بدان که
هرچیزی را کاریست
از اعضای بدن آدمی
دیده را دیدن و گوش را شنیدن.
کارِ دل عشق است،
تا عشق نَبُوَد بیکار بُوَد...
#احمد_غزالی
بعد از ٤ سال هنوز بايد حواسم را جمع كنم. گاهى كه حواسم پرتِ سكوت خانه مىشود يا نگاهم به عكسى مىافتد و فكرم پى خاطرهايى مىرود، دستهايم به عادت بيست و چند ساله، دو فنجان قهوه درست میکنند!
خالی کردن فنجان دوم توی ظرفشویی عذاب است...
#زویا_پیرزاد
اگه الان جا بزنی هیچوقت نمیفهمی داستان قرار بود چطوری تموم شه... : )
بگذار همه زَخمم باشند...
وقتی تو این چنین مَرْهَمی!
#طاهره_اباذریهریس
اَنارستــــــون
سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم... #السلام_علیک_یا_علیبنموسیالرضا
لطفا یکی سلام ما رو به امام مهربان برسونه...
مثلا میشد من همان دختر سادهی روستایی باشم و تو همان پسرِ خوش قد و بالا و دلیرِ دِه که دل از دخترکانِ روستای کوچکمان بردهای اما فقط مهر من در سینه داری. که وقتی صبحها میروم لبِ چشمه تا آب بیاورم، نقل تو را از آنها بشنوم که در گوشِ هم پچ پچ میکنند و از خوبیهایت میگویند و گاه شیطنت میکنند و نخودی میخندند و من که آن طرفتر ایستادهام، قند در دلم آب بشود، وقتی میبینم پسر پر آوازه روستایمان، تنها دل در گروی مهر من دارد. یا شب هنگام که پدر از سرِ زمینِ زراعیمان باز میگردد و گلویش را با چای تازه دمِ مادر، تر میکند، از مرد بودن تو بگوید و کلی تعریفت را کند جلوی مادر مهربانم. طوری آرام که من و خواهرم که در اتاقِ مجاوریم، چیزی نشنویم که میگوید پسر فلانی چه مهارتها که ندارد و چه دلیریها که نمیکند و دست به خیر است در کار اهالی روستا و بقیهاش را باید خودت باشی و بشنوی و من که پشت در اتاق فالگوش ایستادهام به وجد بیایم، گونههایم سرخی خوشرنگی بگیرند، آرام لبم را بگزم، گوشه پایینیِ روسریام را به دندان بگیرم، لبخند کمرنگی بزنم و بدوَم آشپزخانه تا ترتیب سفره شام امشب را بدهم. شبها قبل خواب به تو فکر کنم و مطمئن باشم که تو هم با فکر من به خواب میروی و در سرت چه نقشهها که نداری برای آینده مشترکمان و آخر شب برای بار هزارم همهشان را دوره میکنی و دلت قرصِ قرص است از اینکه مالِ تو میشوم. چون میدانی که حسابی در دل همه جا داری، علیالخصوص پدر... و میدانی دخترکی هست آن سوی ده که روزها با خیالِ تو زنده است و شبها با فکرِ تو به خواب میرود که خیلی مَرد رویاهایش را دوست دارد...
#زکیه_خوشخو
- با شما هستم
+ بله استاد؟
- پرسیدم به عنوان هنرمند، از خلق چه اثری آرامش گرفتید؟
+ وقتی موهاشو بافتم : )
ما با کدام سجده شکر کنیم که
افتاده دستِ دامن تو کار و بار ما...
#شب_زیارتی_ارباب
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله