eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5هزار دنبال‌کننده
345 عکس
321 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
. تن عریان تو پوشونده گرد و غبار زیارت کردن سینت رو ده تا سوار نمیزارن تو گودال تا کنار تو بیام زیر پای مرکب رفتی پیش چشام حرمت عرش شکست وقتی که روی سینت نشست دلواپس جون دادی کاشکی شمر قبل از کشتن چشمت رو میبست دیر رسید خواهرت بوسید از رگ های حنجرت به خورشید آسمون سپرد کمتر بتابه رو پیکرت روبرو بودی با تیغ صدتا سپاه دست پر میرفت حتی شمر از قتلگاه تو رو برگردوندن ذبحت راحت نبود تو که جون دادی کاش لااقل تشنت نبود خیلی خالیه جات دق کردن تو صحرا بچه هات تو رو توو حصیر کهنه ای جمعت کردن بمیرم برات دریای در خروش گریه کردن واسه تو وحوش از بازار شام یه پیرهن واسه تو میفرستم بپوش .👇
۱۰ () روز عاشورا شده،موسم غم ها شده سوی میدان رهسپر،یوسف زهرا شده جان پاک او رسیده بر لبش آمده در خیمه گاه زینبش وا حسینم وا حسین۲ ای عزیز مادرم،خواهر غمپرورم آمدم بهر وداع،زینبم بنشین برم اذن حق شد عازم میدان شوم در همین جا کشته ی عدوان شوم وا حسینم وا حسین۲ ای حبیبم یا حسین،من غریبم یا حسین بین این عالم شده،غم نصیبم یا حسین سوز غم ها کرده پیرم یا حسین کن دعا دیگر بمیرم یا حسین وا حسینم وا حسین۲ کن صبوری پیشه ای،زینب غمپرورم عصر عاشورای خون،روی نی بینی سرم تو ببینی آتش اندر خیمه ها کعب و سیلی می زنند بر طفل ها وا حسینم وا حسین۲
۴۲ (شب عاشورا) عزادار حسین،آمد شب عاشورا حافظ خیمه ها،ساقی دشت بلا امشب شب عاشوراست،گریان زینب کبراست۲ در یک خیمه جمعند،اصحاب و بنی هاشم آماده ی فردا،هم عبد الله هم قاسم امشب شب عاشوراست،گریان زینب کبراست۲ امشب علی اصغر،در دامن رباب است فردا آب روان،در خیمه ها نایاب است امشب شب عاشوراست،گریان زینب کبراست۲ امشب در مناجات،اکبر امید لیلا فردا او می شود،از کینه اربا اربا امشب شب عاشوراست،گریان زینب کبراست۲ حافظ خیمه هاست،امشب ماه مدینه فردا گریان او،رقیه و سکینه امشب شب عاشوراست،گریان زینب کبراست۲ امشب در مناجات،سردار بی قرینه فردا پور حیدر،گردد شهید کینه امشب شب عاشوراست،گریان زینب کبراست۲ امشب خواهر او،جانش رسیده بر لب فردا بین دشمن،خونجگر گردد زینب امشب شب عاشوراست،گریان زینب کبراست۲ خواهر او امشب،گرید بر نور دو عین ظهر فردا شود،شهید کینه حسین امشب شب عاشوراست،گریان زینب کبراست۲
امشب شب تجدید پیمان با حسین است این آخرین شام امام عالمین است امشب حسین از کوفیان مهلت گرفته از یک یکِ یاران خود بیعت گرفته دل های مشتاق شهادت بی قرارند عشاق حق سر در گریبان ناله دارند هرکس که فردا با خدا دارد ملاقات مشغول تسبیح است و قرآن و مناجات دردانه جا بر زانوی بابا بگیرد بارانِ اشک از گونه ی مولا بگیرد گاهی ز صحرا خارها را می زداید گاهی نظر بر زیور دختر نماید زینب سرِ‌شب تا سحر در اضطراب است هم فکر هجر یار ،هم قحطی آب است صحبت سرِ بی سر شدن تنها نباشد آه از دمی که معجر زن ها نباشد امشب غم دل گفتن و پاسخ شنیدن فردا اسیری رفتن و سیلی چشیدن وقتی سپاه و خیمه بی عباس گردند آماج سیلی غنچه های یاس گردند امشب حسین تسکین دهد بر قلب خواهر فردا میان قتلگه در خون شناور امشب حسین با خواهرش در سوز و آه است فردا به زیر سم اسبان سپاه است
