eitaa logo
Arbaeen.ir |رسانه مردمی اربعین
7.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
826 ویدیو
31 فایل
﷽ کانال رسانه مردمی اربعین سایت: Arbaeen.IR ارتباط با ما: @Arbaeen_admin تلگرام: t.me/ArbaeenIR ایتا: eitaa.com/ArbaeenIR سروش splus.ir/Arbaeenir بله : ble.im/ArbaeenIR روبیکا: rubika.ir/Arbaeenir اینستاگرام: instagram.com/arbaeen.ir1
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ کرامت حضرت زینب(س) در اربعینی شدنم بسم رب شهدا رب ودود سه ماه مونده بود به محرم ..... شرایط حاکم و اوضاع خانوادم خبر از انتظار دوباره و از حرم رو میداد فراغ دیدن 💔 سال هاست انتظارش رو میکشدم 😞 زندگی برام بی معنی شده بود و گمراه از طرفی نتونستن و جور نشدن شرایطم برا رفتن به کربلا و از طرف دیگه متوجه شدم که سیل کثیری از دوستام آماده ی رفتن و باز هم تنهایی و انگار امسال هم تو این چند وقت هیات های هفتگی میرفتم هر هفته سر مزار شهید گمنام میرفتم که شاید آقا جوابم رو بده شاید اون ها برام بتونن رو از اقا بگیرن 🙏 شاید اسم من رو تو زائراش بنویسه اما هر چه که به محرم نزدیک تر میشدم مشکلات برا رفتن بیشتر میشد و من قطعی تر امیدم رو از دست دادم دو سه روز مونده بود به عید قربان رفتم پا بوسی آقا همه ی دوستام تو مشهد از رفتنشون به صحبت میکردند من و دو تا از رفیقام که احتمال رفتنمون خیلی خیلی خیلی کم بود رفتیم پیش هر چی تونستیم کردیم 😭و از آقا کردیم ولی هر سه تا مون نا امید 😔 با هم این شعر رو زمزمه میکردیم در اوج نا امیدی پنجره فولاد رضا مکه میده منا میده ... روزها همین طور میگذشتن و من تر میشدم شور عجیبی برا محرم و رسیدنش داشتم هم اومد و رفت و کار ما ردیف نشد بلکه ما بیشتر شد مشکلات و اوضاع خانواده یک طرف و فهمیدن جسمانی و کلیوی من یک طرف به شدت با رفتن من کردن .... مخالفت اونها و سماجت من ادامه داشت تا دو هفته مونده بود به اربعین گوشیم زنگ خورد یک از آشنا تماس گرفت، میدونست من نمیرم کربلا و مشکلاتم چیه هی با من صحبت،کرد و میداد ولی فایده نداشت روز های آخر دیگه افتادم به توی یک سخنرانی از آقای شنیدم که میگفت هر جا کارتون گیر کرد حسین رو به خواهرش قسم بدین این کار ور کردم 😭😭 طوفان کرد و طوفان شد 🌪 شد مشکلاتم تک تک برطرف شد 😃 با خواست خدا و تلاش و کمک آشنام کارام ردیف شد مادر پدرم شدن اصلا خوشحال و بودن که برم نمیدونم چی شد ولی مادرم فقط گریه میکرد😭 میگفت برو فقط برو و مارو شاید تا سال بعد مشکلاتی باشه نتونی سال بعد هم بری امسال حتما باید بری # مادر و پدرم هم تا حالا نتونستند برن کربلا 😞 اونا تمام رو به من دادن تا برم حرم آقا پاسپورت و .... همه چی خیلی زود ردیف شد بالاخره کربلاشدیم من و بچه ها و یکی از اون دوستام که باهم رفتیم پیش پنجره فولاد 😇 خدا کنه که سال بعد با هم همه بریم کربلا اونم بخصوص 🙏 آخ میمیرم برای مسیر امام حسین برای برا نشینی ای حسین برا ذکر حسین حسین تو مسیر واییییی خدای من دیوانه میکنه آدم رو حرمش حرم شاه شهیدان امام حسین و حضرت عباس آخ میمیرم برا بین الحرمین واقعا راسته که میگن میگیرم هواتو اشک غریبی میریزم براتو بیچاره اون که حرم رو ندیده بیچاره تر اون که دید کربلاتو دعا کنید همه ها همه آرزومندا بتونن برن حرم 🙏 به خصوص پدر و مادرم که تموم داراییشون رو دادن که من برم حرم ✅ راستی این رو نگفتم واقعا هر چی برا رفتن به اربعین شد سه برابر حتی چهار برابر به خانوادم برگشت🙏 این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست ✍ : حسین علینژاد از روستای ذغالچال 📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم: 🆔 @arbaeen_admin ـــــــــــــــــــ ⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی 🆔 @ArbaeenIR
