فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سیدمهدیحسینی
"سلام آقا... امین دین و دنیامی؛
@Arsheyan_Eshgh
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم
بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسینی
سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم
عالم ذَرّ ذره ای از خاک پای حضرتش
از برای افتخار از حضرت داور گرفتم
بر در دروازۀ ساعات یک ساعت نشستم
تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم
زینبی دیدم چه زینب کاش مداحش بمیرد
من ز آه آتشینش پای تا سر در گرفتم
سر شکسته دل پر از خون دیده خون آلود اما
حالتی دیدم که بر خود حالتی دیگر گرفتم
اُم لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده
گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم
نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان
سر به راه دوست دادم زندگی از سر گرفتم
اکبرم کشتند و عون و جعفر وعباس و قاسم
تا خودم از تشنگی آب از دم خنجر گرفتم
گفت ساعی زین مصیبت از در دربار جانان
حظّ آزادی برای اکبر و اصغر گرفت
🔸شاعر:
#مرشد_چلویی
ــــــــــــــــــ
@Arsheyan_Eshgh
.
#امام_زمان
#سلام_علی_آل_یاسین
مهدیا! بوی ظهورت بر دل و جان می رسد
انتظارِ سینه سوزت کی به پایان می رسد؟
کوچه های شهر را با اشکِ خوبان شسته ایم
چشم در راهیم، آن جانانه جانان می رسد
کوچه های شهرِ ما بوی غریبی می دهد
کی گلِ زیبای نرگس از گلستان می رسد
گر چه می سوزد صدایم در شرارِ بی کسی
بر شبِ دلگیرِ ما آن نورِ تابان می رسد
گر چه ماییم و غبارِ سال و ماهِ انتظار
بر کویرِ سینه ی ما بوی باران می رسد
سینه ای داریم از سوزِ فراقش سوخته
آن چراغِ آرزو ماهِ شبستان می رسد
می رسد آن کو دلش آیینه ی رازِ خداست
با لبی سرشار از آوای قرآن می رسد
صبرِ ما آخر رسید ای حجت ابنِ العسکری
انتظارت در کدامین جمعه پایان می رسد؟!
#هستی_محرابی
.
ــــــــــــــــــ
@Arsheyan_Eshgh
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان #آدینه
دوباره کاش به قلبم کمی امید بیاید
ثمر به شاخ و بَرِ اين درخت بید بیاد
نشسته ایم و فقط سینه میزنیم برایش
نشسته ایم ... هزاران اگر یزید بیاید
نشسته ایم و دعا میکنیم این همه آدم
دوباره مثل حسینی مگر پدید بیاید
کلید قفل جهان است آنکه رفته از اینجا
برای مهدی زهرا دعا کنید بیاید ...
دلم به سوی حریمش پریده جمعه به جمعه
سیاه رفته دعا کرده رو سفید بیاید
.
خوشا دمی که "سر" از تن جدا بماند و بهتر
خوشا دمی که تن از معرکه شهید بیاید
🔸شاعر:
#حمیدرضا_محسنات
ــــــــــــــــــ
@Arsheyan_Eshgh
بیامد جمعه و بس بی قرارم
بیامد جمعه و در انتظارم
بیامد جمعه و من یا علی گو:
به یاد رعد و برق ذوالفقارم
میان ورطهء دنیا سوران
به دنبال امیر تکسوارم
چه بیزارم ز زردی و خزانی
هلاک سبزی و ابر بهارم
دلم پر می کشد سوی گلستان
نمی ماند به زندان و حصارم
گرفته راه دشت و کوه و صحرا
مرا گوید که: ازتن در فرارم
به راه کوی لیلی بار بسته
چو مجنون است و گوید: استوارم
خدایا! مهربانی با دلم کن
که او را بر خدایش می سپارم
بده دست دلم بر دست ارباب
که جز تو ربّ الاَربابی ندارم
بده او را تو از صاحب نشانی
که دل رفت و به درد او دچارم
ز دست دیده و دل، هردو فریاد
دلی رفت و به دیده اشکبارم
هزاران جمعه بگذشت ز هجرش
غزلخوان گلی، چون صد هزارم
"حمید" از این غزل بسیار دارد
که می گوید مددکاری ندارم؟
"بیا، ای روح و جان این غزلها!"
دمی بنشین به دلداری کنارم ...
