امروز میخوام یه مطلب خیلی
جالب و اثرگذار در زندگی بهتون
بگم که شاید کمتر شنیده باشید 😊
✾ ﷽ ✾
💠 #گوهر_کلام 10
💥 باشه بعدا
تا حالا چقدر تو زندگیت اتفاق افتاده که
تصمیم به انجام کارهای خــوبی گرفتی،
اما به هر دلیلی به خودت گفتی:
«حالا باشه بعداً»؟!
و اینقدر به تأخیر انداختی که کُلاّ فـــراموش
کردی همچین تصمیمی داشتی و اصلاً انگار
شتر دیدی ندیدی؟! 🤦🏻♂️
2
اما چقدر پیش اومده که وقتی زمینه و
فرصت گناه یا کار بیهودهای پیش اومده
با خودت بگی: «حالا باشه بعداً» و اینقدر
پشت گوش بندازیش تا اصلاً یادت بره؟! 🤔
3
برای «خوبیها»، تا تنور داغه باید نون
رو چسبوند، اما برای «بـــــــدیها» باید
پشت گوش انداخت!
چون معمولاً فرصتهای خوب زودگذره،
اما فرصتهای بد به سادگی به دست میاد...
4
از امیرمؤمنان (علیهالسلام) روایت شده:
🔻«أخِّرِ الشَّرَّ فَإنَّكَ إذا شِئتَ تَعَجَّلتَهُ»:
بدی را به تأخیر انداز، زیرا هر زمان که
بخواهی میتوانی به سویش بشتابی!
📚 نهج البلاغه، نامه 31
5
ببین، حضرت اینجان نمیگن کار بد نکن!
میگن فرصت کار بد که پیش اومد، بگو:
🔻حالا باشه بعدا...
همینجوری هی به نفست بگو باشه بعدا...
و حواسش رو به چیزای دیــگه پرت کن تا
کلا یادش بره 😄
مطلب دیروز، برشی بود از
کتاب جدیدمون «دلکده».
امروز میخوام این کتاب رو
بهتون معرفی کنم 😊
✅🔻✅
#پیشنهاد میکنم داستان نگارش کتاب
رو بخونید. جالبه و باهاش بیشتر آشنا
میشید 😊👇👇
1
«تَفَکُّرُ ساعَةٍ أفضَلُ مِنْ عِبادَةِ سَنَةٍ»
(لحظهای تفکر، از یک سال عبادت برتر است)
از بچگی عادت داشتم بلند بلند فکر کنم و با خودم حرف بزنم!
یادمه یه بار با یکی از دوستام تو راه مدرسه بودیم که یه لحظه خطاب به خودم بلند یه چیزی گفتم.
رفیقم با تعجّب گفت: چی؟! 😳
اونجا بود که متوجه حضورش شدم و گفتم: با خودم بودم، ببخشید، اصلاً حواسم نبود اینجایی.
خلاصه بنده خدا کلّی خندید و اون روز تو مدرسه هر وقت منو میدید باز خندهاش میگرفت و مسخره میکرد!😜
2
بعدها که رفتم حوزه، بلند فکر کردن به یکی از برنامههای ثابتم تبدیل شد.
یه مَدرَس (کلاس) دِراز داشتیم. ضبط صوت گوشیمو روشن میکردم و میذاشتم توی جیب پیراهنم و شروع میکردم به راه رفتن و بلند بلند فکر کردن. با خودم حرف میزدم، گاهی خودمو توبیخ یا تشویق میکردم، از اهداف و برنامهها و تصمیماتم میگفتم. بعد میومدم توی کتابخونه و هندزفری میزدم و قسمتهای مهم تفکّراتم رو مکتوب میکردم تا برام بمونه و بعدها در صورت لزوم بتونم بهشون مراجعه کنم.
3
خلاصه اینکه این عادت قشنگ، باعث شد که خرداد ماه سال 1399 یه «وبلاگ» و بعد هم «کانال شخصی» در پیامرسان ایتا بزنم و اونجا با خیال راحت بلند بلند فکر کنم. یه مدت که از عمر وبلاگ و کانال گذشت و مطالب زیاد شد؛ تصمیم گرفتم که مطالب رو در یک فایل وُرد هم ذخیره کنم. نوشتههایی با موضوعات مختلف که عمدتاً از دل برآمده بودند، لذا اسم کلّ مجموعه رو «دلکده» گذاشتم.
6
البته نسبت به قلم کتاب که محاورهای است اشکال گرفته بود که: شیوۀ گفتاری و محاورهای برای وبلاگ و کانال بسیار مناسبه و صمیمیت ایجاد میکنه، اما برای کتاب باید مطابق با زبان معیار نوشته بشه؛ ولی باز هم به نظرم رسید که بهتره مطالب با همون قلم خودمونی و حالت دلی که از اول نوشته شده، باقی بمونه. مخصوصاً اینکه مخاطب اصلی این حرف دلها خودمم، حالا شاید یه جاهاییش برای شما هم مفید یا جالب باشه.
7
🔻محتوای کتاب در 6 بخش تنظیم شده که یه توضیح کوتاهی نسبت به هر بخش خدمتتون عرض میکنم:
🔸«آیهکده» نگاهی متفاوت، برداشتی آزاد، ذوقی و شخصی از برخی آیات قرآن.
🔹«حدیثکده» یه همچین برداشتهایی از برخی از روایات اهلبیت (علیهمالسلام)
🔸«خانوادهکده» نگاهی به بعضی از چالشهای قبلِ از ازدواج، زندگی مشترک و تربیت فرزند.
🔹«خاطرهکده» که اسمش روشه! خاطرات شخصی و بعضاً غیرشخصی که نکتۀ قابل استفادهای داشته.
🔸«دلکده» حرفهایی برخاسته از دل که قرار نبوده حتماً بر پایۀ آیات و روایات باشه.
🔹و «شبههکده» هم پاسخ به برخی سؤالات و شبهات دینیه که البته از فضای خودمونی تا حدّی فاصله گرفته و قلمش بیشتر رنگ علمی داره.
8
اینجا هم میتونید نمونهای از
متن کتاب رو مـــــطالعه کنید:
https://eitaa.com/Arabi0_100/6129
https://eitaa.com/Arabi0_100/6317
🔻راستی، فقط 15 نسخه الآن موجوده.
پس اولویت با دوستانیه که سفارش
خودشون رو سریعتر قطعی کنن.
برای ثبتسفارش، «دلکده» رو برام بفرست:
👉 @Admin0_100
👉 @Admin0_100
💥العربیه:
در جلسه شورای عالی امنیت ملی
ایران اعلام شد که اسرائیل با ترور
هنیه از خطوط قرمز گذشته است
و باید بهای سنگینی متحمل شود.