eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.1هزار دنبال‌کننده
369 عکس
327 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
در وجود تو جُود را دیدم جلوه هایِ سجود را دیدم تشنه بودم تو را صدا زدمُ (یا جواد الائمه ...) مهربانیِ رود را دیدم میبینی تو کویر جهل موندم آقا ... میبنی لب تشنه محبت و معرفتتم آقا .... میبینی لبایِ جانم از شدت بی معرفتی ترک خورده .... چرا به دادم نمیرسی آقا .... یا جواد الائمه ادرکنی .... قرار بوده زینتت باشم ... اما می بینم وصلۀ ناجورت شدم آقا ... دستهایت سخاوتِ محض است با تو الطافِ زود را دیدم با نگاهی به آسمانِ بلند پیش پایت قعود را دیدم اگه بزرگترُ وسیع تر از تو سراغ داشتم می رفتم آقا جانم ... میدونم هیچ کی غیر شما نمیتونه به داد ما برسه ... قبلۀ جانِ من جمالِ خدا ای علی اکبرِ امام رضا .... بخدا شهادتِ امام جواد خود امام رضام زیرِلب هی میگه جد غریبم ، قربونِ جگرِ پاره پاره ات برم ... اون لحظه ای که سرِ پسرت رو رویِ زانو گرفتی ... حسین .... بویِ محرمش داره میاد .... رزقُ روزیِ ماه محرم و از جواد الائمه بگیریم .... حسین ..... @Arsheyan_Eshgh
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد اونایی که اهل روضه باشن،با یه کلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد بس که کبریت کشیده است به جانم این زهر آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد گفتم آبی روی آتش بود اشکم بعضی وقت ها میگی گریه کنم،آبی رو آتیشه،سبک شم گفتم آبی روی آتش بود اشکم اما اشک هم پای دل شعله ورم میسوزد همسرم ریخته در کاسه ی جان زهری که هم سرم،هم بدنم ،هم جگرم میسوزد حرف از سوختن آمد یه جایی بُرده تو رو که بغض دلت میترکه حرف از سوختن آمد به گمانم طفلی گفت عمه کمکم کن که سرم میسوزد دوید از خیمه بیرون دامنش داره میسوزه،معجرش داره میسوزه،الله اکبر،یه وقت دید یه نانجیب داره میاد به طرفش،روایت میگه نشست رو زمین،از عمه شنیده گوشواره ها رو میبرن،معجرهارو میبرن،گفت:آقا به من نزن،صدا زد عزیزم من با تو کاری ندارم،نترس،دید همه بدنش داره میلرزه،گفت:من باهات کاری ندارم،من خودم دختر دارم،میدونم دختر بچه زود میترسه،صدا زد اگه با من کار نداری،من یه خواهش ازت دارم،چی می خوای؟آب می خوای،تشنه هستی؟گفت: نه به من بگو راه نجف کدوم طرفه،نجف و می خوای چیکار،گفت:می خوام رو کنم به جدم امیرالمؤمنین،بگم،بیا ببین با ناموست دارن چیکار میکنن،حسین........ به جوانیم قسم بیشتر از آتش جان قلب من از بی وفایی همسرم میسوزد من از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله کردن،کف زدن،یکی از این کنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین که رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:کجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنک بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب آورد،کربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین که رسید دید هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،کجا داری میری،دارم برا حسین،آب میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب کردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو بالا آورد،همه بگید حسین........ @Arsheyan_Eshgh
لب تشنه بود، تشنه یک جرعه آب بود مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود پا می كشید گوشه حجره به روی خاك پروانه وار غرق تب و التهاب بود در ازدحام و هلهله نانجیب ها فریاد استغاثه او بی جواب بود یک جرعه آب نذر امامش كسی نكرد هر چند آب دادنِ تشنه ثواب بود آخر شبیه جد غریبش شهید شد آری دعای خسته دلان مستجاب بود تا سایبان پیکرِ نورانیش شود بال کبوتران حرم را شتاب بود ‌*می گه دیدم یه جایی دیدم این پرنده ها بالاشون به هم دادن سایبون درست کردن… رو بدن آقا جوادالائمه سایبون درست کردن، آفتاب به بدنِ عزیز زهرا نتابه…* اما فدای بی کفن دشت کربلا… آلاله ای كه زخم تنش بی حساب بود هم تیغ نیزه خون تنش را مکیده بود هم داغ دیده شرر آفتاب بود…  @Arsheyan_Eshgh
