eitaa logo
Aminikhaah_Media
75.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
212 ویدیو
165 فایل
The #Aminikhaah_media Official Channel. کانال رسمی @aminikhaah نشر آثار صوتی دروس #حوزوی دروس #دانشگاهی سلسله #منابر کلاس های تخصصی متن سخنرانی ها و کلاس ها تبلیغ و تبادل نداریم🚫 ارتباط: توجه : کانال توسط ادمین اداره می‌شود @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش دوم 🔶 سیره انبیاء در قرآن حاوی نکات جالب و جذابی از ترکیب نتیجه گرایی و وظیفه گرایی است. برخی انبیاء مانند حضرت ابراهیم ع نماد تکلیف گرایی محض اند. حضرت ابراهیم ع وقتی مامور به ذبح اسماعیل شد نپرسید خب که چه؟! نپرسید سر بریدن من از فرزندم چه دردی را از من و جامعه برطرف می کند. اسماعیل هم وقتی از تکلیف پدر باخبر شد ، هیچ سوالی از نتیجه نکرد! فقط گفت: پدر! هر آنچه تکلیف داری انجام بده. من هم صبر خواهم کرد. «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِين» ( صافات/102) از طرفی حضرت موسی ع نماد نتیجه گرایی شناخته می شود. او در هر اقدام خود محاسبه زیان و فایده می کند و با علم به نتیجه ، وارد عمل می شود. وقتی حضرت موسی ع به رسالت برانگیخته می شود ، مامور می شود به کاخ فرعون رود و او را دعوت به حق کند. « وَ إِذْ نادى رَبُّكَ مُوسى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لا يَتَّقُون» (شعراء / 10 - 11) حضرت موسی ع به محض شنیدن دستور ، نگرانی های خود بابت نتیجه را بر می شمرد. ﮔﻔﺖ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻰ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻢ مرا تکذیب کنند. قالَ رَبِّ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُون (شعراء / 12) ﻭ ﺳﻴﻨﻪ ﺍم [ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺳﻨﮕﻴﻦ ] ﺗﻨﮕﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﺭﻭﺍﻥ ﻭ ﮔﻮﻳﺎ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ ، ﭘﺲ رسالت را ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺑﻔﺮﺳﺖ. وَ يَضِيقُ صَدْرِي وَ لا يَنْطَلِقُ لِسانِي فَأَرْسِلْ إِلى هارُون (شعراء / 13) ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺍﺩﻋﺎﻯ ﺟﺮﻣﻰ دارند ﻛﻪ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻢ [ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺁﻥ ] ﻣﺮﺍ ﺑﻜﺸﻨﺪ . وَ لَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ (شعراء / 14) اما پاسخ خدای متعال به موسی ع جالب است. در برابر همه نگرانی های او مبنی بر حاصل نشدن نتیجه مطلوب ، به او می فرماید: هرگز ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ [ ﻛﻪ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺷﻮﺩ ] . ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎ ﻣﺎ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺷﻤﺎ ﺷﻨﻮﻧﺪﻩ [ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ]ﻫﺴﺘﻴﻢ. قالَ كَلاَّ فَاذْهَبا بِآياتِنا إِنَّا مَعَكُمْ مُسْتَمِعُون (شعراء / 15) ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺑﺮﺳﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ : ﻳﻘﻴﻨﺎ ﻣﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻧﻴﻢ. فَأْتِيا فِرْعَوْنَ فَقُولا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِين (شعراء / 16) ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻭﺻﻒ ، ﺑﻨﻰ ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﺭﺍ [ ﺁﺯﺍﺩ ﻛﻦ ﻭ ]ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﻔﺮﺳﺖ . أَنْ أَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيل (شعراء / 17) در ماجرای همراهی موسی ع و خضر نیز نتیجه گرایی حضرت موسی ع به وضوح دیده می شود. وقتی به آن شهر رسیدند و گرسنه بودند ، از مردم تقاضای غذا کردند. هیچ کس حاضر نشد به ایشان غذا دهد. با خستگی کنار دیواری نشستند. دیوار ، در حال فرو ریختن