eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
370 عکس
331 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
. حالا که رزق ماهِ ماتم را گرفتم از خانه ات این دیده ی نم را گرفتم من آمدم تا که به پای تو بسوزم با این گدایی ، جاهِ عالم را گرفتم آقا مرا در یاد داری؟ بچگی ها با گریه هایم ، پول پرچم را گرفتم با مادرم رفتم به بازار محله پیراهن و شالِ محرم را گرفتم مداح هیات ناله می زد :یا حسین و یادش بخیر ، من هم همین دم را گرفتم بیمارم و هر دفعه که اینجا رسیدم... با روضه های تو، علاجم را گرفتم حالا مرا کرب وبلایی کن دوباره تا که بگویم مزدِ این غم را گرفتم جان رقیه که در آن ویرانه می گفت: ای سر...دوای زخم و دردم را گرفتم .
گلهای اهل بیت به گلزار می رسند موعودیان به موعد دیدار می رسند اینجا زمان وصل چه نزدیک حس شود دلدادگان وصل به دلدار می رسند این حاجیان که نیمه شب از کعبه آمدند آخر همه به کوچه و بازار می رسند این کاروان به قافله سالاریِ حسین دارند با امیر و علمدار می رسند گاهی دم از شریعه و گودال می زنند گاهی به تلّ خاکی و هموار می رسند ناگاه با برادر خود گفت خواهری این نخل ها به دیدۀ من تار می رسند این باغهای کوفه چرا نیزه داده اند این میوه ها چه زود سرِ بار می رسند یک دختر جلیله به بابا خطاب کرد این نامه ها که از در و دیوار می رسند آن هیجده هزار نفر که نوشته اند آقا بیا، کجا به تو ای یار می رسند یک مادری به نغمه لالایی اش سرود حتماً به داد کودک گهوار می رسند ناگه سه ساله بر سرِ دوش عمو گریست این خارها به پای من انگار می رسند حالا حسین یک یکشان را جواب داد اینجا به هم حقایق و اسرار می رسند اینجا زمین قاضریه، دشت کربلاست جایی که تیرهای هدف دار می رسند اینجا به غیر نیزه تعارف نمی کنند از شام و کوفه لشگر جرار می رسند سر نیزه ها به پیکر من بوسه می زنند شمشیرهای تشنه و قدار می رسند ذبح عظیم پیش تماشای زینب است شمر و سنان به قهقهه این بار می رسند حلق علی و قلب من و سینة یتیم این نقطه ها به حرمله انگار می رسند اینجا ترحمی به یتیمان نمی شود زیور فروش های تبه کار می رسند سرهایتان به سنگ، همه آشنا شود بس هدیه ها که از در و دیوار می رسند جمعی برای بردن خلخال و گوشوار جمعی برای غارت گهوار می رسند (محمود ژولیده)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نبت تالرپبف.mp3
2.47M
🏴 هلال محرم ▫️شده آسمان خيمه غم ▪️زمين و زمان غرق ماتم ▫️دوباره افق رنگ خون است ▪️سلام ای هلال محرم ▫️دوباره محرم رسيدُ ▪️حسينيه شد سينه هامان ▫️دل اهل دل سينه زن شد ▪️نفس‌هايمان مرثيه خوان ▫️به هر خط مقتل ▪️بيا خون بگرييم ▫️كه منزل به منزل ▪️چو مجنون بگرييم ▫️يا حسين؛ يا بن الزهرا ... 📝 شاعر: مهد سيار 🎤 مداح: حاج میثم مطیعی 🚩 حلول ماه محرم‌ و ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان؛ حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان را تسلیت و تعزیت عرض می‌کنیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ـ ـ ـ ـــــــــــــــ❁ــــــــــــــــ ـ ـ ـ
"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" محتشم بخوان روضه، اول محرم شد نوحه سر بده مقبل، وقت نوحه و دم شد پيراهنِ كهنه بر بام عرش پرچم شد پيش ديده ي زهرا قتلگاه مجسم شد صد شكر كه با زهرا همه ناله و همراهيم ما اذن عزاداري از فاطمه مي خواهيم گوشه گوشه ي عالم خيمه ي عزا برپاست بهترين عمل گريه بر غريبِ عاشوراست آقايي عالم در نوكريِ اين آقاست رزق نوكريِ ما دستِ حضرتِ زهراست ما حلقه گوشانِ اين خيمه و خرگاهيم ما اذن عزاداري از فاطمه مي خواهيم مجلس عزا دارند انبيا همه با هم موسي شده دربان و خضر ميزند پرچم نوح نوحه ميخواهد، گريه ميكند آدم ميزند به سر يحيي، ميزند مسيحا دَم آماده ي قرباني شد ذبيحِ ابراهيم ما اذن عزاداري از فاطمه مي خواهيم *صاحب عزاي اين مجالس مادرِ، اذن اشك و ناله رو از بي بي بخواهيم، ان شالله به عاشورا برسيم، ان شالله به اربعين برسيم، همه ي ما نگرانيم، هر كسي يه جوري نگرانِ حسينِ، جنس اين نگراني برا هر كسي فرق ميكنه، پيغمبر دَمِ جون دادن ديد حسين اومده بغلش، خودش رو انداخت ابي عبدالله تو آغوش پيغمبر، تا اميرالمؤمنين اومد حسين رو برداره پيغمبر گفت: نه علي جان! بذار باشه تو بغلم، من با حسين راحتم،  پيغمبر نگرانِ حسينش بود، هي با خودش ميگفت: "مالي و ليزيد؟ لا بارك الله فيه، اللهم العن يزيد" ما رو به یزید چه کار؟ لعنت کرد پیغمبر قاتلین ابی عبدالله رو، اميرالمؤمنين شب آخري نگران حسين بود، اگه نگران نبود عباسش رو صدا نمي كرد، نمي گفت: عباس! بيا دست حسين رو توي دستت بذارم، يادت باشه من نيستم حسين تنها نمونه، داداش حسنش نگرانش بود، اون لحظه هاي آخري هي چشماش رو نيمه باز مي كرد، هي ميگفت:" لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" اما همه نگراني ها يه طرف، نگرانيِ مادرش زهرا يه طرف، اون شب آخري كفن هارو داد دستِ زينب، هر كدوم از بچه هاش رو يه جور سفارش كرد، اما تا به حسين رسيد، گفت: علي!" أبكنى وابك لليتامى، و لا تنس قتيل العدى بطف العراق"... اي تشنه لب حسين! عشق زينب حسين! اي بي كفن حسين! عريان بدن حسين! *امشب شب مسلمِ، شب اون آقايي كه اون هم نگرانِ حسين بود، اصلاً نگران جون داد، از پله هاي درالاماره كه بالا مي رفت، نگران بود، هي بهش ميگفتن: ترسيدي؟ تو كه تويِ كوچه هاي كوفه رجز ميخوندي، چي شد؟ فهميدي ميخوان بكُشنت جا زدي؟ گفت: نه!" اَبكي عَلَي الحُسين و آلِ الحسين" گريه ام برا آقام حسينِ، آخه دست زن و بچه اش رو گرفته داره مياد... چند تا شباهت بين مسلم و سيدالشهدا بود، از نگرانيش گفتم، لحظه ي آخر ابي عبدالله هم نگران بود، هر دو غريب بودن، هر دو تنها شدن، هر دو سنگ خوردن، هر دو نيزه خوردن، هر دو تيرباران شدن، هر دو مورد هجومِ سراسري قرار گرفتن، يعني چند نفر به يه نفر، هر دو تشنه بودن، آب نخوردن، هر دو برهنه و عريان شدن، اما يه فرق با هم دارن، يه تفاوت رو بگم، بدن مسلم رو از بالاي دارالاماره پرت كردن پايين، به بدن جسارت كرد، به اسب بستن، اما همين و تمام، اما كربلا ده نفر سوارِ اسب شدن" نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ" روي بدن ابي عبدالله تاختن، بدن جوري شده بود كه خواهرش نمي شناخت برادر رو، هي ميگفت: آيا تويي برادر من؟ آيا تو حسينِ مني؟... بيار دستت رو بالا، بالحسينِ الهي العفو.... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آقا دلم خیلی گرفته یه دنیا بغض سنگین دارم امشب می‌دونم که شما هم داغ‌داری پریشونی مثل احوال زینب سلامت می‌کنم ای مهربونم عزیز من صدامو داری آقا به امید جواب این‌جا نشستم می‌دونم که هوامو داری آقا حسین حسین حسین سلام ای دلبر صحرا نشینم دلت خونه برا اولاد زهرا سلام ای داغ‌دار جسمِ بی‌سر که عُریان مونده خاک صحرا یه ساله فکر و ذکر ما همین بود مُحرم شِه با هم روضه بگیریم یه ساله روز و شب‌‌ها رو شمردیم الهی که شب سوم بمیریم محرم شد شما هم گریه دارید خدا صبرت بده دورت بگردم می‌دونستم اگه امشب کجایی خودم اشک چشاتو پاک می‌کردم کجایی تو کدوم خیمه نشستی کجا گریون داغ کربلایی ما واسه جدتون روضه گرفتیم می‌شه تو مجلس ما هم بیایی الهی قربون پیرهن سیاهت بمیرم واسه اون اشکای چشمت شدم بدجور اسیر خشک‌سالی چشامو تَر کن از دریای چشمت بدم اما به من هم اِذن دادی برا جَدِّ شما مشکی بپوشم آخه من لایق این حرفا نیستم شما پرچم گذاشتین روی دوشم من آلودم بیا پاکم کن اول ببین بار گناه آوردم امشب امیدم رو به این یک ماه بستم قدر یک‌سال آه آوردم امشب حسین آواره‌ی صحرا شد ای وای مگه می‌شه که ما آروم بگیریم شما که