M:
#فمینیسم و #لزبینیسم
نویسندگان: #مریم_فرهمند
منبع: مطالعات راهبردی زنان 1384 شماره 28
کلید واژه ها:
#فمینیسم #زنان #خانواده #تساوی_جنسیتی
#هویت_جنسی #لزبینیسم #گرایش_جنسی
حوزه های تخصصی:
حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در تاریخ، مکاتب و جنبش ها فمینیسم و ابعاد آن
#چکیده
بر مبنای #نظریه_لزبین_فمینیسم، عمدهترین ستم مردان علیه زنان در روابط جنسی نابرابر زن و مرد است و #همجنس_گرایی_زنان، #آزادی_جنسی آنان و #رهایی_از_تقیدات_خانواده، تنها راه رهایی آنها از این ستم جنسی است. این نوشتار با تبیین اجمالی نظریات این گروه #فمینیستی، برخی فعالیتهای آنان را جهت اشاعه و عادی جلوه دادن این رفتار، از طریق ابزارهای مختلف اطلاعرسانی، تشکیلاتی و فنی برمیشمارد و در پایان با اشاره به نتایج تحقیقات و مطالعات علمی و ذکر شواهد ممنوعیت این عمل در ادیان توحیدی، برخی تأثیرات سوء #همجنس_گرایی بر سلامت جسمی، روحی و اجتماعی زنان از جمله فروپاشی خانواده، اضمحلال اخلاق، تخریب هویت زنانه و ایجاد گرایش جنسی بیمارگونه را تبیین میکند.
#متن
#فمینیسم یکی از مباحث بحث برانگیز عصر حاضر است که در دهههای اخیر تحولات گستردهای را در مفاهیم، نقشهای فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان و نیز هویت آنها ایجاد کرده است. امروزه نظریه فمینیسم مجموعهای از نحلههای فکری، احزاب سیاسی و انواع و اقسام گرایشهای ذهنی و رفتاری زنان است و در حوزههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع و نیز حوزههای مختلف علوم ورود یافته است. به زعم اندیشمندان فمینیسم، مهمترین دستاورد این نهضت کاستن فاصلههای جنسیتی در حیطه خانوادگی و اجتماعی است، در حالی که با تعاریف جدید از خانواده، نظام سنتی با چالش روبرو شده است، هرچند در تحلیلهای انتزاعی ادعا میشود شرایط مطلوبی برای زنان فراهم شده، امّا با کلنگری و ربط پدیدهها به یکدیگر مشخص میشود که فرهنگ جدید ضمن ترویج فردگرایی بستری را فراهم میکند که نهایتاً به عدمتفاهم اجتماعی و عدم درک متقابل زنان و مردان و بروز اختلال در سیستم روابط اجتماعی و خانوادگی میانجامد. به منظور بررسی بیشتر این جنبش برخی از صاحبنظران تغییر و تحولات درونی این نظریه را در سه موج مورد بررسی قرار میدهند.
#موج_اوّل: در اواخر قرن نوزدهم همزمان با مبارزات گسترده مردم آمریکا علیه تبعیضنژادی، زنان نیز به صورت فعال مشارکت نموده و این حرکت ضد تبعیضنژادی را به اعتراضی گسترده علیه نابرابری حقوقی در عرصههای مختلف اجتماعی سوق دادند. اوج این حرکت در سالهای 1848 تا 1880 و بر پایه اصول و مبانی لیبرالیستی شکل گرفت. این وضعیت تا اوائل قرن بیستم ادامه داشت و حق رأی و حضور هر چه بیشتر زنان در عرصههای اجتماعی را رقم زد. این جنبش در دهههای 1920 تا 1960 به علت ایجاد تشتت و اختلافات درون سازمانی دچار افول گردید.
#موج_دوّم: در سال 1961 در نظام سیاسی آمریکا تغییراتی رخ داد و بار دیگر توجه زنان فعال و طرفدار حقوق زن، به سوی حل مسائل و مشکلات زنان معطوف گردید. بدین ترتیب موج دوّم فمینیسم، از آمریکا آغاز شد و بعدها کشورهای اروپایی را تحت تأثیر قرار داد. فمینیستهای این دوره خواهان اعطای حقوق مشابه مردان و ایجاد فرصتهای جدید برای زنان بودند.
