کنم چو یاد من از حالت امام جواد شود کباب دل از حالت امام جواد
نه مونسی ، نه انیسی نه یار و غمخواری که تا دمی کند او رأفت امام جواد
جوان و گوشه بغداد و شهر پر دشمن فغان زبی کسی و غربت امام جواد
بوقت داد جان، دوستی نبُد پیشش که پرسد از غم و از محنت امام جواد
امروز برای غربت میوۀ دل ثامن الحجج ، امام جواد گریه کنید ، امام رضا (ع) فرمودند : پسرم (جواد)
به جور و ستم کشته خواهد شد ، اهل آسمانها بر او خواهند گریست 1 بگو آقا ترا به جان جوادت نظری به این مجلس ما کن .
درست امام حسن مجتبی هم در خانه غریب بود ، همسرش قاتلش بود،اما پرستاری چون زینب کبری داشت، کنار بسترش ابی عبدالله بود ، قمر بنی هاشم بود .
اما قربان غربت امام جواد ، کسی کنار بسترش نبود ، هی صدا می زد جگرم ، آیا به او آب دادند ؟ نه والله ،
آن زن ملعونه دستور داد کوزه های آب را جلوی چشمش شکستند ، مثل جدش حسین تشنه جان داد .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@Arsheyan_Eshgh
امروز امام رضا عزا دار است ، اگر با دیده دل نگاه کنی امروز ثامن الحجج گریان است در غم میوۀ دلش جوادالائمه ، بگو آقا آجرک الله ، آخر روز شهادت میوۀ دلش امام جواد ، جوان از دست داده آن هم جوانی مثل جواد الائمه ، در شهر غربت ، با لب تشنه ، در حجره در بسته ، بگو امام رضا میوۀ دلت را با لب تشنه شهید کردند .
اما کربلا جوان امام حسین علی اکبر را از دم شمشیر و نیزه ، تا حسین فاطمه ناله علی اکبررا شنید با عجله آمد، یک قدری امام حسین به آن بدن نگاه کرد نشست کنار بدن ، سر علی را به دامن گرفت ، دلش آرام نشد ،
سر جوانش را به سینه چسبانید دلش تسلی پیدا نکرد ، همه دارند نگاه می کنند ببینند حسین با علی اکبر چه می کند ، یک وقت دیدند خم شد صورت به صورت علی گذاشت ، هی صدا می زد ، میوۀ دلم علی .
لب گشا حرف بزن ، من به فدای سخنت مخفی از عمه تو ، بوسه زنم بر دهنت
@Arsheyan_Eshgh
الا که مظهر جود خدا یکتایی نُهم سلاله پاک رسول بطحایی
توئی که خیر کثیر خدای بر خلقی کتاب عشق رضا و یادگار زهرائی
خدای خوانده جوادت که جود پیشۀ توست تو بر تمام کریمان امیر و مولائی
همین نه عقده گشای خلایقی امروز که دستگیر همه عاصیان به فردائی
مراست عقده دیدار کاظمین بدل چه می شود ز دل این عقده را تو گشائی
می دانم دل همه برای کاظمین امروز پر می زند ،امروز دلت را روانه کن کاظمین حرم آقا جواد الائمه ، حاجت دارها ، مریض دارها .
به باغ عشق و وفا بعد مادرت زهرا جوان ترین گل پرپر میان گلهایی
قربان عمر کوتاهت برم آقا ، مثل مادرش زهرا عمر نازنینش کم بوده است ، بیست و پنج سال بیشتر نداشت . آی مردم ، کجای عالم سراغ دارید یک کسی تشنه اش باشد . هی صدا بزند جگرم ، دارد می سوزد اما کف بزنند ، هلهله کنند . بمیرم برای لبهای خشک آقا ، هی صدا می زد : ام الفضل جگرم دارد می سوزد .
دلم از بی کسی در التهاب است خدایا ناله هایم بی جواب است
کشم پا بر زمین از سوز این زهر نوای کام خشکم آب آب است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
زسوز غم پر پروانه می سوخت ز داغ لاله ای گلخانه می سوخت
وجودش را شرر زد آشنایی که از جور دل بیگانه می سوخت
بنوشید آب از پیمانه زهر دل پاکش از این پیمانه می سوخت
ز آوای جواد آن جان زهرا نهان گلشن جانانه می سوخت
میان حجره بود و ناله می کرد به حال وی دلی آنجا نمی سوخت
از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان آن حجره افتاده ، از سوز زهر به خود
می پیچید ، اما کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفایی همسرش بود ، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی ، چه کشید جواد الائمه ، آن ساعتی که دید اُمالفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت : شادی کنید تا کسی صدای ناله امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب بیندازند ، اما کبوترها می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد ، اما عاشقان امام جواد این بدن دیگر برهنه نبود ، بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود .
رحمت خدا بر این ناله ها ، ای دلهای آماده ، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین ، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی ؟ فرمود : سکینه جان این بدن بابایت حسینِ ، همه صدا بزنید حسین حسین .
@Arsheyan_Eshgh
در وجود تو جُود را دیدم
جلوه هایِ سجود را دیدم
تشنه بودم تو را صدا زدمُ (یا جواد الائمه ...)
مهربانیِ رود را دیدم
میبینی تو کویر جهل موندم آقا ... میبنی لب تشنه محبت و معرفتتم آقا .... میبینی لبایِ جانم از شدت بی معرفتی ترک خورده .... چرا به دادم نمیرسی آقا ....
یا جواد الائمه ادرکنی ....
قرار بوده زینتت باشم ... اما می بینم وصلۀ ناجورت شدم آقا ...
دستهایت سخاوتِ محض است
با تو الطافِ زود را دیدم
با نگاهی به آسمانِ بلند
پیش پایت قعود را دیدم
اگه بزرگترُ وسیع تر از تو سراغ داشتم می رفتم آقا جانم ... میدونم هیچ کی غیر شما نمیتونه به داد ما برسه ...
قبلۀ جانِ من جمالِ خدا
ای علی اکبرِ امام رضا ....
بخدا شهادتِ امام جواد خود امام رضام زیرِلب هی میگه جد غریبم ، قربونِ جگرِ پاره پاره ات برم ... اون لحظه ای که سرِ پسرت رو رویِ زانو گرفتی ...
حسین ....
بویِ محرمش داره میاد .... رزقُ روزیِ ماه محرم و از جواد الائمه بگیریم ....
حسین .....
@Arsheyan_Eshgh
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
اونایی که اهل روضه باشن،با یه کلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
بس که کبریت کشیده است به جانم این زهر
آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد
گفتم آبی روی آتش بود اشکم
بعضی وقت ها میگی گریه کنم،آبی رو آتیشه،سبک شم
گفتم آبی روی آتش بود اشکم اما
اشک هم پای دل شعله ورم میسوزد
همسرم ریخته در کاسه ی جان زهری که
هم سرم،هم بدنم ،هم جگرم میسوزد
حرف از سوختن آمد
یه جایی بُرده تو رو که بغض دلت میترکه
حرف از سوختن آمد به گمانم طفلی
گفت عمه کمکم کن که سرم میسوزد
دوید از خیمه بیرون دامنش داره میسوزه،معجرش داره میسوزه،الله اکبر،یه وقت دید یه نانجیب داره میاد به طرفش،روایت میگه نشست رو زمین،از عمه شنیده گوشواره ها رو میبرن،معجرهارو میبرن،گفت:آقا به من نزن،صدا زد عزیزم من با تو کاری ندارم،نترس،دید همه بدنش داره میلرزه،گفت:من باهات کاری ندارم،من خودم دختر دارم،میدونم دختر بچه زود میترسه،صدا زد اگه با من کار نداری،من یه خواهش ازت دارم،چی می خوای؟آب می خوای،تشنه هستی؟گفت: نه به من بگو راه نجف کدوم طرفه،نجف و می خوای چیکار،گفت:می خوام رو کنم به جدم امیرالمؤمنین،بگم،بیا ببین با ناموست دارن چیکار میکنن،حسین........
به جوانیم قسم بیشتر از آتش جان
قلب من از بی وفایی همسرم میسوزد
من از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله کردن،کف زدن،یکی از این کنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین که رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:کجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنک بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب آورد،کربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین که رسید دید هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،کجا داری میری،دارم برا حسین،آب میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب کردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو بالا آورد،همه بگید حسین........
@Arsheyan_Eshgh
لب تشنه بود، تشنه یک جرعه آب بود
مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود
پا می كشید گوشه حجره به روی خاك
پروانه وار غرق تب و التهاب بود
در ازدحام و هلهله نانجیب ها
فریاد استغاثه او بی جواب بود
یک جرعه آب نذر امامش كسی نكرد
هر چند آب دادنِ تشنه ثواب بود
آخر شبیه جد غریبش شهید شد
آری دعای خسته دلان مستجاب بود
تا سایبان پیکرِ نورانیش شود
بال کبوتران حرم را شتاب بود
*می گه دیدم یه جایی دیدم این پرنده ها بالاشون به هم دادن سایبون درست کردن…
رو بدن آقا جوادالائمه سایبون درست کردن، آفتاب به بدنِ عزیز زهرا نتابه…*
اما فدای بی کفن دشت کربلا…
آلاله ای كه زخم تنش بی حساب بود
هم تیغ نیزه خون تنش را مکیده بود
هم داغ دیده شرر آفتاب بود…
@Arsheyan_Eshgh
خسته مکن گلویِ خودت را برایِ آب
با آب گفتنِ تو کسی پا نمی شود
هی صدا میزد جگرم سوخت .....
این قدر پیشِ چشمِ کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود ....
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
با ضربِ دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
اُم فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند ، کسی صدایِ غربت آقا را نشنوه ... این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد ... همه شروع کردند هلهله کردند ... یه وقت زینب میخواد حرف بزنه زنها دارن دف میزنن ، هلهله میکنن ، با اون ید اِلهی خودش اشاره کرد وَ قَدْ اءَوْمَاءَتْ الَى النّاسِ اءَنِ اسْکُتُوا اشاره کرد ساکت بشید ، حتی زنگِ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد ، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد یا اءَهْلَ الْکُوفَهِ ، یا اءَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ ... شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت ، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب میشه ، یه کاری کردن زینب آرام شد ...
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جانپاه زینب و اطفالِ بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
یه وقت لحنش عوض شد ... ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم ، یه جمله دیگه هم گفت : اشاره کرد به فاطمۀ صغری یا أخی فاطمه الصَغیرة کَلِّم ها با این بچه حرف بزن ...
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
آقا رو آوردن بالایِ پشتِ بام گذاشتن ...
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پایِ کسی به سینۀ تو جا نمی شود ..
@Arsheyan_Eshgh
سبک همه جا بروم به بهانه تو
السلام علیک مهدی فاطمه
یا باب الحوائج منجی ما همه
همه جا هستم پی دلدارم2
تنگه دل مولا بیا غمخوارم2
العجل مولا ،ای گل زهرا۳
دل من میتپه به هوای شما
هرچی دارم آقا به فدای شما
بیا دلدارم ،ای کس و کارم
ازغم دوریت زار وبیمارم2
العجل مولا،ای گل زهرا3
همه جوونیم قربون یه نگات
میدونی آقا جون که میمیرم برات
آقا جون امشب یه دعایی کن
منو هم آقا کربلایی کن2
یا اباصالح،ای گل زهرا3
حسرت دیدنت میسوزونه دلم
شده از عشقتون خونجگر حاصلم
نظری آقا به دلم بنما 2
وعده دیدار بده ای مولا2
یااباصالح ای گل زهرا3
دربه در،شهربه شهر
عاشقت چشم به در
منتظر موندم تا تو برگردی2
ای که داروی همه دردی 2
بیا دلدارم ،یار وغمخوارم
میدونی بی تو بیکس و کارم
مددی مولا،ای گل زهرا3
شاعر مریم صالحی مرزیجرانی
@Arsheyan_Eshgh
# روضه و توسل جانسوز_ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _
حسی غریب دور و برم را گرفته است
آتش حوالی جگرم را گرفته است
بغضی هوای چشم ترم را گرفته است
غصه به روی شانه، سرم را گرفته است
امشب که شمعِ حجلۀ دارالعزا شدم
آتش به جانِ روضۀ ابن الرضا شدم
*یا امام رضا! مدد آقا،از جگر گوشه ات میخوام بخونم....فرمود:هر وقت کار سخت میشه،یا حاجت مهمی دارید،روبروی گنبد امام رضا که می ایستید،گردن کج کن بگو:آقا! تو رو به جانِ جوادت...*
با رنج و غم گذشت همه زندگانی اش
خون گشت لحظه لحظه دل آسمانی اش
قاتل نشسته فاتحه خوانه جوانی اش
له کرده زیر پای حسد مهربانی اش
ای نور چشم فاطمه، عالم فدای تو
ای حضرت جواد بمیرم برای تو
*چرا میگی بمیرم برای تو؟ آخه اگه خوب گوش بدی،از داخل یه حجره ی در بسته،داره صدای ناله اش میاد،مثل جد غریبش هی میگه:آه جگرم...*
بی فایده است با تو مدارا نمی کند
مظلوم تر از تو که پیدا نمی کند
اینقدر در نزن بخدا وا نمی کند
شرم و حیا ز حضرت زهرا نمی كند
دارند به حال محتظرت خنده می كنند
به آه پشت درت خنده می كنند
