eitaa logo
آرامش با سخن و شعر های ناب
274 دنبال‌کننده
126 عکس
8 ویدیو
0 فایل
در بنرتون فقط یک لینک باشه مدیر کانال برای‌تبادل پیام بدید👇 @masam1379 حجم پیام ها زیاده، صبور باشید پاسخگو هستم دکلمه وشعرتون رو بفرستید
مشاهده در ایتا
دانلود
نام دیده ها را خوب گریان می کند دیده ی پر را سقا چراغان می کند او بُود باب ذُخر الحسین عبد الحسین را بر در ارباب مهمان می کند هر که می گوید آغوش بگشاید بر او بر دل زنان لطف فراوان می کند داده تا بگیرد دست هر افتاده را این است بر ما لطف و احسان می کند ” خلق می دانند در بهدار ی قرب دردها را بیشتر درمان می کند” مادرش البنبن هم ضامن عشاق اوست در شیعیان را شاد و خندان می کند او بر دست روز محشر دیدنی ست او مشکل گشایی از محبان می کند پیش او از معجر سخن گفتن خطاست این سخن را زار و پریشان می کند سی شب ماه محرم باید از گفت گفتن از او لطف را نمایان می کند (جواد حیدری) 🐬حـ خـ با شعـ🌸🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
شـُل شد و افتاد و دلِ ماه شکست یاد لبـهـایِ گلِ بی تابش کرد یادِ آن که از و غم غش کرد با خودش زمزمه می‌کرد و و دعا دیگر این دست می‌آید به چه کارِ ؟! دستِ من شده دستِ خشک است بهتر این است که از اینجا بی دست یادش افتاد نـظـر کرده به گفت: جا دارد اگر من بدهم را ذکرِ او داغِ دلِ صحرا شد آمد او مثلِ سرِ مولا شد شبـیهِ سرِ بابا شده بود سر تا دمِ اَبرویِ عمو وا شده بود بسته شد یِ ماه و کمرِ شاه شکست چند باری پسرِ فاطـمه در راه نشست ‌ می‌گذارد به رویِ چشمِ تَرَش را… یا که بوسه زده با گـریه به سقا پسرِ فاطمه از زندگی اش سیر شده را روی زمین دیده زمین گیر شده آمـاده یِ دورانِ می‌شد افتاد و به می‌شد به زمین ارباب کـرم خندیدند افتاده و می‌سوخت حرم… خندیدند نفسِ یِ سادات شده تنگ چرا؟! بِبَر اما… بی حیا چرا؟! سرِ حـرم بر رویِ نِی پهلو زد ندبه خوان شد و به محملش زد» «حسین ایمانی» 🐬حـ خـ با شعـ🌸🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
دست بر سینه رو به و السلام علیک یا قمر خانواده دارد این قد و بالا پسر چهارمِ امیر دست بر سینه بنی چشم و ابروی تو سپاه کاشف الکرب الشهدا سیزده ساله فاتح سومین بچهْ شیرِ، خدا ارمنی‌ها نام تواند شاهدم سفره‌های نامِ تو هم ردیف یا مُفَرِّجُ الغَمّاء تو که هستی، هم آخر شد پناهنده بر تو مُخَدّراتِ حرم پشتْ گرمیِّ کُبری یا کریم، انا سائل مستجیرٌ بِکَ ابوفاضل گیرِ همه خدایِ ادب پرورده امیر عرب نسلْ در نسلْ خاک پایِ توایم به تو دادیم دلْ نَسَبْ به سفره ات بهر پهن است صورتت و خالِ تو، چو رطب 🐬حـ خـ با شعـ🌸🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
در این غوغای بی آبی، که همه گل ها به اَمر تو شدم، ، منم عبد و تویی مولا شود جانم به ، به قربان تن و جانت چه غم دارم، که از دستم علم افتد مباد از دفتر ، به نام من قلم افتد شود جانم به قربانت، به تن و جانت خدای جز رویت، نداده قبله ای یادم نماز آخرم بود، و به سر بر افتادم شود به قربانت، به قربان تن و جانت ببین از بادۀ عشقت، به مستی افتاده مگر دامان تو گیرد، به دستی افتاده شود جانم به ، به قربان تن و جانت امیر لشگرت ، میان لشگری مانده بیا بنگر ز پروانه، فقط مانده شود جانم به ، به قربان تن و جانت به تو شرط اگر بر جا نیاوردم کمک کن تا که برخیزم، به دور گردم شود جانم به ، به قربان تن و جانت ببین احسان یک ، سرم بگرفته بر زانو به چشمِ پر ز خون دیدم، گرفته دست بر شود جانم به ، به قربان تن و جانت گل ، به دریا تشنه لب پا زد به دریا پا نهاد اما، لبش آتش به زد شود جانم به ، به قربان تن و جانت (علی انسانی) 🐬حـ خـ با شعـ🌸🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
ت بده از داغ بنویسم از بغض دقایق بنویسم میخواهم از آن عاشق بنویسم نم نم به آیم و هق هق بنویسم دل خون شد و از دلدار نیامد “ای اهل حرم میر و نیامد” در هر قدمت هر جلوه ی ذات است وصف تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لبهای تو لبهای است همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیده ی نیامد “ای اهل میر و علمدار نیامد” تویی و اهل حرم چشم به راهت دل ها همه رجز گاه به گاهت هر چند تو بودی و بود و جراحت دلواپس حرم بود نگاهت ادب جلوه ی ایثار نیامد “ای اهل حرم میر و نیامد” افتاد تو به مهتاب دلش ریخت وقتی به آب زدی آب دلش ریخت تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت با سجده ی خونین تو محراب دلش ریخت صد حیف که آن یار نیامد “ای اهل میر و علمدار نیامد” انگار که در غوغا شده آری خونبار ترین بر پا شده آری در بزم جنون نوبت شده آری دیگر پسر  تنها شده آری این قافله را سالار نیامد “ای اهل میر و علمدار نیامد” ای علقمه از تو لبریز، برادر ای قصه دست تو غم انگیز، بعد از تو بهارم شده ، برادر برخیز! آمده برخیز! برادر ترین حیدر کرار نیامد “ای اهل میر و علمدار نیامد 🐬حـ خـ با شعـ🌸🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01