eitaa logo
AmirIzadiHamedani14
438 دنبال‌کننده
72 عکس
315 ویدیو
6 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات امیر ایزدی همدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 سلام باد به مسلم كه روح غيرت داشت شكوه هاشمي و دانش و فضيلت داشت سلام باد به مردي كه بر امام حسين به قدرِ وسعتِ صد كهكشان ، ارادت داشت درودِ خلق نثارش كه پيش از ميلاد بزرگ گريه كني ، چون رسول رحمت داشت چنانكه صهر رسول خداي ، گشت علي براي صهر علي بودن ، او لياقت داشت ز دركِ فيضِ حضورِ سه حجّت بر حق درون سينه يمِ علم و حلم و حكمت داشت مروّجي كه شريعت به وي بُود مديون مبلّغي كه در ابلاغِ حق ، بلاغت داشت خطيب منبر اخلاص و پاسدار يقين شهيد راه عقيده كه پاك سيرت داشت به دست ، تيغِ گران در جهاد با كفّار به فرق ، افسري از ياريِ ولايت داشت نسيم بارگهش دردها كند درمان هزار معجزه آن صاحبِ كرامت داشت خوشا كسي كه شبي پيشِ مسجد كوفه طواف مرقد او كرد و اين سعادت داشت خبر دهيد به زوّارِ مسلم بن عقيل كه او ز روز ازل ، رخصتِ شفاعت داشت امام عصر ، در آن بارگاه ديده شده كنارِ مرقدِ مسلم ، مقامْ حجّت داشت اگر چه او نَبُوَد جزء چارده معصوم سفير خون خدا ، پاك بود و عصمت داشت به كوفه آمد و بگرفت عهد از مردم ز سوي سرورِ آزادگان ، نيابت داشت زدند دست به دامان پاك او مردم كه آن مناديِ حق ، مژده ي سعادت داشت ولي چه سود ؟! شكستند عهدِ خود قومي كه بي وفايي آنها به دهر ، شهرت داشت كسي كه صبح ، هزاران نفر مُريدش بود ميان مسجد كوفه به پا جماعت داشت به غيرِ سايه ي خود ، همرهي نداشت به شب به روي شانه ي خود ، كوله بارِ محنت داشت اگر چه لعل لبش خشك بود و كام عطشان ز چشم ، چشمه ي اشكي روان به صورت داشت غريب كوفه به تاريكيِ شب از كوچه گذشت و ديد زني را كه پاك فطرت داشت گرفت آب از او ، كام خشكِ خود تر كرد بگفت نام و نشانش ، چنانكه شهرت داشت خلاف عهد شكن هاي كوفه ، آن بانو به لوح سينه ي خود مُهرِ مِهرِ عترت داشت شناخت مسلمه ، چون مسلمِ فلك فر را و ديد چهره ي ماهش كه گردِ غربت داشت گشود دربِ سرا را به روي مهماني كه با نبيّ و وصي ، نسبت و قرابت داشت بگفت خانه از آنِ تو ، من كنيزِ تو اَم قدم به چشمِ ترم نِه ، كه اشك حسرت داشت غريبِ كوفه پناهنده شد به بانويي كه بر سفير امامش ، خيالِ خدمت داشت درون خانه ي طوعه به ميهماني رفت چو ديد دعوت آن پيرِ زن ، حقيقت داشت سحرگهان كه خبر يافت ، خصم از جايش ميان كوچه به پا جلوه ي قيامت داشت برابرِ سپهي ، يك تنه قيام نمود دلير بود و چنان كوه استقامت داشت چو شيرِ شرزه بر آن روبهان هجوم آورد كه هم شجاعتِ بسيار و هم شهامت داشت به بندِ فتنه كشيدند دستِ او ، افسوس ! لبش ز ضربتِ خصمِ دني ، جراحت داشت چو دست بسته به دارالاماره اش بردند نكرد سر برِ كس خم ، شكوه و عزّت داشت نداشت محرمِ رازي كه حرفِ دل گويد وصيّ پاك نبودش ، ولي وصيّت داشت كه با حسين بگوييد : باز گرد از راه شكست كوفي پيمان ، چنانكه عادت داشت ميا به كوفه كه ترسم كُشند دونانت به امرِ آن كه به آل نبي ، عداوت داشت فراز بام ، سپردند چون به جلّادش دلي شكسته از آن قومِ بي مروّت داشت چو خواست آب ، سه نوبت برايش آوردند نگشت قسمتش آن آب ! اين چه حكمت داشت ؟ به كام خشك نظر كرد سوي شهر رسول سلام داد به آنکس كز او نيابت داشت وفاي او بنگر ، زير تيغِ خصم ، سلام به سيّد الشّهدا لحظه ي شهادت داشت بگير دامنِ او (( ايزدي )) كه پورِ عقيل جواب داده به هر سائلي كه حاجت داشت 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.