eitaa logo
Aminikhaah_Media🇵🇸
64هزار دنبال‌کننده
235 عکس
184 ویدیو
164 فایل
The #Aminikhaah_media Official Channel. کانال رسمی @aminikhaah نشر آثار صوتی دروس #حوزوی دروس #دانشگاهی سلسله #منابر کلاس های تخصصی متن سخنرانی ها و کلاس ها تبلیغ و تبادل نداریم🚫 ارتباط: توجه : کانال توسط ادمین اداره می‌شود @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 🔷 جلسه چهارم 🔶 بخش ششم 🔶 می دانستید روایت داریم که مسائل و گرفتاری هایتان را به مومنین بگویید؟ تو موظف هستی که مشکلت را به دوست مومنت بگویی تا به تو کمک کند اگر نگویی ، او تو را یاری نمی کند و خدا او را مجازات می کند. خب آقا مگر نباید مشکلت را به خدا بگویی؟ خب خداوند هم به واسطه این دوست مومن تو می خواهد تو را یاری کند. مگر کسی غیر از او در این عالم هست؟ «لَیسَ فِی الدّارِ غَیرُهُ دَیارٌ»  یعنی در عرض او مالکی وجود ندارد. یک روایتی داریم که از نظر سندی هم قوی است. حماد می گوید من نزد امام صادق ع بودم ، فکلمه شیخ من اهل العراق یک شیخی از اهل عراق آمد نزد امام صادق ع و داشت با حضرت صحبت می کرد. فقال له مالی ارا کلامک متغیرا حضرت فرمودند که چرا حرف زدنت تغییر کرده است؟ گفت : سقطت مقادیم فمی فنقص کلام یعنی ، دندان جلویی ام افتاده است ، نمی توانم خوب حرف بزنم. حضرت فرمودند: و انا ایضا قد سقط بعض اسنانی حتی انه یوسوس الی الشیطان فیقول لی ... من هم جدیدا یکی از دندان هایم افتاد ، شیطان مرا وسوسه می کند که اگر بقیه دندان هایت بیافتد چه طور می خواهی غذا بخوری؟ من هم می گویم: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» با این شیطان را رد می کنم. البته میدانیم که وسوسه کردن امام معصوم ع توسط شیطان با بقیه متفاوت است و اثر ندارد. اصلا وسوسه های شیطان در چه جاهایی است؟ شیطان جاهایی که بخواهد وظیفه و نتیجه را مخلوط کند ، وسوسه می کند ، با چه وسوسه می کند؟ با نیازت تو را وسوسه می کند!! در این روایت هم چون میداند امام صادق ع به دندان نیاز دارند ، از این روزنه و کانال وسوسه می کند. یکی از اساتید در قم می گفتند : من یک جمله ای از یک بزرگی شنیدم زندگی ام چندین سال است که عوض شده است. آن بزرگ فرموده بود که هر وقتی هیچ پولی نداری و فقط به اندازه یک وعده غذا پول داری ، همان یک وعده غذا را مهمانی بده. ایشان می گفتند که سی سال است زندگی ام با همین کار تامین میشود! قرآن میفرماید: 《مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 》 ﻛﻴﺴﺖ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭﺍم ﻧﻴﻜﻮ ﺩﻫﺪ ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﻴﻔﺰﺍﻳﺪ ؟ ﻭ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ [ ﺭﻭﺯﻯ ﺭﺍ ] ﺗﻨﮓ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﻭﺳﻌﺖ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ؛ ﻭ [ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﭘﺎﺩﺍﺵ ] ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﻳﺪ . (البقره/245) یعنی خدا می گوید وظیفه داری این پول را به عنوان قرض به من بدهی تا برایت آن را زیاد کنم و مضاعف کنم. خب خدایا اگر به این نیت بدهم مگر خالص برای تو میشود؟ خداوند متعال میفرماید که تو داری پول را به من می دهی پس همین اخلاص است ، فقط اینکه خودت را در این کار نبین ، و بدان که این مال هم برای من است و منتظر هم نباش آن چیزی که تو می خواهی به تو بدهم. خیلی ها می پرسند که ما زن و بچه خودمان را دوست داشته باشیم یا نه؟ چطور همسرم را خالصانه دوست داشته باشم بالاخره یا باید خدا را دوست داشته باشم یا همسرم را؟ خب همسرت را برای چه دوست داری؟ فرموه اند که مومن هرچه ایمانش بیشتر میشود ، همسرش را بیشتر دوست دارد. یک بخشی از آن نیازی است که می بینی ، که خدا به واسطه او تو را از حرام بی نیاز کرد. چرا بعضی ها به همسرشان علاقه ندارند؟ چون احساس نیاز نسبت به او ندارند. بخش دیگر این است که خدا به واسطه او رزق تو را زیاد می کند. یا اینکه ثواب نمازت به واسطه او هفتاد برابر شده است. پس میشود در حالیکه عاشق خدا باشی ، علاقه مند شدید به همسرت باشی. علامه طباطبایی بعد از رحلت همسرشان سکته کردند! آیت الله امینی گفته بودند به علامه که آقا شما گفته بودید باید تعلقات به دنیا را کنار گذاشت ، بعد علامه جواب دادند که من اگر المیزان را نوشتم با همسرم نوشتم. و همچنین فرموده بودند که المیزان جنبه محسوس آن برای من بود و جنبه غیر محسوس آن برای همسرم بود. توضیح داده بودند که همسرم چایی را خیلی آرام و بی سر و صدا برایم می آوردند و می گفتند که من نمی خواهم ذهن شما به هم بریزد. منظور ایشان این بود که اگر من می خواستم هم کار المیزان را انجام دهم و هم کار های روزمره ام را انجام دهم ، المیزان بوجود نمی آمد برای همین همسرم خیلی نقش آفرین بودند. موظف هستی که اینطور عاشق همسرت شوی. امام حسین ع یک بیت شعر دارند ، میفرمایند: من عاشق آن خانه ای هستم که در آن خانه رباب و سکینه زندگی کنند. شهدا هم چون عاشق خدا بودند ، جانشان را فدا کردند. پس عاشق همسرشان هم بودند. روایت داریم که وقتی داشتی می رفتی سفر ، دعا کن که خدایا من که در خانه نیستم ، تو جای من را در خانه پر کن. یعنی باید احساس دغدغه ات نسبت به خانواده ات را برای خدا ابراز کنی. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 درگذشت پدر مهربان برادر عزیز و ارجمندمان جناب آقای رضا کمالی که تمامی صوتهای کانال با همیاری ایشان تهیه می شود را خدمت ایشان و خانواده محترمشان تسلیت عرض می کنیم. هدیه به روح پدر عزیز ایشان فاتحه ای ختم بفرمایید. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 - 🔷 جلسه هفتاد 🔶 بخش اول 🔶 در شرح آیه ی هفت سوره حجرات در مباحث مربوط به فطرت مطالبی را عنوان کردیم و بخشی از مفهوم آیه روشن شد ، اما این آیه روانشناسی فوق العاده ای هم در چینش واژگان دارد که بیان آن لازم ذکر است؛ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ (حجرات:۷) «ولی خدا ایمان را محبوب شما ساخت و آن رادر دلتان بیاراست و کفر و فسق و عصیان را در نظرتان مکروه گردانید» در این آیه شش واژه ی کلیدی بیان شده است ، سه واژه در اول آیه و سه واژه در آخر. سه واژه ی اول : حُب ، زینت و کراهت. سه واژه ی آخر : کُفر ، فسوق و عصیان. معنای حُب: وقتی شخص به یک چیز میل و کشش شدید داشته باشد و در مسیر رسیدن به آن موانع را کنار بزند ، او نسبت به آن چیز حُب دارد. خداوند می فرماید: «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ» یعنی؛ ما شما را جوری آفریدیم که شما نسبت به ایمان ، میل و کشش خاصی داشته باشید و بخواهید موانع رسیدن به آن را پس بزنید. البته این که باطن همه، ایمان را می‌خواهد یک چیز است و اینکه باطن همه ایمان را داشته باشد یک چیز دیگر ، این دو از هم جداست. دومی را خدا قبول ندارد چرا که در اواخر همین سوره می فرماید: وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ(حجرات:۱۴) «بگو: شما که ایمانتان (از زبان) به قلب وارد نشده به حقیقت هنوز ایمان نیاورده‌اید» این نکته خیلی زیباست می گوید؛ دل شما ایمان را میخواهد اما تعداد کمی هستند که می‌تواند ایمان به دلشان راه پیدا کند! فطرتاً و باطناً همه ی انسان ها ایمان را دوست دارند اما همه نمی توانند آن را فعال کنند: وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ(هود:۴۰) «(امّا) جز گروه كمى، كسى همراه او(نوح) ايمان نياورده بود» مومنین کم هستند و همیشه در اقلیت اند ، چرا که برای رسیدن به ایمان ، موانع را باید پس بزنند و از سطح ظاهری و اولیه ی زندگی خارج شوند و این کار دشوار است و عده ی کمی هستند که بخواهند از این فضا خارج شوند. انسان ها معمولا به کمترین سطح قانع می شوند و به خودشان زحمت کنار زدن حجاب ها را نمی دهند. مشکل دیگر این است که فکر و دل انسانها به راحتی جهت می گیرد و آنها توسط افراد تحت تاثیر قرار می گیرند و کم اند انسانهایی که خودشان مدیریت خود را در دست بگیرند. تقوا یعنی اینکه مدیریت شما در دست خودتان باشد و شما خودتان به دنبال این باشید که استعدادهای خود را فعال کنید نه اینکه اجازه بدهید دیگران استعدادهای شما را مطابق سلیقه ی خود پرورش دهند و فعال کنند. بحث حکومت ، رسانه و آموزش و پرورش اهمیتش از اینجا مشخص می شود چرا که این ها رکن های اصلی در تربیت انسانها هستند. 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه بیست و هشتم #ملکوت_اعمال / 28 📅97/08/26 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 - 🔷 جلسه هفتاد 🔶 بخش دوم 🔶 گفتیم انسان ، ایمان را دوست دارد و علاوه بر آن ایمان برای او زیباست. به عنوان مثال حرکت راهیان نور و یادمان شهدا برای اکثر جوانان با هر سلیقه ای زیباست و جذابیت دارد. مگر نه اینکه شلمچه و طلائیه و دوکوهه و... مناطق بیابانی و یا ساختمان های نیمه سوخته هستند. هیچ جذابیت تفریحی یا زیبایی بصری در آن مکان ها نسبت به مکان های تفریحی و ساختمان های تجاری و لوکس که در سراسر کشور هست وجود ندارد. چطور می شود که اینطور جاها برای خیلی ها جذاب است؟ [البته این هم فراموش نشود که این مناطق برای یک عده ای نه تنها جذابیتی ندارد و حتی مورد تمسخر هم قرار می گیرد] آدمی که کشش باطنی سالمی دارد و هنوز فطرت او دست نخورده است این چیزها برایش زیباست و در آنجا ارتباط های عجیب روحانی برایش برقرار می شود. برای بعضی ها چهره شهداء زیبا است در حالی که خیلی از این شهدا هیچ ویژگی ظاهری خاصی هم ندارند. به عنوان مثال در همین عصر خودمان شخصی مثل شهید حججی که یک جوان روستایی است و از نظر ظاهر برتری خاصی نسبت به سایر جوان ها ندارد اما در میان آنها محبوبیت پیدا می کند و عده زیادی چهره ی او را دوست دارند. از طرفی حتی صحنه شهادت او هم به ظاهر یک صحنه پرشور و حماسی نیست، دستان او را بسته اند اسیر شده است و او را میبرند و سر از تن او جدا می کنند. اما انسان مقهور میشود وقتی می‌بیند یک جوان اسیر داعشی هاست و در چشمانش هیچ ترسی وجود ندارد و با جذبه نگاه می کند. وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ(آل عمران:۱۳۹) «اگر مؤمن هستيد سستى نكنيد و غمگين مباشيد كه شما برتريد» شما بروز این آیه را در او می بینید این حسی که او مومن است و چون به نقطه ی بالاتر وصل است خود را قوی می داند. پس قدرت در چشمان او به وضوح مشخص است. این اتصال او به منبع اصلیِ قدرت ، انسان را جذب می کند و برایش لذت بخش است. و یا شخصی مثل آیت الله بهجت ، یک پیرمرد قد خمیده چه زیبایی و جذابیتی دارد که جوانها را مجذوب خود می کند؟ اینها فقط بروز آیه «وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ» است ، نه تنها ایمان زیباست بلکه مومن هم زیبا و جذاب است. از آن طرف می فرماید: «وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ» خداوند در دل شما نسبت به کفر ،فسوق و عصیان کراهت ایجاد کرده است. کراهت حالتی است که کسی نسبت به کاری تمایل و پذیرش نداشته باشد ، در زبان عرب به شتری که هرچه به آن ضربه میزنند راه نمیرود می‌گویند "ابل کاره". جالب اینجاست وقتی به درون خود مراجعه می‌کنیم بعضاً در وجود هر کدام از ما علاقه هایی نسبت به کفر وجود دارد! وقتی خداوند در آیه به صراحت می فرماید که شما نسبت به کفر کراهت دارید ، این علاقه به کفر از کجاست و وظیفه ی ما در قبال جذابیتی که زندگی کافرانه برایمان پیدا کرده چیست؟ معلوم می‌شود ذائقه ی ما را عوض کرده اند اما چطور؟! برای روشن شدن این موضوع به بررسی چند آیه در ارتباط با کفر می پردازیم که خیلی جالب است؛ اول به این نکته توجه کنید که قرآن در ارتباط با کفار خیلی تند و قاطع است و به صراحت بیان می کند. مومن کسی است که ؛ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ (فتح:۲۹) باشد. در جای دیگر می فرماید: جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ(توبه:۷۳) «با کافران و منافقان جهاد و مبارزه کن و بر آنها بسیار سخت‌گیر باشید» و یا بیان کرده ؛ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً ۚ(توبه:۱۲۳) «بايد آنان در شما خشونت و صلابت بيابند» کافر باید در شما تندی ببینند باید بداند که با شما صنمی ندارد. البته درباره ی ارتباط گیری و جذب حداکثری قبلا مفصل صحبت کردیم. گفتیم که باید جذب کرد. اما باید بدانیم در مبانی کفری که آنها دارند ، هرگز نباید از جانب ما سازش ببینند. سازش ما در منطق ، برهان و استدلال و... است در آنجا می توانیم با هم کنار بیاییم و سازش کنیم اما محدوده ی کفر ، محدوده ای نیست که او فکر کند می تواند مرا جذب و وارد آن حریم کند. این باید خط قرمز ما باشد کفر چیزی است که خداوند نسبت به آن خیلی محکم برخورد کرده است و از ما هم برخورد قاطعانه می خواهد. 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه بیست و نهم #ملکوت_اعمال / 29 📅97/08/27 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 - 🔷 جلسه هفتاد 🔶 بخش سوم 🔶 قرآن می فرماید کفار مشکلشان این است که زندگی آنها در سطحی ترین لایه مانده است. نگاه قرآن خیلی نگاه جالبی است ما وقتی کفار را می بینیم از پایین به بالا نگاه میکنیم ؛ برای ما آنها یک سبک زندگی ویژه دارند ، خودشان هم مردمان ویژه ای به نظر می آیند و از نظر ما آنها خیلی از زندگی لذت می برند. اما خداوند وقتی به کفار نگاه می کند می گوید آنها یک مشت آدم اند که در پایین ترین سطح زندگی مانده اند. توصیف قرآن را که میخوانیم قشنگ متوجه می شویم که این تفکر قرآنی در فرهنگ ما وجود ندارد. نکته ی عجیبی وجود دارند که اغلب شنیده ایم می‌گویند ما وقتی خارج می رویم این بدحجابی ها و آرایش های غلیظی که در ایران هست را آنجا نمی بینیم! تا حالا به این فکر کرده اید دلیل این امر چیست؟ در کشورهای غربی زنانی که آرایش زیاد دارند میان مردم به خوشنامی معروف نیستند. این در حالی است که کشور ما در مصرف زیاد لوازم آرایشی رکورد دار است! چرا ما به این نقطه رسیده ایم؟ مشکل این است که به جوانان اروپایی و آمریکایی گفته اند شما ابرقدرت دنیا هستید ،او هیچ نیازی نمی بیند که با خود آرایی خودش را به دیگران نشان دهد. این تفکر باید فرهنگ شود. در دانشگاه های طراز اول کشور ، دختران درس خوان به هیچ عنوان آرایش های آنچنانی به چهره ندارند. اگر یک زن محاسن و کمالات زیادی داشته باشد دیگر نیازی ندارد که با خود آرایی خودش را به دیگران نشان دهد. بین عرفا هم معروف است آن کس که سکوت میکند جیبش پر است اما آن کسی که سر و صدا می کند هیچ چیز ندارد. به قول معروف این پول خردها هستند که در جیب صدا می دهد اسکناس هیچ وقت سر و صدا ندارد. اگر حس ابرقدرت بودن به ما دست بدهد خیلی از مشکلات فرهنگی ما حل می شود. خداوند فرموده است که شما ابرقدرت عالم اید: وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ(آل عمران:۱۳۹) « شما برتريد » اگر این نگاه نسبت به کفار در ما شکل بگیرد خیلی از مسائل حل می شود. قرآن در سوره زخرف می فرمایند من خیلی دوست داشتم به مردمی که به خدای رحمان کافرند: لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ (زخرف:۳۳) آنقدر از مال دنیا بدهم که: لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ(زخرف:۳۳) این ها سقف خانه هایشان را از نقره بسازند ، و حتی نردبانی که از آن بالا می روند هم از نقره باشد. اما از یک چیز ترسیدم: وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا (زخرف:۳۳) ترسم این بود که همه یک سره و یک دست کافر بشوند. پیام اخلاقی این آیه چیست؟ می‌خواهد بگوید آنقدر این سطح از زندگی برای من هیچ است که دوست دارم هرچه هست برای کفار باشد. در سوره مبارکه محمد این آیه را خداوند توضیح می‌دهد و می فرماید: وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ (محمد:۱۲) «و كسانى كه كفر ورزيدند و مانند چهارپایان به تمتّع و شهوت‌رانی و شکم‌پرستی پردازند» یعنی نهایت بهره‌مندی کفار از زندگی ،نهایت بهره مندی انعام است ، خدا در دسته بندی موجودات ، کفار را در لایه چهار پایان حساب می کند. البته زندگی های آنها خیلی خوش است. بدون هیچ اضطراب و نگرانی ، بدون هیچ فکری و دغدغه ، بدون هیچ غصه و ناراحتی ، گاهی شنیده ایم بعضی‌ها می‌گویند ما به این حیوانات حسودیمان می شود و یا بعضاً می گویند ای کاش ما یک حیوان بودیم و راحت زندگی می‌کردیم و اینقدر مشکلات نداشتیم این دقیقا همان نگاهی است که خداوند نسبت به کفار بیان می کند. می‌گوید اگر زندگی کفار برایت جالب است به این دلیل است چون او در سطح حیوان زندگی می کند و خیلی از مشکلات و دغدغه ها را ندارد. 