May 11
گزیده ای از آخرین سروده ی بنده درباره حضرت #امیر_المومنین علیه السلام
( باقی ابیات در وبلاگ قابل پیگیری است )
امشب درون سینه ام دل می طپد بهر #نجف
چونان کبوتر پر زند بر گِرد آن دار الشرف
در آن حرم که گِرد آن خیل رسل بستند صف
با شوق گشتم معتکف ، بگرفته ام کاسه به کف
تا پُر کند کشکول را گویم مکرّر یا #علی
با پای دل برداشتم چون جانب دلبر قدم
لبیک گو مُحرِم شدم در آن حریم محترم
روح القدس شد یاورم، بنهاد در دستم قلم
گفتا: بگو مدح علی، شعری به وصفش زن رقم
اکنون که می گوید قلم در گوش دفتر یا علی
من کیستم؟ من بنده ای ، از بندگان حیدرم
مهر امیرالمومنین ، بر فرق باشد افسرم
حبّ علی آموختم هم از پدر هم مادرم
گر از علی گردم جدا ، خاک دو عالم بر سرم
با خود ، مرا کن آشنا ، ای سرّ داور یا علی
...
تو کیستی تو کیستی ؟ مولای اصحاب الیمین
وجه خدا ، چشم خدا ، دست خدا در آستین
نَفْسِ نفیس #مصطفی هم اصل دین هم فرع دین
تنها سزد شخص تو را خواندن امیرالمومنین
ای کشتیِ اسلام را سکّان و لنگر یا علی
ای قول تو قول نبی ، گفتار تو ، تفسیر حق
ای فعل تو فعل نبی ، رفتار تو ، تصویر حق
ای یکّه تازِ غزوه ها ، شیر رسول و شیر حق
سر از تنِ باطل زند در دست تو ، شمشیر حق
حق را به قول عقل کل ، هستی تو محور یا علی
خوانْدت محمد در مَثَل چون قل هو الله احد
بشکسته ای صدها صنم ، با حکم الله الصمد
ای معجزاتت لاتُعَد ، وی آسمانها را عمد
فخر الوطالب تویی ، بند دل بنتِ اسد
خلقت ، یم و کعبه ، صدف ، در آن تو گوهر یا علی
بودی تو یاور بر رسل ، پیدا و پنهان یا علی
بیرون کشاندی نوح را از موج طوفان یا علی
نورت تجلّی کرده بر موسی بن عمران یا علی
با مهرِ تو عیسی دهد بر مردگان ، جان یا علی
یاد تو آرامش دهد بر قلبِ مضطر یا علی
...
ای صاحب تیغ دو سر ، دست من و دامان تو
هان ! ای طبیب نَفْس ها ، درد من و درمان تو
من مستحقّم ، سائلم ، چشم من و احسان تو
ای جان من ، جانان من ، هستی همه قربان تو
مهر تو آمد در دلم با شیر مادر یا علی
گویای « لَوْ کُشْفَ الغِطا » ای حجت بر حق تویی
آن کیمیا که زر کند هر مسّ و هر مفرق تویی
بر لشگر حق باوران ، فرماندة مطلق تویی
مرحب شکار و عمرو کُش ، در خیبر و خندق تویی
قهّار تو ، کرّار تو ، فتّاح خیبر یا علی
ای «هَلْ اَتی» و «اِنَّما» هر یک نگین تاج تو
ای قلزم رأفت ، جهان غرق است در امواج تو
ای حضرت خیر البشر ، عالم بُوَد محتاج تو
همدوش با ختم رسل ، ثابت بُوَد معراج تو
تو پا نهادی بر سرِ کتف پیمبر یا علی
...
آنکس که حبّ او بُوَد مقصود از ایمان تویی
دِه روشنا قلب مرا ، خورشیدِ نور افشان تویی
بر جسمِ خلقت جان تویی ، مولای انس و جان تویی
قرآن تویی ، فرقان تویی ، برهان تویی ، میزان تویی
یک ضربتت از طاعتِ ثقلین ، برتر یا علی
از ردّ شمست شد عیان ، باشد به حُکمت آفتاب
ما از ترابیم و تو را خوانده محمّد ، بو تراب
وصفت به عهدین آمده در سِفْر سِفْر و باب باب
مدح تو در قرآن بُوَد «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الکتاب»
کس از سلونی دم نزد جز تو به منبر یا علی
در شرحِ «ثُمَّ نَبْتَهِلْ» دیدم تویی نفسِ رسول
باب دو فرزند نبیّ و کفوِ زهرای بتول
ای حبّ و بغضِ حضرتت معیارِ هر ردّ و قبول
هرگز نگردد شیعه ات در عرصة محشر ، ملول
دستم بگیر از مرحمت ، فردای محشر یا علی
ای حکمفرمای زمان ، ای مَحرمِ رازِ زمین
شاگرد ختم الانبیا ، استاد بر روح الامین
در زُهد ، زین العابدین ، در رتبه ، مولی المتقین
یعسوب دین ، حبل المتین ، نور مبین ، حصن حصین
اسلام باشد پیکر و بر آن تویی سر یا علی
مهر و ولایت در دلِ هر بنده ای منزل کند
از نامة اعمال وی ، هر جُرم را زائل کند
انگشتری بخشیدنت هُمْ راکعون ، نازل کند
«اَلْیَوْمْ ، اَکْمَلْتُ لَکُمْ» ، اسلام را کامل کند
باشد غدیر خُمّت از هر عید ، برتر یا علی
آن شب که بر قتل نبی ، بستند پیمان مشرکان
کاندر میان بسترش ریزند خونش بی امان
از مکه ، خیر المرسلین سوی مدینه شد روان
تا حفظ گردد جان او ، تو کردی عزم بذل جان
جای رسول راستگو ، خفتی به بستر یا علی
دل می ربود از قدسیان ، آن خلوت شبهای تو
در حال سجده ، تیر را بیرون کشند از پای تو
قرآن بُوَد دلباخته بر لحنِ روح افزای تو
من با تو دارم دوستی ، بیزارم از اعدای تو
بر « #ایزدی» ای چشم حق ، از لطف بنگر یا علی
آدرس وبلاگ www.amirIzadiHamedani.blogfa.com
آدرس کانال @AmirIzadiHamedani14
بسم رب الحسین (علیه السلام)
صلی الله علیک یا اباعبدالله
بمناسبت شب جمعه و زیارت مخصوصه سیدالشهداء (علیه السلام)
من کی ام؟ ریزه خور خوان اباعبدالله
زده ام دست به دامان اباعبدالله
شکر لله ، که از لحظة میلاد شدم
غوطه ور در یم احسان اباعبدالله
کودکی بودم و در روضة او سینه زنان
بود چشمم همه گریان اباعبدالله
وقت افطار ، در اوج عطشم می گفتم :
به فدای لب عطشان اباعبدالله
آبرو دارم اگر هست ز الطاف حسین
هست در سفرة من ، نان اباعبدالله
زده پیوند به هم دست عنایات خدا
دردهای من و درمان اباعبدالله
این حسین کیست که دل از همه خوبان بُرده
عقل هم آمده حیران اباعبدالله
از همه هستیِ خود در ره دادار گذشت
هر چه دارم همه قربان اباعبدالله
اصغرش خنده به پیکان بلا زد که منم
سند محکم و برهان اباعبدالله
خونِ او گشت به شمشیر ستمگر پیروز
هست این معجزه از آن اباعبدالله
بود راضی به رضای حق و از روز الست
بود این وعده و پیمان اباعبدالله
به خداوند قسم ، مقتل جانبازی او
هست دانشگه عرفان اباعبدالله
نهضتش داد بقا سنّت پیغمبر را
حافظِ شرع بُوَد جان اباعبدالله
گریه بر ماتم او سنّت جدّش باشد
که رسیده به محبّان اباعبدالله
از پریشانی محشر برهانند آن را
که دلش بوده پریشان اباعبدالله
اشک چشم همه دلسوختگان غمِ اوست
مرهم زخم فراوان اباعبدالله
بعد از او هر که دم از عزّت و آزادی زد