بود. حضرت خضر ، دیوار را به گونه ای بنا کرد که فرو نریزد. موسی ع به او گفت: اگر می خواستی برای اینها بنایی کنی ، لااقل از آنها پولی می گرفتی! فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَيا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُما فَوَجَدا فِيها جِداراً يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً (کهف/77) در ماجرای موسی ع و هارون نیز نتیجه گرایی حضرت موسی دیده می شود. با این تفاوت که این نتیجه گرایی ، از دل تکلیف گرایی او سر می زند و بین وظیفه و نتیجه ، تفاوتی نمی بیند. وقتی حضرت موسی ع از طور بر می گردد و مردم را در حال گوساله پرستی می بیند ، به هارون نهیب می زند که چرا به تکلیفت عمل نکردی؟! که اگر عمل کرده بودی ، این نتیجه حاصل نمی شد. قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا * أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي (طه/ 92- 93) جناب هارون عرض کرد: اتفاقا من به تکلیفی که به من محول کرده بودی عمل کردم. من مکلف بودم جامعه را اصلاح کنم و از امر مفسدین تبعیت نکنم. مفسدین ، در پی تفرقه افکنی و دو قطبی سازی در جامعه بودند. من هم با سکوت ، این توطئه را ناکام گذاشتم. قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي (طه/94) اینجا بود که موسی از سخن هارون قانع شد. نتیجه مد نظر موسی ع حاصل نشده بود و مردم از توحید دست برداشته بودند. ولی در عین حال هارون هم به تکلیفش عمل کرده بود. این بود که موسی ع دیگر گلایه ای نکرد. چون عمل به وظیفه ، خودش نتیجه است! 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 07.mp3
5.28M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه هفتم #ملکوت_اعمال / 7 📅97/07/10 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش سوم 🔶 اهل بیت ع و مدل شیعه تنوری (تکلیف گرا و نه نتیجه گرا) 📌در زمان امام صادق (ع) یکی از یاران خراسانی به نام سهل خراسانی خدمت ایشان می رسد و حین گفتگو مکرر از ایشان سوال می کند که: -" آقا چرا نمی فرمایید؟!! چرا حکومت اسلامی تشکیل نمی دهید؟!" حضرت (ع) سعی می کنند که با سکوت و لبخند از کنار این موضوع بگذرند. تا اینکه شیعه خراسانی اصرار می ورزد که : "آقا چرا ... ما که هستیم! ..." و کم کم اعتراضش تندتر می شود که : "با این که حق خلافت و رهبری از آن شماست، و با این که ــ فقط در خراسان ــ صد هزار شیعه ی طرفدار و شمشیر زن دارید، چرا نشسته اید و قیام نمی کنید؟" در این گیر و دار، امام صادق (ع) از کنیزشان می خواهند که تنور را روشن کند و بعد بی مقدمه به این عزیز هموطن! می فرمایند که: "برو و داخل تنور بنشین! " سهل می ترسد و می گوید: "آقای من! مرا به آتش عذاب مکن.. از من بگذر که خدا از تو بگذرد." امام دیگر چیزی نگفتند تا اینکه در همین شرایط، هارون مکی که مومنی وارسته و از یاران امام بود وارد شد. امام به او فرمود: "کفش هایت را کناری بگذار و وارد تنور آتش شو و در آن بنشین! " او بی درنگ داخل تنور داغ شد و در آن نشست. امام پس از مدتی که با آن خراسانی صحبت می فرمود و از اوضاع و احوال خراسان جوری سخن می گفت که گویا از خود سهل هم بیشتر و بهتر بر مسایل خراسان واقف است، به وی فرمود: "برخیز و داخل تنور را نگاه کن! " سهل برخاست، به تنور نگاه کرد و دید که هارون مکی با آرامش تمام در میان آتش نشسته است. آن گاه امام فرمود: در خراسان چند نفر (شیعه) مثل این مرد دارید؟ سهل عرض کرد: سوگند به خدا، حتی یک نفر هم این طور نداریم. فرمود: ما تا وقتی پنج نفر همراه واقعی مثل هارون مکی نداشته باشیم قیام نمی کنیم... ما به زمان انجام تکلیف آگاه تریم! كُنْتُ عِنْدَ سَيِّدِيَ الصَّادِقِ ع إِذْ دَخَلَ سَهْلُ بْنُ حَسَنٍ الْخُرَاسَانِيُّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ جَلَسَ فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَكُمُ الرَّأْفَةُ وَ الرَّحْمَةُ وَ أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْتِ الْإِمَامَةِ مَا الَّذِي يَمْنَعُكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ حَقٌّ تَقْعُدُ عَنْهُ وَ أَنْتَ تَجِدُ مِنْ شِيعَتِكَ مِائَةَ أَلْفٍ يَضْرِبُونَ بَيْنَ يَدَيْكَ بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ ع اجْلِسْ يَا خُرَاسَانِيُّ رَعَى اللَّهُ حَقَّكَ ثُمَّ قَالَ يَا حَنَفِيَّةُ اسْجُرِي التَّنُّورَ فَسَجَرَتْهُ حَتَّى صَارَ كَالْجَمْرَةِ وَ ابْيَضَّ عُلْوُهُ ثُمَّ قَالَ يَا خُرَاسَانِيٌّ قُمْ فَاجْلِسْ فِي التَّنُّورِ فَقَالَ الْخُرَاسَانِيُّ يَا سَيِّدِي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَا تُعَذِّبْنِي بِالنَّارِ أَقِلْنِي أَقَالَكَ اللَّهُ قَالَ قَدْ أَقَلْتُكَ فَبَيْنَمَا نَحْنُ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَ هَارُونٌ الْمَكِّيُّ وَ نَعْلُهُ فِي سَبَّابَتِهِ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ الصَّادِقُ ع أَلْقِ النَّعْلَ مِنْ يَدِكَ وَ اجْلِسْ فِي التَّنُّورِ قَالَ فَأَلْقَى النَّعْلَ مِنْ سَبَّابَتِهِ ثُمَّ جَلَسَ فِي التَّنُّورِ وَ أَقْبَلَ الْإِمَامُ يُحَدِّثُ الْخُرَاسَانِيَّ حَدِيثَ خُرَاسَانَ حَتَّى كَأَنَّهُ شَاهِدٌ لَهَا ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا خُرَاسَانِيُّ وَ انْظُرْ مَا فِي التَّنُّورِ قَالَ فَقُمْتُ إِلَيْهِ فَرَأَيْتُهُ مُتَرَبِّعاً فَخَرَجَ إِلَيْنَا وَ سَلَّمَ عَلَيْنَا فَقَالَ لَهُ الْإِمَامُ ع كَمْ تَجِدُ بِخُرَاسَانَ مِثْلَ هَذَا فَقُلْتُ وَ اللَّهِ وَ لَا وَاحِداً فَقَالَ ع لَا وَ اللَّهِ وَ لَا وَاحِداً أَمَا إِنَّا لَا نَخْرُجُ فِي زَمَانٍ لَا نَجِدُ فِيهِ خَمْسَةً مُعَاضِدِينَ لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ. (مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج4 ؛ ص237) اساسا این داستان ترکیب معجزه گونه ای از وظیفه گرایی و نتیجه گرایی است. نتیجه کامل را کسانی رقم می زنند که محو در وظیفه باشند و جز وظیفه ، به چیز دیگر فکر نکنند. مثل هارون مکی که هیچ نپرسید که رفتن من به تنور چه خاصیتی دارد؟ چه گره ای را باز می کند؟ اصلا چه شده که به این تصمیم رسیده اید که مرا به تنور رفتن امر کنید؟ می توانست کمی درنگ کند تا لااقل سر سوزنی فلسفه این حکم برایش روشن شود. ولی او اوج تعبد و پایبندی خودش را اینگونه نشان داد. از طرفی خود امام صادق ع جان مبارکشان را بیهوده هدر نمی دهند و به این یاران سست عنصر تکیه نمی کنند. درست است که مرگ ، سعادت است و شهادت ، کرامت ، ولی قرار نیست سرمایه عمر و نیروی انسانی را بی گدار به آب داد. باید محاسبه کرد چقدر عِدّه و عُدّه داریم. وقتی هارون مکی ها بودند ، قیام و انقلاب رواست. 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 08.mp3
4.6M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه هشتم #ملکوت_اعمال / 8 📅97/07/11 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
تربيت باليني.mp3
18.62M
🔈 📢 تحلیلی بر الگوی امام سجاد ع در بازسازی جامعه تهی از معنویت 📅97/07/12 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش چهارم 🔶امام حسین ع از نهضت کربلا نتایجی را توقع داشتند و اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی را مد نظر داشتند. حضرت ، به هدف اصلاح امت خروج کردند «إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع» (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج44، ص: 329) از آنجا که بندگان خالص خدا قطعا به نتایج مد نظر می رسند ، اصلاح مد نظر حضرت از بعد شهادت ایشان آغاز شد. بالاخص در دوره امام سجاد ع به نحو عجیب و خاصی پیکره جامعه اسلامی دچار تحول شد. در دوران امام سجاد ع اتفاق ویژه ای رخ داد و آن هم سرانه بسیار بالای ورود بردگان به جامعه اسلامی بود که پیش و پس از آن سابقه نداشت. این زمینه ای شد برای اینکه حضرت بردگانی را بخرند و پس از تربیت اجمالی آزاد کنند. اینها هم به وطن خود باز می گشتند و مبلغ مبانی اسلامی می