#موج_سوّم: در اواخر دهه 70، همزمان با افول موج دوّم، براثر رشد اختلافات درونی، موج سوّم حرکت فمینیستی آغاز گردید که بیشتر بر تفاوتها و ناهمسانیهای موقعیت زنان و توجه به اصول زیربنایی و احترام به تکثر آرا و اندیشهها تأکید داشت. در این دوره نظریهپردازی و مطالعات آکادمیک از اهمیت خاصی برخوردار گردید.
1) شاخههای #فمینیسم
1-1) #لیبرال_فمینیسم
این دسته از فمینیستها قائل به هیچگونه تفاوت نژادی، جنسی، طبقاتی یا ذاتی بین زن و مرد نیستند و تبعیض علیه زنان را حاصل ناهنجاریهای اجتماعی میدانند و تعقل فردی را بر سنتها و نهادهای مستقر در جامعه ترجیح میدهند. تفکر انتقادی در این مکتب مهمترین عامل دگرگونی و ساختارشکنی در اجتماع است. از نظر فمینیستهای لیبرال یا اصلاحطلب تفاوتهای بین زن و مرد، ذاتی نیست و حاصل اجتماعی شدن و «شرطیسازی نقش جنسی»[1] بوده است. (ابوت، 1378: 5)
2-1) #فمینیسم_فرهنگی
این گروه بر خلاف لیبرالها به تفاوتهای ذاتی بین زنان و مردان معتقدند و برخی تمایزات ذهنی و روحی زنان را جزء عوامل تعیینکنندهی برنامهریزیهای راهبردی میدانند.
#ادامه_یک
https://eitaa.com/Antifeminism2
فی افلاطون مطرح شده بود و در زمان معاصر در تئوری کوئیر[19] به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. مطابق تئوری فراهنجار کوئیر، هویت، ثابت نیست و دارای عناصر مختلفی است، بدین لحاظ طبقهبندی انسان برپایه یک هویت مشترک ناممکن میباشد، یعنی در این تئوری پیشفرضهای مربوط به جنسیت، هویت زنانه و هویت مردانه زیر سؤال میرود. (Ibid, 14)
اولین نشانههای همجنسگرایی در نوشتههای #افلاطون و #اریستوفان تحت عنوان #سمپوزیوم[20] در یونان باستان و در آثار باقیمانده از #دیوجین_لائورتوس[21] در 5 قرن قبل از میلاد حضرت مسیح مشاهده گردیده است. پس از آن برخی افراد مانند اسکندر مقدونی به عنوان استثنا در تاریخ مطرح میشوند. همچنین در داستانهای یونان باستان خدایانی چون #زئوس، #هرکول و #آشیل نیز نمایانگر تمایلات #همجنس_گرایی هستند. نمونههای دیگر #همجنس_گرایی در رم باستان و در داستانهای انجیل و تورات و همچنین داسـتان قـوم لـوط در قـرآن کریـم مشـاهده میشـود. در تـاریخ باستان #همجنس_گرایی_زنان نیز به ندرت گزارش گردیده و فقط چند مورد استثنایی در اساطیر هندی و یونانی ملاحظه میشود. واژه #لزبینیسم نیز از نام جزیرهای در یونان قدیم به نام #لیزبوس[22] اقتباس شده است که افراد این جزیره #همجنس_گرا بودهاند. #همجنس_گرایی تا آغاز قرن 18 میلادی تقریباً در تمامی جوامع مختلف بشری امری مذموم و غیرطبیعی بوده و در تمامی مذاهب الهی از آن به عنوان گناه کبیره و امری شنیع یاد شده است.
3) #نظرگاه_ادیان در مورد #همجنس_گرایی
در همه ادیان توحیدی همجنسگرایی پدیدهای ناهنجار و گناه شمرده میشود.