بوده شاگرد دبستان اباعبدالله
ما که دلباختة کرب و بلایش هستیم
خسته ایم از غم هجران اباعبدالله
رو ، ز شش گوشة عالم ، سوی ششگوشه کنیم
یاد گلدسته و ایوان اباعبدالله
یاد آن لحظه که شمر آمد و از کینه نهاد
پای در سینة سوزان اباعبدالله
من نگویم که چه کردند پس از کشتنِ او
اسبها بر تن عریان اباعبدالله
بعدِ پرپر شدن لاله و عباسی ها
شعله سر زد ز گلستان اباعبدالله
یکی انگشتر او بُرد و برید انگشتش
وای از شام غریبان اباعبدالله
پسر شیر خدا بود و به امرِ فضّه
شیر گردید نگهبان اباعبدالله
بدنش در صفِ طف بود و سرش در کوفه
بود خونین ، رخِ رخشان اباعبدالله
گشت در مطبخِ خولی دل شب با دل زار
حضرت فاطمه مهمان اباعبدالله
کربلا طی شد و کوفه سپری ، شام آمد
پُر شد از نغمة قرآن اباعبدالله
سرِ دور از بدنش ، آیه تلاوت می کرد
بر تسلّای یتیمان اباعبدالله
آه از آن لحظه که می زد ز ره ظلم یزید
خیزران بر لب و دندان اباعبدالله
هرکه از ( ایزدیِ ) خسته خبرخواست بگو
روضه خوان بود و ثنا خوان اباعبدالله
@AmirIzadiHamedani14
@ZaeranAlghamehHamedan
اللهم عجل لولیک الفرج
لطفاً برای دریافت سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی به کانال ما بپیوندید.
لطفاً به قصد تعجیل در امر فرج، با نشر این اشعار ما را در ترویج معارف محمد و آل محمد (علیهم السلام) یاری کنید.
التماس دعا
آدرس شعر در وبلاگ امیرایزدی همدانی:
http://www.amirizadihamedani.blogfa.com/post/111
🆔 @AmirIzadiHamedani14
🏴 #مثنوی #قبلة_حاجات (حضرت #ابالفضل علیه السلام) ...
🏴 #شناخت_امام...
شمرِ بی بهره ز ایمان و شرف
در برش رفت ، امان نامه به کف
روبهِ لنگ ، به جولانگهِ شیر
کرد ابرازِ خلوص ، از تزویر
گفت : کای زادة خواهر ما را
تاج سر ، نیک برادر ، ما را
ره نداریم به دل ، غیرِ تو را
ما نخواهیم مگر خیرِ تو را
دهر ، آبستنِ آشوب و شر است
وادیِ کرب و بلا ، پر خطر است
جانِ خود ، با سه برادر ، بردار
پای از مهلکه ، بیرون بگذار
چون ابالفضل شنید این سخنش
داد یک پاسخِ دندان شکنش
در رگش خونِ حق آمد در جوش
گفت : کای روبهِ مکّار ، به هوش
پسر فاطمه ، آقای من است
مِهرِ او ، روح ، در اعضای من است
من و آن سه ، که ز یک بستانیم
شیر نوشیده به یک دامانیم
سر نهادیم به فرمانِ حسین
جان ما باد به قربان حسین
حق ، اسیرِ کفِ باطل ها نیست
مرگِ ما ، مُردنِ جاهل ها نیست
آنکه جز وحی نگفتا ، گفتا
حُکمِ «مَنْ ماتَ و لَمْ یَعْرِفْ» را
هر که یاد آوَرَد این جملة نغز
پوست اندازد و بردارد مغز
بی حسین بن علی ، دین ، دین نیست
دین اگر هست به غیر از این نیست
ما که سر ، در خطِ داور داریم
گوش بر قولِ پیمبر داریم
گُم نکردیم مرامِ خود را
می شناسیم امامِ خود را
بر نداریم ز دامانش دست
که از او هست ، عوالم را هست
این حسین است که ثارالله است
هر که شد مُنکرِ او ، گمراه است
گفت پیوسته ، رسول ثقلین
کاو بُوَد از من و من هم ز حسین
🏴🏴🏴
👈 برای مشاهده نسخه کامل این شعر لینک زیر را لمس کنید 👉
http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/80
🆔 @AmirIzadiHamedani14
🏴🏴🏴
❄️ سلام بر بانوي دمشق
❄️ حضرت #زينب عليها السلام
👈 ( فرازي از #مثنوي 110 بيتي #تلفيق_رسالت_و_امامت )
...
