💠 هدف شهادت حسین(ع)؛ انتقال فرمول غلبه بر دشمن مسلط با عده اندک بود
#قسمت_اول
🔹 #ابوذر_یاسری
تاسوعای ۱۴۰۰
هدف از قیام و شهادت عزتمندانه حسینی در «زیارت اربعین»، نجات بندگان خدا از «نادانی» از طریق ارائه «شناختی نجاتبخش» بیان شده است:
«و بذل مهجته فیک، لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة؛
و حسین(ع) خون قلب مطهر خویش را در راه خدا اهدا نمود تا بندگان او را از نادانی و حیرت گمراهی نجات دهد.»
اکنون، پرسش بسیار مهم پیش روی ما این است:
⁉️ آیا این کدام #شناخت_سرنوشت_ساز است که جز به بهای ریخته شدن خون قلب مطهر پسر رسول خدا (ص) به دست نمی آید؟
🔹برای یافتن پاسخ این پرسش، نگاهی به شرایط عصر اباعبدالله (ع) و نیز جهت گیری ها، سخنرانیها، به ویژه سخنان گرانسنگ حضرت در گفتوگو با سایر افراد در طول حرکت و قیام می تواند ما را به پاسخ نزدیک نماید.
🔹پس از رحلت پیامبر اعظم(ص)، سه مدل (الگو) از اسلام در جهان اسلام شکل گرفت:
1️⃣ اسلام علوی
2️⃣ اسلام اموی
3️⃣ اسلام کوفی
🔹اسلام اموی همان #کفر بود که پس از فتح مکه و تسلط یافتن اسلام، برای بقاء خود و استمرار مبارزه با اسلام، #لباس_دین پوشید.
آیات متعددی از قرآن حکیم ناظر به منافقین است. #نفاق همان کفر در لباس دین است.
«ابوسفیان» در حالی اسلام آورد که به فرزندانش وصیت کرد:
«قدرت را از بنی هاشم بگیرید و چون گویی آن را بین خود دست به دست کنید.»
معاویه پسر ابوسفیان به نقل مغیره، از یاران او، هدف خویش را حذف نام رسول خدا (ص) از مأذنه ها قرار داده بود؛ هدفی که جز با انهدام نبوت و توحید تحقق نمی یافت.
و سرانجام یزید، نوه ابوسفیان، در اشعاری کفرآمیز، به انکار نبوت و توحید، علنا تصریح نمود:
«لعبت هاشم بالملک فلا
خبر جاء و لا وحی نزل؛
بنیهاشم با حکومت بازی کردند و الا نه پیامی [از خداوند] آمده و نه وحی ای نازل شده است.»
🔹البته این تفاوت در روش سردمداران اسلام اموی وجود داشت که، ابوسفیان و معاویه از دستگاه فریب رسانهای پیچیده ای بهره می گرفتند که مقابله با آن دشوار بود، اما یزید از آغاز حکومتش، اولا، آشکارا به فسق و فجور اشتغال داشت و لب به اشعار کفرآمیز می گشود. ثانیا، در حالیکه انتصاب او توسط پدرش بر پایه روش سلطنت موروثی و برخلاف مفاد صلح معاویه و امام حسن(ع) بود، با این وجود، صراحتا علیه مخالفین از جمله امام حسین(ع) شمشیر کشید.
🔹بدین سان، «اسلام نفاقآمیز اموی» به محوریت یزید علیه «اسلام ناب علوی» به رهبری حسین (ع) دست به شمشیر برد. فرمان یزید به والی مدینه این بود:
«از حسین (ع) بیعت بگیر و اگر بیعت نکرد سرش را بفرست.»
در برابر نقشه و طرح ریشه دار اسلام اموی، دو راهبرد در جهان اسلام شکل گرفت:
1️⃣ #راهبرد_مقاومت که برخاسته از اندیشه قرآن حکیم و اسلام علوی بود.
آیات قرآن مشحون از عدم رکون و تسلیم در برابر فشارهای جبهه کفر است:
«و لا ترکنوا إلی الذین ظلموا فتمسکم النار؛
در برابر ستمگران تسلیم نشوید که آتش شما را فرا خواهد گرفت.»
2️⃣ #راهبرد_سازش برخاسته از دستگاه محاسباتی نادرست اسلام کوفی.
🔹باور اسلام کوفی، این بود که تسلیم و سازش با اسلام اموی، لااقل جانشان را حفظ و دنیای ایشان را تأمین می کند. که در ادامه خواهیم گفت این باور، ساده اندیشانه و فاقد شناخت درست جبهه مقابل بود.
🔹اما اندیشه و تفکر اسلام علوی مبتنی بر شناخت دقیق جبهه مقابل در این سخن امام حسین(ع) نهفته است که:
«هرکس با من بیاید به شهادت میرسد و کسیکه مرا یاری نکند روی سعادت (اخروی-دنیوی) را نخواهد دید.»
پایه منطقی و مستدل راهبرد مقاومت در این جمله گنجانده شده است:
«هزینه سازش از هزینه مقاومت بیشتر است.»
🌀 واقعه کربلا و مقاومت عزتمندانه امام حسین(ع) و پیروان مکتب اسلام علوی، حامل دو نتیجه گرانسنگ است:
1️⃣ راهبرد مقاومت، موجب پیروزی مکتب توحید و نابودی امویان و شکل گیری قیام های پیروزمندانه به نام اهل بیت (ع) علیه حاکمیت اموی گردید. پیروزی هایی غرورآفرین و سراسر زیبایی که منشأ آن، مقاومت عزتمندانه روز عاشوراست.
راوی دقیق و حکیم کربلا زینب کبری(س) در توصیف مقاومت عاشورایی حسین(ع) و یارانش، آنگاه که یزید پرسید: رفتار خدا با برادرت را چگونه دیدی؟ چنین فرمود:
«و ما رأیت الا جمیلا؛
و من جز زیبایی ندیدم.»
که این سبک روایتگری باید الگوی #راویان_مقاومت_کربلا باشد.
2️⃣ راهبرد سازش، زمینهساز بسط قدرت یزید و در نتیجه موجب کشتار وسیع کوفیان توسط حاکم سفاکی چون حجاج بن یوسف ثقفی، تجاوز به نوامیس مردم سازشکار مدینه و به منجیق بستن مسجدالحرام و مردم مکه توسط لشکر اموی گردید.
🔹آیا این فرجام، جز صحت پیشبینی اباعبدالله (ع) بود؟
درس بزرگ کربلا اینست:
نتیجه تسلیم و سازش با کفر، افزایش فشار و دست نیافتن به سعادت است!
#انجمن_مدرسان_بیانیه_گام_دوم🔻
🏴 eitaa.com/ANALYSTS
🏴 rubika.ir/analysts_ir
🍃