eitaa logo
AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
451 دنبال‌کننده
97 عکس
407 ویدیو
6 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات امیر ایزدی همدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم به و سلام الله علیهما 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
16.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم چیست و چرا در زندگی حضرت سلام الله علیها تا این حد پررنگ است؟؟ 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیهاالسلام 🔸 🔹 خلق، چون ذاتِ تورا خالق یکتا می‌کرد در وجودِ تو، صفاتش متجلّا می‌کرد لیله القدری و قَدرَت زهمه پنهان است کوثر اَستی که خدا هدیه به (طه) می‌کرد تویی آن خیرِکثیری که خداوندکریم به محمد ز رهِ مرحمت، اعطا می‌کرد پدرت لحظه‌ی گلبوسه زدن بر دستت اَلفِ قامتِ خود، دال صفت، تا می‌کرد خانه‌ی کوچکِ تو، قبله‌ی پیغمبر بود وای بر هرکه خبر داشت و حاشا می‌کرد موقعِ نافله، رو بر درِ این خانه، به شوق نیمه شب آمده، سجّاده‌ی خود، وا می‌کرد می‌گذشت از درِآن بیت و به آوای جلی غنچه‌ی لب، به سلامِ تو، شکوفا می‌کرد مقصد از لولو و مرجان، دو جگرگوشه‌ی توست که خداوند، عیان‌شان، ز دو دریا می‌کرد (هَل اتی) قصه‌‌ای از بخششِ بی منّت‌تان وصفِ ایثارِ شما، ایزد دانا می‌کرد بی وجودت نَبُد از احمد و حیدر، نامی به طفیلِ تو، خدا خلقتِ دنیا می‌کرد زیر دینِ تو بُوَد گردنِ گردون، زهرا مِهر، وام از رخِ ماهِ تو، تمنّا می‌کرد مهرِ چهرِ تو، سه نوبت همه جارا به سه رنگ غرق، در روشنی از شرق مُصلّا می‌کرد بود این نور، همان نورکه در وادیِ طور حق برآن کاو (اَرنی)گفت، هویدا می‌کرد با عروجِ تو، ز محراب به هنگام نماز فخر بر خیلِ ملک، حیّ تعالی می‌کرد حکم می‌کرد همه خلوتِ زهرا نگرید کز سرِ صدق و یقین داشت خدایا می‌کرد چه رکوعیّ و خشوعیّ و خضوعی داری؟! که خدا منتظرش بود و تماشا می‌کرد بود سجّاده‌ی تو،گلشن و هر سجده،گلی رنگ و بویش، همه جنّات، مُصفّا می‌کرد ازبهشت، آب برایش به بیابان بردند فضه‌ات چون طلبِ آب گوارا می‌کرد شیعیانِ تو، بریده شده‌اند از آتش نامِ نیکوی تو، این مساله افشا می‌کرد عقل کل گفت:کسی پی به مقامت نَبَرد واژه‌ی (فاطمه) بر خلق، چو معنی می‌کرد باقرت چونکه ز تب، جسمِ شریفش می‌سوخت ذکرِ یا فاطمه‌اش درد، مداوا می‌کرد جزئی از مهریه‌ات، کلّ زمین می‌باشد خالقِ ارض و سما، این سند، امضا می‌کرد حیدر و تو،که دو کُفوید، گرانمایه به هم وصلتان کور، همی دیده‌ی اعدا می‌کرد گر چه بودید دو تن، روحِ شما بود یکی باید این فاصله‌ها خاتمه پیدا می‌کرد نور با نور، درآمیخت ز تزویج شما برزخِ بین، تلاقیّ دو دریا می‌کرد خطبه‌ی عقد چو می‌خواند در آن‌دم، راحیل زیرلب، شکرخدا، سید اسرا می‌کرد درّ و یاقوت و زبرجد به نثارت افشاند شادی از وصلِ شما،شاخه‌ی طوبی می‌کرد دخترِ خواجه‌ی لولاک و به تن، رختِ عروس ذوقی و شوقی از این منظره، بابا می‌کرد لحظه‌ای رَختِ عروسی، چو به پایت پیچید پدرت باخت ز رخ، رنگ و خدایا می‌کرد گفت: یا رب! به زمین، فاطمه هرگز نخورد نکند یاد ازآن کوچه و غوغا می‌کرد پدرت داد امانت،همه هستش به علی بس سفارش که بدان عاشق شیدا می‌کرد رویِ نیکویِ تورا داد به داماد، نشان شویِ تو، رویِ تو، بی عیب، تماشا می‌کرد نی پدر، مادرِ حیدر بُد و نه مادرِ تو نه عجب، گر که غمی، در دلتان جا می‌کرد عوضِ آن سه، نبی گشت شما را همراه یکتنه، حکمِ خداوند، چو اجرا می‌کرد زد به همراهِ شما گام در آن خانه‌ی بخت رازها بر دو جگرگوشه‌اش افشا می‌کرد اشک از چشمِ خدا بینِ پیمبر می‌ریخت یاد از مادرت آن لحظه که اسما می کرد فاطمه! ای همه‌ی هستی پیغمبرها پدرت وصفِ تو، با امّ ابیها می‌کرد شوهرت دست خدا بود، ولی از کارش دستِ پُر مهرِ تو، پیوسته گره وا می‌کرد بلکه آن چشم خدا، وجه خدا را می‌دید تا به لبخندِ تو، یک لحظه تماشا می‌کرد تلخیِ گردشِ ایّام ز یادش می‌رفت باز چون سفره‌ی دل، در برِ زهرا می‌کرد زهره‌ی نُه فلکی، مایه‌ی فخر ملکی فخر از خلقِ تو، خلاقِ توانا می‌کرد حجت الله، تویی بر همه حجت‌هایش محسنت بود اگر، کار مسیحا می‌کرد نی غلط گفتم! اگر کشته نمی‌شد محسن فخر از خادمی‌اش، حضرت عیسی می‌کرد بشکند پای کسی که لگدش او را کُشت دودِ این شعله، سیه، عرشِ مُعلّا می‌کرد کشته شد محسن و آنکس که چنین فرمان داد سندِ تیر به اصغر زدن امضا می‌کرد آنکه این شعله برافروخت به کاشانه‌ی وحی رهبری، بر همه نمرود صفت‌ها می‌کرد با خبر بود که این شعله ز بیت زهرا رخنه در خیمه‌گهِ زینب کبری می‌کرد تیرِ سمّی که عدو، صبح دوشنبه انداخت عصرِ جمعه به هدف خورده و جا وا می‌کرد تشنه لب کشته شد از کین، پسرِ مادرِ آب عترتش نوحه‌گری، در دلِ صحرا می‌کرد یکی از پیکرِ او، پیرهنِ کهنه کشید یکی عمّامه‌ی او را ز سرش وا می‌کرد ساربان، دیده بر آن حلقه‌ی انگشتر داشت دیگری بهر سرش نیزه مهیّا می‌کرد استخوان‌های تنش زیر سُمِ اسب شکست نعلِ تازه، اثرِ نیزه به اعضا می‌کرد زینبش در برِ او آمد و گویی نشناخت با تعجّب، نگهی جانب مولا می‌کرد گفت: آیا تو حسین منی؟ ای راحت جان! کاش می‌بود کسی، حلّ معمّا می‌کرد این مصائب که دلِ فاطمه را سوزانده ( ایزدی ) بادل بشکسته چو انشا می‌کرد زیر لب،لعن به اصحاب سقیفه می‌گفت خاطرغمزده اینگونه تسلامی‌کرد