1-3) #یهودیت
علیرغم تلاشهای صهیونیسم جهانی به منظور جذب افراد به یهودیت صهیونیستی و تحریف دین یهود و کتب و منابع آن جهت مشروعیت بخشیدن به #همجنس_گرایی و #لزبینیسم در نص صریح تورات، #همجنس_گرایی #حرام میباشد. به طور مثال در تورات، فصل 22/18 آمده است: «آنچنان که با زنان همبستر میشوید با مردان نشوید که موجب بیزاری ]خدا[ است» و در فصل 13/20 تصریح میشود: «هر دوی آنها (#همجنس_گرایان_زن_و_مرد) باید بمیرند و خونشان برگردن خودشان است».
همچنین در تورات میشنه[23] در خصوص ممنوعیت همجنسگرایی آمده است: «همخوابگی زنان با زنان ممنوع است. این فعل مردمان سرزمین مصر بود که شما را به ترک آن هشدار میدهیم. آنها چه میکردند؟ مردان با مردان و زنان با زنان ازدواج میکردند. آنان از درگاه خدا رانده شدند» (عهد عتیق: بخش 21).
برخی تحقیقات دانشگاهی هم به بررسی همین موضوع پرداختهاند. به عنوان مثال در سـال 1992 در کارگاه «خانـواده در درون فمینیسم یا خـارج آن»[24] بـه تفصیل در خصوص وضعیت لزبینها در سنت یهود و پارادوکسهای دنیای مدرن با مذهب مطالب ذیل ارائه شده است:
1ـ خانواده به طور سنتی در جوامع مذهبی، پدرسالار و کانون مسائل جنسی و تحقیر زنان است.
2ـ #واژه_خانواده باید برای ساختارهای جدید اجتماعی چون کانونهای لزبینها و زنان سرپرست خانواده نیز اطلاق شود.
3ـ #خانواده_لزبینها باید از احترام و حقوق اجتماعی برخوردار شوند.
2-3) #مسیحیت
از آنجا که مسیحیان اکثر جمعیت جهان را تشکیل میدهند، بیشترین تضارب آرای ادیان با #همجنس_گرایی_در_دین_مسیحیت و فرق گوناگون آن رخ داده است. #پروتستان_ها به عنوان اصولگراترین فرقه مسیحیت و کاتولیکها به عنوان بزرگترین مخالفان همجنسگرایان بوده و هستند، چنانچه پاپ ژان پل دوّم بارها و بارها ازدواج همجنسگرایان را مطرود دانسته و پاپ بندیکت شانزدهم نیز در سیاستهای جدید واتیکان براین موضع تأکید نموده است.
در متون مذهبی و اناجیل نیز نمونههای فراوانی وجود دارد که همجنسگرایی را حرام و گناهی بزرگ تلقی مینماید. به عنوان مثال در سفر پیدایش 18:20 انجیل، به داستان حضرت لوط و شهر سدوم اشاره شده است که خداوند به واسطه این گناه بزرگ سرزمینشان را ویران نموده است. همچنین در سفر پیدایش 1:24 حضرت مسیح در گفتاری به ماتیو[25] (یکی از حواریون) اظهار میدارد که همبستری مردان با مردان و زنان با زنان ممنوع و موجب غضب خداوند است. در فصل رومن[26] 1:26 نیز آمده است که: «خداوند آنها را بخشید تا رفتارشان را عوض کنند، زیرا زنان با زنان در میآمیختند و مردان به طرز شرمآوری به مردان گرایش داشتند و برسرشان آمد آنچه که براساس خطایشان بود». (Wilson, 1996: 300)
در دهههای اخیر که معنویت و دین در اروپا و آمریکا کمرنگ گردیده، تئوریپردازان سکولار و برخی از مفسران متون دینی به تحریف انجیل و ارائه و تفسیرهای جدیدی دست زدهاند تا بتوانند از طریق مذهب به تطهیر همجنسگرایی پرداخته و زمینه را برای پذیرش عمومی فراهم نمایند، به عنوان مثال اینگه اندرسون[27] از اساتید دانشگاه ملی سوئد در کتاب خود تحت عنوان «گناه سدوم» اظهار میدارد: «بر اساس منابع متعدد انجیلی میتوان اثبات کرد که گناه اصلی آنان (ساکنان شهر سدوم) غفل