eitaa logo
اَرِنی
5.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
108 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
چندان به کویِ دوست نرفتم که روزگار در خاک‌ و خون‌کشیده به‌پهلو بَرَد مرا...
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد
دوزخ از تیرگیِ بخت درون من و توست دل اگر تیره نباشـد همه دنیاست بهشت
گذشتن از بَرِ بدطینتان، بد طینتی آرد گذار از شوره زاران، شور سازد آب شیرین را
بی صلای سحری مرغ سحر بیدار است حاجت بانگ زدن نیست دل آگه را
کاش از غیبت دهان خویش را می کرد پاک آن که چندین پاک دندان خود از مسواک کرد
دریا و چمن از هیجان می‌خندد قوری و نبات و استکان می‌خندد غم می‌رود از روی زمین، از دل خاک مادر که بخندد آسمان می‌خندد
آنروز که دل به دست حوا دادم پرسید شما ؟ جواب دادم آدم لبخند زد و گفت بیا سیب بخور از هول حلیم توی دیگ افتادم
جهان جای آرام و راحت ندارد بجز محنت و رنج و زحمت ندارد
گر ز غمم صد یکی شرح دهم پیشِ کوه آه دهد پاسخم کوه به جای صدا
نَفَسَش سخت گرفته‌ست، به آغوش بکش این زنِ خسته‌ی رنجورِ به هم ریخته را...
چه زیبا می شود دنیا برای من اگر روزی تو از آنچه که هستی ای معما پرده برداری
ظلمِ خلق از یاد رفت اما بدی‌های تو، نه! رنجش از دشمن کجا از دوست ‌رنجیدن کجا...!
به نمک گیری این خلقِ پر از حیله مکوش که نمک خورده،نمکدانِ تو را می شکند
درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم ‌ قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر ‌
تا کی دل خسته، زنگ باید بخورد هی تهمت نام و ننگ باید بخورد عاشق بشویم هرچه بادا بادا گاهی سر ما به سنگ باید بخورد گ
می‌رود عمرش به‌ باد و همچنان در خنده است ناله‌ی بلبل ز دست بی‌غمی‌های گل است
ای غم شیرین تنهایی؛ کجا با این شتاب؟ بیشتر در خانه‌ام بنشین، صفا آورده‌ای !
چون دبّه‌ای خالی‌ست دنیا، مادرم در آن با تکّه‌های بغضِ من تُرشی می‌اندازد
دندان‌ ما ز خوردن نعمت تمام ریخت اندوه روزی از دل ما کم نمی شود
کدبانوی خانه بود مادر جانم بی عذر و بهانه بود مادر جانم دلتنگ دو دست پینه دارش هستم دستش پدرانه بود مادر جانم
ناله‌ی من شده گر باعث درد سر تو دست دل گیرم و بیرون روم از کشور تو
ای عشق بیا که دست و رو تازه کنی با خون زلال من وضو تازه کنی پر کرده ام استکانی از خون دلم بنشین و بنوش تا گلو تازه کنی
نمازت کی شود مقبول نزد حضرت باری که در تکبیر هم دست از تکبّر بر نمی داری
دنیا که جز بی مرامی، هرگز نبوده مرامش اندازه ی استخوانی حتی نیَرزد تمامش