شاعر آئینی کربلایی حمید رضا کسرائی
ــــــــــــــــــ
@Arsheyan_Eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 #السلام_علیڪ
🌼 #یا_اباصالح_مهدی
🌼یارب اے ڪاش دگر بار بهاران برسد
💛باغ را زمزمه ے بارش باران برسد
🌼فرح و شور وصال و طرب و شادے و نور
💛پس از این دوره ے طولانے هجران برسد
🌼ڪاش بیرون شود از پرده ے غیبت مه من
💛روزگار خوش سرمستے یاران برسد
🌼دلم آهنگ قدومش به عیان مے شنود
💛شاید آن ماه لقا ، صاحب دوران برسد
🌼الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّڪَـــ الْفَـــرَج🌼
@Arsheyan_Eshgh
4_5908999968428919085.mp3
2.31M
✅ سید مجید بنی فاطمه
✅ مناجات با امام زمان
نمیدونم دلم دیونه کیست،
کجا میگردودرخونه کیست،
نمیدونم دل سرگشته مو،
اسیرنرگس مستونه کیست،
{آقا بیا دیگه خسته شدم تا
کی بایدگریه کنم تاکی دنبالت
بگردم،}
بیا مهدی بیا دورت بگردم،
بیاتا دست خالی برنگردم،
بیا مهدی بیا دردم دوا کن،
مرا بادیدنت حاجت روا کن،
{گفت برو دیگه ازت بدم میاد
غلامشو بیرون انداخت ساعتی بعدخبر اوردند بیا
غلامتوتوکوچه دارن میزنن
دوید باعجله همه راکنار زد
دست غلامشو گرفت بلند
کرد خاکشوراتکوند ،
یه نگاه کرد گفت ارباب توکه
ازمن ناراحت بودی مرابیرون
انداختی ارباب یه نگاه به غلام گفت هر چی باشه من
ارباب توام توهم غلام من
همه این شهر تورا به غلامی
من میشناسند،
اقا جان همه میدونند ما نوکر
شماییم،ماسینه زن شماییم
ما گریه کن شماییم زمین
خورده ام دستمو بگیر اقا
به حق پهلو شکسته مدینه
دستمو بگیراقا به حق دست
بریده کربلا دستمو بگیر اقا،
به حق دست کبود رقیه دستمو بگیر اقا اگه نگام نکنی
بیچاره ام کسی غیر توندارم }
هرجا نشسته ای دست گدائی
رابالا بیار،
یا صاحب الزمان
@Arsheyan_Eshgh
🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷
❣﷽❣
💠 #سینه_زنی_امام_زمان_عج
🌸 #آقای_نریمانی
💠 #روز_جمعه
جمعه به جمعه واسه تو منتظرم
"اَینَ الحسن اَینَ الحسین" ذکر لبم
"جولای دزفولی" نبودم واسه تو
اما آقا نوکر سادهت که بودم
چی میشه که من هم آقا
"علی ابن مَهزیار" شم
"سیدِ رشتی" باشم و
برای تو بیقرار شم
خوب یا بد ٫ بپذیر آقا
سند این دل
نوشته شد به پای تو
تو خیمهت ٫ بشینم روزی
ببینم آخر
جمال دلربای تو
میبارم ٫ مثِ بارون تا
بشم اونی که روسپیدم، کنی تو
پر از عشق و، شور و امیدم کنی تو
آخر رو زانوهات، شهیدم کنی تو
💠بیا یابن الزّهرا ٫ فدای غم تو
هرچی گذشت
عشق تو شد تشدید آقا
یاد تو هم میده به دل امّید آقا
واسه کسی که دائما در یاد توست
معنا نداره غیبت خورشید آقا
یه خرده روراستی کنم
میدی خودتو نشونم
برس به داد نوکرت
که آقا هنوز جوونم
میدونم ٫ نشدم آقا
اونی که آخر ٫ بیای هدایتم کنی
میدونم ٫ نشدم آقا
اونی که آخر ٫ غرق شهادتم کنی
میدونم ٫ نشدم آقا
اونی که محشر،بیای شفاعتم کنی
ولی دارم امید، به اشکای چشمام
دعاهای خِیر،ِ شب و روزِ بابام
دارم گوشه چشمی، به الطاف آقام
💠بیا یابن الزّهرا ٫ فدای غم تو
ذکر لبِ عاشقای پیر و جوان
"اَلْمُسْتَغاثُ بِکَ صاحبَ الزّمان"
شام سهشنبه مسجد سهله آقا
خالیه جای زائرای جمکران
باید بسازی با همه
درد و غم و دوری آقا
فدای غربتت بشم
چقده صبوری آقا
منتظر ٫ میمونم بازم،برسه روزی
با لشکری از شهدا
با اذنِ، مادرت زهرا، ذوالفقار در دست
علم به دوش بشی آقا
حرم انشاءالله میبینم، میمیرم
ضریح ششگوشو توو آغوش میگیرم
امیری حسینٌ وَ نِعمَ الاَمیرم
💠امیری حسینٌ ٫ وَ نِعمَ الاَمیرم
@Arsheyan_Eshgh
******************
مناجات با امام زمان (عج)
من خار توام ای گل نرجس
بیمار توام ای گل نرجس
شب تا به سحر ای سحر من
بیدار توام ای گل نرجس
مثل گیسوی تو من به پیچ وتابم
ای کاش بیایی یک شب تو به خوابم
تنهایم و جز توکس ندارم - جز دیدن تو حوس ندارم
از بس که به دنبال تو گشتم - در سینه دگر نفس ندارم
*
ای یوسف زهرا به کجایی
ای ماه دل آرا به کجایی
در راه تو من دیده به راهم
ای گمشده ما به کجایی
هرشاخه گل یاس می زند صدایت
در علقمه عباس می زند صدایت
هر خوشه بود دیده به راهت - بی توشه بود دیده به راهت
ای من به فدای گوشه چشمت - شش گوشه بود دیده به راهت
*
ای ماه خجل ز روی ماهت
هستم به خدا دیده به راهت
کی می شود ای یوسف زهرا
یک لجظه ترا کنم نگاهت
ویرانه بگوید مهدی به کجایی
دردانه بگوید مهدی به کجایی
اشک و غم و ناله زد صدایت - خون دل و لاله زد صدایت
در کنج خرابه یابن الزهرا - زهرای سه ساله زد صدایت
@Arsheyan_Eshgh
🌹اَبرِ نَعمات و بَرکات است حسین
🌹سرچشمه ی دجله و فرات است حسین
🌹با هر دَم و بازدَمم حسین می گویم
🌹وَاللهِ که حرزِ خطرات است حسین
✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.✨
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
💚صبحتون حسینی
🌹اللهم ارزقنا کربلا...