روضه رو با چشم دیدی بیا روضه بخون تا ما بمیریم بمیرم که شما دیدی چه‌جوری با یه نیزه زمین زد آسمون رو خدا صبرت بده تو این مصیبت به قتل صبر کشتن جَدّتونو سر فرصت حسینو دوره کردن یکی نیزه یکی با سنگ می‌زد به موهایی که صحرا شونه می‌زد سَنان با دست خونی چنگ می‌زد این‌جا هزار حرمله در انتظار توست آقا برای آمدنت کم ‌شتاب کن رحمی به روز من نه، به روز رقیه کن فکری به حال من نه، به حال رباب کن رحمی نمی‌کنند عزیزم به هیچ‌کس حتی به تشنه‌ای که فقط شیرخواره است در کوفه‌ای که وعده‌ی ثبات مردمش تنها برای دخترکان گوشواره است این‌جا نیا که آخر سر چشم می‌زنند این‌ چشم‌ها به قامت آب‌اورت حسین این دست‌ها که دیده‌اند از کینه می‌بُرند انگشت را به خاطر انگشترت حسین برگرد جان من که نبینی ز با‌م‌ها آتش کشیده‌اند سر و دست و شانه را یا از فراز نیزه نبینی که می‌زنند بر پیکر سه‌ساله‌ی تو تازیانه را می‌ترسم از دمی که بیایند دختران با گونه‌های زخمی و نیلوفری نیا این شهر بی‌حیاست جان سکینه‌ات می‌ترسم از حرامی‌ و بی‌معجری نیا برا مسلم این غم خیلی بده که اون دستی که بهش سیلی زده به استقبال زینب اومده، دلش خونه تا اون نامرد دستشو بست گفت حسین جان خواهرت رو برگردون سیلی که خورد ناله زد گفت دخترت رو برگردون تشنه موند و گفت رباب و اصغرت رو برگردون اینا از آلِ علی بیزارن داغ علی رو دلت می‌ذارن خولی و شمر و سَنان مَلعون نقشه برای سر تو دارن شنیده مسلم درد حیدرو خودش زود رفت وا کرد اون درو نزد هیچ‌کس پشت در طوعه رو بمیرم من حمله کردن مرد جنگ کم نیاورد رو به روی اون لشکراما مسلم رو زمین زد یاد اون روز حیدر اون روزی که تو مدینه حیدرو کشت میخ در غربت حیدر که مادرو کشت سیلی به مادر صد حیدرو کشت تیر سه‌شعبه، میخ دره که علی و زهرا و بچه رو کشت خبر مسلم اومد محضرش تا که گفتن چی اومد به سرش حسین پرسید از حال دخترش بمیرم من گریه کرد و شد فراموش داغ بابا روی پای ثارالله من بمیرم واسه حال دخترای ثارالله گریه کردن سیلی خوردن تو عزای ثارالله چی بگم از این رسم زمونه غم رقیه دل می‌سوزونه یتیم ارباب مونده و رسمِ یتیم‌نوازی با تازیونه ای حسین... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Majid Banifateme - Salam Bar Moharam (128).mp3
13.99M
🍃🌷 سلام بر محرم🌷🍃 آی نسیم سحر کربلا؛ سلام علی النفس سیدالشهدا… سلام بیرق سیاه گنبد؛ سلام ای کتیبه ها و پرچم سلام ماه ماتم؛ سلام بر محرم سینه زناتو دوست دارم؛ شال عزاتو دوست دارم به جون مادرم آقا! کرب و بلاتو دوست دارم… آی نسیم سحر کربلا؛ سلام علی النفس سیدالشهدا… آی تپش‌ های دلِ عاشقا؛ سلام علیک حرم سیدالشهدا سلام گریه ‌های بی اراده؛ سلام ای مصیبت دو عالم! سلام نوحه و دم، سلام بر محرم همه حا محفل عشقه؛ روضه‌ ها مقتلِ عشقه! 🤲 التماس دعا 🌿🌺 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ مِنَ الأَْوَّلِينَ وَ اﻵْخِرِينَ. 🌺🌿
. محرم ۱۴۰۳ بند اول من پا روضه هات یه حس لذتی دارم حسین شکوه و عزتی دارم حسین من ازتو حاجتی دارم حسین از درخونت پاپس کشیدنم غیرممکنه ز تو بریدنم غیر ممکنه یه نه شنیدنم غیر ممکنه غیرممکنه منو بخای که تو رها کنی غیرممکنه تو دستت و زدستم جدا کنی غیر ممکنه منو نخای که باز صدا کنی ذکر لبم حسین حسین حسین جانم حسین تاب و تبم حسین حسین حسین جانم حسین جانم حسین حسین حسین حسین جانم حسین بند دوم با کرم حسین همیشه سایه رو سرم حسین پناه اول و آخرم حسین لالایی شب مادرم حسین ای قرار حسین قسم به نام پروردگار حسین نداره این گدا جز تو یار حسین یا حسین میگم تا جون دارم برات سینه میزنم یا حسین میگم غلام حلقه به گوشت منم یا حسین میگم بالا سرم میای وقت مردنم ذکر لبم حسین حسین حسین جانم حسین تاب و تبم حسین حسین حسین جانم حسین جانم حسین حسین حسین حسین جانم حسین .👇