🌹🌹🌹
#جامعه_اسلامی
#قسمت64
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 در حالى كه انشعابات #وطنى درست عكس اين را نتيجه مى دهد، يعنى اهل يك وطن هر قدر متّحدتر و در هم فشرده تر شوند، از ساير مجتمعات بشرى بيشتر جدا مى گردند، اگر متّحد مى شوند، واحدى مى گردند كه روح و جسم آن واحد از واحدهاى وطنى ديگر جدا است و در نتيجه #انسانيّت، وحدت خود را از دست مى دهد و «تجمّع» جاى خود را به «تفرقه» مى دهد و بشر به تفرّق و تشتّتى گرفتار مى شود كه از آن فرار مى كرد و به خاطر نجات از آن دور هم جمع شده و جامعه تشكيل داده بود. و واحدى كه جديداً تشكيل يافته شروع مى كند به اينكه با ساير آحاد جديد همان معامله اى را بكند كه با ساير موجودات عالَم مى كرد، يعنى ساير انسانها و اجتماعات را به خدمت مى گيرد، و از آنها چون #حيوانى_شيرده بهره كشى مى كند و چه كارهايى ديگر كه انجام نمى دهد و تجربه دائمى از روز اوّل دنيا تا به امروز (كه عصر ما است) شاهد بر صدق گفتار ما است و آياتى هم كه در خلال بحث هاى قبل آورديم كافى است كه از آنها همين معنا را بفهميم و بتوانيم به قرآن كريم نسبت دهيم.
💠 و همين معنا باعث شده كه #اسلام اعتبار اينگونه انشعابها و چند دستگى ها و امتيازات را لغو اعلام نموده و اجتماع را بر پايه «عقيده» بنا نهد نه بر پايه جنسيّت، قوميّت، وطن و امثال آن؛ و حتّى در مثل پيوند زوجيّت و خويشاوندى (كه اوّلى : مجوّز تمتّعات جنسى، و دومى : وسيله ميراث خوارى است) نيز مدار و معيار را #توحيد قرار داده نه منزل و وطن و امثال آن را. (به اين معنا كه فلان فرزند كه از دين توحيد خارج است از پدر و مادر مسلمانش با اينكه از پشت پدرش و رحم مادرش متولد شده، به خاطر كفرش ارث نمى برد، و همسرش نيز نمى تواند از جامعه مسلمين باشد).
و از بهترين شواهد بر اين معنا نكته اى است كه هنگام بررسى شرايعِ اين دين به چشم مى خورد، و آن اين است كه مى بينيم مسأله «توحيد» را در هيچ حالى از احوال مُهمل نگذاشته و بر مجتمع اسلامى واجب كرده كه حتّى در اوج عظمت و اهتزاز بيرقِ پيروزيش دين را بپا بدارد و در دين متفرّق نشود، و نيز در هنگام شكست خوردن از دشمن و ضعف و ناتوانيش تا آنجا كه مى تواند در احياى دين و اعلاى كلمه توحيد بكوشد؛ و بر اين قياس، مسأله توحيد و #اقامه_دين را در همه احوال لازم شمرده، حتّى بر يك فرد مسلمان نيز واجب كرده كه دين خدا را محكم بگيرد و به قدر تواناييش به آن عمل كند هر چند كه به عقد قلبى باشد، و اگر سختگيرى دشمن اجازه تظاهر به دين دارى نمى دهد در باطن دلش به عقايد حقّه ی دين معتقد باشد، و اعمال ظاهرى را از ترس دشمن با اشاره انجام دهد.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔 @ishiaa
🌹🌹🌹
#جامعه_اسلامی
#قسمت65
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 از اينجا روشن مى شود كه #مجتمع_اسلامى طورى تأسيس شده كه در تمامى احوال مى تواند زنده بماند، چه در آن حال كه خودش حاكم باشد و چه در آن حال كه محكوم دشمن باشد، چه در آن حال كه بر دشمن غالب باشد، و چه در آن حال كه مغلوب باشد، چه در آن حال كه مقدّم باشد و چه در حالى كه مؤخّر و عقب افتاده باشد، چه در حال ظهور و چه در حال خفا، چه در حال قوّت و چه در حال ضعف و ...، دليل بر اين معنا آياتى است كه در قرآن كريم درباره خصوص #تقيه نازل شده، مانند آيات زير :
❣منْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ — كسى كه بعد از ايمان آوردن كفر بورزد از دروغگويان است، مگر كسى كه از ناحيه دشمن مجبور به اظهار كفر شود، ولى دلش مطمئن به ايمان باشد.(سوره نحل آيه 106)
❣إلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً — مگر آنكه بخواهيد خود را از شرّ دشمن حفظ كنيد.(سوره آل عمران آيه 28)
❣فاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ — تا آنجا كه مى توانيد رعايت تقوا و پرواى از خدا را بكنيد.(سوره تغابن آيه 16)
❣يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ — هان اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا كنيد، آن طور كه شايسته خداى تعالى باشد، و از دنيا نرويد مگر با حالت اسلام. (آل عمران 102)
❇️ اسلام، تمامى شؤونش #اجتماعى است.
