🌱قلم، تاروپود کاغذ را میپیماید و ولادتت در خوشه های زمستان را به تصویر میکشد.
🌱طلوع عاشقانه ات، آغازی شد برای #عروج پلی دیگر به سوی خدا لابلای لایه های زندگی ات، ذاکر #حسین شدی و قلبت در مسیر روضه های رمضان آرام گرفت.
🌱زندگی را در کنش و کاوش #عشق یافتی. در میانه نبرد، معنا بخش دلیری و دلاوری شدی و راه و رسم زیستن را به اهل زمین آموختی.
🌱قلم، وجودت را تمنا میکند تا بنویسد و بنوازد از شیرینی شهیدانه لحظه هایت، و ترسیم کند محبتی را که در راه #حرم اندوخته بودی.
🌱بعد از #بیست بهار زندگانی ات، اینبار #سوریه میزبان تو شد و «درعا» آوردگاه تکاپوی جسمت با خون؛ هنگامی که روحت در ابدیت آرام میگرفت.
🌱دستمان را بگیر و دست آویزمان شو؛ اهل زمین همچنان به آموزگاران عشق محتاجند ...
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_امرایی
📅تاریخ تولد : ۱۲ دی ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱ تیر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
تابستانت به خیر دوست من..
🌷🍃نداشته هایت را بی خیال
غصه هایت را بی خیال
هر چه که تورا ناآرام میکند بی خیال...
🌷🍃همین که امروز نفس کشیده ای خوش به حالت
عمیق نفس بکش ..
#عشق را.. زندگی را
بودن را مزه مزه کن
🌷🍃ببین... لمس کن
و با تک تک سلولهایت لبخند بزن
که زندگی زیباست
تابستان زیباست
🌷🍃شبهای پرستاره ات
گرما و درخشش طلایی خورشیدش
روزهای بلندش
هندوانه و گیلاس و شربت خنک
طعم خوب کودکی ها
آبتنی سر ظهر
در جوی زلال آب با پای برهنه راه رفتن
همه زیباﺳﺖ...
تابستانت به خیر دوست من..💐
🍁 #شهید_آوینی:
نمــازِ #عشــق دو رکعت است،
رکعتِ اول در دنیــا
رکعتِ دوم در جنتِ لقاءالله
وضوے آن صحیح نیست
مگــر با #خـــون ...
@Ammar_noghtezan
در قاموس شما
#عشق حرف اول را میزند
نه سن و سال ...
سایز لباس خاکی ات
گـواه حـرف من اسـت
و نگاهی که شایــد
هرگز نتوانم تفسیرش کنم
امـا سربند لبیک یا خمینی
اتمـام حجـت تـو با مـن است
@Ammar_noghtezan
❣مامدعیان #عشق، مَن مَن بلدیم
❣از راهِ شما، شعر نوشتن بلدیم
❣هرچند ڪ برعڪس شما،تا ڪردیم
❣اما زشما عڪس گرفتن بلدیم
#ازآخر_مجلس_شهدارا_چیدند
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#محرم۹۴
#شبتون_شهدایی🌙
🕊🕊🕊
@Ammar_noghtezan
وجودتـان را . . .
با #عشق سرشته بودنـد
و سرنوشت تان را با #شهادت
#رزقک_شهادت🌷
#سلام
#روزتون_شهدایی
@Ammar_noghtezan
#دلنوشته
چشمانم را باز میکنم و به #آسمان مینگرم
سلام #شهید_من!
سالها گذشت از #پرکشیدنت
و امروز چه قدر #آسمان دل تنگ بودن توست
این را آسمان #طلاییه به من گفت
او که #آفتاب سوزانش صورتت را نوازش میداد
همان #طلاییه ای که
روزها در دل خاکش
#عشق را جستجو میکردی
و فریاد #یا_حسین سر میدادی
سالها #گذشت از نبودنت
و من #آرزو دارم
دستان #مادری را که
این فراق را
تحمل میکند #ببوسم
#سالها گذشت اما حتی ذره ای
یادت در #دلهایمان کمرنگ نشد
#شهید من!
از #آسمان که به ما مینگری
دعایمان کن
که این #روزها
غبار گناه #بلور_دلها را آلوده کرده
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
@Ammar_noghtezan
#شهیدانه
👈 مزار این شهید همیشه شلوغ است!
🌱مزار سجاد خیلی #شلوغ میشود،
اوائل این موضوع برای خود ما هم عجیب بود،
میرفتیم و میدیدیم یکی از شیراز به #عشق سجاد بلند شده آمده تهران، یکی در گرگان #خواب سجاد را دیده و آمده بهشت زهرا، یکی در قم، یکی در اصفهان و ...
اولش نمی دانستیم #حکمتش چیست
بعد دیدیم حکمت این شلوغی، برمی گردد به #وصیت_نامه سجاد که خطاب به مردم گفته:
« اگر درد دلی دارید یا خواستید مشورتی بگیرید بیایید سر #مزار من . به لطف خداوند من همیشه #حاضر هستم. »
شاید باورتان نشود اما ما هر وقت سر مزار سجاد میرویم میبینیم مزار پر از دسته #گل است و اصلا احتیاجی نیست ما با خودمان گل ببریم. »
#شهید_سجاد_زبرجدی 🌷
#راوی_خواهر_شهید
شهادت ۱۳۹۵ حلب سوریه
مزار مطهر👈 قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم🌷
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
@Ammar_noghtezan
🍁 #شهید_آوینی:
نمــازِ #عشــق دو رکعت است،
رکعتِ اول در دنیــا
رکعتِ دوم در جنتِ لقاءالله
وضوے آن صحیح نیست
مگــر با #خـــون ...
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
@Ammar_noghtezan
#شهیدانه
#شهادت طلوعی دوباره است ...
که تو را میخواند
#عقل و #عشق در رگهای #شهادت جاریست
#عقل می گوید برو
و
#عشق میخواند بیا ...
آنگاه در آغوش #معشوق و #معبودت "الله" جای میگیری
سلام برشما #شهیدان که خدا #عاشقتان شد و شما را #آسمانی کرد
#شهدا با #نگاهتان ما را هم #آسمانی کنید
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
@Ammar_noghtezan
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#افسوس
و صد
#افسوس
امروز برای #شهدا وقت نداریم
از #عشق مگو قصه كه ما وقت نداریم
با حضرت #شیطان سرمان گرم گناه است
از بهر ملاقات #خدا وقت نداریم
در #كوفه تن غیرتمان گوشه نشین است
بهر سفر #كرببلا وقت نداریم
هر چند كه خوبست #شهیدانه بمیریم
زیباست ولی حیف كه ما #وقت نداریم!
🌷 #شهدا_التماس_دعا 🌷
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
@Ammar_noghtezan
🔴وطن پرست اونایی نیستن که توی آمریکا و اروپا نشستن #عشق و حال میکنن، بعد واسه #جوان ما شعار جانم فدای ایران میدن!
شما شعارش رو میدین اینا اینجوری عمل میکردن..
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
@Ammar_noghtezan
📌 نقل از همسر #شهید_چمران:
یک هفته مادرم در بیمارستان بستری بود.
مصطفی به من سفارش کرد که «شما بالای سر مادرتان بمانید ولش نکنید، حتی شبها» و من هم این کار را کردم. مامانم که خوب شد و آمدیم خانه، من دو روز دیگر هم پیش او ماندم، یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم، قبل از این که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و بوسید، میبوسید و همانطور با گریه از من تشکر میکرد.
من گفتم: «برای چی مصطفی؟»
گفت: دستی که این همه به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید.» گفتم: از من تشکر میکنی؟ خب این که #مادر خودم بود، مادر شما که نبود!
گفت: «دستی که به مادرش خدمت کند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ فردی خیر نخواهد داشت من از شما ممنونم که با این همه محبت و #عشق به مادرتان خدمت کردید.»
هیچ وقت فراموش نکردم خدمت به مادرم انقدر برای او ارزشمند بود.
📙 برگرفته از کتاب همسرداری سرداران شهید
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برای_ایران
@Ammar_noghtezan
💢 #شهدا و #عشق به #حضرت_زهرا(س) (شهيد حاج حسين خرازی)
روز پنجشنبه بود. صدايم زدند و گفتند «حاج حسين خواسته از پشت بیسيم براش روضه بخونی.» گوشی را دست گرفتم.
