🔅 سید منیرالدّین حسینےِ الهاشمے
🔹نکاتی درباره «روش» ⬇️⬇️
🔹نکاتی درباره «زن و خانواده» ⬇️⬇️
🔆 زن، فرعونیتِ جمال دارد و مرد، فرعونیتِ جلال.
✔️ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی:
«زن، فرعونيت جمال دارد و مرد، فرعونيت جلال. يعنی هر دو، نفس امارهشان دعوت میكنند به اينكه خودشان را معبود قرار بدهند و ديگران را پرستنده و عابد خودشان.
اگر اين نفس تهذيب نشود و مراقبت در رشدش نباشد، موجب فساد میشود.
تمام ظلمها و جورها و حيوانيتهايی كه از بشر سر زده، كه بدتر از همهٔ حيوانات هست، برای همين قضيهٔ نفس و فرعونيت بشر و انانيت بشر است. اينكه برای خدای متعال خضوع نكند، مبدأ همهٔ رنجهای بشر است. ابتهاج به يك امر فاسد، مبدأ همه رنجها و اضطرابهاست. اگر كسی تلاش كند كه ديگری عاشقش بشود، اول خودش صدمه میخورد و زجر میكشد و به اضطراب میافتد. اگر مردی دنبال اين باشد كه دیگران برای جلالش خاضع بشوند، صدمهاش اول به خودش میخورد، خودش دچار اضطراب میشود و آرامش خودش سلب میشود، تا بعد، ديگران را دربرابِر جلالش، به يك نسبت خيلی كمتری، خاضع كند.» ۱۳۷۸/۶/۲۱
☑️ @AndisheMonir
🔆 عشقِ ترحّمی و عشقِ توسّلی
🔅عشقِتان به همسرتان، از رویِ ترحّم نباشد.
🔅عشقِ توسّلی موجبِ تحملِ ناملایماتِ زندگی میشود.
◀️ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی:
«اگر انسان "ترحُّماً" به همسرش احترام بگذارد، اين برای خودش خطرناک است. احترام و محبت مرد نسبت به همسرش و بالعکس بايد "توسُّلاً" باشد. همانگونه که اگر بخواهيد امام رضا(ع) را زيارت کنيد، ترحّما زيارت نمیکنيد، بلکه ايشان را وسيله برای قرب خدا قرار میدهيد، و يا هنگامیکه اسماء الهی را میخوانيد و "يا ربِّ، يا اللّه، يا رحمن، يا رحيم و ..." میگوييد، با اين لفظ و با توجه به مفهوم آن، و حالت روحی خويش، متوسّل به اسماء الهی میشويد، و همچنین ائمه طاهرين(ع) را، که اسماء حسنای الهی تکوينی حضرت حق هستند، توسّلاً زيارت میکنید،
در علائق خانوادگی نيز بايد مهر و محبت، توسّلاً اِعمال گردد و محور، حب الهی باشد.
اگر مردی به همسر خود ترحّم کند، اين بدان معنی است که خودش را در موضع قدرت میبيند و حال اينکه تمام انسانها در موضع احتياجاند و در طريقِ بندگی او وسائلی را میجويند.
احترام شما به مؤمن نيز بايد "توسّلی" باشد؛ مگر اينکه طرفِ احسان شما جزوِ مکتب و دين شما نباشد؛ آنوقت ترحّم اشکالی ندارد. اما هرگز نبايد به يک شيعه ترحّم کنيد.
اگر زن و شوهر توسّلاً به يکديگر محبت کنند، اولين چيزی که سهل میشود، تحمل ناملايمات طرفين برای يکديگر است و اگر در خانهای، خداوند، محور ايثار شد، اين خانه اساساً محل سرپرستی الهی خواهد شد». ۶۹/۸/۲۲
☑️ @AndisheMonir
🔆 معرفینامهٔ کوتاه سید منیرالدّین حسینیِ هاشمی
□ «سيد منيرالدّين حسينىِ هاشمى» در آبان ۱۳۲۴ در شيراز متولد شد و در سال ۱۳۳۹ وارد حوزه علميه قم گرديد.
□ پدر ايشان، مرحوم آيت الله العظمی سيد نورالدين حسينى، از مراجع بزرگ و مؤسس حزب دینی و ضداستعمارىِ «برادران» بود. سيد منيرالدّين حسينى تأثير زيادی از ایشان پذيرفته بود.
□ در دوران مبارزات انقلاب اسلامى، آن مرحوم با اقتدا به حضرت امام خمینی (ره) حضورى فعال در جريانات نهضت پیدا کرد. وی پس از تبعيد حضرت امام(ره) به عراق، به نجف اشرف رفت و در دروس خارج ايشان شرکت جست؛ بهويژه در دوره «ولايت فقيه» حاضر شد که وی را در آستانه تحول عميق فکری قرار داد.