*همه ی کنیزها رو جمع کرده،گفته بیایید پشت در هلهله کنید،دست بزنید،شادی کنید...*
جان كندن تو را به تماشا گذاشته
بر آیه آیه های دلت پا گذاشته
حالا بنای خنده و هورا گذاشته
ناخن كشیدنت به زمین جا گذاشته
بر پای كوبی است و جوابت نمی دهد
خواهش نكن كه جرعه ی آبت نمی دهد
از درد دست و پا چقدر جمع می كنی
از حجره پاره های جگر جمع می كنی
خاكستری كه مانده ز پر جمع می كنی
خود را به پیش چشم پسر جمع می كنی
جان بر لبت رسیده و دیگر قرار نیست
شكر خدا كه دور و برت نیزه دار نیست
در آفتاب سایه ی مادر نداشتی
دور برت به غیر كبوتر نداشتی
زخم سنان و نیزه به پیكر نداشتی
چیزی برای غارت لشكر نداشتی
نور و حرارتی به خراش تنت نخورد
دست كسی به گوشه ی پیراهنت نخورد
نقش زمین شدی سرت اما جدا نشد
یك بار هم هجای تنت جابجا نشد
رأس مطهرت سر سر نیزه ها نشد
رزازی از قطار سُم اسب ها نشد
بعد از سه روز گریه ی هر مرد و زن شدی
در بین بوریا نه، به قرآن كفن شدی
***
شبیه جد مظلومت لبِ تو تشنه ی آبِ
تنت رو پشت بوما و به زیر نور آفتابِ
داری پا میکشی رو خاک، کسی هم بی قرارت نیست
بمیرم همسری مثلِ، رباب اما کنارت نیست
غریب آقا،غریب آقا...
یه حس غریبی تویِ ناله هاتِ
یه کرب و بلا غم، تو موجِ صداتِ
دوباره تو چشمات خروشِ فراتِ
آقایِ غریبم....
کنارت مادرت زهرا،نگاهش غرق آشوبه
چقدر خوب که نمی بینه،تنت آقا لگد کوبه
غریب آقا،غریب آقا...
چقدر خوب سایه میندازن،رو جسم تو کبوترها
نمیشه پیکرت زخمی،به پیش چشم خواهرها
غریب آقا،غریب آقا...
تنت توی گودال کشیده نمیشه
با پنجه ی گرگ ها دریده نمیشه
دیگه سرت از پشت بریده نمیشه
*میون این همه هلهله ها یه وقت اُم فضل دید یه کنیزی یه ظرف آب دستش گرفته،داره نزدیک حجره میشه،با تعجب گفت:کجا؟آب برا چی داری می بری؟ گفت:دارم برا پسر فاطمه می برم،جگرم رو ناله هاش آتیش زده،ببین هی داره میگه آه جگرم...ظرف آب رو گرفت محکم رو زمین زد،گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده...آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."اشکای چشمت رو روی دست بگیر،دستای التماس و گداییت رو بالا ببر،خدایا به جگر گوشه ی امام رضا،عجل لولیک الفرج...
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
@Arsheyan_Eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁
🎥 #کلیپ_تصویری
•
.
💠۲۳ذی القعده شهادت امام رضا|ع|به روایتی
•
🏴«با صورت خورد زمین»
🎙حجةالاسلام #استادمیرزامحمدی
#نوحه
#زمزمه
#شهادت_امام_جواد
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
#حاج_رضا_یعقوبیان
گل باغ ولایی تو نهم شمس هدایی تو
امید هر دل خسته جواد ابن الرضایی تو
جواد ابن الرضا مولا(۲)
ز روز اول ای مولا به دل نامت نوشتم من
کنار مرقد پاکت تو گویی در بهشتم من
جواد ابن الرضا مولا(۲)
چه در دنیا چه درعقبا تو هستی مقتدای ما
ولایت را در این عالم نمودی توعطای ما
جواد ابن الرضا مولا(۲)
در این محفل خدا داند بگیرم عطرو بوی تو
توبس خوبی دو دست من فقط باشدبه سوی تو
جواد ابن الرضا مولا(۲)
زنم پَر گرد کوی تو نشینم بر روی بامت
به هر صبح و مسا مولا شده ذکر لبم نامت
جواد ابن الرضا مولا(۲)
تقی ای لاله ی احمر بمیرم از برای تو
شده حجره ی در بسته زکینه کربلای تو
جواد ابن الرضا مولا(۲)
ستم هایی که تو دیدی از آن نامهربان همسر
تقی جان در جوانی تو چوگل گردیده ای پرپر
جواد ابن الرضا مولا(۲)
به غربت اندر آن حجره تو داری شور و شین مولا
تو جان دادی به روی خاک چنان جدت حسین مولا
جواد ابن الرضا مولا(۲)
تو جسمت بر روی بام و حسین جسمش بروی خاک
تو با قلب ز زهر پاره حسین با پیکر صد چاک
جواد ابن الرضا مولا(۲)
#نوحه_شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#جوادالائمه
#مشهد_مقدس
@Arsheyan_Eshgh
4_5816475141533599584.mp3
2.35M
🏴 #شهادت_امام_جواد(ع)
♨️ماجرای سنی ناصبی و امام جواد(ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
@Arsheyan_Eshgh
▪️زمزمه شهادت امام جواد(ع)▪️
دست یارم گوشه ء حجره اسيرم
لحظه ءآخره و دارم میمیرم
تنها آرزوم اینه یه بار دیگه
که بابام بیاد اونو بغل بگیرم
صورتم و روی زمین می کشم از درد و بلا
لخته خون آورد رو لبم شراره ءزهر جفا
بابا بیا بابا بیا ۲
جون اومده روی لبام
بند اومده دیگه صدام
غریبم و بی آشنام
بابا بیا بابا بیا
یکی نیست گریه کنه برا جوونیم
برای جوونی ه رو به خزونیم
کنیزا بالا سرم دارن میرقصن
میزنن کف واسه حال پریشونیم
برا جوون مرگی من پاکوبی میکنن همه
واسه عزاداری فقط رسیده اینجافاطمه
با اشک و آه و زمزمه ۲
بادست پر ورم داره
سر منو برمیداره
به روی زانوش میزاره
بابا بیا بابا بیا
سوز تشنگی امون مو بریده
کار من به دست و پا زدن کشیده
همسرم بالا سرم داره می خنده
آب و رو خاک میریزه بمن نمیده
یه جورائی زنده شده یاد شهید کربلا
تو موج خون میکشید از تشنگی پنجه روخاکا
ای وای خدا۲
آبش دادن با نیزه ها
وقتی رو نیزه رفت بالا
هلهله کردن ناکسا
بابا بیا بابا بیا
اثر مجتبی صمدی شهاب
جهت استفاده ذاکرین اهل بیت علیهم السلام
@Arsheyan_Eshgh
#غزل
#مناجات_با_امام_زمان_عج
در حجره ی دلم به تو دل بسته ام بیا
با شوق روی تو ز همه رَسته ام بیا
از خود بریده ام که به وصل رخت رِسَم
تنها دلم به غمزه ی تو بسته ام بیا
سنگ فراق تو دل خون مرا شکست
از بهر یاری دلِ بشکسته ام بیا
بی ارزشم ولی به امید کر امتت
در راه انتظار تو بنشسته ام بیا
صد طعنه از نگاه رقیبان شنیده ام
دیگر به این اشاره ی سربسته ام بیا
آقا قسم به شال عزایت که از ازل
از هم گسسته ام به تو پیوسته ام بیا
خیمه نشین فاطمه اِی اوج آرزو
از دوری رخت به خدا خسته ام بیا
#محمد_مبشری
@Arsheyan_Eshgh
.
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی حسین طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
توی این بی کسیام تنهاییام
یه نفر هست که برام همه کَسه
کاری به هیچ کی ندارم به خدا
یه امام رضا دارم برام بسه
غیر ذکر یا امام رضا که من
دیگه ذکری رو بلد نیستم آقا
نکنه یه وقت جوابم رو ندی
دیگه اینقدا که بد نیستم آقا
هرجا از دست خودم خسته شدم
آرومم کرده صفای حرمت
دوباره دلم برات پر می زنه
قربون کبوترایِ حرمت
«قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت»
تو که آخر گره رو وا می کنی
پس چرا امروز و فردا می کنی؟
شنیدم سَجیعهُ الکُمُ الکَرم
شما رو رها کنم کجا برم؟
کربلا و مکه و بهشت من
یه گوشه از حرم امام رضاست
اگه نوکر حسین فاطمه ام
به خدا از کرم امام رضاست
«قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت»
تو که آخر گره رو وا می کنی
پس چرا امروز و فردا می کنی؟
#امام_رضا
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
@Arsheyan_Eshgh
4_5969999683831990809.mp3
1.69M
•|⇦توی این بی کسیام ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی حسین طاهری
@Arsheyan_Eshgh
🏴شب اول محرم الحرام سال ۱۴۴۱ ه.ق🏴
📚روضہ و توسل جانسوز بہ حضرت مسلم ابن عقیل(علیہ السلام)
🍁سید مجید بنےفاطمہ🍁
*السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین*
*هرکی یقین داره آقا جواب سلامشو میده:*
"السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین"
دوباره دست گرفتی دوباره فرصتم دادی
هزار شکر که بر گریه رخصتم دادی
به پیش مادر سادات نام من بردی
دوباره ماه محرم خجالتم دادی
بهشت را به کسی که حرم نرفته دهی2
مرا فقط به همین خانه عادتم دادی..