💠 در قرآن كريم مى خوانيم :
وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون — يكديگر را به صبر بخوانيد، و قلب يكديگر را محكم كنيد، و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد. (آل عمران 200) بيان اين آيه در تفسيرش گذشت و آيات بسيارى ديگر هست كه اجتماعى بودن همه شؤون #اسلام را مى رساند.
و صفت اجتماعى بودن در تمامى آنچه كه ممكن است به صفت اجتماع صورت بگيرد (چه در نواميس و چه احكام) رعايت شده، البته در هر يك از موارد، آن نوع از اجتماعيّت رعايت شده كه متناسب با آن مورد باشد و نيز آن نوع اجتماعيت لحاظ شده كه امر به آن و دستور به انجامش ممكن، و تشويقِ مردم به سوى آن، موصل (=رساننده) به غرض باشد؛ و بنابر اين يك #دانشمند_متفكّر بايد هر دو جهت را مورد نظر داشته باشد، آن گاه به بحث بپردازد، پس هم نوع اجتماعى بودن احكام و قوانين مختلف است و هم نوع دستورها مختلف است.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa
🌹🌹🌹
#جامعه_اسلامی
#قسمت66
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 جهت اوّل : كه گفتيم «اجتماعى بودن احكام در موارد مختلف، انواع مختلفى دارد»، دليلش اين است كه مى بينيم شارع مقدّس اسلام در مسأله #جهاد، اجتماعى بودن را بطور مستقيم تشريع كرده و دستور داده حضور در جهاد و دفاع به آن مقدارى كه دشمن دفع شود واجب است، اين يك نوع اجتماعيّت، نوع ديگر نظير وجوب #روزه و #حج است، كه بر هر كسى كه مستطيع و قادر به انجام آن دو باشد و عذرى نداشته باشد واجب است، اجتماعيّت در اين دو واجب بطور مستقيم نيست. بلكه لازمه آن دو است، چون وقتى روزه دار روزه گرفت قهراً در طول رمضان در مساجد رفت و آمد خواهد كرد، و در آخر در روز عيد فطر، اين اجتماع به حدّ كامل مى رسد، و نيز وقتى مكلّف به زيارت خانه خدا گرديد قهراً با ساير مسلمانان يك جا جمع مى شود، و در روز عيد قربان اين اجتماع به حدّ كامل مى رسد.
و نيز نمازهاى پنجگانه يوميّه را بر هر مكلّفى واجب كرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولى اين رخصت را در روز جمعه تدارك و تلافى كرده و اجتماع براى #نماز_جمعه را بر همه واجب ساخته، البته براى هر كسى كه از محلّ اقامه جمعه بيش از چهار فرسخ فاصله نداشته باشد، اين هم يك نوع ديگر اجتماعيّت است.