✅ سه برابر هزینه‌ای که برای اربعین کردم برگشت ☀️ عنایت حضرت زینب(س) در اربعینی شدنم بسم رب شهدا رب ودود سه ماه مونده بود به محرم ..... شرایط حاکم و اوضاع خانوادم خبر از انتظار دوباره و از حرم رو میداد فراغ دیدن 💔 سال هاست انتظارش رو میکشدم 😞 زندگی برام بی معنی شده بود و گمراه از طرفی نتونستن و جور نشدن شرایطم برا رفتن به کربلا و از طرف دیگه متوجه شدم که سیل کثیری از دوستام آماده ی رفتن و باز هم تنهایی و انگار امسال هم تو این چند وقت هیات های هفتگی میرفتم هر هفته سر مزار شهید گمنام میرفتم که شاید آقا جوابم رو بده شاید اون ها برام بتونن رو از اقا بگیرن 🙏 شاید اسم من رو تو زائراش بنویسه اما هر چه که به محرم نزدیک تر میشدم مشکلات برا رفتن بیشتر میشد و من قطعی تر امیدم رو از دست دادم دو سه روز مونده بود به عید قربان رفتم پا بوسی آقا همه ی دوستام تو مشهد از رفتنشون به صحبت میکردند من و دو تا از رفیقام که احتمال رفتنمون خیلی خیلی خیلی کم بود رفتیم پیش هر چی تونستیم کردیم 😭و از آقا کردیم ولی هر سه تا مون نا امید 😔 با هم این شعر رو زمزمه میکردیم در اوج نا امیدی پنجره فولاد رضا مکه میده منا میده ... روزها همین طور میگذشتن و من تر میشدم شور عجیبی برا محرم و رسیدنش داشتم هم اومد و رفت و کار ما ردیف نشد بلکه ما بیشتر شد مشکلات و اوضاع خانواده یک طرف و فهمیدن جسمانی و کلیوی من یک طرف به شدت با رفتن من کردن .... مخالفت اونها و سماجت من ادامه داشت تا دو هفته مونده بود به اربعین گوشیم زنگ خورد یک از آشنا تماس گرفت، میدونست من نمیرم کربلا و مشکلاتم چیه هی با من صحبت،کرد و میداد ولی فایده نداشت روز های آخر دیگه افتادم به توی یک سخنرانی از آقای شنیدم که میگفت هر جا کارتون گیر کرد حسین رو به خواهرش قسم بدین این کار ور کردم 😭😭 طوفان کرد و طوفان شد 🌪 شد مشکلاتم تک تک برطرف شد 😃 با خواست خدا و تلاش و کمک آشنام کارام ردیف شد مادر پدرم شدن اصلا خوشحال و بودن که برم نمیدونم چی شد ولی مادرم فقط گریه میکرد😭 میگفت برو فقط برو و مارو شاید تا سال بعد مشکلاتی باشه نتونی سال بعد هم بری امسال حتما باید بری # مادر و پدرم هم تا حالا نتونستند برن کربلا 😞 اونا تمام رو به من دادن تا برم حرم آقا پاسپورت و .... همه چی خیلی زود ردیف شد بالاخره کربلاشدیم من و بچه ها و یکی از اون دوستام که باهم رفتیم پیش پنجره فولاد 😇 خدا کنه که سال بعد با هم همه بریم کربلا اونم بخصوص 🙏 آخ میمیرم برای مسیر امام حسین برای برا نشینی ای حسین برا ذکر حسین حسین تو مسیر واییییی خدای من دیوانه میکنه آدم رو حرمش حرم شاه شهیدان امام حسین و حضرت عباس آخ میمیرم برا بین الحرمین واقعا راسته که میگن میگیرم هواتو اشک غریبی میریزم براتو بیچاره اون که حرم رو ندیده بیچاره تر اون که دید کربلاتو دعا کنید همه ها همه آرزومندا بتونن برن حرم 🙏 به خصوص پدر و مادرم که تموم داراییشون رو دادن که من برم حرم ✅ راستی این رو نگفتم واقعا هر چی برا رفتن به اربعین شد سه برابر حتی چهار برابر به خانوادم برگشت🙏 این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست ✍️ : حسین علینژاد از روستای ذغالچال 📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم: 🆔 @arbaeen_admin ـــــــــــــــــــ ⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی 🆔 @ArbaeenIR