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه سی ام #ملکوت_اعمال / 30 📅97/08/28 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 - 🔷 جلسه هفتاد 🔶 بخش چهارم 🔶 طبق قرآن استرس در زندگی لازم است. فقط باید این استرس در یک سطح بالا و برای یک هدف درست باشد ، اینکه بگوییم مومن فقط باید آرامش داشته باشد اشتباه است ، قرآن می فرماید: وَ الَّذينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى رَبِّهِمْ راجِعُون (مومنون:60) «آنانى كه در انجام تكاليف خويش كوشا هستند و از روزى كه به سوى پروردگارشان مراجعت مىكنند دلهايشان هراسناك است.» مومن نسبت به یک سری از چیزها آرامش دارد و نسبت به یک سری از چیزها استرس. کافر دقیقاً برعکس است. آن چیزی که برای مومن استرس زاست ،کافر نسبت به آنها آرامش دارد و آنچه برای مومن آرامش زاست کافر را مضطرب می کند. انسان باید غصه داشته باشد ،اما غصه ای در سطح بالا. باید استرس داشته باشد ، اما استرس در سطح بالا. حالا چه اتفاقی برای کفار افتاده است که آنها اینگونه شده اند مگر نه این که قرآن می فرماید «كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ» ؟! چرا آنها در کفر راحت زندگی می کنند و از آن راضی اند؟ دو بلا بر سر آنها آمده است؛ ۱-حُب ۲-زینت شیطان و نفس با مهندسی حُب و زینت ، فطرت را به بازی می‌گیرند . برای مهندسی حُب ،قرآن می فرماید: ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ(نحل:۱۰۷) «آن (قهر الهى) بخاطر آن است كه آنان زندگى دنيا را بر آخرت برگزيدند، و قطعاً خداوند گروه كافران را هدايت نمى‌كند» محبت انسان جابجا شده است و چون محبت تغییر کرده است او به سطحی ترین لایه زندگی قناعت می کند و به کم ترین لذت‌های زندگی راضی می شود. در مهندسی زینت ، قرآن می فرماید: زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا ۘ (بقره:۲۱۲) «زندگى دنيا، در چشم كافران جلوه يافته است و (به همين دليل) افراد با ايمان را مسخره مى‌كنند» «الْحَيَاةُ الدُّنْيَا »خیلی واژه ی زیبایی است یعنی؛ سطحی ترین لایه ی زندگی. اتفاقی که می‌افتد این است که آنها نسبت به سطحی ترین لایه زندگی حُب دارد و از طرف دیگر این لایه از زندگی برایشان زینت دارد و جذاب است. پس اصل کار ، مدیریت محبت و زینت است مهمترین کار این است که ما محبت هایمان را کنترل کنیم و به آن جهت بدهیم . در جامعه باید با چه معیاری دینداری مردم را سنجید و به چه مولفه هایی دقت کرد؟ به عنوان مثال در مسئله ی حجاب بعضی‌ها می‌گویند قبل از انقلاب دینداری مردم خیلی بهتر بود. استدلالشان این است که وضع حجاب خوب بود مردم این طور نسبت به آزادی پوشش وله نداشتند. این حرفها از بی اطلاعی آنهاست، دین داری مردم باید با توجه به آیه ی«حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ » سنجیده شود. اولین لایه ای که باید در جامعه بررسی کرد سطح علاقه های مردم است . به عنوان مثل علاقه مردم به حجاب بعد از انقلاب بیشتر شده است. علاقه مردم به مناسک دینی ، به زیارت ائمه ، به شرکت در مجلس امام حسین(ع) ، به شرکت در مساجد و نماز جماعت ها و ... نسبت به قبل از انقلاب بسیار زیادتر شده است. شما هیچ مسجدی را پیدا نمی کنید که بگویند تا ۱۰ سال پیش ۵۰ متر بود الان چون کارایی ندارد آن را فروخته ایم و یا تغییر کاربری داده ایم یا اندازه اش را کوچکتر کرده ایم. تمام مساجد و تمام حرم ها در حال توسعه هستند و دلیل این امر افزایش علاقه و کثرت حضور مردم در این مکان هاست. در کارهای تربیتی هم اول باید علاقه را ایجاد کرد و سطح علاقه ها را بالا برد. رسانه های کفر اول سطح علاقه را پایین می آورند بعد کاری می‌کنند که شما به دنبال محتوایی که آنها مدنظرشان است بروید. آنها زندگی های خود را در بالاترین درجه از لذت و خوشبختی به دنیا نشان می دهند در حالی که ما در رسانه های خود زندگی هایمان را در اوج بدبختی و نکبت نشان می دهیم. سلبریتی و رسانه ما بیشترین کارشان ایجاد یأس و ناامیدی در میان مردم است. متاسفانه اینها ضعف های رسانه است. رسانه باید تلاش کند شکوه ایمان را به نمایش بگذارد و نشان بدهد زندگی بدون ایمان یک زندگی پوچ و سطحی است و نقطه ی نهایی زندگی مومنانه ، دوران حضرت ولی عصر (عج) است. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش اول 🔶 یکی از حسرت هایی که قرآن کریم در مورد روز قیامت مطرح می کند این است که آنجا همه حسرت می خورند که چرا ما با پیغمبر رفیق و همراه نبودیم: يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا(فرقان:۲۷) «ای کاش من (در دنیا) با رسول حق راهی (برای دوستی و طاعت) پیش می‌گرفتم» آیا دستوری یا آیه ای هست که بگوید ما در دنیا چه کنیم تا از همراهان رسول الله باشیم و در آخرت حسرت نخوریم و خود را جامانده ندانیم؟ قرآن جواب می دهد: وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶) «و چه بسيار پيامبرانى كه همراه آنان خداپرستان بسيارى جنگيدند، پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد.» در چند جلسه این آیه را مورد بررسی قرا می دهیم ، تا به شناختی نسبت به یاران پیامبر برسیم. می فرماید همراه پیغمبر کسانی هستند که اینها «رِبِّيُّون» محسوب می شوند یعنی تربیت شدگان پیغمبر اند. اما انسانهایی که تربیت شده ی پیغمبر هستند چه ویژگی هایی دارند؟ در همین آیه آمده است؛ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا(آل عمران:۱۴۶) «پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند» پیغمبر از انسان درختی می سازد که با هیچ باد و طوفان و تبری نشود او را از جا کَند! انسانی که همراه پیغمبر است ، محکم و استوار است. هر کس به غیر از این راه را برود یقینا در قیامت حسرت می‌خورد. در کتابی که راجع به حالات سلاطین نوشته شده است حرف های آخری که اینها به زبان آورده اند جملات جالبی است آنها همه در یک چیز مشترک اند و آن هم این است که همه در لحظه آخر اقرار به پشیمانی کرده اند. نقل است هارون الرشید وقتی به حال مرگ افتاد این آیه را خواند؛ هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ(حاقه:۲۹) «همه قدرت و حشمتم نابود شد» واقعا کسی که پیامبر و دستورات او را رها کرد به چه چیزی رسید؟ کسی که محکم می ایستد کار بزرگی می کند چون این استقامت خیلی سخت است. گناه نکردن کار آسانی نیست آن هم در شرایطی که با گناه فقط چند دقیقه فاصله است! دینداری در آخرالزمان مانند این است که یک گوی آتشین را در دست خود نگه دارید. مزه دینداری هم به همین سخت بودنش است. مثلا در همین پیاده روی اربعین مشکلات شدید است یک موردش تفاوت ارز ، پول کشور ما برابری نمی‌کند با پول کشور عراق و به تبع سختی هایی را به دنبال دارد که نمی شود آن را نادیده گرفت. یا در این مسیرِ نود کیلومتریِ پیاده روی یک درخت میوه یا منظره طبیعی زیبا وجود ندارد ، آب برای خوردن کم است ،زمین ها همه خاک رمل هستند و باد که می آید رمل ها بلند می شود و روی سر و صورت عرق کرده این زوار می نشینند ، هوا هم گرم است ، شرایط برای حمام کردن و این جور چیزها هم فراهم نیست و مردم واقعاً اذیت می شوند. از طرفی هوا در روز بسیار گرم است اما در شب به شدت سرد میشود. صف سرویس بهداشتی معمولا طولانی است و زائران خیلی در این زمینه اذیت می شوند. الان که من اینها را تشریح می کنم برای کسی که نرفته است قاعدتا نباید اینها لذت بخش باشد. ولی آنهایی که یک بار رفته اند بعد از برگشت فورا برای سال بعد شان هم برنامه ریزی می کنند. این را هم بگویم علاوه بر این سختی ها آن طرف قضیه هم این است که دید برخی ها در داخل کشور به زائر اربعین خوب نیست. زائر اربعین را تحویل نمیگیرند و می‌گویند راضی نیستیم پول ما را بدهید به اینها ، مثلا می گویند وام بدهید دانشجو درس بخواند چه دلیلی دارد که وام می دهید تا برود به کربلا. پیامبر اکرم فرمود روزگاری می آید: ولکن حثاله من الناس یعیرون زوار قبورکم کما تعیر الزانیه بزناها. اما فرومایگانی از مردم هستند که به زوار قبر ما، چنان با دیده ی تحقیر و توهین می نگرند که نسبت به یک زن زانیه، با آن نظر می نگرند و او را به سبب کار زشت شرم آورش توبیخ کرده و سرزنشش می نمایند!! بله اینطور است که کسی هم پیدا می‌شود و می‌گویند "حب الایران یجمعنا". بعضی ها با هرچه که به دستشان بیاید علیه زائر امام حسین و علیه امام حسین حرف می زنند. تعریف که نمی کنند احترام که نمی گذارند ، متلک هم می گویند ، اصلا مزه اش به همین است. راه پیغمبر مزه اش به همون سنگهایی است که در مسیر می خورید. قیامت حسرتها برای این است که چرا ما کم حرف خوردیم! 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه سی و یکم #ملکوت_اعمال / 31 📅97/08/29 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #گردو_شکستم_با_خدا 📅97/08/29 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #زندگی_به_سبک_بندگی 🔈 مروری بر حدیث عنوان بصری 🔊 جلسه دوم 📅97/08/30 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #اصول_ایجاز_نویسی 🔈 کارگاه توییت نویسی 🔊 جلسه سوم l بخش اول 📅97/09/01 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #اصول_ایجاز_نویسی 🔈 کارگاه توییت نویسی 🔊 جلسه سوم l بخش دوم 📅97/09/01 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش دوم 🔶 ببینید خدا عملیات تبلیغاتی و کار بیزنسی نمی کند. می گوید آدمهایی که من با پیغمبر می خواهم آدم هایی هستند که فحش می خورند اما سست نمی شوند. خدا از همان اول میگوید در این راه قدم بگذاری خوشی و آسایش نداری ، جالب است نمی آید برای این که کسی را جذب کند وعده دروغ بده ، می گوید؛ إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ «سخت ترين مردم از لحاظ‌ بلا و گرفتارى پيغمبرانند» پیغمبر اکرم می فرماید بین پیغمبرها هیچ کس اندازه من اذیت نشد: مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيت «هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد» بعد فرمود: ثُمَّ اَلَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ یعنی هرچه شبیه تر به پیغمبر باشی بیشتر اذیت میشی. یوسف پیغمبر است ، پاک است ، گناه هم نکرده ولی می اندازدش زندان! تعبیر خودمانی اش این است ؛ خدا حال می کند از استقامتت! می گوید اینجا که خوب ایستادی خوشم آمد. حالا برو زندان ببینم آنجا چه کار می کنی! درست است این راه سختی دارد اما همه ی آنهایی که انتخابشان این مسیر نیست در قیامت حسرتش را می خورند. مثل همین الان. خیلی ها هستند که اربعین کربلا نبودند و الان حسرتش را می خورند. خدا این طور نیست که اگر کسی به سمتش آمد او را بردارد و کنار خود بنشاند و هی قربان صدقه اش برود. تحویل گرفتنش روش و قانون خاص دارد . هرکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند از قوانین عجیب اهل بیت و خدا این است خودی ها را نگه می دارند و برای غریبه ها پشت سر هم معجزه نشان می