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیهاالسلام 🔸 🔹 امشب دل من یاد از صدیقه ی اطهر کرد پرواز، سوی یثرب، مانند کبوتر کرد عرض ادب و اخلاص، بر شخص پیمبر کرد آنگه به بقیع آمد، صد شور و نوا، سر کرد والله! چنان زهرا، مظلومه به عالم نیست بر تربت پاک او، یک سنگِ نشان هم نیست ای شیعه! بدان زهرا دریای نبوت بود هم صاحب عزّت بود، هم کان کرامت بود تصویر نجابت بود، تفسیر ولایت بود بر خیلِ حجج، از حق، او اُسوه و حجت بود ما حجت حق خوانیم، صدّیقه ی کبری را برتر ز ملک دانیم، انسیّه ی حورا را زهرا که ز مریم هم در رتبه، فضیلت داشت دو خوبتر از عیسی، در بیت ولایت داشت در خانه، ملائک را مشغول به خدمت داشت سه نور، عیان از رخ، هنگام عبادت داشت وقتی که عبادت در محرابِ دعا می کرد نوری ز رُخَش می تافت گه سرخ و سپید و زرد پیغامبرِ اکرم، آن خسروِ فرّخ فال چون فاطمه را می دید، می رفت به استقبال می کرد به تعظیمش، آن قدّ الف را دال گلبوسه ز دست او می چید به صد اجلال بودش همه جا بر لب، تجلیل و ثنای او می گفت که جان من، بادا به فدای او زهرا به یمِ خلقت، بُُد گوهرِ پیغمبر واندر فلک عصمت، بُد اخترِ پیغمبر نسلِ نبی از او ماند،شد کوثرِ پیغمبر هم دختر پیغمبر، هم مادرِ پیغمبر فرمایشِ پیغمبر، بشنو که بسی نیکوست فرمود: خدا راضی است، بر آنچه رضای اوست صد شکر که ما الفت با فاطمه را داریم غم نیست ز بیش و کم، تا فاطمه را داریم در موج بلا ذکرِ یا فاطمه را داریم هر کس به کسی نازد، ما فاطمه را داریم او رحمتِ سرمد بود، او بضعه ی احمد بود این نفسِ علی بود و آن نفس محمد بود جز قول نبی نَبوَد، این حرف که می گویم فرمود که عطرِ خلد، در سینه ی او جویم یاد آیدم آن گلشن، این گل ز وفا بویم زهراست ز حق، روحِ مابینِ دو پهلویم هم روشنیِ چشم و هم قلبِ رسول است این آرامِ دلِ حیدر، زهرای بتول است این آنگه که اجل، جان را سازد ز تنِ ما دور رخساره ی مان آید، بر خاکِ سیاهِ گور ما راست نه زر، نه زور، در لانه ی مار و مور در وحشت و در ظلمت آیند دو تا مأمور گویند که ( مَن ربّک ؟)، پرسند: امامت کیست؟ دینت چه؟ پیمبر، که؟ کو قبله؟ کتابت چیست؟ با اذنِ خدا گویم بر دو ملکِ خوش خو ( الله ) بُوَد ربّم، ذکر لبِ من ( یا هو ) پیغمبرِ من احمد، بر کعبه نمودم رو در محضرِ قرآنش، یک عمر زدم زانو با عهد غدیر خم، پابست ولی هستم از آن سه نفر، بیزار، من یار علی هستم من عمر خودم را صرف در خوف و رجا کردم مداحیِ پیغمبر، با شیر خدا کردم یک عمر، عزاداری، بر خیرِ نسا کردم گریه به حسینِ او، هر صبح و مسا کردم از گریه ی عاشورا، ره توشه گرفتم من گلبوسه، مکرّر از شش گوشه گرفتم من از بیع و شرایم در بازارچه ی دنیا سودی به کف آوردم که نیست زیان، آن را سرمایه ی من این است، حبّ علیِ اعلا بغضِ همه دشمن ها، با دوستیِ زهرا پیوسته دلم بوده با فاطمة الزهرا باشد طپشِ قلبم یا فاطمة الزهرا زهرا که دلی سوزان، از غربتِ حیدر داشت از غاصبِ حقّ او، شکوه به پیمبر داشت آثارِ جفای خصم، بر صورت و پیکر داشت از بعدِ نمازش لعن، بر آن دو ستمگر داشت باید که برائت را از فاطمه آموزیم تا مشعلِ تقوا را، در دهر، بر افروزیم تا چند نهان سازیم، از خلق، حقایق را؟ باید همه بشناسند دو شیخِ منافق را دو قاتلِ محسن را، دو غاصبِ فاسق را تشخیص دهند از هم، نالایق و لایق را سوگند به ذاتی که در حشر بُوَد قاضی یک دم نشده زهرا از آن دو نفر، راضی از بهر فریب خلق، دو دشمنِ خون آشام که تیغ زدند از کین، بر شاهرگِ اسلام دادند ز بیشرمی، بر شیر خدا پیغام اکنون که بُوَد زهرا، در موجِ غم و آلام دو رکنِ حکومت را، رخصت به عیادت ده فرصت، پیِ دلجویی، از بانوی جنّت ده حیدر که بُوَد مظهر، خلاقِ توانا را چون حلقه به انگشتش دارد همه دنیا را ز این قصّه، خبر آورد چون اُمّ ابیها را رخصت طلبید از او، تا ره دهد آنها را پس فاطمه فرمودش: این خانه، سرای توست من خادمه ات هستم، جانم به فدای توست بوبکر و عمر را که بودند سراپا شر رخصت به عیادت داد، در خانه ی خود، حیدر این کار، نشان باشد از غربتِ آن سرور دادند سلام آنها بر دخترِ پیغمبر بشنید سلام، امّا گرداند از ایشان، رخ یعنی که به کافرها زهرا ندهد پاسخ زهرا که دلی خون داشت، از آن دو نفر، گمراه از دیده فشاند اشک و از سینه برآورد آه فرمود کلامی را تا خلق شوند آگاه از سیره و کردارِ ناموسِ رسول الله گفتا که به قلبی زار، در راز و نیازِ خویش لعنت به شما گویم، از بعدِ نمازِ خویش ای ( ایزدی ) از زهرا، آن اسوه ی قرآنی کز همّتِ او باقی است، آثار مسلمانی برگیر همین درس و این ایده ی نورانی شیخین نما لعنت، مادام که بتوانی آماده جانبازی، در راه ولایت باش تا آن نفسِ آخر، از اهل برائت باش 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیهاالسلام 🔸 🔹 با نام آن کاو بی پناهان را پناه است در دادگاه حشر، قاضیّ و گواه است آن کس که از ظالم ستاند حقّ مظلوم از لطف بی پایان او، کس نیست محروم آن کس که قرآن بر محمد کرد نازل فرمود: دین، جز با ولایت نیست کامل شکر خدا من هستم از اهل ولایت وز دشمنان فاطمه جویم برائت بغض ابوبکر و عمر در سینه دارم وز آلِ بوسفیان، دلی پُر کینه داردم بشنو، اگر هستی تو جویای حقایق از جعفر صادق، همان قرآن ناطق بعد از پیمبر، حُرمت عترت شکستند جای علی، بر منبرِ احمد نشستند بوبکرِ دون را جای حیدر، نصب کردند از زهره ی زهرا فدک را غصب کردند هر چند می دانست آن ناپاک زاده یاءسین، فدک را بهر کوثر، هدیه داده وقتی که شد ابلاغ از فرمان سرمد حکمِ صریحِ ( آتِ ذُی القربی ) به احمد بر دخترش ملک فدک را با سند داد با دستخطّ و مُهر، متنی مستند داد زهرا مُصمّم شد، فدک را پس بگیرد پس، ملک حاصلخیزش از ناکس بگیرد بُرد آن سند را فاطمه با سوزِ سینه در پیشِ چشم مردم شهر مدینه چون بر ابوبکر و عمر، دادی نشانش کردند هتکِ حرمت از او دشمنانش آن کس که نسبت داده بودندش به خطّاب از مادری، بَدنام و شُهره بین اعراب کرد آشکارا، کینه و بغض نهانش افکند بر آن دستخط، آب دهانش بی حرمتیّ دیگری کرد از دوباره کردی سند را پیشِ مردم، پاره پاره آن پاره ها از عداوت بر زمین ریخت با بودنِ اصحابِ ختم المرسلین ریخت آری، ابوبکر و عمر، از حق جدایند کبر و ریا دارند، خصم کبریایند این باطلان، با حق، همی در جنگ هستند بر دامنِ دین، لکه های ننگ هستند عهد پیمبر، عهد حیدر را شکستند بی پرده گویم: قاتلِ صدّیقه هستند در دادگاهی که خداوند است قاضی از این دو تن، زهرای اطهر نیست راضی ای ( ایزدی ) مولا علی، دین قویم است راه علی، اصل صراط المستقیم است بیزار باید بود از اهل سقیفه بیش از همه، از آن سه غاصب، سه خلیفه سیلی زدند این ناکسان، بر روی زهرا نیلی شد از شلّاقشان، بازوی زهرا اینان امیر المومنین را دست بستند در پیشِ چشمش پهلوی زهرا شکستند بر سینه ی زهرا که از نیکوسرشتی بخشیده عطری خوش به گلهای بهشتی زخمی عمیق از میخِ داغِ در نهادند داغش به قلبِ قلبِ پیغمبر نهادند دیدند صابر، بر بلا شیر خدا را واندر غلاف، آسوده شمشیر خدا را دانست دشمن، دوست مأمورِ سکوت است ( عجّل وفاتی ) ذکر زهرا در قنوت است تا کر دو گوشِ مردم و دو دیده، کور است هر چند قلبِ زخمی اش لبریز شور است باید علی گوید سلام و بر رخِ او کس ننگرد، یا کس نگوید پاسخ او خورشیدِ دین، از غربتش با ماه گوید درد دلش را شب به گوشِ چاه گوید در آن میان، هان! روبهان چون شیر گشتند آری، فراری؟ نه! پیِ شمشیر گشتند قنفذ به فرمان عمر، بیداد می کرد از کشتگانِ کفر پیشه، یاد می کرد آنقدر زد بر فاطمه، تیغ و غلافش کز مالیات، عمری، عمر کردی مُعافش بر تن، تمامی، جامه ی تلبیس کردند خوش خدمتی، در محضرِ ابلیس کردند حمله به قدر و کوثرِ قرآن نمودند الطافِ ( طه ) را عجب جبران نمودند! با یک لگد، شش ماهه محسن را عمر کُشت یک سوّم سادات را در پشتِ در کُشت صدّیقه زد فریاد: یا فضّه خُذینی شش ماهه شد کشته، بیا فضّه خُذینی چیدند از کین، غنچه های پرپرش را آن روز، محسن، روز دیگر، اصغرش را 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ الحاد یعنی ایستادن در برابر فاطمه زهرا سلام الله علیها... ⚠️روضه نخوان! پیراهن مشکی نپوش! ■ مخارج فاطمیه را صرف فقرا کنید.. 🎙آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دام ظله 🗒 فاطمیه ۱۴۴۳ هـ.ق { @AyatollahBahrololom }
20.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم آیا کسی از اهل سنت، به را نقل کرده؟ آیا فاطمیه و بحث شهادت جدید است؟ فرزند حضرت چطور از دنیا رفت؟ 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
19.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ بسم الله الرحمن الرحیم بیان علیهاالسلام 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم یا ⁉️ ما ابداً به مقدّسات اهل سنّت اهانت نمی‌کنیم. 👈🏻 اما تا جان در بدن داریم، باید گزارشات و را بیان کنیم.... 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم و غوغایی در 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.