۵۴ (شب عاشورا) کرب و بلا امشب چه غوغاست در انتظار صبح فرداست زینب غمین و دلشکسته از همه جز حسین گسسته در خیمه ی غربت نشسته مظلوم عالم یا حسین جان۳ خونین جگر عمه ی سادات اکبر بود گرم مناجات اکبر عزیز ام لیلا جان حسین در ظهر فردا از کینه گردد اربا اربا مظلوم عالم یا حسین جان۳ گریان اصغرش رباب است بهر علی در فکر آب است فردا شود علی اصغر با تیر کینه پاره حنجر سوزد دل غمدیده مادر مظلوم عالم یا حسین جان۳ امشب عزیز آل هاشم عبد الله و حضرت قاسم آماده ی اذن جهادند عشق حسین در دل نهادند شهید کینه و عنادند مظلوم عالم یا حسین جان۳ حافظ خیمه اشجع الناس باشد امید خیمه عباس باشد به پیمان الستش فردا جدا گردد دو دستش فدا کند تمام هستش مظلوم عالم یا حسین جان۳ اصحاب او در خیمه جمعند پروانه ها بر گرد شمعند اصحاب او آزاده هستند بهر نبرد آماده هستند تا پای جان استاده هستند مظلوم عالم یا حسین جان۳ خونین جگر نشسته زینب گریان بود در تاب و در تب گریان شاه عالمین است یاد غم نور دو عین است غمش جدایی از حسین است مظلوم عالم یا حسین جان۳ حسین امام با رشادت آماده گشته بر شهادت در انتظار صبح فرداست با حضرت حق گرم نجواست کنار او زینب کبراست مظلوم عالم یا حسین جان۳
گودال قتلگاه السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده او را عدو برای رضای خدا زده دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود در ازدحام کوفه و شام بلا رود باید میان هلهله ی کوچه های شام پیش همه شود سپر ِ کینه های بام باید رود به غربت ِ بازار شامیان مهمان شود به بزم شراب حرامیان خون از لبان رأس بریده شود روان در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران ✍علی مهدوی نسب
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف... شب عاشورا شده  آجرک الله آقا داغ تو عظمی' شده آجرک الله آقا گوئیا امشب کنار خیمه گاه کربلا خیمه ات برپا شده آجرک الله آقا شاهد اشک غریبی حسین و زینبی دیده ات دریا شده آجرک الله آقا آخرین شب از حیات نور عین حیدر و حضرت زهرا شده آجرک الله آقا لحظه های آخر عمر علی ِ اصغر و اکبر لیلا شده آجرک الله آقا ذکر جانسوز لب اهل حرم از این به بعد آه و واویلا شده آجرک الله آقا در حرم ،دلواپس و لبریز اشک وناله ها زینب کبری' شده آجرک الله آقا وای! از فردا که بیند عمّه ،دلدارش حسین بی کس و تنها شده آجرک الله آقا از غم اکبر شده پیر و کنار علقمه قامت او تا شده آجرک الله آقا عصر فردا روی تل بیند که او با قتل صبر کشته ی اعدا شده آجرک الله آقا (وا علیّا) از روی تل تا کنار قتلگاه بر لبش نجوا شده آجرک الله آقا منزل و مأوای جسم ارباً اربای حسین گوشه ی صحرا شده آجرک الله آقا کربلا تا شام ، مأنوس دل اهل حرم روی نی، سرها شده آجرک الله آقا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عزیز حضرت زهرا حبیبی یا اباصالح تویی تنهاترین تنها حبیبی یا اباصالح حیات کلّ هستی بر حیاتت بستگی دارد دلیل خلقت دنیا حبیبی یا اباصالح تو هستی زندگی بخش و مسیحایی دمت آقا مسیح ِحضرت عیسی حبیبی یا اباصالح ببخش ای یوسف زهرا فقط یک جلوه از رویت به