دهند و حاجت روایشان می کنند. نقل است علامه امینی مدت ها به دنبال کتابی بوده که در تهیه اش دچار مشکل بود پس برای رسیدن به خواسته اش مدام به زیارت امیرالمومنین می رفت تا حاجت بگیرد روزی در حرم به حالت توسل حضور داشت که دید عربی آمد و رو کرد به ضریح حضرت و جسارت‌آمیز اظهار کرد: اگر مردی، کار مرا انجام بده! مرد عرب رفت و هفته دیگر که باز اتفاقا علامه هم در حرم، بود آمد و رو کرد به ضریح و گفت : بله، مردی! کار ما انجام شد. علامه امینی با دیدن این صحنه خیلی ناراحت می‌شود که ما در خدمت شما هستیم، چند وقت است مراجعه می‌کنیم و شما اعتنایی نمیکنید شب در عالم رؤیا حضرت را زیارت می‌کند، آقا می‌فرماید: آخر آنها بدوی و بیابانی هستند. زیاد نباید آنها را معطل کنیم. باید با آنها مطابق طفولیتشان عمل کرد ولی شماها که آشنایی با ما دارید معطل هم بشوید از ولایت و ارادت شما کاسته نمی‌شود. آن مرد ضعیف الایمان بود و نمی‌توانست صبر کند، زود جوابش را ندهیم می رود جای دیگر. یعنی این که اگر تحویلت نگرفتند یعنی دلت خوش باشد که غریبه نیستی. می خواهند تحویل بگیرند مریضی میدهند ، حاجت روا نمی کنند ، امتحانات سخت می گیرند و... گاهی حتی وقتی قرار است بلایی بر خودشان نازل شود ، آن را بین خود و مومنان خالص تقسیم می کنند. به عنوان مثال یک مسئولیت سخت و طاقت فرسا را میدهند به مومن...تا بخشی از بار را او بردارد. مثلا امام خمینی (ره) را انتخاب می کنند تا مسئولیت انقلاب را به او بسپارند. امام از پس انقلاب بر می آید ، شخصی مثل بنی صدر را می گذارند کنارش. از پس آن هم بر آمد ، بیشتر تحویلش میگیرند پس هشت سال جنگ تحمیلی را هم می اندازند در دامن او. بله خیلی که با تو خوب باشند اینطوری می شود. باید ببینند که تو کم نمی آوری ، سست نمی شوی و جا نمی زنی. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش سوم 🔶 ماجرایی نقل شده است که تعدادی از طلبه های حوزه ی نجف جمع شدند تا در مسجد سهله چله بگیرند و از امام زمان (ع) بپرسند چرا ظهور نمی کند. یک نفر از اینها بعد از مدتی خواب می بیند ، که یک زن زیبا رو را به عقد او در آورده اند و همین که با این عروس وارد خانه می شود صدای در می آید به سختی از تازه عروس دل می کند در را باز می کند به او می گویند: امام زمان(ع) گفته اند با شما کار دارد. جواب می دهد به امام زمان بگویید بعدا خدمتشان می رسم ، الان کار دارم. از خواب می پرد و گریه می کند و به دوستانش می گوید بلند شوید برویم. علت تاخیر ظهور را به من گفتند. هر کدام از ما فقط تا یک جا استقامت داریم از یک جایی به بعد اگر صدایمان بزنند کار خودمان برایمان مهم تر است و اطاعت نمی کنیم. در کربلا بوده است کسی که صبح تا ظهر عاشورا جنگیده است اما بعد آمده و گفته این مقدار کُشتم. بیشتر از این تکلیفم نیست. این اوج بدبختی است... کجا می خواهد برود!؟! بعضی ها کلا تا یک حدی از ابتلائات را می توانند تحمل کنند. مثلا مریضی بدهی صبور است و شکایت نمی کند و همچنان رفیق خدا و اهل بیت است اما پای آبرو وسط بیاید طغیان می کند. یکی میگوید فقر را می توانم ولی مصیبت یا از دست دادن اولاد را نه!... بچه اش که می میرد دیگر نماز نمی خواند. این را بدانید خدا همیشه دست میگذارد روی چیزهایی که نمی توانید! اما با این حال هم هرگز بیشتر از طاقت یک نفر به او مصیبت و بلا نمی دهد. یعنی درست است خدا دست میگذارد روی چیزهایی که برای شما سخت است اما باز هم اندازه طاقتتان به شما گیر میده نه بیشتر. قرآن می فرماید : وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ (احزاب:۱۰) «آن گاه كه چشم‌ها (از ترس) خيره شده بود و جان‌ها به حنجره‌ها رسيده بود» میگوید من کارهایی می کنم که قلبت تا دهانت بیاید «الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ» ،اینجاست که باید هنوز در خانه خدا بمانید و صدایش بزنید و بگویید: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ (نمل:۶۲) «یا آن کس که دعای بیچاره مضطر را به اجابت می‌رساند و رنج و غم آنان را بر طرف می‌سازد » وقتی مضطر شدی همه چیز درست می شود. حضرت ابراهیم تنها فردی است که در کل کره زمین خدا را می پرستد. تعبیر امروزی اش این است خدا همین یک فالوور را دارد! بعد می زند این را هم بلاک می کند! همه جمع شدند ، منجنیق درست کردند تا تنها مسلمان را آتش بزنند. وقتی با منجنیق پرتاب شد ما بین زمین و آسمان جبرئیل آمد و پرسید کمک می خواهی؟ خواسته ای داری؟ فتَلقّاهُ جَبرئیلُ فی الهَواءِ فقالَ: هَل لَک مِن حاجَةٍ؟ «جبرئیل خود را به ابراهیم، که در میان هوا بود، رساند و گفت: آیا حاجتى دارى؟ » جواب ابراهیم بی نظیر است ، گفت از تو؟! ... نه! أمّا إلَیک فَلا! حَسبی اللّهُ و نِعمَ الوَکیلُ... «خداوند مرا بس است و او بهترین حمایتگران است» جبرئیل گفت خب از خدا بخواه « فاسألِ اللّهَ» ابراهیم فرمود: حَسبی مِن سُؤالی عِلمُهُ بِحالِی. « او خود حال مرا مى داند و نیازى به سؤال نیست» حالا اگر ما بودیم می گفتیم بابا کجایی تو ، اینقدر منتظر بودم ، الان باید بیایی ؟ می افتد در آتش ، آتش که به تنش می خورد بعد خدا می گوید قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ(انبیا:۶۹) «گفتيم: اى آتش! بر ابراهيم سرد و سلامت باش» اینجا بود که آتش گلستان شد ، خدا اینطور است به پله آخر که می رسد کمک می کند. به قول معروف به مو بند می شود اما پاره نمی شود! می خواهد ببیند تا لحظه آخر با خودت و خدا چند چندی! با همه همین طور است از پیغمبر و اولیای خدا گرفته تا آدم های معمولی. خدا تا لبه ی پرتگاه تو را می برد ، اما لحظه ی آخر دستت را می گیرد. یک آیه در قرآن هست که خیلی عجیب است می گوید کار آنقدر بیخ پیدا کرد که: مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا (بقره:۲۱۴) «آنان گرفتار تنگدستى و ناخوشى شده و چنان زير و زبر شدند» پیغمبر خدا هم طاقتش تمام شد لب باز کرد و گفت خدایا کی می خواهی کمک کنی؟! حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‌ نَصْرُ اللَّهِ (بقره:۲۱۴) « پيامبر و افرادى كه ايمان آورده و همراه او بودند، گفتند: يارى خدا چه وقت خواهد بود؟» پیغمبر که کم آورد خدا آمد جلو و دل داریش داد و گفت: أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ‌(بقره:۲۱۴) «آگاه باشيد كه يارى خداوند نزديك است» اینها یعنی خداوند به سادگی کسی را یار و همراه پیغمبر نمی کند ، باید محکم بود و استقامت به خرج داد. اگر اینجا جا بزنید و کم بیاورید در قیامت از حسرت زدگان خواهید بود. 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #مدح پیامبر ص و امام صادق ع 📅97/09/01 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #پیامبر_رحمت_و_زحمت 🔈 مروری بر دعای دوم #صحیفه_سجادیه 🔊 جلسه اول 📅97/09/02 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه سی و دوم #ملکوت_اعمال / 32 📅97/09/03 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 #پیامبر_رحمت_و_زحمت 🔈 مروری بر دعای دوم #صحیفه_سجادیه 🔊 جلسه دوم 📅97/09/03 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش اول 🔶 از آیات بسیار جالب و جامع قرآن آیه ۱۴۶ سوره مبارکه آل عمران است ، در این آیه سه ویژگی برای یاران پیغمبر ذکر شده است: فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶) «پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد» سه واژه مهم در این آیه این است: ۱-وَهن ۲-ضعف ۳-استکانت این سه واژه با هم فرق می کنند اما همه زیر مجموعه صبر هستند چراکه در آخر آیه آمده است«وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» می دانید که صبر انواع مختلف دارد. صبر به خاطر از دست دادن چیزی یا کسی که دوست دارید. صبر به خاطر رخ داد و اتفاقی که خوش آیند شما نیست. صبر بر انجام کاری که سخت است اما تکلیف آن است که انجامش دهید. صبر در برابر کاری که نباید انجامش بدهید و.... اما صبر که در این آیه آمده است منظور صبر در برابر خستگی است ، یعنی به قولی اگر توانتان در حال از دست رفتن است و اینقدر شرایط سخت است که جانتان بر لب رسیده اگر صبر کنید ، این صبر را خدا دوست دارد. جاهای دیگر میگوید به صابرین بشارت بده. وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ(بقره:۱۵۵) «وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده» پس معلوم میشود بعضی صبرها را خدا بشارت میدهد اما بعضی صبرها را خدا دوست دارد. بعضی صبرها واقعا سخت است. صبر در برابر خستگی ، کم نیاوردن و جا نزدن از این نوع است. معلوم میشود کم آوردن دست خود ماست. اگر کسی گفت نمی توانم و یا از پسش بر نمی آیم حرفش بی معنی و بی ارزش است. اگر خدا تکلیف کرد ، اگر بلا داد صبرش را هم در آن گذاشته است باید بگردی و صبر را پیدا کنی. خداوند بیشتر از طاقت کسی به او بلا نمیدهد. سه واژه در این آیه آمده است به ترتیب آنها را توضیح می دهیم؛ ترتیب مهم است اول اگر "وَهن" را رد کردی "ضعف" بر تو غلبه می کند اگر از پس ضعف بر آمدی با "استکانت" رو به رو می شوی. اکثریت ما در همان مرحله "وَهن" کم می آوریم و جا می زنیم. تعبیر "وَهن" را قرآن راجع به تار عنکبوت به کار برده است و می فرماید: وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ۖ (عنکبوت:۴۱) «و البتّه سست‌ترين خانه‌ها خانه‌ى عنكبوت است» حالا درباره یاران پیغمبر همین تعبیر را به کار می برد و می فرماید: «فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ » یعنی اینها سست نیستند و محکم و استوارند و با بقیه ی مردم فرق دارند. امام حسين علیه السّلام ویژگی مردم را اینطور بیان می کند: اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ «به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى‌شوند» می گویند شخصی بعد از چند روز از جبهه برگشت پرسیدند : چه شد؟! گفت به ما گفتند اسلام در خطر است ، رفتیم ، دیدیم ما در خطریم ، برگشتم! بعضی ها دین را تا جایی قبول دارند که منافعشان در خطر نباشد. اصلی ترین عامل خستگی تعلق به دنیاست. اینهایی که میگویند خسته ایم ، حال نداریم ، انگیزه نداریم و ...بدانند انسان اگر علاقه به دنیا نداشته باشد کم نمی آورد. علاقه های کوچک انسان را شل می کند و در مسیر حرکتشان اگر فشار زیاد شود زود خسته می شوند. اینها به درد پیغمبر و اهل بیت نمی خورند. آدمی که هرچی فشار بیشتر شود انرژیش هم بیشتر میشود او رفیق راه است. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش دوم 🔶 خیلی این آیه زیبا مومنین را توصیف می کند و می فرماید: وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ۚ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا (احزاب:۲۲) «و همين كه مؤمنان دسته‌ها (ى لشكر دشمن) را ديدند، گفتند: اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفتند. و (ديدن لشكر مهاجم) جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود.» حالا ببینید قرآن در ارتباط با منافقین چه میگوید: وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا (احزاب:۱۲) «وآن گاه كه منافقان و كسانى كه در روحشان بيمارى (شكّ و ترديد) بود، گفتند: خدا و پيامبرش جز وعده‌هاى فريبنده به ما ندادند» تفاوت نگاه را دقت کنید! مومن نه تنها نمی ترسد و شکایت نمی کند بلکه از اینکه وعده خدا محقق شده خوشحال هم هست و میگوید خدا وعده داد جنگ می شود و تحریم می شویم و ... الان با دیدن این اتفاق ها خوشحال اند که وعده خدا تحقق پیدا کرد و از طرفی ایمانشان قوی تر هم می شود. این نگاه خاص است و جای بحث دارد. منافق هنوز دشمن به او نزدیک نشده لرز میگیرد و فورا میگوید برویم با مذاکره جلوی جنگ را بگیریم! یک آیه در قرآن هست که میگوید این که منافقین جنگ نیامدند خیلی هم خوب است اصلا بهتر که نیامدند: لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَ لَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ (توبه:۴۷) «اگر (منافقان) همراه شما به جنگ بيرون آمده بودند، جز فساد، (ترديد و اضطراب، چيزى) بر شما نمى‌افزودند و به سرعت در ميان شما رخنه مى‌كردند تا فتنه پديد آورند.» میگوید منافق روحیه شما را سست می کند. حضرت امام (ره) در جملاتشان می فرمایند : «اینهایی که می گویند مردم از جنگ خسته شده اند ، کسانی هستند که خودشان یک روز جبهه نرفته اند!» این حرف امام (ره) خیلی جالب و قابل تأمل است. همین الان کسانی که از مسائل اقتصادی و تحریم خیلی ناراحت هستند و ناله می کنند کسانی هستند که اصلا به آنها فشار هم نیامده! گران ترین گوشی ، گران ترین ماشین و بیشترین تجمل و ریخت و پاش را دارند و بعد از وضعیت اقتصادی ناله می کنند! بعد از آن طرف کسانی که گرفتار قرض و قسط و بدهی و گرانی ها هستند امیدوارانه میگویند ؛ بالاخره درست میشود! فشار افزایش دلار روی مردم است اما غُرش را کسی می زند که خودش دلالی می کند و سود هم می برد. واقعا این از عجایب است ، کمترین فشار روی اینهاست ولی زودتر از همه هم اینها خسته می شوند! اما قرآن می گوید هرکس هر چقدر به پیغمبر نزدیکتر باشد فشار رویش بیشتر میشود اما خستگی اش کمتر است. اصلا شنیده اید یک بار امیرالمومنین ناله کند یا بگوید خسته شدم؟ آیا کسی هم بود که بیشتر از علی تحت فشار باشد؟ فاطمه زهرا(س) در خطبه فدکیه فرمودند: هر زمان فتنه ای شد این علی بود که وارد میدان شد ، جنگ و خون ریزی و دردش برای او بود ، نان و پست و مقام و غُرغُرش برای شما! امیرالمومنین(ع) خطاب به مردم کوفه فرمود: من به شما می گویم بیایید برای جنگ ، تابستان ها میگویید گرم است ، زمستان می گویید سرد! امثال مالک که خط مقدم بودند برای جنگ اعتراضی نداشتند ، آنها که در خانه هایشان لَم داده بودند شکایت می کردند که خسته شدیم از جنگ! بروید صحیفه امام (ره) را بخوانید انس بگیرید با آثار امام . یکی از حرفهایی که ایشان می زند در مورد تفاوت بالاشهری ها و پایین شهری هاست[ منظور محل زندگی نیست منظور نوع منش و رفاه زدگی آنهاست.] می گوید از این بالا شهری ها کسی جبهه نمی رود. بین آنها یک رزمنده یا شهید پیدا نمی کنید. اگر هم پیدا کنید این کسی بوده که از این خانواده بریده است. آن وقت غرغرها مال این هاست! رای ها هم مال اینهاست و هیچ شرایطی هم برایشان قابل تحمل نیست و از همه چیز شکایت دارند. 🔔 @Aminikhaah_Media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 | آیا این علی را می شناسید؟ 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش سوم 🔶 در زمان امام حسن مجتبی (ع) فشار مردم برای نجنگیدن و اعلام خستگی آنها از شرایط موجود ، باعث شد حضرت از سر ناچار با معاویه براساس شروطی که مطرح شد بیعت کند آن وقت دوباره همین مردم امام را سرزنش کردند که تو با این صلح مایه ذلت مومنین شده ای! خودشان در مقابل معاویه کم آوردند و عقب نشینی کردند و بعد خودشان به خاطر صلح و اعتراض ناله سر دادند. بعضی ها فکر می کنند اگر جلو دشمن کوتاه بیایند منفعتی برایشان دارد درحالی که اصلا اینطور نیست. باید محکم بود. اولین ویژگی یاران پیغمبر این بود که سست نبودند. آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم (جلد ۱۵ صفحه ۷۰۳) در ارتباط با آیه : فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶) «پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد» تفاوت سه کلمه " وَهن" " ضعف " و "استکانت" را اینطور بیان می کند: وَهن ترسیدن از تهاجم دشمن است. اسم جنگ که می آید جا می زند ، تا می گویند سایه جنگ ، فورا دست و پایش را گم می کند! و هر چه دارد و ندارد را خودش تقدیم می کند! دشمن تا جایی که شما برایش سود داشته باشید نگه تان می دارد ، وقتی برایش ایجاد هزینه کنید دیگر دست از حمایت شما بر می دارد. طفلان مسلم را به بدترین نحو سر برید برد مجلس ابن زیاد تا پاداش بگیرد اما دستور داد سر خودش را هم ببرند. حالا به این آدم بگویی برو به امام حسین کمک کن میگوید نه آنجا بروم کشته می شوم! حماقت یعنی همین ، نمی داند اگر در جبهه حق کشته نشوی ، در جبهه باطل کشته می شوی !.. همه ی آنهایی که برای ظالم و ظاغوت نوکری کردند از این می ترسیدند که اگر ولی خدا را کمک کنند برایشان هزینه دارد. روایت هست هر کس در کمک کردن به ولی خدا کم بگذارد خدا او را مبتلا می کند به دشمن خدا در حالی که هیچ چیز هم نصیبش نمی شود. تا توان دارید باید از ولی خدا حمایت کنید ، و در این راه باید خستگی ناپذیر باشید ، نه سستی به خرج دهید و نه جا بزنید. اگر این طور بود در قیامت حسرت زنده نیستید. 🔔 @Aminikhaah_Media