□ استاد حسینی، با تكميل انديشه سياسى و اجتماعى خود، به اندیشمندی تبديل شد كه به «كارآمدى دین در تكاملِ حيات اجتماعیِ بشر» معتقد بود و «تكاملِ قاعدهمندِ معرفت دينى، توأم با تحول در نظام علمى» را از لوازم حركت به سمت تمدنسازی اسلامى میدانست.
□ او پس از پيروزى انقلاب اسلامى، با رأیِ مردم شیراز، به «مجلس خبرگان قانون اساسى» راه یافت و در آنجا يكى از پنج پيشنويس اين قانون را ارائه کرد و در تصويب قانون اساسیِ کنونی نقش زیادی داشت.
□ آغاز پروژهٔ انقلاب فرهنگى، او را بر آن داشت تا با تأسيس «فرهنگستان علوم اسلامى» در سال ۱۳۵۹، به تحقيقِ بيشتر دربارهٔ «شيوه جارى نمودن اسلام در نظام اجتماعى» همت گمارَد.
□ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی بیست سال از عمر شریف خود را در مسیر تولید نرمافزارهای تمدن اسلامی صرف نمود و در صبح روز جمعه، ۱۲ اسفند ۱۳۷۹، دعوت حضرت حق را لبيك گفت.
☑️ @moniroddin
🔹محسن رضایی:
«پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله حسینی الهاشمی تلاشهای بیوقفهای در تدوین قانون اساسی، بهویژه وقتی که در پیشنویس اولیه آن قانون تقریباً خبری از محوریتِ «اصل مترقی ولایت فقیه» نبود، انجام داد و تلاشهای ایشان موجب اجماع بزرگانی چون شهید بهشتی و دیگران در این باره شد و پیشنویس اولیه تغییر کرد.»
http://urly.ir/aQNm
☑️ @moniroddin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺قطعه تصویری از سخنان سید منیرالدین حسینیِ هاشمی در مجلس خبرگان قانون اساسی، سال ۱۳۵۸🔻
🔍 ضرورت سازگاری هر گونه تغییری در قانون اساسی با كلیات آن...
☑️ @moniroddin
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺قطعه تصویری از سخنان سید منیرالدین حسینیِ هاشمی در مجلس خبرگان قانون اساسی، سال ۱۳۵۸🔻
🔍 ضرورت انسجام بین قوا بدون ادغام آنها در یكدیگر
☑️ @moniroddin
🔅 سید منیرالدّین حسینےِ الهاشمے
🔆 عشقِ ترحّمی و عشقِ توسّلی 🔅عشقِتان به همسرتان، از رویِ ترحّم نباشد. 🔅عشقِ توسّلی موجبِ تحملِ نامل
🔆 زنانِ خودگرا، زنانِ جامعهگرا، زنانِ تکاملگرا
✔️ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی:
«سه طيف عواطفِ خودگرا، جامعهگرا و تكاملگرا را میتوان درباره زن مطرح کرد. زن، یا احساسِ هويتِ «تكاملگرا و باللّه» دارد، يا احساسِ هويت «خودگرا» و يا «جامعهگرا».
💠 اگر زن، تحقير و تجليل و احساس هويت را به «تجمّل» برگرداند، دعوت به خود را آغاز كرده است. تحريك به خود، يعنی استخدامِ هرزگی و استخدامِ تبرّز و استخدامِ تجاهر، در دعوت به نفس، که سقف هم ندارد.
موضوع آرايش، که جزو محورهای اساسی زن است... نوع سادهٔ دعوت به خود است... . نوع منزل، انواع نوشيدنی و پوشيدنی و كليه وسائل اقتصادی مرتباً میتواند مظهر خودگرايی و تحريك به خود باشد.
در دعوت به نفس، چه نوع آزادیای هست؟ آيا آزادگی از نوع زيبايیِ ايثار است يا از نوع زيبايیِ تجمّل؟ در تجمّل حتماً يك نوع آزادیِ خُرد هست. شخص، در تجمل، ابتهاج پيدا میكند، يعنی لذت میبرد. انسان از چيزی که بپسندد، لذت میبرد؛ ولی حتما آزادیِ آنی، يعنی تخليه روانی و لذت بردن از وهله، را دارد و تنوع اين لذت را هم میتوان دائمافزا [قرار داد] و برای آن، از نظر عاطفی و روحی، ضریب توليد كرد.
رنگهای گوناگون، بوهای گوناگون، مزههای گوناگون، صداهای گوناگون، و كليهٔ مجاری محيطیِ حسی، كه میتواند فرمپذير باشد و كيفيت جديد بيافريند و نوع كيفيت قبلی را عوض كند، همهٔ اينها كلاً آزادیِ وهلهای، يعنی ابتهاج وهلهای و احساس هويت وهلهای را به وجود میآورند. آزادیِ خُرد هميشه توأم با خودمحوری و خودگرايی است، نه در ارتباط با جامعهگرايی و تكاملگرايی.
💠 در «جامعهگرایی»، احساس هر شخصی برابر با احساس نياز است و ارضاء نیز برابر با «غِنا»ست. ملاحظهٔ نسبتِ بين نياز و ارضاء در جريان تكامل، معنايش اين است كه يك عده بايد رنج ببرند تا عدهای دیگر بتوانند خوش باشند! یعنی دسترسی به آزادگی وهلهای و موضعیِ خرد، برای همه، در آنِ واحد، ممكن نيست. به عبارت ديگر، «تأمين تجمل برای همه، در آنِ واحد، ممكن نمیشود. در سيستم اجتماعی، برای تأمين آزادی وهلهای، حتماً يك عده بايد كار و تلاش کنند تا تركيب بوها، تركيب رنگها، تركيب مزهها و تركيب كليه مجاریِ حسی را توليد كنند. چون توليد بايد توليد اجتماعی باشد. پس اين تبرّز اگر بخواهد انجام بگيرد، بايد عدهای، بيشتر كار بكنند و عدهای، كمتر بهره ببرند.
اما اين سقفی كه برای عموم قابلِدسترسی و ارضاء است، تحريك آن به همان اندازه و در همان سطح نیست و تحريك افراد به انگيزش، بايد به طرف بالا شيب داشته باشد. بنابراين ایجاد نظام طبقاتی لازم است.
💠 «تكاملگرايی بهمعنایِ عمومی شدنِ ارزشهاست، قبل از اينكه «جامعه» ملاحظه شود. زن اگر احساس هويت را به خوبیها برگرداند، در اين صورت، تكاملگرايی را آغاز كرده است. زنِ تكاملگرا [در پیِ] نشر خوبیها و مبارزه با بدیها برای لذتی بالاتر است كه [همان] لذتِ رشدِ غيرِ خود است؛ لذت بهرهوری و خرسند شدن از تكامليافتنِ غير است. نه فقط ظلم نمیكند، نه فقط حق او را نمیگيرد، بلكه فداكاری میكند كه او را از يك مرحلهٔ فهم و يك مرحلهٔ وجدان به وجدانِ بالاتر و فهمِ بالاتر و عملكردِ بالاتر برساند. تكامل و همزيستی و مبتهج شدن افراد از همديگر، يعنی «این زن» به «او» نفع برساند و او هم بخواهد به این نفع برساند؛ البته به شرطی است كه جامعه، خودگرا و خودمحور و مستکبر نباشد، و متجاوز به غیر و تحقيركننده غير نباشد. خوبیها هم زيبا هستند، يعنی بشر از بدیها، از ظلمها، از ستمها و از تحقيرها رنج میبرد.
ارزشها يعنی ضدِ ظلمها، ضدِ تجاوزها، ضدِ خشونتها، ضدِ بدیها؛ يعنی عدالت. مثلاً بهرهكشی از غير، ظلم است. تجاوز به حدودِ غير، ظلم است. فدا كردن و استئثار غير، ظلم است. سلب هويت از غير و بهكار گرفتنِ او در هويت خود، ظلم است.
به بیان دیگر، معنای ظلم اين است كه هر فرد، شخص ديگری را، مثل شیء، برای خودش مصرف كند؛ يعنی هويتِ اختيار، هويتِ آگاهی و هويت رفتارِ انسانیِ را از او سلب كند؛ يعنی اسارت گرفتن غير، ظلم است، در حالی که او هم، مثل هر شخص دیگر، بندهٔ خدا و دارای هويت انسانی و كمالاتی است و میتواند آدم كاملی باشد.» (سال ۱۳۷۸/ تقطیع و تنظیم فیش: مهدی میرزایی)
☑️ @AndisheMonir
🔆 روابط زن و مرد باید سازگار با نظریه توسعه و پیشرفت باشد.
🔅اگر روابط زن و مرد مقنن نشود، استقرارِ در محبت پیدا نمیشود و ایثار محقق نمیشود.
🔅رابطه زن و مرد هر قدر مقننتر بشود، کارخانهٔ انسانسازی شما بهتر میتواند كار كند.
✔️ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی:
«میگوييد: رابطهٔ زن و مرد چگونه بايد باشد؟ میگويم: آنگونه كه با توسعهٔ اجتماعی سازگار باشد. میگوييد: توسعهٔ اجتماعی در جامعهٔ اسلامی چيست؟ میگوييم: انگيزه و انديشه و عملش بايد مرتباً الهیتر بشود. میگويید: برای اين مناسك هم داريد؟ میگويیم: بله. نيازها و ارضايش را مقنن كردند. اگر در اين مناسك كار بكند، اين آدم اهل محبتِ مستقر میشود. میگويید: محبتِ مستقر را برای چه چيزی میخواهیم؟ میگوییم: اگر امروز يك جوان با يك دختر باشد، روز ديگر با يك دختر ديگر، یا احياناً همزمان باهم باشند، اين تلوّن و تنوع شديدی را كه شما میآوريد، منشأ آن میشود كه استقرارِ محبت پيدا نشود. میگوييد: اگر استقرار محبت پيدا نشود چه میشود؟ میگوییم در آن صورت، موضوع محبت، خود فرد و انانیت فرد میشود، و گرايش به غير، و ايثار تحويل نمیدهد. میگویيد: ايثار تحويل نداد، چطور میشود؟ میگويم: نظام شما نظامی است كه بايد آخرش «و يؤثرون علی انفسهم ولو كانت بهم خصاصه» بشود و [آمادگی] «شهادت» تحويل بدهد. درحالیكه اين، نمیدهد؛ اين ماشين به درد آن كار نمیخورد.
در هر حال شما هرچه چرخ اين كارخانه را بتوانيد نظمش را دقيقتر كنيد، سرعت بيشتری در آن امكانپذير خواهد بود. يعنی كارخانهای که، سيستمی که، ارگانی كه با بخار كار میكند، يك ميزان نظم در توليد آلياژ و مولكوش میخواهد. اما كارخانهای كه با سليس كار میكند، يك حرف ديگر است . شما هرچه تأثير را بخواهيد بالا ببريد، بلافاصله بايد بگوييد: اين سرعت، در ساختار متناسبش میتواند عمل كند. نظام و ساختار و سيستم متناسب با انرژیتان را بايد بياوريد.
رابطه زن و مرد هر قدر مقننتر بشود، انسانسازی شما بهتر ميتواند كار كند. اگر انسانسازیِ شما بهتر كار كرد، بايد تكنولوژی متناسبش را بتوانيد ايجاد كنيد. يك وقت میگوييد: در تكنولوژی موجود، كه محرك انسانیاش علاقه به دنيا و حرص و تنوع است، اين يك حرف ديگر است . وقتی میگوييد اهداف توسعه را الهی كرديم، میگوييم خيلی خب، حالا تعريف از نظم هم بايد الهی باشد. تعريف از آزادی هم بايد الهی باشد، تعريف از تكنولوژی و سرعت پيشرفتش هم بايد الهی باشد.
بنابراين، مقنن نبودن يا كمتر مقنن بودن، يعنی ضريب دقت را كم كردن؛ که قطعاً بالا رفتن ضريب دقت را نتيجه نمیدهد؛ بلكه مقننتر شدن، برابر است با بالا رفتن ضريب دقت، ضريب دقت بالا رفتن برابر است با ساختار و نظام را هماهنگ ساختن با انرژی متناسبی كه منشأ سرعت است. حالا انرژی اختيار جنابعالی بنا هست در نظم بالاتری در بهينهسازی خودتان عمل كند؛ طبيعتاً هرج و مرج جنسی را نمیتواند بپذيرد؛ چون تعريف از نياز و ارضائش در يك دستگاه ديگر میچرخد.» ۱۳۷۸/۳/۲
☑️ @AndisheMonir
🔆 ریشهٔ ظلم به زنان، طغیانِ اخلاق است.
✔️ سید منیرالدین حسینیِ هاشمی:
«اگر كسی فلسفه تاريخ نداشته نمیتواند ريشه ظلم را تحليل كند. ممكن است كسی بگويد [ریشهٔ ظلم] در كمبود قوانين مدنی است كه بايد به نفع زنان باشد و [حالآنکه] قوانين مدنیْ مردسالارانه تنظيم شده است. يا ممكن است ماركسيستها احساس مالكيت اقتصادی را زيربنای اين ستم بدانند و بگويند بايد تحول در نظام اقتصادی جامعه به وجود بيايد.
ما همه اينها را روبنا میدانيم و اساس آن طغيان اخلاق است. اگر طغيان اخلاق وجود داشت، ايثار تبديل به استيثار میشود و بنابراين نسبت به همه اقشار جامعه اين ستم اتفاق میافتد، از جمله زن. هركس قدرت داشته باشد از ديگران سوءاستفاده میكند؛ مرد از زن، و اگر زن هم قدرت داشته باشد از زن سوءاستفاده میكند. جنگ قدرت پيدا میشود. فقط ايثار است كه میتواند اين مسئله را حل كند و آنهم در مكتب انبياء اتفاق میافتد. درواقع همان نگاه فلسفه تاريخی به مسئله است.»
☑️ @AndisheMonir