💚اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْن (ع) 💚
🔳💚💚💚💚
@Arsheyan_Eshgh
رفته بودم به زیارت که حرم گفت حسین
تاشنیدم همه ی دوروبرم گفت حسین
مادرم نام #حـسـن را به من آموخته بود
بادلی سوخته اماپدرم گفت حسین
روضه خوان داشت زِ بی آبی طفلان میگفت
وسط روضه ی توچشم ترم گفت حسین
همچو ققنوس نشدقسمت من قله ی قاف
سوختم درغم توبال وپرم گفت حسین
روزه بودم وسط روزترک خوردلبم
تاعطش کارگرافتدجگرم گفت حسین
من حسینی شده ی روز اَلستم انگار
چون خداوند به بالای سرم گفت حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان❤️
حالا که عزت و شرف و شوکتم ز تـوست
گردن به پیش خلق چرا کج کنم،حسین
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@Arsheyan_Eshgh
#امام_حسین
ذکر لب انبیاء حسین علیه السلام
اعظم ِاسم خدا حسین علیه السلام
فیض دمادم حسین هستی خاتم حسین
کیست مِنَ المُصطَفی حسین علیه السلام
بال و پر فاطمه تاج سر فاطمه
کوثر خیرالنساء حسین علیه السلام
سید احرار او حیدر کرار او
آینه ی مرتضی حسین علیه السلام
خاتمه ی پنج تن جوهر جان حسن
برادر مجتبا حسین علیه السلام
مریض احیا کند مرده مسیحا کند
تربت ارباب ما حسین علیه السلام
زیارت عرش و حق زیارت این دو است
اکبر شیرین لقا حسین علیه السلام
کشتی نوح است او امید ما هست او
وَ مَن اتاکُم نَجی حسین علیه السلام
نوح خودش در خطر بود به او نوحه گر
داشت به او التجا حسین علیه السلام
گفت امام رضا گریه فقط در غم
پادشه کربلا حسین علیه السلام
شعله زده تا ابد در دل هر مومنی
داغ عزیز خدا حسین علیه السلام
در غم او ناله گر جن و پری و بشر
ماهی و مرغ هوا حسین علیه السلام
صدای زنجیرها ذکر علمگیر ها
چیست به وقت عزا حسین علیه السلام
گریه ی ماهورِ رود زمزمه ی چنگ و عود
تار به شور و نوا حسین علیه السلام
نوحه سرایش بخوان به ماتمش با فغان
گوشه ی شش گوشه را حسین علیه السلام
واعطشا واعطش غصه ی سقا عطش
حرف لب مشک ها حسین علیه السلام
شمر به گودال رفت... فاطمه از حال رفت
عرش صدا زد صدا حسین علیه سلام
روبروی خواهرش برید از تن سرش
ذبح شده از قفا حسین علیه السلام
فاطمه! هذا حسین بی کس و تنها حسین
مُرَمِّل بالدّما حسین علیه السلام
امیر عظیمی
@Arsheyan_Eshgh
🔳سینه زنی شهادت امام جواد (ع)
➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰
در حجره ای غریب و تنها
پرپر زند عزیز زهرا
//با دست همسر ، با کام عطشان
مسموم کین شد ، امام خوبان
آه و واویلا (مظلوم اماما)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
ابن الرضا ناله نماید
تا هادی از مدینه آید
خواهر ندارد ، مادر ندارد
در خانه خود ، یاور ندارد
آه و واویلا (مظلوم اماما)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
ای هشتمین رکن امامت
امام رضا سرت سلامت
ذکر ملائک ، نام جوادت
بر روی بام است ، جسم جوادت
آه و واویلا (مظلوم اماما)
➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰
@Arsheyan_Eshgh
🏴سینه زنی واحد .امام جواد(ع)
🌴🌴🌴🌴🌴__________________
خدا کنه هیچ دلی غم نصیب نشه
تنها و بی حبیب نشه
الهی هیچ کی تو خونش غریب نشه۲
(الهی هیچ کسی تو خونش غم نبینه
غصه دمادم نبینه
جور و جفا از دست محرم نبینه)۲
(من چی بگم غصه سهم دلم شد
سوخته ز زهر تمام حاصلم شد
همسر من خدایا قاتلم شد)۲
(وای از غریبی۴)۲
🌴🌴🌴🌴🌴__________________
(ای ام فضل خندت به قلبم آزره
این لحظه های آخره
اروم بگیر صدا صدای مادره)۲
تو اوج دردم و دلو به دریا زدم
مادرمو صدا زدم
جلوی چشم خونِش دست وپا زدم
(از سوز زهر پا تا به سرم میسوزه
شدم خزون برگ و برم میسوزه
به کی بگم آخ جگرم میسوزه)۲
(وای از غریبی۴)۳
🌴🌴🌴🌴🌴__________________
از تشنگی دیگه رمق نداشت آقا
شکم گذاشت روی خاکا
میگفت امان( از کربلا۲)
اون لحظه آخر دلش توی کربلا بود۲
یاد تیر و نیزه ها بود
به یاد آتیش زدن خیمه ها بود
چی بگم از وفای اون کفترا
ای کاش بودن کبوترا کربلا
سایه برای پیکر خون خدا
حسین ...
@Arsheyan_Eshgh
🌴🌴🌴🌴🌴__________________
روضه امام جواد ▪️▪️▪️▪️
باور نتوان کرد سلامی بفرستیم
آن گاه از این خانه جوابی نفرستند
دیوار حرم شسته به اشک است بگویید
تا قمصری از آن عطر و گلابی نفرستند
بی گریه تباکی کن و بی اشک تظاهر
حاشا که براین گریه ثوابی نفرستند
*قربونت برم امام رضا، از همین جا سلام بده به آقا…
“السلام علیک یا علی بن موسی الرضا”
آقاجون اجازه بده روضه جواد الائمه ات رو بخونیم، چه جوادی” چه جوادی” جوان ترین امام بین دوازده امام، حضرت جوادالائمه هست؛ این قدر رئوف و مهربون بوده، این قدر بخشش می کرده، این قدر زیبا بوده…” گفتن باید توسط ام الفضل انتقام بگیریم، من نمی دونم چه ظلمی کرده بود، آقا به خودشم گفت بگو من چه کردم به تو که این زهر رو به من دادی! خیلی دردناکه… الله اکبر” این قدر سوخت صدای ناله جوادالائمه و مناجاتش بلند بود گاهی هم می گفت: تشنمه…
بعضیا این طوری روضه خوندن: کنیزی از کنیزان گفت اگر منو بکشند هم باید آب به لب های جوادالائمه ابن الرضا برسانم، خودشو رسوند پشت در اتاق یه مرتبه ام الفضل دیدش؛ چه می کنی؟ گفت : ناجنس مگه نمی بینی آقا تشنشه؟! ناله میزنه! آب ها رو گرفت به زمین ریخت، دستور داد زن ها و کنیزا کف بزنند، طشت بزنند، صدای بلند هلهله کنند. کسی دیگه صدای مظلومیت جوادالائمه رو نشنوه…”
هلال بن نافع یا نافع بن هلال می گه من این قدر دلم برای حسین سوخت به سرعت رفتم برای حسین آب آوردم به لب تشنش برسونم وارد سرازیری گودال شدم یه وقت دیدم نانجیب شمر خون آلود داره بیرون میاد، سر مقدس رو به دست گرفته، کجا میری؟! آب برای چی آوردی؟!! حسین تشنه بود… گفت: من سیرابش کردم… آی… آبی که آورده بود به زمین ریخت دیدم داره می لرزه گفتم: سر رو بریدی چرا می لرزی؟!! گفت: من یه صدای ناله ای شنیدم… الله اکبر” زمین و آسمان تیره و تار شد… یه وقت امام چهارم فرمود عمه جان به خدا الان بابامو به شهادت رساندن، زودی به همه بگو فرار کنند… آخ دیدن یه سری بالای نیزه رفت، هلهله لشگر بلند شد… اما این طرفه خیمه ها این زن و بچه ها هی می گفتن وا محمدا…، وا علیا…، وا حسینا
@Arsheyan_Eshgh
اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید
آقا! من بمیرم که شما آه نکشی تنهایی تو حجره...
اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید
فریاد بی کسیش به جائی نمی رسید
همش میگن:روضه ی امام جواد شبیه جدش ابی عبدالله است،هر دو تشنه بودن،باز امام جواد یه رمق داشت یه آه بکشه،ارباب ما ابی عبدالله سه ساعت تو خون خودش دست و پا زد،هزار و نهصد و پنجاه زخم مگه شوخیِ؟...امام جواد به دیوار حجره تکیه داد و آه کشید....اما ابی عبدالله به نیزه شکسته ها تکیه داد و آه کشید......
مجموعه ای ز مقتلِ اولاد فاطمه است
پس روضه هاش می طلبد گریه ی شدید
باید به پای روضه ی این سَرورِ صبور
سر را شکست ... گریبان ز غم درید
چرا؟ مگه چی شده؟..
کف می زدند، با نَفَسِ آتشین او
چندین کنیزِ پَستِ زنا زاده ی پلید
شرمنده ام ز حضرت زهرا از این کلام
آنقدر ناله زد ز عطش، تا نفس بُرید
شاعر:مجتبی روشن روان
چهل شب دیگه،شبِ عاشورایِ حسینِ،اونایی که شب عاشورا ناله میخوان،نفس میخوان....بگم: یا جواد الائمه! تشنگی سختِ،مادر شهید حججی می گفت: همه صحن های پسرم رو دیدم،هیچ کجا دلم آتیش نگرفت،اسارتش رو دیدم،دست بستنش رو دیدم،حتی سر بریدنش رو دیدم،جیگرم کباب نشد،گفت: یه جا جیگرم سوخت، اونجایی که دیدم پسرم رو دارن سوار ماشین می کنند،دوربین اومد تو صورتش،تا نزدیک شدم دیدم لبای بچه ام خشکِ،فهمیدم بچه ام تشنه است،کاشکی آبش میدادن... بُنَیَّ! قتلوک، ذبحوک و مِنَ الماء منعوک
مادرِ آب کجایی؟ پسرت آب نخورد
روضه اینِ:بعضی نقل ها نوشته روز عاشورا ابی عبدالله روزه بوده،تو اون گرما،تیر و نیزه،زخم،خون از بدن برِ آدم تشنه میشه،من نمیدونم اون عطش،چه عطشی بود؟ کسی که هزار و نهصد و پنجاه زخم داره،یه بدن مگه چقدر جا داره که زخم بخوره؟با عقل جور در نمیآد،سید بن طاووس تو لهوفش نوشته...
می دونی چه جوری زدن؟ می اومدن می رسیدن به بدن،می دیدن جای سالمی نداره،نیزه تو جای قبلی فرو می کردن،شمشیر تو جای قبلی...زخم تو جای زخمِ قبلی،یه جای سالم تو بدنِ آقایِ ما نذاشتن،حسین....بیخود نبود عمه ی سادات رگها رو بوسید..
این کشته ی فتاده به هامون حسینِ توست
این صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست
این ماهیِ فتاده به دریایِ خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسینِ توست
حسین
@Arsheyan_Eshgh
#متن نوحه عمه بابایم کجاست
# کویتی پور
✨🥀▪️✨🥀▪️✨
دل پریشانم؛ که از بابم نمی آید صدا… عمه، بابایم کجاست؟ عمه، بابایم کجاست؟
من نمی خواهم؛ جدا گردم ز دشتِ کربلا… عمه می سوزد دلم؛ بابم چرا نامد ز جنگ؟
گر بیاید می کنم… گر بیاید گیرمش؛ اندر بغل، من تنگِ تنگ… گر بیاید گیرمش؛ اندر بغل، من تنگِ تنگ
شو برون از خیمه، بین، بابم چرا نامد ز جنگ؟ شوق وُ رونق غیر از این، بابم چرا کرده درنگ؟
ذکر لا حُول وَلا الله؛ از او نمی آید چرا؟ عمه بابایم کجاست؟
گر نموده تشنگی، قلبِ مرا عمه کباب… من نمی خواهم، در این دشتِ بلا، یک قطره آب…
جای آب وُ جای نان؛ عمه به من فرما جواب… ده به من یک پاسخی؛ عمه تو از بهرِ خدا…
عمه بابایم کجاست؟
عمه دیدارِ پدر، آب حیاتم میدهد… چهره ی نورانی اش، از غم نجاتم میدهد…
جای عمویم؛ پدر، آب فراتم میدهد…
گر بیاید؛ می کند سیرآب طفلان فرات… حسین…
شیهه ی اسبِ پدر؛ ای عمه می آید به گوش… شوقِ دیدارِ پدر؛ بُرد از سرِ من، عقل و هوش…
این صدا؛ می افکند در خیمه ها، جوش و خروش…
تا مدد از میدان صدا از ساقه خیرالنسا…
عمه بابایم کجاست؟
بر زمین ای ذوالجناح؛ بر آتش این سان میزنی… پای خود را بر زمین؛ نالان و گریان میزنی…
با غمت؛ زخمی فزون بر قلبِ طفلان میزنی…
در حرم از شیهه ات؛ چه محشر کبری به پاست!
چون کنم باور؛ که از تو بابِ من گشته نگون…
گو؛ که اینک ذوالجناح، بابِ من افتاده کجا؟ حسین…
ذوالجناح! ای مهربان! اسبِ وفادارِ پدر… گو؛ شنیدی در دمِ آخر، تو گفتار پدر؟
بوسه باران می کنم؛ یادِ پدر… یادِ تو را…
عمه بابایم کجاست؟
ای خدا! بابا چرا بر خاک ها افتاده است؟ کی به حلقش از جفا؛ شمشیرِ کین، بنهاده است؟
آب آیا در دمِ آخر ورا کف داده است؟ آب آیا در دم آخر ورا کف داده است…
یا که شد کشته؛ لبِ عطشان ز جورِ اشقیا؟
عمه بابایم کجاست؟
حسین غریب… حسین شهید…
@Arsheyan_Eshgh
من تو رو دارم هیچی نمیخوام 🥁♯♮
کرب و بلاته آخر دنیام 🥁♯♮
من نمیدونم چقدر تو خوبی 🥁♯♮
هواتو کردم دم غروبی 🥁♯♮
مهربون تر از بابامی 🥁♯♮
تو همونی که میخوامی 🥁♯♮
ته هر لطف و مرامی 🥁♯♮
یه کلام آخه آقامی 🥁♯♮
آقامی همه ی دنیامی 🥁♯♮
به خدا رویامی همه جا باهامی 🥁♯♮
اربابم یاحسین اربابم 🥁♯♮
از همه سیرم از خودم حتی 🥁♯♮
دیگه بریدم از همه دنیا 🥁♯♮
گوشه ی هیئت دلم گرفته 🥁♯♮
دلم برای حرم گرفته 🥁♯♮
اسمتو که دم گرفتم 🥁♯♮
کربلا قدم گرفتم 🥁♯♮
دوست دارم عکسی که آقا 🥁♯♮
خودم از حرم گرفتم 🥁♯♮

آقامی همه ی رویامی 🥁♯♮
به خدا رویامی همه جا باهامی 🥁♯♮
اربابم یاحسین اربابم 🥁♯♮
حسرت من شد یک حرم آقا 🥁♯♮
با پدر و با مادرم آقا 🥁♯♮
غریق رحمت کن پدرم رو 🥁♯♮
داده نشونم راه حرم رو 🥁♯♮
چقدر از حرم شنیدم 🥁♯♮
از تو دلبرم شنیدم 🥁♯♮
اولین بار اسمتو از 🥁♯♮
لب مادرم شنیدم 🥁♯♮
آقامی همه ی دنیامی 🥁♯♮
به خدا رویامی همه جا باهامی 🥁♯♮
اربابم یاحسین اربابم
@Arsheyan_Eshgh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_محمد_تقی_ع
نوحه امام جواد -(بی کس و تنها سرم بر زانوی غم می گذارم)
بسم الله الرحمن الرحیم
بی کس و تنها سرم بر زانوی غم می گذارم
ای خدا امشب درون حجره ام جان می سپارم
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
از جفای ام فضلِ بی حیا کارم تمام است
صبح فردا پیکر من ، از جفا بر روی بام است
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
از شرار زهر کینه ، سر الی پایم کباب است
نعش من فردا ، به بام و در جلویِ آفتاب است
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی(۲)
◾️◾️
غم نصیب و دل پریش و حجره ی در بسته جایم
همسرم کف می زند تا نشنود دیگر صدایم
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
تشنه کام و لعل عطشان می روم از دار دنیا
با صفا شد حجره ی من امشبی از یاد زهرا
می روم از دار فانی ، دربهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
شعر از : امیررضا فرجوند
@Arsheyan_Eshgh
بسم الله الرحمن الرحیم
⚫ شهادت امام جواد علیه السلام
🔷 دوبند زمینه
✅ شعر و سبک : مجید آقاجانی
🔻 بند ۱
ای وای من بالو پرت سوخت آقا
ای وای من جگرت سوخت آقا
داغی که عالمو ریخت بهم
اشک تو حالمو ریخت بهم
آقا میسوزی از این
ظلم و جفای همسر
خیلی خرابه حالت
داری میزنی پر پر
تنها تو حجره ای و
آقا نداری یاور
ازسرزمین بی خیر
میری به سوی مادر
غریبی غریبی غریبی تو یا جواد
🔻 بند ۲
تو این چند سال خیر ندیدی از کسی
پیشت حتی نیست یه فریاد رسی
توی این دل پره غصه و غمه
حتی واست بمیرم باز کمه
آتیش زده دلم رو
این حالت عجیبت
از غربتت همین بس
شد جام زهر نصیبت
رنگت پریده آقا
مضطر شدی و بی تاب
به لبهای تو آخر
نرسیده جرعه ای آب
غریبی غریبی غریبی تو یا جواد
#امام_جواد_ع
#زمینه
#مجید_آقاجانی
@Arsheyan_Eshgh
روضه امام جواد (ع) – میثم مطیعی

مرهم حریفِ زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
*خیلی ها نقل کردند؛ مسعودی در اِثباتُ الوَصیةِ، مجلسی در بحار، ذکریا بن آدم راویِ این حدیثِ، می گه خدمتِ علی بن موسی الرضا بودم، جوادالائمه نشسته، یه وقت با یه ناراحتی دست به زمین زد، سر به آسمان بلند کرد، داره فکر می کنه علی بن موسی الرضا فرمود: پسرم چی شده؟... به چی فکر میکنی؟... فرمود: به اون کاری که با مادرم زهرا کردند... به خدا قسم اون دو نفر رو از قبر بیرون می کشم... آتیششون می زنم...*
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود (آخه مادرِ ما رو کتک زدند... مادر انتقامتو می گیرم... اون ملعونه کارِ خودشو کرده سم به آقا خورانده...)
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
*هی صدا می زد جگرم سوخت...*
این قدر پیش چشم کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود...
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق، عاطفه پیدا نمی شود
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
*اُم فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدایِ غربت آقا را نشنوه... این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد... همه شروع کردند هلهله کردند... یه وقت زینب می خواد حرف بزنه، زنها دارن دف میزنن، هلهله می کنن، با اون ید اِلهی خودش اشاره کرد
وَ قَدْ اءَوْمَاءَتْ الَى النّاسِ اءَنِ اسْکُتُوا اشاره کرد ساکت بشید، حتی زنگِ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد
یا اءَهْلَ الْکُوفَهِ ، یا اءَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ... شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب می شه، یه کاری کردن زینب آرام شد...*
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جانپاه زینب و اطفالِ بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
*یه وقت لحنش عوض شد... «ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی» حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم، یه جمله دیگه هم گفت: اشاره کرد به فاطمه صغری «یا أخی فاطمه الصَغیرة کَلِّم ها» با این بچه حرف بزن...
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
*آقا رو آوردن بالایِ پشتِ بام گذاشتن...*
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پایِ کسی به سینه تو جا نمی شود...
*میون این همه هلهله ها یه وقت اُم فضل دید یه کنیزی یه ظرف آب دستش گرفته،داره نزدیک حجره میشه،با تعجب گفت:کجا؟آب برا چی داری می بری؟ گفت:دارم برا پسر فاطمه می برم،جگرم رو ناله هاش آتیش زده،ببین هی داره میگه آه جگرم...ظرف آب رو گرفت محکم رو زمین زد،گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده...آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."اشکای چشمت رو روی دست بگیر،دستای التماس و گداییت رو بالا ببر،خدایا به جگر گوشه ی امام رضا،عجل لولیک الفرج...
#امام_جواد_ع.
@Arsheyan_Eshgh
🌹🌹🌹🌹🌹
هفتم تیر است و برپا شورعشق- گشته برپا آتشی در طور عشق
هفتم تیر است و خاطر ساز درد- از به خون غلتیدن مردان مرد
در دل آتش خلیلی شعلهوَر- بتشکن مردی به دوشِ او تبر
کربلای آتش است و آه و دود- غرقه در خون عاشقانی در سجود
چون علی در بحر خون، غرقابِ عشق- مست و مخمورِ شراب ناب عشق
پردۀِ غم مینوازد ارغنون- مسجد و محراب و منبر غرقه خون
هفتم تیر است و ایام بلا- آتش و خون کرده بر پا کربلا
با ولی در بدر و خندق بودهها- بر خمینی یاورِ حق بودهها
از خُم کوثر چو مست بادهاند- سر به نطع عاشقی بنهادهاند
غرقه در خون جسمِ هفتاد و دو تن- لالههایِ پرپرِ خاکِ وطن
با خمینی عهد و پیمان بستهها- عاشقانه با خدا پیوستهها
هفتم تیر است و زیبا روزِ عشق- زنده در خاطر غمی جانسوز عشق
عاشقانی گشته سرمست از بَلا- جرعه نوشانِ شراب لا اِلا
همرهِ پیری کلیمُالله ِعشق- کربلا را رهسپارِ راه عشق
همچو نوح آن پیرِ روحانی سرشت- در دل طوفان خونین تا بهشت
در عبور از وادی عینالیقین - کربلایی کرده برپا آتشین
آن بهشتی زادۀ اهل بهشت- آن ابوذر صورتِ اَشتَر سرشت
بر سَرِ پیمانِ با پیر خُمین- کرده برپا کربلایی چون حسین
تا بگوید اهل ذلت نیست او- بر ولایت یار زهراییست او
شد بهشتی در دفاعِ از حرم - ساقیِ آب آورِ بر دوش علم
همچو مردان مدافع بر دمشق - شد بهشتی کُشتۀِ در راهِ عشق
زنده در آتش سراپا سوخت او– بر ولایت دِین خود را توخت او
او مدافع بر حریم یار شد - کربلا را او علم بردار شد
او بهشتی بود و اهل درد بود - وصف او دریک کلام، او مرد بود
مانده با مولای خود تا پای جان – عاقبت رفت او حسینی از جهان
در میان آتش و آوار و دود- گُم شد او در وادی کشف و شهود
عاقبت همچون حسین فاطمه- سهم او شد کربلا در خاتمه
ترک سر در راه دلدارش نمود-عشق زهرا زنده بر دارش نمود
عشق یعنی چون بهشتی سوختن - دِین خود را بر ولایت توختن
عشق یعنی درد زهرا داشتن - شور رفتن کربلا را داشتن
با ولایت ماندنِ تا پایِ جان- عشق یعنی دل بریدن از جهان
شیعه یعنی چون بهشتی مرد عشق - رهسپارِ کربلایِ در دمشق
از می پیر جماران گشته مست- بیرق سرخ شهادت را به دست
جبهۀی حق را علم بردار شد- در دل نار او خلیل یار شد
گرد شمع فاطمه پروانهوار- در دل آتش بیامد بیقرار
در میان آتش او شوریده ووش- با شرار داغ زهرا گشته خوش
بیسر و بیپا و دستافشان و مست- در میان شعلهها از پا نشست
در دل آتش به حال و شور عشق- بالوپر میزد به خون، مسحور عشق
مرغ آتش زاده را آتش چه باک- کشتۀِ عشق و وفا را کِی هلاک
در میان آتش او مست طرب- ذکر یا زهرا مدام او را به لب
آتش اندر آتش افتاد از پرش- تا بماند از او بهجا خاکسترش
آمد از آن خاک و خاکستر پدید- آتش عشقی بر آن آتش مَزید
اندر آتش پر زد او ققنوس شد – چشمهای بود او که اقیانوس شد
شد بهشتی در دل آتش فرو- تا به ققنوسی کشد پَر، جانِ او