شدند. این شد که زمینه دانشگاه عظیم صادقین ع را فراهم آورد. ▫️ نكاتى كه در اين موضوع به روش تربیتی امام سجاد عليه السّلام مربوط مى شود: 1⃣ هيچكدام از غلامان و كنيزانى كه امام عليه السّلام آنها را خريدارى میفرمود بيش از يك سال نزد آن حضرت باقى نمیماندند و ايشان به بهانه هاى مختلف و در مناسبت هاى گوناگون آن را آزاد میكرد، نتيجه مىگيريم كه امام احتياج به خدمت آنان نداشته و هدف از خريدن آن چيز ديگرى بوده است. 2⃣ امام عليه السّلام با بردگان رفتارى غير از آنچه معمولا با بردگان انجام میشود داشت، او با آنان رفتارى انسانى و نمونه داشت و اين رفتار، محبت اسلام و اهل بيت عليهم السّلام را در دل آنان زياد كرده و آنان را به داشتن كرامت اخلاقى تشويق می کرد. 3⃣ امام سجاد عليه السّلام به بردگان احكام مى آموخت و آنان را با مسائل معارفى اسلام تغذيه روحى و فكرى میكرد تا جايى كه هركدام از آنان از نزد آن حضرت خارج میشد داراى معلومات مفيدى بود كه در زندگى راهگشاى او بوده و او را از انحراف از اسلام بازمیداشت. 4⃣ امام سجاد عليه السّلام نه تنها بردگان را آزاد میكرد بلكه به هركدام از آنها كه آزاد میشدند سرمايه هایی میداد تا پس از آزادى سربار جامعه نبوده و بتواند از آن سرمايه كسب درآمد و امرار معاش کند. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش اول 🔷 معمولا هر انسانی یک سؤال جدی دارد،که به این سادگی ها پاسخش را نمی یابد و درواقع همه مکاتب فلسفی و ایدئولوژیک می خواهند پاسخ این سؤال را بدهند و آن سؤال این است، «من چه کار باید بکنم؟» این سؤال ، از سؤال من چه کسی هستم؟ و حتى از سؤال من کجا باید بروم؟ هم مهمتر است. چون تازه وقتی فهمیدیم چه کسی هستیم و کجا باید برویم ، سوال مطرح می شود که حالا چه باید بکنم؟ 🔹ادیان و مکاتب آمده اند به این پرسش پاسخ بدهند اما گاهی دین به صورت کلی جواب میدهد و انسان در جزئیات آن می ماند. ⬅️مسائلی که جزئی هستند، مثل: 1- حوزه را انتخاب کنم یا دانشگاه؟ 2-با کدام خانم ازدواج کنم؟ 3-به کدام خواستگار جواب مثبت بدهم؟ 🔹طرح این سؤال اینطور نيست که متوقف بشود. به جایی خواهد رسید که خود انبیا و اولیا (ع) متحیر می مانند. و حتی خود پیامبر اکرم ص در مواردی نیز حیران می مانند و منتظر دستور الهی می شوند: «َ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبين» (احقاف / 9) « نمىدانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحى مى شود پيروى مى كنم، و جز بيم دهنده آشكارى نيستم!» در این موقعیت هایی که به خاطر سؤالاتى آدم سرگردان و حیران می شود ، معمولا راحت ترین و نزدیک ترین کاری که تلقی می شود ، استخاره است. در حالی که این مدل وضعیت ها ، وضعیتی نیست که با استخاره حل شود. بلکه مدلی است که انسان باید برآورد «وظیفه» و «نتیجه» کند. عصاره همه حرفی که ما می خواهیم در این موضوع بگوییم این است: « وظیفه همان نتیجه است و نتیجه همان وظیفه.» اما نتیجه ای را که ما در ابتدا می بینیم خیلی به وظیفه نمی خورد و وظیفه هم از بطنش نتیجه در نمی آید. پس چطور این دو را جمع می کنیم؟ به طور مثال حضرت ابراهیم ع که به ذبح فرزندشان امر شدند، آیا نتیجه ملموس و خاصی داشت؟ با سر بریدن از اسماعیل ، طرفداران ابراهیم بیشتر می شدند؟ حتی خوف این بود که تا ابد بدنام شود و در طول تاریخ بگویند او حتی به فرزندش هم رحم نکرد! ولی عمل به آن وظیفه نتایج بی شماری برای او داشت که یکی از آن ، رسیدن به مقام امامت بود و دیگری ، قرار گرفتن رسالت در نسل و ذریه او. 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 09.mp3
5.58M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه نهم #ملکوت_اعمال / 9 📅97/07/14 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 10.mp3
4.51M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه دهم #ملکوت_اعمال / 10 📅97/07/15 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
خط کوفي 01 .mp3
4.67M