هنگام سخن ( ابوتراب ) است
فرمانبرِ حُكمَش ، آفتاب است
باشد به عوالِمش ، تصرّف
بر جاهل و عالِمش ، تصرّف
در كوفه ، به شورِ كربلايي
چون كرد تصرّفِ ولايي
آن لحظه كه حُكمِ ( اُسكُتُوا ) رانْد
هر صاحبِ روح ، از نوا مانْد
زنگِ شتران ، خموش گشتند
ذرّات ، تمام ، گوش گشتند
تا دختِ علي ، سخن بگويد
از زشتيِ اهرمن بگويد
مرد و زنِ كوفه ، جمله گريان
بودند چو حالِ او پريشان
زينب كه درود بر روانش
مي بود چنان علي بيانش
با لحنِ پدر ، به سَبْكِ مادر
افكنْد به كوفه شور محشر
بگشود دهان به حمدِ سرمد
گفتا : صلوات بر محمد
فرمود به كوفيانِ صد رنگ :
كاي اهل فريب و جور و نيرنگ
خط خورْد ، همه نوشته هاتان
شد پنبه ، تمام ، رشته هاتان
گفتار شما همه دروغ است
چون مشعلِ خالي از فروغ است
اي چشمِ شما هميشه پر اشك
خالي نشود ز آب ، اين مشك
اي كاش نباشدش فروكش
اين ناله ي سركشِ چو آتش
چون سبزه ي روي منجلابيد
گچكاريِ مرقدي خرابيد
چون نقره ي زيورِ قبوريد
از رحمتِ كردگار دوريد
در حشر ، به پيشِ خشمِ داور
داريد نه چاره اي ، نه ياور
در خرمنتان نمانْد خوشه
هستيد تمام ، زشت توشه
دامانِ شما هميشه ننگين
كز خون حسين گشته رنگين
ز اين خون كه ز كينه ريخت بر خاك
دامان شما نمي شود پاك
بر رخ ، درِ عيش را ببنديد
گرييد فزون و كم بخنديد
كُشتيد سلاله ي رسالت
آقاي شباب اهل جنّت
كُشتيد كسي كه يارتان بود
در موجِ بلا ، كنارتان بود
آن را كه چراغِ راهتان بود
هنگامِ خطر ، پناهتان بود
قحطي ، چو ز پايتان در آورْد
او بود ، نيازتان بر آورْد
اي واي به حالتان ! چه كرديد ؟
با سرورِ انس و جان ، چه كرديد ؟
او بود به عرش ، گوشواره
افتاد به خاك ، پاره پاره
اي اُمّتِ بي مروّتِ دون !
كرديد كه را ز پرده بيرون ؟
اينان همه عترتِ رسولند
ياد آورِ عصمتِ بتولند
اين جُرم ، عظيم و بس گران است
افزون ز زمين و آسمان است
ز اين قصّه ، فلك چو ياد آرد
نَبْوَد عجب اينكه خون ببارد
اين فرصتِ اندكي كه داريد
غفلت زده اش به سر نيآريد
يكپارچه ، چشم و گوش باشيد
حق ، كرده كمين ، به هوش باشيد
در كار نباشدي شتابش
از بهر شما بُوَد عذابش
روزي رسد ، انتقام گيرد
زخمِ دلم ، التيام گيرد
از خطبه ي او ، گريست كوفه
خشكيد به شاخه ، هر شكوفه
...
👈 براي مشاهده نسخه كامل اين مثنوي لينك زير را لمس كنيد 👉
http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/72
اللهم بحق الزینب (سلام الله علیها) عجل لولیک الفرج
به ما بپیوندید.
بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد عقیله العرب زینب کبری علیهاالسلام
بند اول از ترکیب بند
عید ناموس کبریا آمد
وارثِ صبر انبیا آمد
عید میلادِ کوثرِ کوثر
مظهر رحمت خدا آمد
پارة قلب حیدر و زهرا
دختِ سالار اولیا آمد
آیة صبر و سورة اخلاص
معنیِ واژة رضا آمد
در مدینه ، گلی شکوفا شد
که از آن عطرِ کربلا آمد
اوست آرامشِ دل حسنین
نور چشمِ دو مقتدا آمد
اوست قرآنِ ناطقی کامشب
نازل از سویِ کبریا آمد
با طلوعِ ستارة حُسْنَش
مهبطِ وحی را صفا آمد
گلشنِ دین ، از او طراوت یافت
دیده ها را از اوضیا آمد
نام او را نهاده حق ، زینب
زینتِ بیت مرتضی آمد
زینب آمد که از ولادتِ او
استجابت ، پیِ دعا آمد
زینب آمد ، ز یُمنِ میلادش
بر همه درد ها ، دوا آمد
بانگ تکبیر ، از مَلَک برخاست
از فلک بر زمین ندا آمد
آمد از ره ، شفیعة عرصات
خیر مقدم به حضرتش صلوات
بندهای بعدی این ترکیب بند را بزودی در همین کانال تقدیم خواهم کرد.
eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعا...
سلام
عرض ادب و ارادت محضر همه عزیزانی که در کانال عضو بودند و بزرگوارانی که جدیداً به ما پیوستند.
بنا داریم به لطف خدا در این کانال به نشر اشعار آیینی و کلیپهای صوتی و تصویری در راستای ترویج معارف اسلامی و فضائل و مناقب محمد و آل محمد علیهم السلام بپردازیم.
اگر دوستان کانال را مفید دیدند دوستان و آشنایان خصوصاً اهل قلم و علم و منبر را به کانال دعوت بفرمایید.
ممنون
التماس دعا
eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
در ضمن اکثر دوستان اطلاع دارند هرهفته چهارشنبه شبها در بیت الزهراء علیهاالسلام (بنده منزل) جلسه هیئت زائران علقمه همدان برگزار میگردد.
لذا دوستان همدانی که میخواهند از تاریخ و ساعت جلسات هفتگی و فوق العاده بیت الزهراء علیهاالسلام اطلاع داشته باشند، میتوانند به کانال زیر بپیوندند.
eitaa.com/ZaeranAlghamehHamedan
بسم الله الرحمن الرحیم
بند دوم ترکیب بند میلاد حضرت زینب ( سلام الله علیها )
زینب آمد که با اشارتِ او
دل جَلا یافت از ولادتِ او
همة پنجتن به گردش جمع
هر یکی بوسه زد به طلعتِ او
داشت امّا حسین ، شوقِ دگر
کآمد از ره ، شریک نهضتِ او
گل لبخند او به روی حسین
داشت پیغامی از محبّتِ او
کیست زینب ؟ بزرگ بانوی دین
حضرت حق ، گواه عصمتِ او
سه شهادت که در اذان گوییم
هست از صبر و استقامتِ او
پشتِ گردون به پیشگاهش خم
کرده تعظیم ، پیش رفعتِ او
خسرو کربلا به کف قرآن
خیزد از جا به پاسِ حُرمتِ او
التماسِ دعا به وی گوید
تا بدین حَدْ بُوَد جلالتِ او
او معلّم ندیده ، عالمه بود
این حدیثی است در فضیلتِ او
ابرِ لطفش همیشه می بارد
هست جود و کرم ، سجیّتِ او
در صفِ حشر ، هر کسی دارد
چشم امّید بر شفاعت او
نَمی از یم ، یک از هزار بُوَد
آنچه گفتند در مدیحتِ او
هر که خواهد شود ز اهل نجات
بفرستد برای او صلوات
🆔
eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
برای دست یابی به نسخه کامل این ترکیب بند به این آدرس در وبلاگ سری بزنید.
http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/128
به ما بپیوندید.
التماس دعای فرج
هدایت شده از امیر ایزدی
بسم الله الرحمن الرحیم
💐💐💐
زیرک ترین مردم کیست؟!
لمّا سُئلَ: منَ أکیسُ المؤمنینَ قال: أکثُرهُم ذِکراً لِلمَوتِ و أشَدُّهُم لَهُ استِعداداً.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در پاسخ به این سؤال که زیرک ترین مومنان کیست؟ فرمودند: کسى که بیشتر از همه آنان، به یاد مرگ باشد و خود را براى آن، آمادهتر سازد.
کلینی؛ الکافی؛ ج۳؛ ص۲۵۷
میزان الحکمه: 11/ 5270 ؛ بحار الانوار: 267/68
خردمندترین مردم کیست؟!
بنام خداوند علم و خرد
که از نیست، هستی پدید آوَرَد
شنو این روایت که در (کافی) است
خردمند را این سخن، کافی است
کسی کرد پرسش ز ختم رسل
الا! عقل کل، وی تو هادی السُّبُل
بگو؛ ای که چون تو، کس آگاه نیست
خردمندتر از همه خلق کیست؟
بفرمود: آن کس که بیش از کسان
کند یاد از مرگ و احوال آن
مهیّا کند توشهی این سفر
ز خیل کسان، پیشتر، بیشتر
بدان (ایزدی) هر کسی، بی هوس
چشد مزّهی مرگ در هر نفس
خوشا آنکه آماده گردیده است
ره نیکی و خیر بگزیده است
خوش آن بنده، کاو پیش از مرگ خویش
فرستاده باشد بسی توشه، پیش
بهین توشه، مهر رسول است و آل
که آید به کارت، برِ ذوالجلال
۱۴۰۲/۸/۲۷ - همدان
به ما بپیوندید:
🆔
eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج
لطفاً با انتشار این شعر، در ثواب نشر معارف و احادیث نبوی با ما شریک باشید.
جزاکم الله خیر الجزاء.
بسم الله الرحمن الرحیم
بند سوم و چهارم ترکیب بند میلاد حضرت زینب علیهاالسلام
💐💐💐💐💐💐💐
بند سوم
زینب ! ای پاک بانویِ اسلام
بر تو از شیعیان ، درود و سلام
مادرت ، بانویِ زنانِ بهشت
پدرت ، بر تمامِ خلق ، امام
گه انیسِ حسن به وقتِ قعود
گاه یارِ حسین ، وقت قیام
گریه بر تو ، چو گریه بر حسنین
هست طبقِ کلامِ خیر انام
بهرِ غمهایِ بی شمارة تو
گریه کردند انبیاء عظام
علمِ تو ، حلمِ تو ، خدایی بود
درک و فهمت ، فراتر از افهام
رتبه ات ، همترازِ عصمت بود
برتر از اوجِ طایرِ اوهام
خاک پای تو ، توتیای ملک
مَقْدَمَت ، روشنایِ چشم مقام
از تو دارند خاطرات زیاد
کوفه و کربلا ، مدینه و شام
نهضت کربلاست ، مدیونت
دژِ دین از تو یافت استحکام
نه عجب گر که از تو ، نام آید
هر کجا از حسین آید نام
خطبه های تو خوابِ شیرین را
کرد بهر « بنی اُمیّه » حرام
ای که اُمّ المصائبت خوانند
دیده ای رنج ، در رهِ اسلام
دم به دم ، بر تو ، ای خجسته صفات
از خدا و ملائکه ، صلوات
بند چهارم
نورِ چشمِ پیمبری ، زینب
چشمه ساری ز کوثری ، زینب
مثل زهرا وقار داری تو
عصمت اللهِ دیگری ، زینب
زینتِ زینتِ جهانِ وجود
قهرمان دخت حیدری ، زینب
زینِ اَبْ خوانْد ، حیّ سبحانت
مایة فخرِ مادری ، زینب
حسنین اند لولو و مرجان
تو درخشنده گوهری ، زینب
ناامید از تو کس نخواهد شد
مظهرِ لطفِ داوری ، زینب
قلب پاکت صبور و شاکر بود
صبر را روحِ پیکری ، زینب
کشتیِ نهضت حسینی را
در یمِ فتنه ، لنگری ، زینب
تو رساندی پیام خون حسین
تو شریک برادری ، زینب
خطبه های تو معجزات توأند
کربلا را پیمبری ، زینب
داشتی لحنِ حیدر کرّار
نکته سنجی ، سخنوری ، زینب
تو به ظلمت سرایِ وادیِ شام
چون فروزنده اختری ، زینب
« ایزدی » مدحتت چه سان گوید ؟
که تو از وصف ، برتری ، زینب
ذکر لبهای ماست این کلمات
بر حسین و به زینبش صلوات
میتوانید نسخه کامل این ترکیب بند را در وبلاگ امیر ایزدی همدانی به آدرس زیر مشاهده فرمایید.
http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/128
برای دریافت سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی با لینک زیر به ما بپیوندید:
🆔
http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
التماس دعای فرج