پیامبرِ رحمت 🏴 لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! 🔸شاعر: @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