*یه سال انتظار می کشیدم،می گفتم یعنی می شه محرمو ببینم،یعنی می شه لباس سیاه اربابو بپوشم؟!!نمردم و سیاهیارو دیدم،نمردم و کتیبه های روضه هاتو دیدم*
همین که مادر من شد مریض یادم هست
مرا جواب نکردید و تربتم دادی
کسی که مُحرم این خیمه گشت مَحرم شد
میان روضه نشستم سیادتم دادی
مرا که رانده ام از هر دری صدا کردی
حسین گفتم و دیدم که قیمتم دادی ...
*یه وقت هست برا مستمع روضه باید بچینی،یه وقت هست مثل شماها که انتظار می کشید اصلا احتیاج نیست که
یعنی اصلا خواننده ای که برا شماها مقدمه بچینه اون خواننده داره توهین می کنه به فهم این مستمع چون این مستمع الحمدالله ایقدر عاشق بوده که یه عمر تو بساط سیدالشهدا نوکری کرده خودش می دونه،پس منم آروم آروم میرم جلو،ان شاءالله خدا منم کمک کنه*
بازاین چه شورش است که درخلق عالم است
بازاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
بازاین چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
گویا طلوع می کند از مغرب،آفتاب
گاه شور در تمامی ذرات عالم است
*حسین ...*
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
که این رستخیز آه که نامش محرم است
*فقط من و توایم مگه گریه می کنیم؟*
دربارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
*تو عالم رویا دید،منبری از نور اولیا،انبیا از آدم تا خاتم همه جمع اند،چه خبره؟
گفتند پیغمبر اکرم برا حسینش روضه گرفته(نمی خوام بگم گریه کنیا خودت می دونی)تا نگاه کرد،داره تو عالم رویا می بینه مقبل کاشانی،کسی که جذامی بود؛به نگاه ابی عبدالله شفا گرفت و اول بیتی که گفت تا امروز همه جا می خونن:
شب عاشوراست امشب
کربلا غوغاست امشب
یک مرتبه دید همه اومدن،اولیا و انبیا همه بلند شدن گفتند چه خبر شده؟گفتند علی و زهرا دارن میان،مادر روضه داره میاد؛همه نشستند،مقبل میگه گفتم الان چه خبر می شه؟یه وقت دیدم پیغمبر صدا زد محتشم کاشانی بیا،میگه تا محتشم اومد،پیغمبر فرمود: بخون اون شعری که برای حسین من گفتی شروع کرد به خوندن،پیغمبر فرمود:برو بالا منبر،اول پله ایستاد :
*بازاین چه شورش است که در خلق عالم است*
پیغمبر گریه کرد و فرمود محتشم یه پله بالاتر برو،مقام گرفت،شروع کرد به خوندن :
کشتی شکت خورده طوفان کربلا
*ببخشید شب اولی نمک می خوام به زخمت بزنم*
در خاک و خون ، تپیده ....
می دونی یعنی چی؟
شاید همون غلتیدنه ...
در خاک و خون تپیده به میدان کربلا...
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب،سلیمان کربلا ...
*ناله پیغمبر بلند شد،همه دارن گریه می کنن؛یک مرتبه پیغمبر فرمود:محتشم یه پله بالاتر برو،(مقام بعدی)،شروع کرد خوندن:*
بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا بر سلسله ی انبیا زدند
*همچین شروع کرد به همه اینا خواندن یک مقامی دیگه داد فکر می کنم آخر، بیتش بود دوازده بندشو نتونست بخونه،
رفت بالا شروع کرد یه روضه ای گفتن ...*
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
*یک مرتبه،این روضه رو خواند،ندا اومد بس کن،گفت خود پیغمبر فرمودند بخوانم گفتند بس کن به خدا فاطمه غش کرد ..."
@Arsheyan_Eshgh
4_6039444447400297484.mp3
3.51M
روضه حضرت مسلم
بنی فاطمه
@Arsheyan_Eshgh
نوحه شهادت امام جواد
شاعر: و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی
سبک:یا ابا صالح مددی مولا
...........................................