خسته مکن گلویِ خودت را برایِ آب با آب گفتنِ تو کسی پا نمی شود هی صدا میزد جگرم سوخت ..... این قدر پیشِ چشمِ کنیزان به خود مپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود .... گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود با ضربِ دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود اُم فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند ، کسی صدایِ غربت آقا را نشنوه ... این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد ... همه شروع کردند هلهله کردند ... یه وقت زینب میخواد حرف بزنه زنها دارن دف میزنن ، هلهله میکنن ، با اون ید اِلهی خودش اشاره کرد وَ قَدْ اءَوْمَاءَتْ الَى النّاسِ اءَنِ اسْکُتُوا اشاره کرد ساکت بشید ، حتی زنگِ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد ، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد یا اءَهْلَ الْکُوفَهِ ، یا اءَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ ... شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت ، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب میشه ، یه کاری کردن زینب آرام شد ... مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه کی جانپاه زینب و اطفالِ بی پناه راحت بخواب چون که پرستار زینب است یه وقت لحنش عوض شد ... ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم ، یه جمله دیگه هم گفت : اشاره کرد به فاطمۀ صغری یا أخی فاطمه الصَغیرة کَلِّم ها با این بچه حرف بزن ... با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود آقا رو آوردن بالایِ پشتِ بام گذاشتن ... خوبی پشت بام همین است ای غریب پایِ کسی به سینۀ تو جا نمی شود .. @Arsheyan_Eshgh
سبک همه جا بروم به بهانه تو السلام علیک مهدی فاطمه یا باب الحوائج منجی ما همه همه جا هستم پی دلدارم2 تنگه دل مولا بیا غمخوارم2 العجل مولا ،ای گل زهرا۳ دل من میتپه به هوای شما هرچی دارم آقا به فدای شما بیا دلدارم ،ای کس و کارم ازغم دوریت زار وبیمارم2 العجل مولا،ای گل زهرا3 همه جوونیم قربون یه نگات میدونی آقا جون که میمیرم برات آقا جون امشب یه دعایی کن منو هم آقا کربلایی کن2 یا اباصالح،ای گل زهرا3 حسرت دیدنت میسوزونه دلم شده از عشقتون خونجگر حاصلم نظری آقا به دلم بنما 2 وعده دیدار بده ای مولا2 یااباصالح ای گل زهرا3 دربه در،شهربه شهر عاشقت چشم به در منتظر موندم تا تو برگردی2 ای که داروی همه دردی 2 بیا دلدارم ،یار وغمخوارم میدونی بی تو بیکس و کارم مددی مولا،ای گل زهرا3 شاعر مریم صالحی مرزیجرانی @Arsheyan_Eshgh
‍ ‍ # روضه و توسل جانسوز_ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ حسی غریب دور و برم را گرفته است آتش حوالی جگرم را گرفته است بغضی هوای چشم ترم را گرفته است غصه به روی شانه، سرم را گرفته است امشب که شمعِ حجلۀ دارالعزا شدم آتش به جانِ روضۀ ابن الرضا شدم *یا امام رضا! مدد آقا،از جگر گوشه ات میخوام بخونم....فرمود:هر وقت کار سخت میشه،یا حاجت مهمی دارید،روبروی گنبد امام رضا که می ایستید،گردن کج کن بگو:آقا! تو رو به جانِ جوادت...* با رنج و غم گذشت همه زندگانی اش خون گشت لحظه لحظه دل آسمانی اش قاتل نشسته فاتحه خوانه جوانی اش له کرده زیر پای حسد مهربانی اش ای نور چشم فاطمه، عالم فدای تو ای حضرت جواد بمیرم برای تو *چرا میگی بمیرم برای تو؟ آخه اگه خوب گوش بدی،از داخل یه حجره ی در بسته،داره صدای ناله اش میاد،مثل جد غریبش هی میگه:آه جگرم...* بی فایده است با تو مدارا نمی کند مظلوم تر از تو که پیدا نمی کند اینقدر در نزن بخدا وا نمی کند شرم و حیا ز حضرت زهرا نمی كند دارند به حال محتظرت خنده می كنند به آه پشت درت خنده می كنند *همه ی کنیزها رو جمع کرده،گفته بیایید پشت در هلهله کنید،دست بزنید،شادی کنید...