هر رفتار اعم از فعل یا ترک فعل که به جهت #جنسیت یا موقعیت آسیب پذیر یا نوع رابطهی مرتکب، بر #زن وارد شود و موجب ورود آسیب یا ضرر به جسم یا روان یا شخصیت یا حیثیت و یا محدودیت و یا محرومیت از حقوق #آزادی قانونی وی گردد.
در اینجا چند ملاحظه در مفهوم #خشونت وجود دارد:
#خشونتی که در این لایحه از آن بحث میشود قابل تقسیم به خوب و بد نیست و همیشه نامطلوب است. حال اگر کسی مسئول دیگری باشد، آیا میشود هیچ منعی از او سر نزند؟
به این مثال توجه کنید: برخی از #خشونتها (البته طبق تعریفی که از #خشونت ارائه شد) برای تربیت لازم است. برای مثال در روایات آمده که بچهها را به بعضی از سختیها عادت دهید تا موقعی که بزرگ شدند راحتتر بتوانند با سختیهای زندگی مقابله کنند؛ تربیتی که همیشه با شادکامی همراه باشد فرد را شکننده میکند.
آن چیز که در عالم پست مدرن مطرح است این است که هیچ ارزش واقعی وجود ندارد و همهی ارزشهای اخلاقی نسبی هستند. بنابراین وقتی والدین ارزشهای خودشان را به فرزندان منتقل میکنند در واقع آن چیزی که مورد علاقهی خودشان هست را منتقل میکنند نه آن چیزی که ارزش واقعی دارد. راهکاری که ارائه میکنند این است که والدین باید در مورد ارزشهای اخلاقی مورد نظر خودشان با فرزندان صحبت کنند و حق انتخاب را به فرزندان واگذار کنند و دیگر مسئولیتی به عهدهی آنان نیست. اما آنچه که ما میگوییم این است که این مسئولیت بر عهدهی والدین است و آنها مسئول هستند که ارزشها را منتقل کنند و اگر فرزندان زیر بار نرفتند چیزی از مسئولیت والدین کم نمیشود و ممکن است آنها حدی از محدودیت را برای فرزندان ایجاد کنند.
#خشونت، امر نوعی یا شخصی
افعالی هستند که عرفا #خشونت حساب میشود اما در مقابل برخی از افعال هستند که عرفا #خشونت به حساب نمیآیند ولی برای شخص خاصی آزاردهنده است؛ طبق تعریف عامی که از #خشونت ارائه شد، دسته دوم هم از مصادیق #خشونت به شمار میرود.
اما برخی میگویند تعریف ارائه شده از #خشونت هر آزاری را دربر نمیگیرد، بلکه به آن آزاری اشاره دارد که باعث آسیب یا ضرر جدی شود. بنابراین مثلا یک فعلی که عرفا آسیب رسان نیست ولی یک شخص از آن بدش می آید و موجب آزار او میشود از مصادیق #خشونت نیست.
هرچند که با مراجعه به لغتنامه در مییابیم که آسیب معنای عامی دارد و هر نوع رنجشی را شامل میشود.
جعل اصطلاح #خشونت
بحث دیگر این است که #خشونت در اینجا جعل اصطلاح شده است. #خشونت عرفی این است که در لحظهی ارتکاب فعل طرف مقابل احساس آزردگی کند ولی اگر در لحظهی انجام فعل ناراحت نشود و بعد از گذشتن مدتی احساس آزردگی کند، از نظر عرف از مصادیق خشونت نیست بلکه از مصادیق عناوین دیگری همچون فریب و.... است؛ اما در تعریف ارائه شده در این متن #خشونت عام هست و همهی فروض بالا را دربر میگیرد.
راهکارهای فرهنگی بهجای راهکارهای جزایی
پرسش بعدی این است که آیا باید در قبال هر فعل ناروایی، مجازات حقوقی قرار داد؟
به نظر میرسد میتوان بسیاری از رفتارهای ناروا را با کارهای فرهنگی اصلاح کرد؛ و آنچه در اینجا دیده میشود این است که لایحه این توجه را داشته و به همین علت نهادهای دیگر در امر تعلیم و تربیت برای فرهنگسازی ورود کردهاند و این از مزیتهای این لایحه است؛ اما مشکلی که در این لایحه وجود دارد این است که وقتی بعد فرهنگی و تربیتی خشونت ناروا پررنگتر است، مسئله باید بیشتر به سمت مسائل فرهنگی معطوف شود نه جزایی. در ساختاری که طراحی شده است و در آن وزارت علوم و آموزش و پرورش و .... وجود دارد نباید رئیسش رئیس قوه قضائیه و یا وزارت دادگستری باشد. این نشان میدهد که نگاه حقوقی و جزایی بر نگاه فرهنگی و تربیتی غلبه دارد و باید اصلاح شود.
خاص بودن #خشونت_جنسی
یک بحث دیگری که مطرح است این است که لایحه بایستی به خاص بودن آزار و #خشونت_جنسی توجه کند. خاص بودن #آزار_جنسی به این است که در بسیاری از مواقع زن بعد از اعلام جرم توان اثبات جرم را ندارد و این موجب میشود که در بسیاری از مواقع بخاطر ایجاد اتهام #مجازات شود. علاوه بر این اعلام جرم و ابراز از طرف زن، عواقب بسیاری را برای او به همراه خواهد داشت؛ ولذا بسیاری از #خشونت_های_جنسی_علیه_زنان ابراز نمیشود.
در اینجا باید دنبال راهکاری بود که چگونه این خشونتها که ممکن است مخاطراتی برای زن داشته باشد، محرمانه کشف و آسیبهای روانی او، محرمانه ترمیم شود.
خاص بودن خانواده
بحث خاص بودن خانواده یک بحث مهمی است. پیمایشی توسط خانم #دکتر_سهیلا_صادقی انجام شده است و طی آن از 83 نفر که معتقد بودند تحت #خشونت_خانگی هستند، مصاحبهی کیفی گرفته شده است؛ نقطهی اشتراک آنها در این بود که همهی آنها اعتقاد داشتند که حاکمیت نباید در این مسئله مداخله کند؛ پس معلوم میشود که حوزهی خانواده یک پیچیدگی خاصی دارد. یک #زن خانوادهاش را دوست دارد و