صدای حاجی خسته بود و گرفته. دو بيت روضه حضرت زهرا(س) خواندم:
در بين آن ديوار و در
زهرا صدا میزد پدر
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من
وسط خواندن گفت «طيبالله! بسه برادر» با همين دوتا بيت بیتاب شده بود؛ بیتاب حضرت زهرا(س).
#فاطمیه
@Ammar_noghtezan
#عاشقانه_شہدا 🌹
زمانے که آقا صادق به ماموریت مےرفت ✈️
من براش نامه می نوشتم 📝
و بین لباس یا قسمتے از چمدونش 💼
میگذاشتم کہ ببینه👀
سال گذشته وقتے برای بار اول به #کربلا رفت،
من دو تا نامه نوشتم که یکےبرای خودش بود که گفتم در بین الحرمین روبه حرم حضرت ابولفضل(ع)🕌 ایستاده و این نامه رو از طرف من بخون✋🏻
و اون یکی رو بعد از #اربعین در حرم امام حسین(ع) بنداز و نخون! ⛔️
با اینکه مطمئن بودم نمےخونع اما نمیدونم چرا اون دفعه نامه رو خونده بود.🙄
من در نامه #شهادت آقا صادق را از آقا خواسته و نوشته بودم:
"آقا جان تو رابه جان خواهرت زینب(س) قسم میدم کہ تمام مسلمانان مشتاق را به نهایت #سعادت، ارج و قرب واسطه شوی در نزد حق تعالی.
#صادقم❤️
پاره ے تنم ❤️
در مسیر تو قدم گذاشته و به تو می سپارمش!😔
آقا جان آرزوی #شهادت در سر دارد من نیز #عاشق شهـادتـم
اما آتشم به اندازه ی #عشق و علاقه صادق
تند نیست!😓
آرزویی همچون برادر زاده ے شیرین زبانت قاسم را دارد و شهادت شیرین تر از عسل است برایش😭😍❤️
آقا صادق که این نامه رو خونده بود وقتے به خونہ برگشت 🏠
خوشحال بود😊😍
و گفت:
باور نداشتم که اینجوری از تہ دل برام بخوای تا #شهید شم.😍❤️
من اوایل نمےتونستم این دعا را بگم😥
و برام سخت بود😣
اما میدیدم کہ تو این دنیا عذاب میکشہ😥😭
بعد ها متوجه شدم کہ من خودخواه شدم☹️
و آقا صادق رو فقط برای خودم می خوام😌
اما از سال گذشته بہ این فکر افتادم که بهتره کمے هم آقا صادق رو برای خودش بخوام.🙂💚
#شهید_صادق_عدالت_اکبری🌸
#امام_زمان
#فاطمیه
#حجاب
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀
@Ammar_noghtezan
میگفت خسته نشدی از این همه #رفاقت با شهدا؟!
گفتم چرا #خسته بشم!؟
تازه دارم راه #درست رو میرم...
میگفت سخت نیست داری مثل #شهدا رفتار میکنی؟!
گفتم خیلی سخته مثل نگه داشتن #آتش در دست ولی تازه دارم
معنی #عشق رو میفهمم....
.
میگفت خوب باشه اصلا هر چی تو بگی ولی آخر این رفاقت چیه؟!
گفتم: رفاقت با #حضـرت_زینب(س)
مُهر تایید عمــہ سـادات
مثل #شهید_حـسـن_تمـیمـی که عمـه سادات
سرش را توی
دامنش گرفت تا #لحظه_آخر
جان داد
برگشت گفت میشه منم با #شهدا دوست بشم!؟
منم این #رفاقت رو میخوام...
حالا باید چیکار کنم تا مثل شهدا
بشم آخرش هم #شهید بشم😢
گفتم یه شرط داره
گفت چه شرطی؟؟؟
گفتم #شهادت به شرط #رعایت
گفتم باشه هرچند #سخته
ولی میخوام #شهیدانه زندگی کنم
تا مثل شهدا بمیرم.....😭😭😭😭😭
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#فاطمیه
🕊🕊🕊
@Ammar_noghtezan
#شهـیدانه🥀
آدمها سه دستهاند:
۱. خام
۲. پخته
۳. سوخته
¹.خامها کھ هیچ....!
².پختهها هم عقل معیشت دارند و
دنبال کار و زندگی حلالاند.
³.سوختهها #عاشقاند.
چیزهای بالاتری میبینند و میسوزند،
توی همان #عـشق...🤍
#شھیدمجیدپازوکی
#امام_زمان
#حاج_قاسم
#جان_فدا
••✾🌸
@Ammar_noghtezan
هرکس در سر
آرزوی #عشق دارد ...
#یا_مهدی_ادرکنی
🌷شادی روح شهدا صلوات 🌷
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه
@Ammar_noghtezan
💞نسیم خنکی حال دلم را خوب میکند؛
پاهایم آهسته آهسته در #خاکها فرو میروند...
غرق میشم در رویا!
ناگهان پرندهای میپرد؛
نگاهش میکنم به اوج دارد میرود!
از جلو چشمانم محو میشود!
اینجا کجاست!
کجا ایستاده ام!
ندایی مرا میخواند قدم قدم به جلو میروم یک گوشه دنج مینشینم دنج ترین گوشه دنیاست انگار...
شبیه شش گوشه است انگار...
صدایی در گوشم میپیچد!
صدای #ابراهیم_همت است...
دارد میگوید:
همیشه باید مشغول یک کلمه باشیم؛
و آن "عشـق" است...
اگر #عاشقانه با کار پیش بیایی، به طور قطع بریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمیکند...
زیر لب زمزمه میکنم؛
عشق...
عشق...
عشق...
صدای دیگری می آید؛
#مهدی_باکری میگوید #پاسدار کسی است که شب و روز کار بکند و نخوابد مگر اینکه از فرط #خستگی خود به خود به خواب رود و آخر عمرش ختم به #شهادت باشد...
صدای شهید #مجید_محمدی در گوشم میپیچد و میگوید ما که رفتیم مادری پیر دارم و زنی و ۳ بچه ی قد و نیم قد؛
از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام!
یقه تان را میگیرم اگر #ولایت_فقیه را تنها بگذارید!
صدای #شهید_آوینی در گوشم میگوید؛
زمان بر #امتحان من و تو می گردد تا ببینند که چون صدای"هل من ناصر" امام #عشق برخیزد چه می کنیم!
ناگهان به خود میآیم؛
چشم هایم باز میشود و دلم بی تاب...
اینطرف و آنطرف را مینگرم...
دنبالشان میگردم...
نگاهم ب دور دست ترین نقطه خیره میماند...
قافله ای از میان آب های اطراف زمین #طلائیه میگذرد...
مهدی باکری با همان لبخند همیشگی اش برمیگردد نگاهی میکند و میگوید...
قافله ما قافله #از_خود_گذشتگان است هر کسی که از خود گذشته نیست با ما نیاید...
فریاد میزنم ک صبر کنید میخواهم بیایم!
قافله دورتر و دورتر میشود، میدوم به سمت آب...
سیم خاردار ها مانع اند...
یاد این سخن ابراهیم همت می افتم؛
در پوست خود نمی گنجم!
گمشده ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می بینم، می خواهم از قفس به در آیم، سیم های خاردار مانع هستند...
فریاد میزنم!
که ای قافله صبر کنید من هم مثل #همت از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه از خدا بازم میدارد متنفرم...
اما دیگر دیر شده #قافله رفته است و جا مانده ام...
صدای بوق اتوبوس ها مرا به خود می آورد...
مردی از دور داد میزند!
جانمانی اتوبوس دارد میرود!!
خوشحال میشوم...
میپرسم به سمت کجا؟
قافله شهدا؟
میخندد و میگوید نه می رود شهر...
و من با خودم فکر میکنم مگر میشود آمد طلائیه و از #طلائیه به شهر برگشت..!
مگر میشود از قافله جاماند و به شهر، به دنیای ظاهر فریب مادیات برگشت!
نه امکان ندارد...
بوق!
بوق!
بوق!
بوق اتوبوس دیوانه ام میکند مجبور میشوم ک سوار بشوم...
و تمام راه را با خودم زمزمه میکنم...
همیشه باید مشغول یک کلمه باشم و آن #عشق است...
باید مثل #شهدا عاشق بشوم تا لایق همراهی با قافله بشوم...
باید که این بار جانمانم باید ک آماده شوم...
ای کاش که بشود...
صدای #شهید_آوینی درون گوشم میپیچد و میگوید؛ برادر، جایی برای ای کاشها و اگرها باقی نمانده است!
#عاشورا هنوز نگذشته است؛
و کاروان کربلا هنوز در راه است!
و اگر تو را هوس کرب و بلاست؛
بسم الله...💞
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
🕊✨🍃🕊✨🍃🕊✨🍃🕊
@Ammar_noghtezan
🍀فکه ، سرزمینی است؛ که هر قسمت اش ، قصه گوشت و پوست و استخوان رزمنده هایی را در #دل به یادگار دارد.دلاور مردانی که با #شهادت عاقبت بخیر شدند. و خونشان ، این روزها، دل هر #زائری را به بازی می گیرد.
🍀در روز ولادت #امام_حسین ، چشم به جهان گشود و در شناسنامه اش نام #غلام_حسین_افشردی ثبت شد اما همه او را با نام #نظامی حسن باقری می شناسند.
🍀فرمانده ای که هدایت #عملیات را نه از پشت میز بلکه در منطقه عملیات به عهده گرفت .شناسایی مقر #دشمن را به نیروهایش آموزش داد.همانی که لقب #نخبه دفاع به او دادند و همیشه یک قدم جلوتر از دشمن بود..
🍀مثل همان روز سرنوشت ساز ، که برای شناسایی مکان عملیات با #مجید_بقایی همراه شدند و هردو با خمپاره دشمن و با ذکر #یا_حسین آسمانی شدند .آسمانی از جنس #عشق که شاید مزد شب زنده داری های شهید بود .
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🍁به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حسن_باقری
🕊🕊🕊
@Ammar_noghtezan
#عشق به #علی جزئی از پرستش خداست
شیعه ي علي از مرگ نمي ترسد.
معیارهای خدای خود را درمذبحه سیاستمداران قربانی نميكند،
وبراي من زندگي ارزشی ندا شت كه به خاطر آن اسارت فریبكاران و دغلكاران رابپذیرم و ر وح خود رابکشم،برا ي آنكه جسم خود را محافظت کنم.
ای علی توگفتی كه مرگ شرافتمندانه،هزارباربر زندگی ننگین ترجیح دارد، و من نیز این اعتقادمقدس، همه ي وجودم آماده ي قرباني شدن كردم تاتسلیم زندگي ننگین نشوم.
منبع کتاب
#علی_زیباترین_سروده_هستی
اثر
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
#امام_زمان
#روز_پدر
#ماه_رجب
✨✨✨🍃🌹🍃✨✨✨
@Ammar_noghtezan
#تلنگر_از_نوع_شهدایی
#شـــهادت قسمــت ما میشــد اے کـاش...
❌میتــرسم از خــودم زمـانی که؛
"دلِ مــادر خـودم" را میشــــکنم
و در عـین حـال بر احوالِ
"دلِ مادران #شهدا" گریـه میکنم...
❌میتــرسم از خـودم زمانی کـه؛
به نامحرم نگــاه میکنم!
و در عیـن حال هیات میروم
و بر امام حسین اشک میریزم
و از #شهدا دم میزنـم...
.
❌میترسـم از خـودم زمانی که؛
از اهل بیت و شهدا دم میزنـم
و نمـازم اول وقت نیست...
.
❌میترسـم از خودم زمانی که؛
عاشق #شهادت هستم
و اخلاق و ادب ندارم...
تکلیف مدار نیستم...
.
❌میترسـم از خـودم زمـانی که؛
از #عشقِ امام خامنه ای دم میزنـم
و به حرف ها و خواسته هایشان بی توجهـم...
.
❌میترسـم از خـودم زمانی که؛
#چادر سر می کنم
ولی گفتگو بانامـحــرم برایم عادی شده...
.
❌میترسم از خـودم زمانی کـه؛
حرفـ هایـم با عملــم فرسنـگ ها فاصله دارد...
باید قتلگاهی رقم زد؛
باید کشت!!
منیت را
تکبر را
دلبستگی را
غرور را
غفلت را
آرزوهای دراز را
باید از خود گذشت!
باید کشت نفس را...
#شهادت درد دارد!
دردش کشتن لذت هاست...
امان از #نفس توجیه گر
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
🕊🕊🕊🕊
@Ammar_noghtezan
خدایا!
با تمام وجود درک کردهام که عشق واقعی تویی و #شهادت بهترین راه دست یافتن به این #عشق است...
شهید #احمد_کاظمی
#اللھـم_الرزقنا🙏
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
@Ammar_noghtezan