🔴 تاثیر ویژه احساس وظیفه نسبت به امام زمان (عج) در اربعینی شدنم ⭕️ نیتی که به پیاده روی اربعین اثرفوق العاده می دهد! فقط اگه خدا بخواهد...می شود بسم رب الشهدا.... پارسال خودمو به آب و آتیش زدم که برم کربلا... درها بسته شده بود، از جایی که فکرشو نمیکردم. پاسپورتم به مشکل خورده بود. هر چی رفتم اداره و اومدیم نشد، روز بعد حرکت کاروان پاسپورتم اومد و من !😭 فقط با و گریه دوستامو بدرقه کردم....😭 اما گذشت و نزدیک اربعین ۹۵ ، این بار ای اربعین را می خواستم به آقا میگفتم می خوام برم ام را انجام دهم می خواهم حتی ذره هم شده برای کاری کنم دیگه مثل پارسال فقط شور و عشق امام حسین نبود، احساس بود همراه با وصف نشدنی دغدغه و مشکلاتی داشتم و نشد برای اربعین اقدام کنم از جایی هم که فارغ التحصیل بودم فکر نمیکردم بشه بازم با کاروان دانشگاه برم.... اما دلم آشوب بود خیلی بودم و گریه میکردم...😭 یه روز صبح مثل همیشه که مشغول کارهام بودم یهو به دلم افتاد با این که زمان ثبت نام گذشته ولی به مسئول کاروان پارسال پیام بدم ،شاید جور شد و رفتم...😞 تو دلم گفتم تو یک قدم بردار نگی اقدامی نکردی، قسمت باشه باشی خدا جور میکنه... پیام دادم و اون شخص گفت که دیگه مسئول نیست و شماره مسئول امسال بهم دادن، به مسئول امسال بود پیام دادم و گفت به فلانی پیام بده ... به اون شخص که پیام دادم گفت: "سلام همین الان مبلغ .... هزار تومان به کارت ..... واریز کن و برام تلگرام کن تمام مدارک رو تا فردا ساعت 9 صبح بیارید دفتر ستاد دانشجویی اربعین دانشگاه تهران" و من به پهنای صورت اشک میریختم و به پیام نگاه میکردم😭 دیگه خواب نبود💤 اربعین... پای پیاده... کربلا... برای انجام وظیفه😍 اما امسال اقا نگذاشت آب به دلم تکون بخورد و سریع کارم درست کرد... همه چی دست خداست اگر بخواهد حتی با ۳تا پیامک هم میشود... ✍️ : زهرا از 📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم: 🆔 @arbaeen_admin ـــــــــــــــــــ ⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی 🔴 @ArbaeenIR
🔴 تاثیر ویژه احساس وظیفه نسبت به امام زمان (عج) در اربعینی شدنم ⭕️ نیتی که به پیاده روی اربعین اثرفوق العاده می دهد! فقط اگه خدا بخواهد...می شود بسم رب الشهدا.... پارسال خودمو به آب و آتیش زدم که برم کربلا... درها بسته شده بود، از جایی که فکرشو نمیکردم. پاسپورتم به مشکل خورده بود. هر چی رفتم اداره و اومدیم نشد، روز بعد حرکت کاروان پاسپورتم اومد و من !😭 فقط با و گریه دوستامو بدرقه کردم....😭 اما گذشت و نزدیک اربعین ۹۵ ، این بار ای اربعین را می خواستم به آقا میگفتم می خوام برم ام را انجام دهم می خواهم حتی ذره هم شده برای کاری کنم دیگه مثل پارسال فقط شور و عشق امام حسین نبود، احساس بود همراه با وصف نشدنی دغدغه و مشکلاتی داشتم و نشد برای اربعین اقدام کنم از جایی هم که فارغ التحصیل بودم فکر نمیکردم بشه بازم با کاروان دانشگاه برم.... اما دلم آشوب بود خیلی بودم و گریه میکردم...😭 یه روز صبح مثل همیشه که مشغول کارهام بودم یهو به دلم افتاد با این که زمان ثبت نام گذشته ولی به مسئول کاروان پارسال پیام بدم ،شاید جور شد و رفتم...😞 تو دلم گفتم تو یک قدم بردار نگی اقدامی نکردی، قسمت باشه باشی خدا جور میکنه... پیام دادم و اون شخص گفت که دیگه مسئول نیست و شماره مسئول امسال بهم دادن، به مسئول امسال بود پیام دادم و گفت به فلانی پیام بده ... به اون شخص که پیام دادم گفت: "سلام همین الان مبلغ .... هزار تومان به کارت ..... واریز کن و برام تلگرام کن تمام مدارک رو تا فردا ساعت 9 صبح بیارید دفتر ستاد دانشجویی اربعین دانشگاه تهران" و من به پهنای صورت اشک میریختم و به پیام نگاه میکردم😭 دیگه خواب نبود💤 اربعین... پای پیاده... کربلا... برای انجام وظیفه😍 اما امسال اقا نگذاشت آب به دلم تکون بخورد و سریع کارم درست کرد... همه چی دست خداست اگر بخواهد حتی با ۳تا پیامک هم میشود... 📸 عکس‌گرفته شده‌توسط خودم goo.gl/HQJgev ✍️ : زهرا از 📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم: 🆔 @arbaeen_admin ـــــــــــــــــــ ⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی 🔴 @ArbaeenIR