در میان شعلهها ققنوس شد- در حریم قُدسِ حق، قُدُّوس شد
پرکشید از خاک و افلاکی شد او- رهسپار عالم پاکی شد او
این سرانجام بهشتیهاست، عشق - در غروب کربلا زیباست عشق
از بهشتی گفتم و دردی غریب- شد قلم مست از شمیم عطر سیب
گفتم از آتش چو هفتتیر شد- داغ زهرا دل گریبان گیر شد
هرکجا آتش سخن آید میان- شیعه را بر دل غم زهرا عیان
بار دیگر بوی آتش بوی خون- خاک پاک مُلک ایران لالهگون
با خمینی بسته آن میثاقها- چون شقایق سینهسرخ داغها
یاد یاران خمینی، پیر دِیر- یاد مردان اهورایی به خیر
هفت شهر عاشقی را کرده سِیر- یاد آن پیر جمارانی به خیر
چون بهشتی ان دلاور مرد عشق – رهسپارِ کربلای در دمشق
کرده با خونجگر چون او وضو - ما حلب را پس بگیریم از عدو
هرکه دارد بر شهادت او هوس- در حلب ره تا شهادت یکنفس
یکنفس ره مانده زهرایی شویم - تا شهیدان اهورایی شویم
ای سپاه و لشکر آزاده کیش - در پی قاسم سلیمانی بهپیش
یاعلی، ای شیعیان آل عشق – پس بگیریدش حلب را چون دمشق
به امید ظهور حضرت یار
هفتم تیر – منصور نظری
🌹🌹🌹🌹🌹
@Arsheyan_Eshgh
🌹🌹🌹🌹🌹
#شعر_ شهدای_ هفتم تیر
در مطلع پر فتوح ایثار
یاران نخست ز ما بریدند
کردند تنشان لباسی از خون
کانون صفا ز هم دریدند
شرمی ننمودن از بهشتی
خون چهره پر فتوح نمودند
تاریخ به ابد ز غم بگرید
زین ظلم که منافقین نمودند
هفتاد و دو پیکر پر از خون
روحی به حماسه ها فزودند
از منتظری دگر چه گویم
آمال امل ز هم دریدند
از هجر دیالمه دلم خون
بنگر که ددان چه بد خمودند
از دولت و هم که مجلس ما
از گل همه بوستان زدودند
شد پاکنژاد شهید در خون
اینسان علما ز ما بریدند
رهبر به غم است ز ظلم ظالم
جان قندی و اژه ای سپردند
زیبا سوی حق بشد عباسپور
با صادقی و دهقان رهیدند
رفتند همگی به نزد معبود
درسی ز رشادت آفریدند
گفتند به ندای حق چو لبیک
شعری ز حماسه ها سرودند
از سوی دگر دو چهره یاران
در هر دو جهان خوشی ندیدند
آنان که پی نقشه دشمن
لعن ابدی به خود خریدند
اما شهدا به وصل جانان
جان در رگ زندگی دمیدند
🌹🌹🌹🌹🌹
@Arsheyan_Eshgh
🌹🌹🌹
#هفتم_تیر🌹
#شهید_دکتر_بهشتی🌹
ياد سيد و سالار شهيدان انقلاب، شهيد مظلوم، دكتر بهشتي و ياران باوفا و همراهان باصفاي او كه جانشان را بر سر عهد و پيمانشان با خداي بزرگ نهادند و جاودانه شدند، هميشه گرامي باد.
🌹🌹🌹
مي خواستم از تو گويم اين بار سرود
ديدم كه فراتري از اين شعر فرود
خاموش شدم از آنكه جاري مي شد
از ديده دو رود و بر لبم نيز درود
🌹🌹🌹
در محفل عاشقان فرزانه و مست
مي گشت سبوي كربلا دست به دست
ناگاه ز خيل ناكسان، دستي پست
هفتاد و دو پيمانه به يك سنگ شكست*
🌹🌹🌹🌹🌹
@Arsheyan_Eshgh
کنم چو یاد من از حالت امام جواد شود کباب دل از حالت امام جواد
نه مونسی ، نه انیسی نه یار و غمخواری که تا دمی کند او رأفت امام جواد
جوان و گوشه بغداد و شهر پر دشمن فغان زبی کسی و غربت امام جواد
بوقت داد جان، دوستی نبُد پیشش که پرسد از غم و از محنت امام جواد
امروز برای غربت میوۀ دل ثامن الحجج ، امام جواد گریه کنید ، امام رضا (ع) فرمودند : پسرم (جواد)
به جور و ستم کشته خواهد شد ، اهل آسمانها بر او خواهند گریست 1 بگو آقا ترا به جان جوادت نظری به این مجلس ما کن .
درست امام حسن مجتبی هم در خانه غریب بود ، همسرش قاتلش بود،اما پرستاری چون زینب کبری داشت، کنار بسترش ابی عبدالله بود ، قمر بنی هاشم بود .
اما قربان غربت امام جواد ، کسی کنار بسترش نبود ، هی صدا می زد جگرم ، آیا به او آب دادند ؟ نه والله ،
آن زن ملعونه دستور داد کوزه های آب را جلوی چشمش شکستند ، مثل جدش حسین تشنه جان داد .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@Arsheyan_Eshgh