~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
⚘بارها اتفاق افتاد بود که می رفتیم کوه. همین که وقت نماز می شد شروع می کرد به نماز خواندن. آن هم چه نمازی. تا ایشان نمازشان را شروع کنند ما نمازمان را تمام کرده بودیم.
⚘یادم هست اردوی خانوادگی بود. رفته بودیم منطقه سرسبز الموت قزوین. ما همه سرگرم زیبایی های طبیعت بودیم و دکتر منتظر وقت
اذان تا نمازش را بخواند.
#شهید_مجید_شهریاری
@Ammar_noghtezan
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
⚘بارها اتفاق افتاد بود که می رفتیم کوه. همین که وقت نماز می شد شروع می کرد به نماز خواندن. آن هم چه نمازی. تا ایشان نمازشان را شروع کنند ما نمازمان را تمام کرده بودیم.
⚘یادم هست اردوی خانوادگی بود. رفته بودیم منطقه سرسبز الموت قزوین. ما همه سرگرم زیبایی های طبیعت بودیم و دکتر منتظر وقت
اذان تا نمازش را بخواند.
#شهید_مجید_شهریاری 🌷
@Ammar_noghtezan
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
💬مثل بید میلرزید....
▫️پرسید: تو کدام عملیاتها بودی؟ اسیر جواب داد: فتح خرمشهر.... علیآقا جواب داد: حالا تو فاو هستیم، اما ما برای فتح خاک نمیجنگیم.
▫️اسیر عراقی گفت: ما برای اسرای ایرانی توی خرمشهر جوخههای اعدام داشتیم! علیآقا زخم عراقی رو بست و گفت: مرز اسلام و کفر همین جاست!"
#شهید_علی_چیت_سازیان♥️🕊
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀
@Ammar_noghtezan
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
🌿آرزوهای شهید تورجیزاده..
داشتیم از آرزوهامون میگفتیم. محمدرضا گفت: آرزوی من اینه که... مکثی کرد و ادامه داد: "من دوست دارم زیاد برام #فاتحه بخونن، زیاد #باقیاتالصالحات داشته باشم؛ میخوام بعد از مرگم، وضعم خیلی بهتر بشه؛ دوست دارم هر کاری میتونم برای مردم بکنم، حتی بعد از #شهادت... "
🍁[به راستی که خداوند چه زیبا آرزوهای شهید محمدرضا تورجیزاده رو برآورده کرده؛ هم او دست مردم رو میگیره، و هم اکثر اوقات مزارش جزء شلوغترین مزارهای گلستان شهداست و مردم دارن براش فاتحه میخونن...]🍁
🍃خاطره ای از زندگی مداح #شهید_محمدرضا_تورجیزاده♥️🕊
📚منبع: کتاب یازهرا سلاماللهعلیها، صفحه ۱۷۰
@Ammar_noghtezan