* جان كندن تو را به تماشا گذاشته بر آیه آیه های دلت پا گذاشته حالا بنای خنده و هورا گذاشته ناخن كشیدنت به زمین جا گذاشته بر پای كوبی است و جوابت نمی دهد خواهش نكن كه جرعه ی آبت نمی دهد از درد دست و پا چقدر جمع می كنی از حجره پاره های جگر جمع می كنی خاكستری كه مانده ز پر جمع می كنی خود را به پیش چشم پسر جمع می كنی جان بر لبت رسیده و دیگر قرار نیست شكر خدا كه دور و برت نیزه دار نیست در آفتاب سایه ی مادر نداشتی دور برت به غیر كبوتر نداشتی زخم سنان و نیزه به پیكر نداشتی چیزی برای غارت لشكر نداشتی نور و حرارتی به خراش تنت نخورد دست كسی به گوشه ی پیراهنت نخورد نقش زمین شدی سرت اما جدا نشد یك بار هم هجای تنت جابجا نشد رأس مطهرت سر سر نیزه ها نشد رزازی از قطار سُم اسب ها نشد بعد از سه روز گریه ی هر مرد و زن شدی در بین بوریا نه، به قرآن كفن شدی *** شبیه جد مظلومت لبِ تو تشنه ی آبِ تنت رو پشت بوما و به زیر نور آفتابِ داری پا میکشی رو خاک، کسی هم بی قرارت نیست بمیرم همسری مثلِ، رباب اما کنارت نیست غریب آقا،غریب آقا... یه حس غریبی تویِ ناله هاتِ یه کرب و بلا غم، تو موجِ صداتِ دوباره تو چشمات خروشِ فراتِ آقایِ غریبم.... کنارت مادرت زهرا،نگاهش غرق آشوبه چقدر خوب که نمی بینه،تنت آقا لگد کوبه غریب آقا،غریب آقا... چقدر خوب سایه میندازن،رو جسم تو کبوترها نمیشه پیکرت زخمی،به پیش چشم خواهرها غریب آقا،غریب آقا... تنت توی گودال کشیده نمیشه با پنجه ی گرگ ها دریده نمیشه دیگه سرت از پشت بریده نمیشه *میون این همه هلهله ها یه وقت اُم فضل دید یه کنیزی یه ظرف آب دستش گرفته،داره نزدیک حجره میشه،با تعجب گفت:کجا؟آب برا چی داری می بری؟ گفت:دارم برا پسر فاطمه می برم،جگرم رو ناله هاش آتیش زده،ببین هی داره میگه آه جگرم...ظرف آب رو گرفت محکم رو زمین زد،گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده...آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."اشکای چشمت رو روی دست بگیر،دستای التماس و گداییت رو بالا ببر،خدایا به جگر گوشه ی امام رضا،عجل لولیک الفرج... @Arsheyan_Eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ 🎥 • . 💠۲۳ذی القعده شهادت امام رضا|ع|به روایتی • 🏴«با صورت خورد زمین» 🎙حجةالاسلام
گل باغ ولایی تو نهم شمس هدایی تو امید هر دل خسته جواد ابن الرضایی تو جواد ابن الرضا مولا(۲) ز روز اول ای مولا به دل نامت نوشتم من کنار مرقد پاکت تو گویی در بهشتم من جواد ابن الرضا مولا(۲) چه در دنیا چه درعقبا تو هستی مقتدای ما ولایت را در این عالم نمودی توعطای ما جواد ابن الرضا مولا(۲) در این محفل خدا داند بگیرم عطرو بوی تو توبس خوبی دو دست من فقط باشدبه سوی تو جواد ابن الرضا مولا(۲) زنم پَر گرد کوی تو نشینم بر روی بامت به هر صبح و مسا مولا شده ذکر لبم نامت جواد ابن الرضا مولا(۲) تقی ای لاله ی احمر بمیرم از برای تو شده حجره ی در بسته زکینه کربلای تو جواد ابن الرضا مولا(۲) ستم هایی که تو دیدی از آن نامهربان همسر تقی جان در جوانی تو چوگل گردیده ای پرپر جواد ابن الرضا مولا(۲) به غربت اندر آن حجره تو داری شور و شین مولا تو جان دادی به روی خاک چنان جدت حسین مولا جواد ابن الرضا مولا(۲) تو جسمت بر روی بام و حسین جسمش بروی خاک تو با قلب ز زهر پاره حسین با پیکر صد چاک جواد ابن الرضا مولا(۲) @Arsheyan_Eshgh
4_5816475141533599584.mp3
2.35M
🏴 (ع) ♨️ماجرای سنی ناصبی و امام جواد(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام @Arsheyan_Eshgh
▪️زمزمه شهادت امام جواد(ع)▪️ دست یارم گوشه ء حجره اسيرم لحظه ءآخره و دارم میمیرم تنها آرزوم اینه یه بار دیگه که بابام بیاد اونو بغل بگیرم صورتم و روی زمین می کشم از درد و بلا لخته خون آورد رو لبم شراره ءزهر جفا بابا بیا بابا بیا ۲ جون اومده روی لبام بند اومده دیگه صدام غریبم و بی آشنام بابا بیا بابا بیا یکی نیست گریه کنه برا جوونیم برای جوونی ه رو به خزونیم کنیزا بالا سرم دارن میرقصن میزنن کف واسه حال پریشونیم برا جوون مرگی من پاکوبی میکنن همه واسه عزاداری فقط رسیده اینجافاطمه با اشک و آه و زمزمه ۲ بادست پر ورم داره سر منو برمیداره به روی زانوش میزاره بابا بیا بابا بیا سوز تشنگی امون مو بریده کار من به دست و پا زدن کشیده همسرم بالا سرم داره می خنده آب و رو خاک میریزه بمن نمیده یه جورائی زنده شده یاد شهید کربلا تو موج خون میکشید از تشنگی پنجه روخاکا ای وای خدا۲ آبش دادن با نیزه ها وقتی رو نیزه رفت بالا هلهله کردن ناکسا بابا بیا بابا بیا اثر مجتبی صمدی شهاب جهت استفاده ذاکرین اهل بیت علیهم السلام @Arsheyan_Eshgh