یا امام عصر تسلیت مولا(2)
..............................................ّ
همه جا در عزا،بهر ماتم تو
بر سر و سینه زد،پسر از غم تو
/مولا/
در غمت مولا،زار و محزونم
با امام عصر ،روضه می خوانم
...........................................................
تشنه لب داده جان،از جفای زمان
ای که در خانه ات،بی کسی مهربان
/آقا/
دشمنت گشته،همسرت مولا
زهر کین بنشست،بر تنت آقا
...............................................
ای گل پرپر ،حضرت فاطمه
نور چشم رضا،ای مه کاظمین
/مولا/
در غمت این دل،غرق در ماتم
امشب است زهرا،صاحب این غم
......................................................
ای که همچون حسن،در دل خانه ات
قصد جانت نمود،همسرت همسرت
/آقا/
در غمت مولا،قلب حیدر خون
سینه زن هادی،مادرت محزون
.....................................................
در دم مردن ،بی کس و کاری
ای تو مظلوم،آل طاهایی
/مولا/
نه پسر باشد بر سر نعشت
نه برادر نه خواهری پیشت
....................................................
کاظمین تو شد،کربلای حسین
تشنه ای و غریب،مثل جدت حسین
/مولا/
سه شبانه روز بر روی بام است
پیکر پاکت،همچو اجدادت
................................................
تسلیت تسلیت،شمس عالم رضا
شد شب رفتن.نور چشمت رضا
/آقا/
مشهدت گشته،غرق در ماتم
در عزای او،ناله شد کارم
..............................................................
صاحب این عزا،مهدی فاطمه
در عزایت نگر،می کند زمزمه
/مولا/
از غم جانسوزت دلم سوزد
اشگ هر شیعه،در غمت ریزد
..............................................
شاعر و مداح اهل بیت ذاکر الحسین رسول چهارمحالی(ساقی)
@Arsheyan_Eshgh
ای پدر یا رضا کن نگاهم
حجره من شده قتلگاهم
یا ابتا واویلتا
بابا رضا جان بابا رضاجان
حجره در بسته من دل شکسته
گرد غربت به رویم نشسته
کام عطشان دیده گریان
بابا رضا جان بابا رضا جان
من که عمری جفا با دلم شد
یار نامهربان قاتلم شد
شد تنم آب رفتم از تاب
بابا رضا جان بابا رضا جان
من جگر پاره مرتضایم
من جواد ابن موسی الرضایم
دیدم از یار رنج بسیار
بابا رضا جان بابا رضا جان
عاقبت در بهار جوانی
گلشن عمر من شد خزانی
کرده دشمن گریه بر من
بابا رضا جان بابا رضا جان
@Arsheyan_Eshgh
شعر مناجات دعای عرفه
حضرت سیدالشهداء
حاج منصورارضی 9 مرداد 99
مسجد ارک
بعدِ آن شبها که با امید غفران امدم
بار دیگر محضرت العفو گویان امدم
فکر کردی چون گنهکارم نمی ایم دگر؟
نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم
من تورا که میشناسم ،تو نمیگیری به دل..
گیرم اصلا با گناهان دوچندان آمدم
این غرورم را نبین ردم کنی دق میکنم
بی پناهم بی کسم خیلی پشیمان آمدم
آن جوانِ عاصیِ سرمست دیگر نیستم
سن و سال از من گذشته دیده گریان آمدم
خواستی راهم نده اما نگو در هم نزن
تو که میبینی دم این خانه حیران آمدم
میهمان یعنی حبیب تو،مزاحم نیستم
سفره ات را باز کن حالا که مهمان آمدم
مشکلم مشکل گشا دارد که ان هم حیدر است
روی کردم به نجف گفتم علی جان آمدم
من دلم شور محرم میزند کاری بکن
از تو پنهان نیست تا اینجا پریشان آمدم
تازه فهمیدم که قدر روضه را نشناختم
سالها در روضه آقا چه آسان آمدم
کربلا آماده شو، دیگر حسینت راهی است
به هوای قافله سوی بیابان آمدم
مسلمش روی قناره ،او خودش صحرانشین
کوچه های کوفه را دیدم هراسان آمدم
من خبر دارم که ارباب مرا بد میکشند
به هوای بوی پیراهن به کنعان امدم
یک نفر با شمر میگوید که ذبحش مال تو
شمر میگوید که جسمش را بچرخان! آمدم!