یعقوب نگاه ما حبیبی یا اباصالح نبودم لایق این که ببینم لحظه ای حتی تو را در عالم رویا حبیبی یا اباصالح حضور تو گنه کردم نیاوردی به روی من منم شرمنده ات آقا حبیبی یا اباصالح نبودم نوکر خوبی ز دست نوکری چون من شدی آواره ی صحرا حبیبی یا اباصالح شده از روضه هایی که تو هر صبح و مسا داری همیشه دیده ات دریا حبیبی یا اباصالح تو را خونین جگر کرده مصیبت های زینب در غروب روز عاشورا حبیبی یا اباصالح سر جدّت جدا و شدبه پیش عمه های تو سر عمامه اش دعوا حبیبی یا اباصالح سرش بر روی نی رفت وتن او پاره پاره شد به زیر نعل مرکب ها حبیبی یا اباصالح امان از آتش کینه،امان از غارت خیمه به وقت حمله ی اعدا ،حبیبی یا اباصالح بمیرم عمه ات زینب ،اسیر دشمنان گردد به کوفه می رود فردا حبیبی یا اباصالح ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب شب قتل حسین زهراست واویلا واویلا اندر جنان در غم وجود طاهاست واویلا واویلا اصحاب ثار الله به خیمه جمعند واویلا واویلا پروانه سان همه به دور شمعند واویلا واویلا امشب همه گرد شه غریبند واویلا واویلا از بهر فردا جمله بی شکیبند واویلا واویلا امشب همه در ذکر و در سجودند واویلا واویلا با گریه شور عاشقی سرودند واویلا واویلا امشب همه در شور و در نوایند واویلا واویلا فردا همه شهید و سرجدایند واویلا واویلا امشب بریزند اشک غم چو دریا واویلا واویلا فردا شوند کشته ز ظلم اعدا واویلا واویلا امشب همه در ذکر و در دعایند واویلا واویلا فردا به روی خاک کربلایند واویلا واویلا امشب همه با خالق مجیدند واویلا واویلا فردا همه در راه دین شهیدند واویلا واویلا اهل حرم امشب چه بی قرارند واویلا واویلا درون خیمه ها در انتظارند واویلا واویلا امشب بنی هاشم به شور و شینند واویلا واویلا فردا همه فدایی حسینند واویلا واویلا امشب همه ریزند سرشک دیده واویلا واویلا فردا به نی بینند سر بریده واویلا واویلا امشب همه دل ها بود پریشان واویلا واویلا فردا بدن ها زیر سم اسبان واویلا واویلا امشب بود در خیمه شور دیگر واویلا واویلا فردا بریزد خون پاک اکبر واویلا واویلا امشب علی به دامن رباب است واویلا واویلا فردا درون خیمه قحط آب است واویلا واویلا امشب زند لبخند علی اصغر واویلا واویلا فردا شود از کین بریده حنجر واویلا واویلا امشب گل زهرا در التهاب است واویلا واویلا فردا تنش در زیر آفتاب است واویلا واویلا امشب حسین جانش رسیده بر لب واویلا واویلا فردا زند بر سر و سینه زینب واویلا واویلا پیچیده در دشت بلا بوی یاس واویلا واویلا به دور خیمه ها بگردد عباس واویلا واویلا کس همچو زینب رنج و غم ندیده واویلا واویلا فردا شود زینب قدش خمیده واویلا واویلا خدا کند امشب سحر نگردد واویلا واویلا دخت سه ساله بی پدر نگردد واویلا واویلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5922512270549584996.mp3
16.33M
🎤حجت الاسلام علی کرمی تو قتلگاه تا خورد زمین سپر نداشته غارت که شد از خیمه ها خبر نداشته اسا اگه نمیزدن ضرر نداشته خندیدن شمر به نیزه خوردنش رفت دو سه بار با چکمه رو تنش با شکمه گرسنه کشتنش دلگیر از جسارت نامرد شمر که رو سینه جا خوش کرد بند پنجم : نفس بکش تاکه یکم. نفس بگیرم می‌خوام تن . کم تو رو . رو دس بگیرم فقط بگو . سرت رو از . کی پس بگیرم با شکمه گرسنه کشتنت خندیدن شمر به نیزه خوردن رفت دو سه بار با چکمه رو تنت آشفتست رگی که در هم باشه این تن رو تکون بدی میپاچه ➖➖➖➖➖➖➖
4_6039479631772388834.mp3
17.49M
🎤حجت الاسلام علی کرمی اگه رو سرت بریزن چه کنم بشه پیکر تو پاره پاره چی زبونم لال جلو چشم مادرم یکی پیرهنت رو در بیار چی خواهرت فدات بشه داداش حسین تو نزار غصه منو پیر بکنه همه دل واپسیم از این که نیزه یی تو دهنت گیر بکنه نیزه ها بود که بالا می‌رفت سینه بود که جا وا میکرد 😭 کاش با نیزه زدن حل میشد نیزه را در بدنش تا میکرد از تل زینبیه رسیدم که وای وای بالا سرت نشستم دیدم که وای وای نیزه ز جای جای تن تو درآمد حتی لباس های تن تو درآمد من را ببخش دست به گیسوی تو زدن ناراحتم چکمه به پهلوی تو زدن جمعیتی که بود به گودال جا نشد یک ضربه دو ضربه سر جدا نشد 😭 دیدم کسی حسین مرا نحر می‌کند آقای عالمین مرا نحر می‌کند
منای عشق را حال و هوای دیگر است امشب شب عاشور یا غوغای روز محشر است امشب کنار یکدگر جمعند هفتاد و دو قربانی سخن از بذل جان و صحبت از ترک سر است امشب بیا ام البنین حال بنینت را تماشا کن که هر یک را به سر شور و هوای دیگر است امشب زنان هاشمی آن سو روید از دور گهواره شب شب زنده داری علی اصغر است امشب (به خاطر علی اصغر همه زنان حرم نشسته اند به دور رباب در خیمه هنوز سایه عباس هست بر سرشان کسی ندارد اگر اضرطراب در خیمه برادران عمو زاده ها همه هستن رقیه جان برو راحت بخواب در خیمه ) گمانم بوی عطر فاطمه پیچیده در صحرا که زینب تا صحر در ذکر مادر مادر است امشب برادر را مبادا از خواب بیدارش کنی زینب که او را سر به روی دامن پیغمبر است امشب داری عقیله خواهر من گریه می‌کنی اینه برابر من گریه می‌کنی از لا به باب خیمه دلم تا مدینه رفت خیلی شبیه مادر من گریه می‌کنی من ببینم که تو بی پیراهنی میمیرم ... (اومد ارومش کنه شب عاشورا ) (دقیقه ۶) بند اول امید من ، تو کنج بی کسی ، نشستی باور کنم ، این شب آخر که ، هستی نمی‌دونم، تو با خدا ، چه احدی بستی لرزیدم از صدای هل هله خواب نداره چشای غافله میسپاریمون به شمر یا هرمله (حسین جان این اولین بار این اتفاق دار می افته) من بی تو ، سفر نرفتم داداش به فکر ، بی کسی زینب باش بند دوم قرآن بخون ،شاید رو نیزه ها نرفتی قرآن بخون شاید به زیر پا، نرفتی هر جای دشت، با نعل مرکبا ،نرفتی قوربون تو، با لشگر کمت قلب حرم ، گرفت از غمت تا خود صبح بزار ببسومت میپرسی ازم چرا بد حالی آه از تو که فردا تو گودالی ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shab10Moharram1402[05].mp3
21.36M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آخرش یه روزی از عشق تو میمیرم من امام حسینی ام همینه تقدیرم میرسی به داد من تو خونه ی قبرم آخرین روضه ی خونگیمو میگیرم حسرت میخورم که پای علم کم سینه زدم کم گریه کردم حسرت میخورم از اینکه چرا دور از کربلا کم گریه کردم کاش بیشتر به روضه رفته بودم یه یاحسین بیشتر گفته بودم جانم امام حسین جانم **** منی که گریه کنه روضه ی گودالم الهی زنده باشم محرم امسالم مَلَکِ رو شونم از نوکری ارباب شب و روز نوشته تو نامه ی اعمالم حیفه زندگی طی شه بی حسین هر قلبی حسین بیت العزاته هر ناممکنی با تو ممکنه عاشق ساکن کرب و بلاته من اعتقادم به تو کم نمیشه هیچ جا شب جمعه حرم نمیشه جانم امام حسین جانم ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب عشاق به سیمای حسین می نگرند            مکن ای صبح طلوع عصر فردا زدم تیغ همه می گذرند دودمه شب عاشورا قصه ی عشق حسین امشب به آخر می رسد                یاابن الزهرا العجل شام فردا دست نامحرم به معجر می رسد دودمه شب عاشورا تا نماز صبح می گردم اخا دور سرت          رحم کن بر خواهرت وای اگر فردا بیفتد بین مقتل پیکرت دودمه شب عاشورا زینب امشب بر نمی دارد زرویت چشم را               یا ذبيحاً باالقفا کن نگاهی گاه گاهی در میان خیمه ها دودمه شب عاشورا شب شب اشک است وغوغادرمیان خیمه هاست                  کربلا ماتم سراست شام فردا ای خدا آتش به جان خیمه هاست دودمه شب عاشورا شاه دین امشب به لب دارد مناجات و دعا                 کربلا ای کربلا میزند در زیر خنجر ظهر فردا دست و پا دودمه شب عاشورا امشب را عاشقان دارند به لب ذکر دعا              عصر فردا سرجدا در میان خیمه‌ها نجوا نمایند با خدا دودمه شب عاشورا عصر فردا کربلا غوغای محشر می شود                یابن الزهراالعجل عمه ات زینب دوباره بی برادر می شود دودمه شب عاشورا شاه امشب تا اذان صبح عبادت می کند               یا حسین ابن علی آخرین بار است اصغر خواب راحت می کند دودمه شب عاشورا باز هرجا بنگری آهنگ دلها این شده           مکن ای صبح طلوع آسمان هم از غم داغ حسین خونین شده
سلامُٓ علی ساقی کربلا سلامُٓ علی پور شیر خدا گل باغ و گلزار ام البنین علمدار و یار امام مبین دلاور چو حیدر به دشت بلا تویی باب حاجات اهل یقین درود خدا بر تو ماه ولا سلآُم علی ساقی کربلا دودستت جدا گشته از پیکر است هواخواه تو دخت پیغمبر است به پیمان و عهدت نمودی وفا زتو راضی هم مادر و داور است بود نام تو ذکر لبهای ما سلامُٓ علی ساقی کربلا فدای ره حق و آزادگی نکردی به زیر ستم زندگی شدی یاور و یار خون خدا تو با عشق و ایثار و دلدادگی نوایی تو بر هردل بی نوا سلامُٓ علی ساقی کربلا به مردی و مردانگی قابلی پناهگاه هر عاشق و بی دلی بود هردو دست تو مشگل گشا عزیز حسین و ابوفاضلی نگاهی کن از مرحمت سوی ما سلامُٓ علی ساقی کربلا زداغ تو مشکی نمودم به تن دلم پر ز رنج و غم است و محن دعا کن رسد منجی بیکسان مه فاطمه حجت ابن الحسن که تا زین همه غصه گردم رها سلامُٓ علی ساقی کربلا سید حسین همایونی
پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست بر لبت جُز واحسینایَت کلامی نیست نیست میرسی بر روضه اما ما نمی‌فهمیم حیف ای دریغا که نصیبِ ما سلامی نیست نیست داستانِ کوفه از بی معرفت‌ها پا گرفت بی بصیرت،بر سلام ما دوامی نیست نیست دیده‌ام در پایِ ما عمریست غیرت داشتی تا تو آقایی کنی چون ما غلامی نیست نیست   ما که شرمنده شدیم از لطف های مادرت منصب پروانگی‌ات کم مقامی نیست نیست آه تاسوعا ، نَفَسهایِ تو ما را آب کرد گفت بی تو غیرِ کوفی غیرِ شامی نیست نیست بعدِ تو اهلِ حرم را آه با هم می‌زنند بعدِ تو عباس اینجا احترامی نیست نیست شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. قدم از قدم برندارم حسین مگر جایِ پایت گذارم حسین مرو اینچنین از برم با شتاب که قلبم شود از فراقِ تو آب به که میسپاری حرم را، به من؟! من و اینهمه لشکرِ اَهرمن؟! مرو از برم، سایه ی بر سرم که بایست محکم کنم معجرم گمانم که هنگام غربت شده خیامِ حرم، غرقِ وحشت شده ز هر خیمه، نِعمَ الاَمیری رسد از این جمع، بوی اسیری رسد کنون که ز پیشِ حرم میروی چرا باشتاب از برم میروی بمیرم ز طرزِ وداع گفتنَت پیام از جدایی دهد رفتنَت کمی صبر کن، علتِ آه من! بیا قدری آهسته رو ماه من! مَجالی به خواهر ز رویت بده بمن بوسه ای از گلویت بده ز مادر ترا جوشن آورده اَم ببین کهنه پیراهن آورده ام خودت پاره آنرا به خنجر نما که عریان نسازند جسم ترا ترا چونکه کشتند، نامردمان چسازم من و خیلِ نامحرمان پس از اینکه حلقِ ترا میدرند... از اینجا حرم را کجا میبرند؟ رباب از غمت بیقراری کند سکینه پِیَت گریه زاری کند رقیه ندارد توانِ فراق رسد سرنوشتش به شام از عراق حریمِ تو وقتی به غارت رسد اسارت، جسارت، خسارت رسد من و قافله داری اَم بعد از این پرستاری از سیدُ الساجدین اگر حکمِ حمله شود بر صِغار به گوشی نمانَد دگر گوشوار همه زخمها مان نمک می‌خورند یکایک یتیمان کتک می‌خورند چو تنها بمانم، نه خواهر نه تو نه عباس هست و نه اکبر نه تو مگر از سرِ نی نگاهم کنی کسی را علمدارِ راهم کنی مبادا شوم با عدو همسفر که جانِ یتیمان شود در خطر ‌.
. دریغ و درد، ز دلهای خسته ی امشب اَمان، ز داغِ حریمِ شکسته ی امشب فغان، ز اشکِ نمازِ نشسته ی امشب نه حرمتی، نه حریمی نگاه داشته شد نه احترامِ قدیمی نگاه داشته شد هجوم و حمله و غارت، مباح شد ای وای به اهلبیت، جسارت مباح شد ای وای به اهلِ خیمه خسارت، مباح شد ای وای نسیمِ عاطفه رفت و ز غِیض شد طوفان شمیمِ فاطمه رفت و ز بُغض شد طوفان همان مصیبتِ آتش، دوباره شد تکرار به روی فاطمه ها خَش، دوباره شد تکرار به زیرِ ضربِ لگد غَش، دوباره شد تکرار شبیهِ غلغله و ازدحام در گودال به دورِ خیمه فتادند زیرِ پا اطفال همینکه حکمِ فرار از امام شد صادر میانِ خیمه اَراذل، شدند بَد حاضر و آن امام زمان، خود به دیده شد ناظر رسید، دستِ اَجانب به زیورِ طفلان کشید، زینتِشان را ز معجرِ طفلان تهاجمِ علنی، سوی بانوان را دید ز پای، غارتِ خلخالِ دختران را دید ربودنِ همه اموالِ کاروان را دید چه میزبانیِ خوبی ز میهمان کردند به ضربه صورتشان را چه بد نشان کردند به ناله های یتیمانه هم، نشد رحمی به اشکِ چشم غریبانه هم، نشد رحمی به گاهواره ی دردانه هم، نشد رحمی اَثاثها به جسارت ربوده شد ز حرم لباسها به غنیمت ربوده شد ز حرم میانِ شعله ی آتش، امامِ سجاد است سرِ امام زمان، ناسزا و فریاد است به قصدِ کشتنِ او لشکری ز بیداد است دفاعِ عمه ی سادات از علیِ زمان شبیه حضرت زهراست، بی هراس و عیان هنوز تیرگی و آفتاب ها باقی است به چهره های منافق، نقاب ها باقی است قسم به چادر زینب، حجاب ها باقی است عفاف و عصمتِ زهرائیان، همه محفوظ میانِ هاله ای از نورِ فاطمه محفوظ بیا امام زمان، انتقام را برسان جوابِ ناله ی هر صبح و شام را برسان میان اهل وِلا، انسجام را برسان گِره ز شامِ عزا وا نمی‌شود بی تو ز ما رضایتِ زهرا نمی‌شود بی تو   ✍ .
