eitaa logo
صفرتاصدعربی l بیات
9.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
275 ویدیو
8 فایل
‌﷽ 🔹محمدهادی بیات ✍🏻 نویســنده و پژوهشگر 👨🏻‍🎓 کارشناس قرآن و حدیث 🧑🏻‍🏫 مــدرّس‌ ادبیات عربی 😎 قواعدعربی به زبان ساده✌️ 🎬 آموزشها: eitaa.com/Arabi0_100/286 📚 کتابها: eitaa.com/Arabi0_100/7685 ⭐️ رضایت: @Rezayat0_100 👤 پشتیبان: @Admin0_100
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ سلام به همۀ رفقای عزیزم 🙋🏻‍♂️ صبحتون بخیر باشه ‌
مطلب دیروز، برشی بود از کتاب جدیدمون «دل‌کده». امروز می‌خوام این کتاب رو بهتون معرفی کنم 😊 ‌
❣️ دل‌کده (وبلاگ‌نوشته‌های دلی) نگاهی خلاقانه و برداشتی آزاد از آیات و روایات 🏅اثربرگزیدۀ جشنوارۀآثارپژوهشی‌حوزه‌خراسان 📏 قطع: رقعی 📖 تعداد صفحات: 230 🎁 ‌هدیه: 150،000 تومان ‌
صفرتاصدعربی l بیات
❣️ دل‌کده (وبلاگ‌نوشته‌های دلی) نگاهی خلاقانه و برداشتی آزاد از آیات و روایات 🏅اثربرگزیدۀ جش
‌ ✅🔻✅ می‌کنم داستان نگارش کتاب رو بخونید. جالبه و باهاش بیشتر آشنا می‌شید 😊👇👇 ‌
1 «تَفَکُّرُ ساعَةٍ أفضَلُ مِنْ عِبادَةِ سَنَةٍ» (لحظه‌ای تفکر، از یک سال عبادت برتر است) از بچگی عادت داشتم بلند بلند فکر کنم و با خودم حرف بزنم! یادمه یه بار با یکی از دوستام تو راه مدرسه بودیم که یه لحظه خطاب به خودم بلند یه چیزی گفتم. رفیقم با تعجّب گفت: چی؟! 😳 اونجا بود که متوجه حضورش شدم و گفتم: با خودم بودم، ببخشید، اصلاً حواسم نبود اینجایی. خلاصه بنده خدا کلّی خندید و اون روز تو مدرسه هر وقت منو می‌دید باز خنده‌اش می‌گرفت و مسخره می‌کرد!😜 ‌
2 بعدها که رفتم حوزه، بلند فکر کردن به یکی از برنامه‌های ثابتم تبدیل شد. یه مَدرَس (کلاس) دِراز داشتیم. ضبط صوت گوشیمو روشن می‌کردم و می‌ذاشتم توی جیب پیراهنم و شروع می‌کردم به راه رفتن و بلند بلند فکر کردن. با خودم حرف می‌زدم، گاهی خودمو توبیخ یا تشویق می‌کردم، از اهداف و برنامه‌ها و تصمیماتم می‌گفتم. بعد میومدم توی کتابخونه و هندزفری می‌زدم و قسمت‌های مهم تفکّراتم رو مکتوب می‌کردم تا برام بمونه و بعدها در صورت لزوم بتونم بهشون مراجعه کنم. ‌
3 خلاصه اینکه این عادت قشنگ، باعث شد که خرداد ماه سال 1399 یه «وبلاگ» و بعد هم «کانال شخصی» در پیام‌رسان ایتا بزنم و اونجا با خیال راحت بلند بلند فکر کنم. یه مدت که از عمر وبلاگ و کانال گذشت و مطالب زیاد شد؛ تصمیم گرفتم که مطالب رو در یک فایل وُرد هم ذخیره کنم. نوشته‌هایی با موضوعات مختلف که عمدتاً از دل برآمده بودند، لذا اسم کلّ مجموعه رو «دل‌کده» گذاشتم. ‌
4 سال 1400 بود که دل‌کده رو در کنار چهارتا کتاب و مقالۀ دیگه برای «فراخوان آثار پژوهشتی حوزۀ علمیه خراسان» ارسال کردم. انتظاری هم ازش نداشتم، اما همین «دل‌کده» به عنوان اثر «شایسته تقدیر» برگزیده شد. ‌
5 اینم نتیجۀ ارزیابی یکی از داوران و نظری که در موردش نوشتن 👆
6 البته نسبت به قلم کتاب که محاوره‌ای است اشکال گرفته بود که: شیوۀ گفتاری و محاوره‌ای برای وبلاگ و کانال بسیار مناسبه و صمیمیت ایجاد می‌کنه، اما برای کتاب باید مطابق با زبان معیار نوشته بشه؛ ولی باز هم به نظرم رسید که بهتره مطالب با همون قلم خودمونی و حالت دلی که از اول نوشته شده، باقی بمونه. مخصوصاً اینکه مخاطب اصلی این حرف دل‌ها خودمم، حالا شاید یه جاهاییش برای شما هم مفید یا جالب باشه. ‌
7 🔻محتوای کتاب در 6 بخش تنظیم شده که یه توضیح کوتاهی نسبت به هر بخش خدمتتون عرض می‌کنم: 🔸«آیه‌کده» نگاهی متفاوت، برداشتی آزاد، ذوقی و شخصی از برخی آیات قرآن. 🔹«حدیث‌کده» یه همچین برداشت‌هایی از برخی از روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) 🔸«خانواده‌کده» نگاهی به بعضی از چالش‌های قبلِ از ازدواج، زندگی مشترک و تربیت فرزند. 🔹«خاطره‌کده» که اسمش روشه! خاطرات شخصی و بعضاً غیرشخصی که نکتۀ قابل استفاده‌ای داشته. 🔸«دل‌کده» حرف‌هایی برخاسته از دل که قرار نبوده حتماً بر پایۀ آیات و روایات باشه. 🔹و «شبهه‌کده» هم پاسخ به برخی سؤالات و شبهات دینیه که البته از فضای خودمونی تا حدّی فاصله گرفته و قلمش بیشتر رنگ علمی داره. ‌