eitaa logo
Aminikhaah_Media
75.6هزار دنبال‌کننده
286 عکس
210 ویدیو
165 فایل
The #Aminikhaah_media Official Channel. کانال رسمی @aminikhaah نشر آثار صوتی دروس #حوزوی دروس #دانشگاهی سلسله #منابر کلاس های تخصصی متن سخنرانی ها و کلاس ها تبلیغ و تبادل نداریم🚫 ارتباط: توجه : کانال توسط ادمین اداره می‌شود @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
نظام تقديم 70.mp3
7.23M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه هفتادم #جایگاه_صدق_در_هستی / 26 📅97/11/30 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔶 بخش چهارم 🔷 راه اینکه اکثریت بشویم این است که اقلیت بودن را تحمل کنیم، باید برایمان فرقی نکند که در راه خدا تک و تنها باشیم. باید تنهایی در راه خدا را تحمل کنیم. چنین کسانی یار اهل بیت می شوند. مانند امام خمینی ره ، این مرد خیلی عظیم است. روزی آیت الله اراکی در قم از یک عکاسی که عکس امام ره را داشت رد می شدند ، ایستادند و فرمودند این سید را میبینید، ایشان اگر کربلا بود یار 73 ام حضرت اباعبدالله ع میشد. حضرت امام چه ویژگی داشت؟ ویژگی منحصر به فرد ایشان این بود که غربت را در راه خدا تحمل میکرد. غربت و تنهایی در ایام تبعید در عراق و کویت و.. ، فاصله سال 42 تا 56 هیچ خبری از امام نبود. ناگهان از سال 56 و بعد از شهادت حاج آقا مصطفی و بعد از آن توهینی که به امام در روزنامه کردند ، اسم ایشان سر زبان ها افتاد. ایشان در تبعید بود، زمانی که ایشان در نوفل لوشاتو بودند به ایشان گفتند تا کجا میخواهید پیش بروید؟ مدام از این کشور به آن کشور ، کسی طرفدارتان نیست، تک و تنهایید؛ امام در پاسخ می فرمایند اگر مرا تبعید کنند و در یک قایق در دریای مدیترانه تک و تنها رها کنند، من دست از آرمان و اهدافم برنخواهم داشت. چند نفرمان اینگونه اند؟! ما میترسیم اگر یک حرفی بزنیم حقوقمان کم شود. چیزی نگویم به رییسم بر بخورد. فکر میکنیم رزقمان دست اوست پس عقب میکشیم. اما چقدر به امام توهین کردند. هنوز هم توهین میکنند. هنوز هم بعد از 30 سال اسمشان در خبرگزاری هاست و به ایشان توهین میکنند و تهمت میزنند. مثل جدش امام حسین ع که هنوز هم دارند با ایشان دشمنی می کنند. مثل داعشی ها و یا شبکه های تلویزیونی وهابی که چه توهین هایی به امام حسین و مراسم عزاداری ایشان می کنند. در این فضای مجازی هر چه به دهانشان می رسد می گویند. حالا آدم مومن هم چند نفری پیدا میشوند که چهار تا دشنام بدهد. باید تحمل کرد این ها را. به قول معروف به خاطر چهار تا بی نماز که در مسجد رو نمیبندند. تو کار خودت را بکن. نماز خودت را بخوان و مسجد خودت را برو. دوره ای بود که تنها حضرت ابراهیم ع بر روی زمین مسلمان بود. مردم شهر همه به جز حضرت ابراهیم برای یک جشن سالانه (یوم الزینه) به خارج از شهر رفتند. حضرت ابراهیم به بت خانه رفت و همه بت ها را شکست و تبر را بر دوش بت بزرگ گذاشت. مردم شهر پس از بازگشت، حضرت ابراهیم را به عنوان تنها کسی که با پرستش این بت ها مخالفت می کرد دستگیر کرده و تصمیم به سوزاندنش گرفتند. فراخوان دادند تا هر کس هر چقدر هیزم که می تواند بیاورد، سرانجام آنقدر هیزم جمع شد و آتش عظیمی به پا شد که دیگر نتوانستند حضرت ابراهیم را از نزدیک به آتش بیندازند. تا آنکه شیطان پیشنهاد اختراع منجنیق را به آنها داد. (تفسیر مجمع البیان، ج7، ص87) منجنیق را ساختند و حضرت ابراهیم را با منجنیق به آتش پرتاب کردند. در این بین جبرئیل به حضرت ابراهیم گفت آیا کمک میخواهی؟ ایشان فرمود :اما الیک فلا از تو نه! (بحارالانوار، ج11، ص63) ، خدا میداند که من در چه حالی هستم. همین کافی است. هر چه او مقدر کند همان خواهد شد. توجه داشته باشید ایشان تنها مسلمان روی زمین است. اما حتی از جبرئیل هم کمک نخواست! قرآن می فرماید آتش بر حضرت ابراهیم خنک شد: قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيم (سرانجام او را به آتش افكندند ولى ما) گفتيم: «اى آتش! بر ابراهيم سرد و سالم باش!» (انبیا/69) 🔔 @Aminikhaah_Media