💠 و در جهت دوم : يعنى «اختلاف در دستور»، دليلش اين است كه مى بينيم وصفِ اجتماعيّت را در بعضى از موارد بطور #وجوب تشريع كرده كه مثالش در جهت اوّل گذشت، و بعضى را بطور #استحباب، چون گفتيم بطور وجوب ممكن نبوده (و اى بسا واجب كردنش باعث عُسر و حَرَج مى شده و اسلام آمده تا حرج و عسر را از هر جهت برطرف سازد)، مثال آن باز همان استحباب به جماعت خواندن نمازهاى يوميّه است كه مستقيماً واجبش نكرده و ليكن آن قدر سفارش بدان نموده و از ترك آن مذمّت كرده كه بجاى آوردنش سنّت شده، و بر مردم لازم كرده كه بطور كلى سنّت را اقامه كنند، مرحوم شيخ حرّ عاملى در وسائل كتاب الصلاة بابى دارد به عنوان باب كراهتِ ترك حضور جماعت.
رسول خدا (ص) هم خودش درباره عدّه اى كه حضور در جماعت را ترك كرده بودند فرمود : چيزى نمانده كه درباره آن عدّه كه نماز در مسجد را رها كرده اند، دستور دهم هيزم به در خانه هايشان بريزند، و آتش بزنند تا خانه هايشان بسوزد، و اين رويّه كه درباره نماز در مسجد از رسول خدا (ص) مى بينيم رويه اى است كه در تمامى سنّت هاى خود معمول داشته، پس حفظ سنّتِ آن جناب به هر وسيله اى كه ممكن باشد و به هر قيمتى كه تمام شود، بر مسلمين واجب شده است. اينها امورى است كه راه بحث در آنها راه استنباط فقهى است، نه راه تفسير، بر فقيه است كه با استفاده از كتاب و سنّت پيرامون آن بحث كند، آنچه از هر چيز در اينجا مهمتر است اين است كه رشته بحث را به سوى ديگرى بكشيم، يعنى به سوى «اجتماعى بودن اسلام در #معارف_اساسی اش».
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa
🌹🌹🌹
#جامعه_اسلامی
#قسمت70
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 و يا برگشت آن به اختلاف #عوامل_خارجى است، مثل دورى از شهر و در نتيجه دوری از مسجد و منبر، و دست نيافتن به معارف دينى، كه اينگونه افراد از معارف دين يا هيچ نمى دانند، و يا آنچه را كه مى دانند بسيار ناچيز و اندك است و يا تحريف شده است، و يا فهم خود آنان قاصر است، و به خاطر خصوصيّت مزاجشان دچار بلاهت و كُند ذهنى شده اند و علاج آن عموميّت دادن به مسأله #تبليغ و مدارا كردن در دعوت و تربيت است، كه هر دوى اينها از خصايص روش تبليغى اسلام است چنانچه مى بينيم فرموده :
❣قلْ هذِهِ سَبِيلِي، أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ، أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي — بگو اين خصوصيّت دين من است كه هم خودم و هم همه پيروانم، بشر را با بصيرت دعوت كنيم. (سوره يوسف، 108)
و معلوم است كه شخص با بصيرت، مقدار تأثير دعوت خود در دلها را مى داند، و مى داند كه در اشخاص مختلف كه دعوت او را مى شنوند تا چه حدّ تأثير مى گذارد، در نتيجه همه مردم را به يك زبان دعوت نمى كند، بلكه با زبان خود او #دعوت مى كند تا در دل او اثر بگذارد. هم چنان كه رسول خدا (ص) در روايتى كه شيعه و سنّى آن را نقل كرده اند فرموده :
❣انّا معاشر الانبياء نكلّم الناس على قدر عقولهم — ما گروه انبيا، با مردم به مقدار عقلشان سخن مى گوئيم. (اصول كافى ج 1 ص 23 ح 15)
❣در قرآن كريم هم فرموده : فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ، وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ — پس چرا از هر جمعيّتى طايفه اى از همان جمعيت كوچ نمى كنند تا در دين تفقّه كنند، و علم بيندوزند، تا وقتى به سوى آنان بر مى گردند انذارشان كنند، شايد بترسند. (سوره توبه ، 122)
پس منشأ بروز اختلاف در فهم و در عقايد، اين سه جهت بود، كه گفتيم #اسلام از بروز بعضى از آنها جلوگيرى نموده و نمى گذارد در جامعه پديد آيد و بعضى ديگر را بعد از پديد آمدن علاج فرموده است.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔 @ishiaa