May 11
هدایت شده از **بِخوان مَرا**
تقریبا تمامی دوستان محجبه و چادری دوران دبیرستانم که در رشته هایِ خیلی خوبِ دانشگاه های برتر قبول شده اند ؛ یا چادر را برداشته و شل حجاب شده اند یا به طور کامل کشف حجاب کرده اند.
به فاصله ۴، ۵ سال. حول و هوش ترم ۴ به بعد دانشگاه.
شاید عده ای مثال نقض بیاورند ولی من حاضرم دستشان را بگیرم و فضای غالب کنونی دانشگاه علوم پزشکی را نشانشان بدهم.
حجاب قسمتی از این داستان است.خیلی هایشان درگیر روابط آزاد و بی هیچ قیدی با جنس مخالف هستند و تقریبا نبودن این رابطه بیشتر از بودن رابطه توی چشم بقیه تعجب ایجاد می کند.
از کلاس ۳۰ نفره دانشگاه ، که همه به سن بلوغ رسیده ایم و ۲۳ سالگی را سپری می کنیم ۴ نفر ازدواج کرده اند و از دید بقیه ازدواج یک اتفاق برای سن بزرگ سالی است که معمولا خانواده های سنتی ، زود به سراغش می روند!
هر روز معنویت بیشتر رنگ می بازد و نشانه بی کلاسی و سنتی بودن می شود . اگر هم عده ای معنویت را قبول داشته باشند معنویتی مختص به شب های قدر ، دهه محرم و شب های رمضان است.
همان وقت هایی که معنویت رنگ آیین باستانی به خودش می گیرد و با شله زرد و لباس مشکی و نذری سراغ ما می آید.
آهای ... دوستان حزب اللهی ام
دوستان هیئتی من ...
شهادت طلب ها ، مرد میدان ها ، شما که می گفتید همیشه پای کار هستید
پس الان کجایید؟
چرا پیدایتان نیست...
من جای خالی شما را پشت صندلی های دانشگاه حس می کنم.
جای خالی شما پشت صندلی های دانشگاه ما درد می کند.
شما خودتان را راحت کرده اید . شما خودتان را به راحتی کنار کشیده اید . شما نمیتوانید چشم هایتان را ببندید روی دانشگاه .
شما در مقابل دانشگاه مسئولید .
شما هیچ هزینه ای برای جایگاه علمی زن های محجبه در این دانشگاه ها ندادید که هیچ آن ها را تنها گذاشتید.
.
هدایت شده از 🇵🇸 کشکول سید
🗓 یک ماه تا شروع سه ماه طلایی رجب، شعبان و رمضان باقی مانده.
یه پیشنهاد: این شبها از حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها رزق عبادت و عبودیت این سه ماه رو بخواید.
پ.ن»» عکس رؤیت هلال زیبای ماه جمادی الثانی در اصفهان مربوط به غروب امروز پنجشنبه
یا مُمْتَحَنَةُ
امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً،
وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ.🌿
ای آزموده،
آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت،
ما بر این باوریم که دوستان و تصدیقکنندگان توییم و به تمام آنچه پدرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) و جانشینش برای ما آورده شکیبایی کنندهایم، پس از تو درخواست میکنیم، اگر تصدیقکننده تو بودهایم، ما را به تصدیقمان به پدرت و جانشینش مرتبط کنی تا خود را بشارت دهیم که به سبب دوستی تو پاک شدهایم.
࿓ @Anne57 ࿓
آنِ۵۷ 🇮🇷
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَي
🌿
إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي ۖ إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
حنّا، همسر عِمران، نجوا کرد: «خدایا، بچهای را که در شکم دارم، وقف تو کردهام تا فارغ از هر مشغلهای در خدمت دین تو باشد. از من بپذیر که تو فقط شنوای دانایی.»
فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَىٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَىٰ ۖ وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
همینکه بچهاش را بهدنیا آورد، با حسرت گفت: «خدایا، بچهام دختر است!» البته خدا بهتر میدانست که او چه بچۀ مهمی بهدنیا آورده است! پسری که او میخواست، به اهمیت دختری نبود که به او دادیم! بعد ادامه داد: «نامش را مریم گذاشتم. او و بچههایش را از شرّ شیطانِ راندهشده از خوبیها به تو میسپارم.»
آیات ۳۵ و ۳۶ سوره آل عمران♡
May 11
هدایت شده از چیمه🌙
.
میخواهم متنی بنویسم با این مضمون که اگر روزی فکرکردی بلدی چیزی یاد بقیه آدمها بدهی، همان لحظه مردهای. سوختهای. خاموش شدهای. اگر حس کردی نیاز به آموزشدیدن نداری درجا تمام شدهای. من از تمامشدن میترسم، از اینکه روزی شاگردیکردنم تمام شود و خاموش بشوم. من راه خودم را پیدا کردهام. طالبِ خستگیناپذیری هستم که دلش میخواهد تا ابد یاد بگیرد و روشن بماند.
وقتی به حبیبه جعفریان گفتم کاش برایمان کلاس آموزشی میگذاشتید، گفت من چیزی برای آموزشدادن بلد نیستم. بعد با خودم فکر کردم چه درخواست احمقانهای ازش کردم. حبیبه چیزهایی که بلد است را توی نوشتههایش جاساز کرده. باید جُربزه داشته باشم درست شاگردی کنم. حبیبه روشن است. زنده است. صدای نفسکشیدنش را میشنوم. کلماتش حرارت دارند، میتوانم لمسشان کنم.
@chiiiiimeh
.