پرديس انديشه 14.mp3
18.03M
🔈 #پردیس_اندیشه 🔊 #تحلیل_مغالطه / 14 📅97/12/01 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔶 بخش پنجم 🔷 سماعه بن مهران روایت عجیبی از امام کاظم نقل می کند. می گوید ایشان به من فرمودند: ای سماعه مردم در امنیت شب می خوابند اما ما اهل بیت با ترس می خوابیم. سماعه به خدا قسم مومنان کم اند و اهل کفر فراوان اند. آیا می دانی چرا؟ عرض کردم نه آقاجان فدایتان شوم. حضرت می فرمایند بسیاری از کسانی که ادعای ایمان می کنند واقعا ایمان ندارند. مومن واقعی در دنیا کم است، فقط خدا بقیه را در ظاهر مومن نگه داشته تا مومنان واقعی وحشت نکنند. زیرا اگر باطن انسان ها مشخص شود، مومنان واقعی میبینند فقط همان تعداد اندک مومن در کل عالم وجود دارد! عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ قَالَ لِي عَبْدٌ صَالِحٌ صيَا سَمَاعَةُ أَمِنُوا عَلَى فُرُشِهِمْ وَ أَخَافُونِي أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَتِ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا إِلَّا وَاحِدٌ يَعْبُدُ اللَّهَ وَ لَوْ كَانَ مَعَهُ غَيْرُهُ لَأَضَافَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ حَيْثُ يَقُولُ [إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ] فَغَبَرَ بِذَلِكَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ بِإِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ فَصَارُوا ثَلَاثَةً أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَقَلِيلٌ وَ إِنَّ أَهْلَ الْكُفْرِ لَكَثِيرٌ أَ تَدْرِي لِمَ ذَاكَ فَقُلْتُ لَا أَدْرِي جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ صُيِّرُوا أُنْساً لِلْمُؤْمِنِينَ يَبُثُّونَ إِلَيْهِمْ مَا فِي صُدُورِهِمْ فَيَسْتَرِيحُونَ إِلَى ذَلِكَ وَ يَسْكُنُونَ إِلَيْهِ ؛ سماعة بن مهران می گويد: بنده صالحى (موسى بن جعفر) صلوات اللَّه عليه به من فرمود: اى سماعة (مدعيان تشيع و دوستى ما) روى بسترهاى خود آرميدند و مرا به ترس انداختند (زيرا تقيه نكردند و فضائل ما را نزد هر كس گفتند) به خدا قسم زمانى بود كه در اين دنيا جز يك تن خدا را نمى پرستيد، و اگر مي بود خداى عز و جل او را هم اضافه مي كرد در آنجا كه ميفرمايد: [ابراهيم (به تنهايى) امّتى بود مطيع فرمان خدا، خالى از هر گونه انحراف و از مشركان نبود. نحل/120] مدتی به اینگونه که خدا خواست سپری شد، سپس خدا اسماعيل و اسحاق را انيس او ساخت و سه تن شدند، قسم به خدا مؤمن كم است و اهل كفر بسيارند. مي دانى چرا چنين است؟ عرض كردم: نمي دانم فدایت شوم. فرمود: (مدعيان تشيع) همدم مؤمنين شدند تا مؤمنين آنچه در دل دارند به آنها بگويند و به اين وسيله راحت می شوند و آرام می گيرند. (كافي، ترجمه مصطفوی ؛ ج2 ؛ ص243) مثل اتفاقی که برای ابوبصیر کنار کعبه افتاد در خدمت امام باقر ع نشسته بود. عرض کرد آقاجان چقدر حاجی زیاد است. حضرت دستشان را بر چشمان او کشیدند. ابوبصیر می گوید دوباره دیدم بین این همه که مشغول طواف اند. تنها دو نفر به شکل انسان هستند. حضرت فرمودند بلکه بگو چقدر سر و صدا زیاد است نه حاجی! خدا نخواسته باطن انسان ها دیده شود. قَالَ أَبُو بَصِيرٍ لِلْبَاقِرِ ع مَا أَكْثَرَ الْحَجِيجَ وَ أَعْظَمَ الضَّجِيجِ فَقَالَ بَلْ مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَعْلَمَ صِدْقَ مَا أَقُولُهُ وَ تَرَاهُ عِيَاناً فَمَسَحَ عَلَى عَيْنَيْهِ وَ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَعَادَ بَصِيراً فَقَالَ انْظُرْ يَا أَبَا بَصِيرٍ إِلَى الْحَجِيجِ قَالَ فَنَظَرْتُ فَإِذَا أَكْثَرُ النَّاسِ قِرَدَةٌ وَ خَنَازِيرُ وَ الْمُؤْمِنُ بَيْنَهُمْ كَالْكَوْكَبِ اللَّامِعِ فِي الظَّلْمَاءِ فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ صَدَقْتَ يَا مَوْلَايَ مَا أَقَلَّ الْحَجِيجَ وَ أَكْثَرَ الضَّجِيجِ ثُمَّ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَعَادَ ضَرِيراً فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ فِي ذَلِكَ فَقَالَ ع مَا بَخِلْنَا عَلَيْكَ يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ إِنْ كَانَ اللَّهُ تَعَالَى مَا ظَلَمَكَ وَ إِنَّمَا خَارَ لَكَ وَ خَشِينَا فِتْنَةَ النَّاسِ بِنَا وَ أَنْ يَجْهَلُوا فَضْلَ اللَّهِ عَلَيْنَا وَ يَجْعَلُونَّا أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ نَحْنُ لَهُ عَبِيدٌ لَا نَسْتَكْبِرُ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ لَا نَسْأَمُ مِنْ طَاعَتِهِ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ. (مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ابن شهرآشوب ؛ ج4 ؛ ص184 ) مومن در عالم کم است. برای همین هم ارزش دارد و به همین دلیل هم خدا مومنان را دوست دارد. امام صادق ع می فرمایند مومن از کبریت احمر کمیاب تر است: الْمُؤْمِنَةُ أَعَزُّ مِنَ الْمُؤْمِنِ وَ الْمُؤْمِنُ أَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الْأَحْمَرِ فَمَنْ رَأَى مِنْكُمُ الْكِبْرِيتَ الْأَحْمَر ؛ : زن مؤمن از مرد مؤمن كمياب تر است و مرد مؤمن كمياب تر از كبريت أحمر است. كداميك از شما كبريت احمر را ديده ايد؟! (كافي (ترجمه مصطفوی) ؛ ج2 ؛ ص242) 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 71.mp3
5.76M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه هفتاد و یکم #جایگاه_صدق_در_هستی / 27 📅97/12/04 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 72.mp3
6.53M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه هفتاد و دوم #جایگاه_صدق_در_هستی / 28 📅97/12/05 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه هفتم 🔶 بخش اول 🔷 گاهی انسان با خودش که درباره مسئله‌ای فکر می‌کند خودش به درست یا غلط بودن مسئله پی می‌برد. گاهی انسان خودش می داند که چه چیزی درست است و چه چیزی غلط ولی در جمع که می‌آید با دیگران که معاشرت می‌کند نمی‌تواند آن جوری که خودش و وجدانش می‌گوید که درست و غلط است عمل بکند. سخت میشود برای آدم مخصوصاً وقتی جمع متفاوت باشد با ما. گاهی جمع اصلاً از جنس ما نیست از جنس دیگری است. اینجا کارهایی که آدم انصافش می‌گوید درست است را بخواهد با اینها مراعات کند برایش خیلی سخت می شود. مثال آن هم فراوان است بعد هم گاهی انسان دلسرد می شود. وقتی انسان در موضوعی تنها بشود در کاری حرفی می‌زند به بقیه و دیگران کمکش نمی کنند و وقتی که تنها بشود از آن کار دست بر می دارد می گوید ارزشش را ندارد که آدم تنها بشود و اینقدر حرف بشنود. دیگر ساکت میشود. اگر بنده دوست دارم جزء یاران اهل بیت باشم مفید باشم برای اهل بیت و به کار بیایم شرط اول قدم آن است که مجنون باشم... باید قید حرفهایی که میشنوید و چیزهایی که میگویند را بزنید و باید خلع سلاح در میدان بیایید که انسان حرف زیاد می شنود! آیه قرآن (لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا ۚ وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ) (آل عمران ، ۱۸۶) به پیامبر فرمود خیلی حرف میشنوی خیلی حرف باید بشنوی. چه حرف های آزار دهنده ای می شنوی! چقدر به پیامبر تهمت زدند! در زبان عامیانه خودمان هم که دیده اید می گوید آقا فلانی چقدر آدم خوبی است می گویند آدم خوبی است اما حرف پشت سر او زیاد است! خوب اینکه بد نیست حرف پشت سر زیاد آدم باشد! حرف پشت سر پیغمبر هم زیاد بود. پشت سر امیرالمومنین هم حرف زیاد بود. دیگر حرف از این بالاتر که وقتی امیرالمومنین را شهید کردند یک عده برگشتند و گفتند علی مگر نماز میخواند؟ گفتند در مسجد صبح ماه رمضان شمشیر زدند به فرق مبارک حضرت. گفتند مگر علی نماز میخوانده؟ دیگر حرف از این بالاتر؟ سالیان سال معاویه ملعون در شام علیه امیرالمومنین کار میکرده. این درجه از غربت را ما نمی توانیم درک کنیم که تا ۷۰ سال بعد از امیرالمومنین هرکس میرفت بالای منبر می خواست سخنرانی را شروع کند در خطبه های نماز جمعه، در حکومت اسلامی، در زمان امیرالمومنین باید اول امیرالمومنین را لعن می‌کرد بعد سخنرانی را شروع می‌کرد! گاهی امام حسن پای منبر نشسته بودند. خطیب بالای منبر لعن می کرد. بعد سخنرانی اش را شروع می کرد اگر قرار است که حرف نشنویم که شیعه نمی‌شویم! شیر را بچه همی ماند بدو تو به پیغمبر چه می‌مانی بگو؟ چقدر مولوی قشنگ گفته. ما چقدر شبیه امیرالمومنین هستیم؟ چه قدر مثل امیرالمومنین توهین می شنویم؟ تهمت می شنویم بخاطر عقایدمان؟ بابا این افراطی است این تند است و... . ۱۰۰ برابر شدیدترش را درباره امیرالمومنین گفتند. این معاویه ملعون و عمروعاص چه کارها که نمی کردند. معاویه ملعون و عمروعاص می‌رفتند تو دهات و بزغاله می‌بردند در روستاها به بچه ها می دادند. بعد می گفتند چه کسی فرستاده؟ معاویه. فردا صبح می‌آمدند و جمع می‌کردند. می‌گفتند چه کسی گفت جمع کنید؟ علی! بغض امیرالمومنین را در دل این بچه ها می گذاشتند! اینها بچه‌های شام بودند اینها همان هایی بودند که اهل بیت وقتی وارد شام شدند از بچگی بغض اهل بیت را در دل داشتند. برای همین امام سجاد فرمود هیچ جا مثل شام به ما سخت نگذشت. اینها را تربیت کرده بودند و دشمنی ما اهل بیت ماده درسی آنها بود! بچه مکتبخانه میرفت. درس میخواند. درس او این بود که در مورد امیرالمومنین و بنی هاشم ذهن او را شست و شو می دادند. هرچه بد و بیراه بود یادشان می دادند. ما کی اینها برایمان پیش آمده است؟ کسی که می‌خواهد یار اهل بیت باشد باید پی اینها را به تنش بمالد. اگر می‌خواهد جزء خواص باشد. در راه حق بودن هزینه دارد باید هزینه اش را پرداخت کنید. باید حرف بشنوید... گاهی آدم حرف هایی می شنود که دلش می شکند واقعا نه اینکه ناراحت و عصبانی بشود ولی دلش می شکند گاهی اصلا اینجوری می شود (و یضیق صدرک بما یقولون) (حجر،۹۷) خدا به پیامبر فرمود می‌دانم بعضی حرفها را که می زنند دلت به تنگ می آید. بعضی وقتها دیگر نامردی زیادی می‌کنند و آدم را می زنند و نامردانه هم می‌زنند. اما بالاخره آدم باید کتک بخورد! این قاعده کار است! 🔔 @Aminikhaah_Media
4_6019269289498903829.mp3
11.64M
🔈 📢 جلسه دوم l «غرب ، انسان نمی سازد.» 📅97/12/03 🔔 @Aminikhaah_Media
ياد مرگ يار علي.mp3
9.35M
🔈 #یاد_مرگ_یار_علی 📢 یک جلسه 📅97/12/05 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 73.mp3
6.03M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه هفتاد و سوم #جایگاه_صدق_در_هستی / 29 📅97/12/06 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media