9
با مشورت، چندتا صوت خوب پیدا کن.
یکی دو درس اول از اون کــــــــتاب رو با
صوت اساتید مختلف گوش بده، ببین
با کدوم بهتر ارتباط بر قــــــــرار می کنی،
همون رو انتخاب کن و تا آخـــــــر کتاب
باهاش پیش برو...
..
10
🔻خلاصه اینکه:
✅ اصلا نا امید نباش
☑️ یقین بدون که حتما درست میشه
✅ بخشی از وقتت رو به جبران گذشته
اختصاص بده.
☑️ بخشی رو هم به درست خوندن
درسها و برنامه های فعلی.
(راه روشش رو هم که توی
مینی دوره ها برات گـــفتم)
یاعلی ✋
🎯 صفر تا صد ادبیّات عربی:
📱@Arabi0_100
..
سلام به همه دوستان عزیز🙋♂
صبح شنبه تون بخیر
چطوره اول هفته رو با یه تلنگر
شروع کنیم👇
..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..
💥رونی کلمن هم باشی بالاخره به
روز ضعف و پیری خواهد رسید 😔😳
#تلنگر
..
صفرتاصدعربی l بیات
.. 💥رونی کلمن هم باشی بالاخره به روز ضعف و پیری خواهد رسید 😔😳 #تلنگر ..
..
فرمود:
"وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي
الْخَــــــــــــلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ"
(یس، 68)
و به هر کس عمر طولانی دهیم، او را در عرصه آفرینش [به سوی حالت ضعف، سستی، نقصان و فراموشی] واژگونش می کنیم؛ پس آیا نمی اندیشند؟
..
..
به امید خدا،
این هفته هر روز مطلب
آموزشی جـــــدید خواهیم
داشت 🌱
پس، همراهم باش
..
2
📜 #حکایت ❷
🔻خمّار و قِرد
ماجرای جالبیه، اول خودت بخون
اگه فهمیدی، که آفرین به شما👏
اگه نیاز به کمک داشتی، بعضی از
لغاتش رو برات معنا می کنم 🌱
از آخر هم ترجمۀ منو ببین چطوره😉
..
3
💥 لغات شاخص داستان:
▫️خمّار: شراب فروش، مِی فروش
▪️قرد: میمون، بوزینه
▫️یمزُجُ: مخلوط می کرد
▪️یبِیعُ: می فروخت
▫️سعر: قیمت، ارزش، بها
▪️خرج: خورجین ها
▫️ثیاب: لباسها
▪️الکیس: کیسه، کیف
▫️ثمَن: پول، قیمت
▪️رقِیَ: بالا رفت، صعود کرد
▫️الدَّقَل: دَکَل
▪️رمَی: پرتاب کرد، انداخت
▫️دأب: روش، عادت، کار مدام
#لغتنامه ➊➍
🎯 صفر تا صد ادبیّات عربی:
📱@Arabi0_100
صفرتاصدعربی l بیات
3 💥 لغات شاخص داستان: ▫️خمّار: شراب فروش، مِی فروش ▪️قرد: میمون، بوزینه ▫️یمزُجُ: مخلوط می کرد ▪️یب
..
خب، با توجه به این لغات میتونی
داستان رو برای خودت ترجمه کنی
منم بعد میام برات ترجمه
میکنم و می تونی مقایسه
کنی، چطوره؟ 😉
..
صفرتاصدعربی l بیات
2 📜 #حکایت ❷ 🔻خمّار و قِرد ماجرای جالبیه، اول خودت بخون اگه فهمیدی، که آفرین به شما👏 اگه نیاز به
..
اما بیایم سراغ ترجمهٔ
این حکایت جالب👇
..
1
مِی فروشی بود که با شــراب و میـمونش
مسافرت می کرد. شراب رو با آب بصورت
نِصف نِصف مخلوط می کرد و به قیمـــت
شراب خالص می فروخت 😬
..
2
وقتی این کار رو می کرد، میمـــونش
[بالا و پایین می پرید و] اشاره میکرد
که این کارو نکن!🙊
می فروش هم کتشکش میزد👊
..
3
وقتی که شرابش رو فروخت و خواست
به شهرش برگرده، با میـــــــمونش سوار
کشتی شد و خــــورجین لباسها و کیسۀ
پول شرابها همراهش بود ⛵️
..
4
وقتی که کشتی حرکت کرد، میمونه
کیسۀ پول رو برداشت و رفت بالای
دَکَل کشتی 🐒
[مِی فروش اون پایین بال بال مــیزد،
میمونه اون بالا با آرامش] یه دِرهـــم
مینداخت توی کشتی و یکی هم توی
دریا 😂
..
5
اونقدر ادامه داد تا نصف کیسه
خالی شد...
خلاصه که میمون حلال خوری
بود، پول آبها رو انداخـــــت توی
دریا، پول شراب رو نگــــهداشت
و داد به صاحبش 🤣
🎯 صفر تا صد ادبیّات عربی:
📱@Arabi0_100