#زمینه_فاطمیه
بند اول✅
پشت و پناهه علی نرو نرو زهرا2
نوره نگاهه علی نرو نرو زهرا2
یادم نمی ره پشت در بودی
به پشت در شعله ور بودی
خانوم خونم برای علی تو سپر بودی
می خونم زار زار/من و تنها نزار
(نرو فاطمه جان)
بند دوم✅
ای کَس و کاره علی مرو مرو زهرا2
دارو نداره علی مرو مرو زهرا2
بعد غمه در دربه در شدم
تو کوچه ی غم رهگذر شدم
از غصه ی تو می بینی زهرا خونجگر شدم
می خونم ای نگار/من و تنها نزار
(نرو فاطمه جان)
بند سوم✅
بر دل زار حسن داغِ یه مسماره2
علت گریه من خونِ رو دیواره2
چه بلایی بود سرمون اومد
توی خونمون مادرمو زد
بیشتر از همه دلمو سوزوند اون حرفای بد
تنت شد لاله زار/شدم من بی قرار
(مرو مادر مرو)
.
اللّهمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ ابیها وَ بَعلِها و بَنیها وَ السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما احْاطَ بِه عِلْمُکَ.و بعد
دعای فرج،
فقط نگاه تو جان میدهد به نوکر تو
گدای کوی تو دنبال هر نگاهی نیست
خدا گواست پی مردم جهان نروم
به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست
حسین...
▪️کار دنیا رو میبینی فاطمه
چجوری با من و تو تا میکنه
تا میخوایم یکم باهم حرف بزنیم
زخمای تنت دهن وا میکنه
خنده های تو همه دلخوشیمه
من همون علی خوش روی توام
بخدا درد توام درد منه
نگران زخم پهلوی توام
با خودم میگم کی فکرشو میکرد
یه روزی تو از علی رو بگیری
تو زن جوون خونه ی منی
مجبوری که دست به پهلو بگیری
نزدیک سه ماهه از خونه ی ما
صداى بگو بخند نیومده
نفست بند اومده اما هنوز
خون زخم سینه بند نیومده
*گفت؛هرنفسی که بی بی میکشید از نفسش خون جاری میشد،زهرا جان عجب دستی بود زد به صورتت
دل نازکت رو با زخم زبون
از همون روز عروسی نیش زدن
چِش نداشتن ببینن با هم خوشیم
خونه زندگیمونو آتیش زدن
غصه مو به کی بگم؟! نمیدونم
حق داره دلم اگه آهی داره
غصم اینه: میدونستن همه شون
این خونه بچه ی توو راهی داره
دستی از راه رسید و به رخت جا انداخت
پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت
یکنفر که دلش از بغض علی میجوشید
ضربه ای زد به در خانه و در را انداخت
آتشی را به در خانه ی آب آورد و
بین دیوار و در سوخته دعوا انداخت
ضربه ی پای در و بی ادبی های غلاف
بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت
گره انداخت به کار همه دنیا؛ آن که
ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت
در قیامت جلوی چشم همه می اُفتد
آنکه در کوچه تو را بین تماشا انداخت
اینجا تو کوچه بنی هاشم اینطوری جسارت کرد
گفت تا چشاشو امام حسن بلز کرد دید مادرش رو زمین افتاده
یا صاحب الزمان ببخش منو
من نمیدونم چه جوری زد زهرا را
گفت تا چشامو باز کردم دیدم مادرم نقش زمين افتاده نزدیکتر شدم دیدم
مادرم دنبال گوشواره هاش میگرده
🔹گریز⏬
اینجا اینطوری جسارت کردن ،نانجیبا ریختن درخونه فاطمه الزهرا دری که پیغمبر خدا اجازه میگرفت، زهرا ت اجازه هست وارد بشم،
نانجیبا بی اجازه وارد شدن، در سوزوندن این سوختن و آتش رسید غروب عاشورا،
السلام علی العریان
السلام علی العطشان
السلام علی شیب الخضیب
🔸من زینب صبور تو بودم ،ولی حسین هنگام قتل صبر تو صبرم تمام شد،
ای احترام واجب زینب
دم غروب عریان شدی و جسم تو بی احترام شد
این دستا بیاد بالا هرکجا نشستی به احترام ابی عبدالله به احترام مادرشون
باهر حاجتی اومدی دستارو رها کن سه مرتبه یاحسین..
🥀🥀🥀
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#زمینه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مادر نفسش اعجازه
چادر خاکیشو رو سرم میندازه
مادر دوای هر درده
قیامت دنبال نوکراش میگرده
حضرت مادر
زیر پر چادرتن این همه نوکر
با تو تماشایی تره صحنه ی محشر
حضرت مادر
بارون رحمتی من مثل یک کویر
ای مادرِ حسن دست من رو بگیر
امنا فاطمه امنا فاطمه
****
مادر ضربان حیدر
سوامون کن توی شلوغی محشر
شأنت فوق هر ادراکه
پسرت اربابِ همه ی افلاکه
دل بی قراره
حاجت اگه داری بیار ردخور نداره
جز تو کدوم عشقی برا من موندگاره
دل بی قراره
بارون رحمتی من مثل یک کویر
ای مادرِ حسن دست من رو بگیر
امنا فاطمه امنا فاطمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️