@Arsheyan_Eshgh
#امام_حسین_زمزمه
#شب_جمعه
#زمزمه
شب جمعه ها دل / می تپد برایت
میکنم هوایت / میزنم صدایت
پر کشد مرغ دل به سوی کربلا
گه رود علقمه / گهی پایین پا
السلام علی ساکن کربلا
.......
السلام ای شه / تشنه لب یا حسین
کربلایی م کن / این رجب یا حسین
هر کجا که باشم دلم در کربلاست
شب جمعه ها روی لبم این نواست
السلام علی ساکن کربلا
.......
از حرم صدای / مادر تو آید
ناله و شیون / خواهر تو آید
زینت شانه مصطفایی حسین
از چه مرمل باالدمایی حسین
السلام علی ساکن کربلا
.......
با دل شکسته / با قد خمیده
بوسه میزند بر / حنجر بریده
قتلوک عطشانا حسینم حسین
ذبحوک عریانا حسینم حسین
السلام علی ساکن کربلا
.....
از جگر بانگ وا / غربتا میزدی
در بر خواهرت / دست و پا میزدی
زنده بودی هنوز سرت را بریدند
تن بی سرت را به هر سو کشیدند
السلام علی ساکن کربلا
.....
#عبدالحسین
@Arsheyan_Eshgh
مادرم اسم تو خوند تو گوشم
شال مشکیتو گذاشت رو دوشم
گفت برای روضه ی امام حسین
فرش زیر پاموهم میفروشم
🌺🌺
من پر علم میبوسم
تربت حرم میبوسم
دست مادرمو میبوسم
حسین….
🌺🌺
از اخرین زیارتم چقدر گذشته
دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته
تموم دلخوشی من فقط همین بود
قرار مون حرم غروب اربعین بود
🌺🌺
شب جمعه، حرمو دوست دارم
اشکه چشم ترمو دوست دارم
چون میای تو نفسای آخرم
نفس آخرمو دوست دارم
🌺🌺
نون و نمک تو شیرینه
سفره ی تو همش رنگینه
داع تو چه قدر سنگینه
حسین…
🌺🌺
نون حلال پدرم تو رو به من داد
دعای خیر مادرم تو رو به من داد
از صدقه سرتو من بها گرفتم
کربلامو تو مشهدالرضا گرفتم
@Arsheyan_Eshgh
❣✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🍃مقام روضه خوانی🍃
🍀مرحوم شیخ رمضان علی قوچانی از علمای معروف و ائمه جماعت مسجد گوهرشاد بودند ایشان مریض و مشرف به مرگ شدند. جمعی از اقوام و دوستان و آشنایان برای تشییع جنازه ایشان آمدند.
🍀ناگهان می بینند که ایشان حرکت کرده و چشم ها را باز می کند و با صدای ضعیف همه را فرا می خواند و می گوید می خواهم برایتان روضه بخوانم همه تعجب کردند چون ایشان منبریِ روضه خوان نبودند.
🍁فرمودند همین الان صحرای محشر را دیدم و هاتفی با صدای بلند اعلام کردند که حاج رمضان علی قوچانی اهل بهشت است، به سوی بهشت برود، من دیدم دری به سوی بهشت باز است و جماعتی بسیار در صف طولانی ایستاده که به نوبت بروند.
🍁 گفتند صف علما می باشد و در اواخر صف بودم دیدم تا نوبت به من برسد، هلاک می شوم، به عقب نگاه کردم دیدم درِ دیگر به سوی بهشت باز است، ولی این در خلوت است به خود گفتم من که اهل بهشتم از این در نشد از آن در می روم، سپس سوی آن در رفتم دیدم دربان جلوی من را گرفت و گفت:
❤️ نمی شود این در مخصوص اهل منبر و روضه خوان های امام حسین (علیه السّلام) است. تو که روضه خوان نیستی،❤️
🍀متحیر بودم دیدم حاجی میرزا عربی خوان معروف به ناظم سوار بر اسب از بهشت بیرون آمد جلوی در سلام کردم و گفتم مرا کمک کن و به بهشت ببر گفت نمی توانم چون این در مخصوص روضه خوان های حسین است اصرار کردم
🌸گفت یک راه دارد، تو روضه بخوانی و من مستمع شوم شاید بتوانم به این وسیله تو را ببرم، آن گاه پیاده شد و نشست و من برای او روضه خواندم، پس برای شما هم روضه می خوانم چند کلمه ای روضه خواند و از دنیا رفت.🌸
🍃گنجینه دانشمندان ج 9 ص 263 / معجزات و کرامات امام حسین (علیه السّلام) ص 309🍃
@Arsheyan_Eshgh
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