🔶 l جا دارد با این جان دهی ... 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 11.mp3
4.2M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه یازدهم #ملکوت_اعمال / 11 📅97/07/16 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش دوم 🔶 رسما به امام حسین ع اعتراض می کردند که قصد تشکیل حکومت دارید یا شهادت؟ حضرت به هر کسی جواب خاصی می دادند. ولی همه از این حکایت داشت که وظیفه اباعبدالله ع حرکت به سمت کربلاست. مثلا با تصرف ملکوتی ، کربلا و محل شهادت خود را به ام سلمه نشان دادند و فرمودند: «يَا أُمَّاهْ قَدْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرَانِي مَقْتُولًا مَذْبُوحاً ظُلْماً وَ عُدْوَاناً وَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَى حَرَمِي وَ رَهْطِي وَ نِسَائِي مُشَرَّدِينَ وَ أَطْفَالِي مَذْبُوحِينَ مَظْلُومِينَ مَأْسُورِينَ مُقَيَّدِينَ وَ هُمْ يَسْتَغِيثُونَ فَلَا يَجِدُونَ نَاصِراً وَ لَا مُعِينا» « مادر! خدا خواسته مرا به واسطه ظلم و دشمنى دشمنان مقتول و سر بريده ببیند. مشيت خدا قرار گرفته كه اهل بيت و زنان من اسير و تبعيد گردند، كودكانم سر بريده و مظلوم شوند، آنان اسير و دچار قيد و بند گردند، ايشان استغاثه كنند ولى يار و معينى نداشته باشند.» (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج44، ص: 332) در پاسخ به ابن حنفیه هم فرمودند: «أَتَانِي رَسُولُ اللَّهِ ص بَعْدَ مَا فَارَقْتُكَ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلًا فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْحَنَفِيَّةِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ فَمَا مَعْنَى حَمْلِكَ هَؤُلَاءِ النِّسَاءَ مَعَكَ وَ أَنْتَ تَخْرُجُ عَلَى مِثْلِ هَذِهِ الْحَالِ قَالَ فَقَالَ لَهُ قَدْ قَالَ لِي إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا وَ سَلَّمَ عَلَيْهِ وَ مَضَى.» «فرمود: وقتى از تو مفارقت كردم جدم پيامبر خدا را در عالم خواب ديدم كه به من فرمود: ای حسين! خارج شو! زيرا مشيت خدا اين طور قرار گرفته كه تو را كشته ببيند. محمد بن حنفيه گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ. پس اين زن و بچه را براى چه همراه خود مي برى؟ در صورتى كه با اين حال خارج ميشوى!؟ فرمود: جدم به من فرموده: مشيت خدا اين طور قرار گرفته كه ايشان را اسير ببيند. محمد بن حنفيه با امام حسين خداحافظی كرد و رفت.» (اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 65) مسلما برای بسیاری که نگاه نتیجه گرایانه داشتند این پاسخ امام قانع کننده نبود. در حالی که این گره تنها با نگاه تکلیف مدارانه باز خواهد شد. در واقع نتیجه کامل قیام اباعبدالله ع تنها در قیامت نمایان می شود. آدم اگر بخواهد وظیفه گرا باشد،باید قید خیلی از نتایج ظاهری را بزند. 🔹یکی از مکاتبی که به این سؤال (چه باید کنم؟) جواب داده است، مکتب فایده گرایی یا اصالت سود (Utilitarianism) است. این بحث،بحث خوبی است چون که ما نیاز داریم منطق شیطان را بدانیم و نسبت به این منطق و ادبیات غریبه نباشیم. قرآن کریم هم خیلی به این موضوع عنایت داشته است و استدلال ها و حرف های شیطان را بیان فرموده است. مثلا می فرماید: " قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮم ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺁﻓﺮﻳﺪﻯ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻰ " .(ص / ۷۶) ابلیس هیچ حرفی را بدون استدلال نگفته است، خداوند هم می خواهد این استدلال ها را بدانیم. یا درجایی دیگر می فرماید: الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ ﺷﻴﻄﺎﻥ ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﺎﻝ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ] ﺍﺯ ﺗﻬﻴﺪﺳﺘﻰ ﻭ ﻓﻘﺮ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪ. (بقره / ۲۶۸) وعده ی فقر به شما می دهد، یعنی می گوید کمک مالی نکن خودت گرفتار می شوی بعد وقتی تامل می کنی ، احساس می کنی منطقی است. 🔔 @Aminikhaah_Media