. قاتلان، ناموسِ زهرا را اسیری می‌برند زینب کبراست که با این حقیری می‌برند؟! او عقیله، دخترِ شاهِ بنی هاشم علی است با چه اوضاعی بزرگان را اسیری می‌برند؟! شمرها دانند، اینها صاحبانِ کعبه اَند باز از گودال، با وضعِ خطیری می‌برند ناقه های بی جهاز و بانوان بی پناه نور را با نار، بی یار و مجیری می‌برند خیلِ نامحرم، کنار محرمانِ مصطفی دستهای بسته را با بد سفیری می‌برند شمرهای بی حیا تا میتوانند از جفا بد دهانی می‌کنند و بد مسیری می‌برند جمعی از اعرابِ اوباش و اَراذل، با کتک کودکانِ خسته را چون جمعِ پیری می‌برند روزِ روشن، از میان روستاها و قُراء با لباس پاره چون طفلِ صغیری می‌برند از کنار کشته های بی سرِ کرب و بلا عده ای مظلومه را، جمع کثیری می‌برند حنجرِ پاره، گواهِ اینهمه بی حرمتی است بی سر و پاها، سری را با دلیری می‌برند! با کلام الله بازی می‌کنند و سرخوشند رَاس ها را مست ها با دلپذیری می‌برند ظالمان، گویی نمیدانند تا شام خراب با ستم دارند جمع بچه شیری می‌برند گاه زیر تازیانه، گاه زیر کعبِ نی آل عصمت را به دستور امیری می‌برند دختران حتی ز یکدیگر خجالت میکشند کوفیان، این جمع را با سر بزیری می‌برند عاقبت اَسرار آل الله بازاری شدند آل زهرا را ببین از چه مسیری می‌برند ✍ .
آه غـزه کـربـلای روزگـاری ، صـبـر کـن میکند عالم برایت غمگساری صبرکن تو شدی حجت برای مردمان این زمان صبرت آورده برایت اعتباری صـبـر کـن گرچه شهرکوچکِ باریک روی نقشه ای تا ابد در قلبـها _ مـانـدگـاری صبر کـن دشمنت باشد مسلح تا بُن دندان خود در میان جـنگ کوه اقـتداری صبـر کن استقامت برگرفته از مفاهیم خداست بر مسلمانان عالم افتخاری صبر کن تاب سختی و توانایی خود بهتر نِما بحر آزادی خود کن پافشاری صبر کن بـا هـمه نـامـهربانی های حـکام عـرب مینُمایانی چو سروی استواری صبرکن بمب های بی امان دشمنان روی سرت خونِپاک کودکانت گَش جاری صبرکن می رسد هر لحظه موشک سمت تو آه پُرگشته تَنَت از زخمِ کاری صبرکن زخم خورده از سران مرتجع در منطقه داغ اطفالت درون سینه داری صبرکن بـُردباری سیره پیغمبـر رحمـت بُـود کرده ای معنا برایم بردباری صبر کن عالم هستی شده حیران ، عَـجـب تو برای صابران ، آموزگاری صبر کن دست تو خالی و دشمن پـُر سـلاح در تقابل با ستم یکه سواری صبر کن از زمانه خسته ای دلگیر از شیعه مشو حیدریون میکنن بحر تو یاری صبر کن مردم آزاده عالم همه همراه تو ... دل به الطاف الهی میسپاری صبر کن امـت ایـران کند یاری تو ای مهربان میشود قاتل زخاک تو فراری صبر کن هرکجا نام حسین برپا شود آزاده هس برتو باشد دوستانِ بیشماری صبر کن حُکم یاریِ ز مظلومان عالم از علیست میکند مهدی برایت بی قراری صبر کن ✍️ سید محسن نصرالهی
834K
(روز عاشورا) در بین همه دشمن(گردیده حسین تنها)۲ این غربت و تنهایی(خون کرده دل زهرا)۲ بر نیزه ی بی کسی تکیه کرده سوی خالق یکتا رو آورده یا حسین یا حسین غریب مادر۲ مابین همه دشمن(تکیه به علم داده)۲ چشمان پر از اشکش(سوی حرم افتاده)۲ تیری آمد و بر قلب او نشست رگ های قلب او را از هم گسست یا حسین یا حسین غریب مادر۲ در غربت و تنهایی(شد نقش زمین مولی)۲ ذکر لب او یا رب(با صوت حزین مولی)۲ دید زینب شمر روی سینه نشسته می زد بر سر و رو قلب شکسته یا حسین یا حسین غریب مادر۲ تا از سوی دشمن ها(ظلم و ستم افزون شد)۲ زین ظلم و جنایت ها(زینب جگرش خون شد)۲ بدنش پاره شد با تیر و شمشیر زینبش می گوید با آه شبگیر یا حسین یا حسین غریب مادر۲ ای زینب غمدیده(بنگر شرر او را)۲ آن شمر لعین از کین(ببریده سر او را)۲ در راه دین حق جانش فدا شد سر پاک او از بدن جدا شد یا حسین یا حسین غریب مادر۲ تا غربت او دیدند(سر ز حسین ببریدند)۲ در پای سر مولی(دشمن همه خندیدند)۲ خواهر غمدیده جان بر لب آمد سوی قتلگه گریان زینب آمد یا حسین یا حسین غریب مادر۲ از بعد گل زهرا(شد ظلم و ستم بی حد)۲ با کعب نی و سیلی(دشمن همه را می زد)۲ حسین زهرا شد تشییع جنازه زیر سم اسبان با نعل تازه یا حسین یا حسین غریب مادر۲ آن دشمن بی ایمان(آتش زده بر خیمه)۲ اطفال حرم گریان(سرها همه بر نیزه)۲ دشمن دین و قرآن ظالمانه می زد بر اهل حرم تازیانه یا حسین یا حسین غریب مادر۲ مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤
1.26M
━⊰❀•❀🔳🔳🔳❀•❀⊱━ ﷽ 🌑🥀 امام حسین (ع) زمین سینه می زنه زمان گریه می کنه اقامه سینه می زنه اذان گریه می کنه کتل سینه می زنه علم گریه می کنه ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ ضریح سینه می زنه حرم گریه می کنه منم برات سینه می زنم منم برات گریه می کنم با نوکرات سینه می زنم با بچه هات گریه می کنم ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ پسر سینه می زنه پدر گریه می کنه قضا سینه می زنه قدر گریه می کنه هر شب سینه می زنه هر روز گریه می کنه ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ برات صاحب الزمان هنوز گریه می کنه منم برات گریه می کنم منم برات سینه می زنم با بچه هات گریه می کنم با نوکرات سینه می زنم ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ آدم زجه می زنه حوا لطمه می زنه مولا زجه می زنه زهرا لطمه می زنه مادر لطمه می زنه خواهر لطمه می زنه ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ دختر لطمه می زنه همسر لطمه می زنه نعل سینه می زنه مرکب گریه می کنه گودال سینه می زنه ┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉ زینب گریه می کنه خولی خنده می کنه اخنس حمله می کنه شمر خنده می کنه منم برات لطمه می زنم منم برات گریه می کنم ✍ رهیده