eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5هزار دنبال‌کننده
345 عکس
321 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
می خواستم غلام تو باشم ولی نشد زیبنده ی سلام تو باشم ولی نشد می خواستم مطیع فرامین تو شوم فرمانبر پیام تو باشم ولی نشد می خواستم همان که تو میخواستی شوم زینت برای نام تو باشم ولی نشد با سبک زندگی شما خو نکرده ام زیباست هم مرام تو باشم ولی نشد تا حال اگر لیاقت دیدار داشتم می شد جمکران تو باشم ولی نشد گاهی که با گناه شدم سدّ راه تو می شد که صید دام تو باشم ولی نشد راه وصال را تو نشان داده ای به من تا کشته ی قیام تو باشم ولی نشد من عهد کرده ام ز ازل تا به روز حشر در خدمت مدام تو باشم ولی نشد گفتم هزار بار پس از هر نماز صبح یار علی الدوام تو باشم ولی نشد می شد که همچنان پسر مهزیارها مشمول احترام تو باشم ولی نشد می شد که همچنان شهدای حریمتان من جرعه نوش جام تو باشم ولی نشد یک کربلا کنارِ تو را خواستم ز تو تا هم مسیر گام تو باشم ولی نشد ای کاش با تو باز نگویم که خواستم در روز انتقام تو باشم ولی نشد ___
ای نگاهت پر از سپیده بیا دل ز هجرت به خون تپیده بیا خم شد از دوری تو قامت من دلبر ناز و قد کشیده بیا شب غم را سحر، سحر بر گرد ای صفای سحر، سپیده بیا هجر روی تو سخت جانفرساست دل مجنون من بریده، بیا من که از دیدنت شدم نومید ای امید دل رمیده، بیا کی شود پیک تو خبر آرد شب دیدار ما رسیده، بیا پرچم سرخ کربلا گوید نوحه خوان سربریده بیا اشف صدر الحسین معنی توست مرحم سینه ی دریده بیا ندبه دارد برای آمدنت مادری با قد خمیده، بیا جان یاسی که بین آتش سوخت روی از غنچه اش ندیده، بیا حق آن مادری که غرق به خون در پی مرتضی دویده، بیا قسمت می دهم به اشکی که بر رخ فاطمه چکیده، بیا بانوی خسته این چنین خواند محرم مادر شهیده، بیا
❣﷽❣ 🎆 🎇 🎆 🎆از تمومِ آدما دل 🎇بریده م الّا تو 🎆قصه ی دیرینه است 🎇رفاقتم با تو 🎆یا مرگ یا تو 🎇از آقای ما،کی آقاتره؟ 🎆ناز گدا رو میخره 🎇از حق نگذریم،اون از همه رفیق تره۲ 🎆روی حسین 🎇یه حساب دیگه وا کردم 🎆غروب شد و 🎇هوس کرببلا کردم 🎆🎇«حسین آقام 🎇🎆حسین آقام آقام» 🎆خوب میدونی،واسه عبدی 🎇که دیگه یاغی نیست 🎇هیچ چیزی بهتر از 🎆چای عراقی نیست 🎇کم داغی نیست 🎆دیدی تو طریق، من باهر قدم 🎇خیلی تو رو صدا زدم 🎆با اینکه بدم 🎇ممنون زیارت اومدم۲ 🎆ولی حسین 🎇دوسه ساله چیده شد پرم 🎆یادم ‌نرفت‌ 🎇سالی که نیومدم حرم … 🎆امسال اربعین 🎇یه کاری کن 🎆که پاهام برسه حرم 🎇امسال اربعین 🎆بزار بیام 🎇بازم با مادرم 🎆امسال اربعین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌺امام حسن مجتبي عليه السلام فرمودند: 🔹هلاكت و نابودي دين و ايمان هر شخص در سه چيز است: ▪️تكبّر ▪️حرص ▪️حسد 🔺تكبّر سبب نابودي دين و ايمان شخص مي‌باشد و به وسيله تكبّر شيطان با آن همه عبادت ملعون گرديد. 🔺حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است، همان طوري كه حضرت آدم عليه السلام به وسيله آن از بهشت خارج شد. 🔺حسد سبب همه خلاف‌ها و زشتي‌ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند. 📚اعيان الشّيعة، ج ۱، ص ۵۷
نوحه شب جمعه زبان حال حضرت زهراص مظلوم حسین جان ۲بار .......................... شبهای جمعه مادری پهلو شکسته اید سر قبر پسر با قلب خسته بر تربت خونبار او محزون نشیته گوید که ای لب تشنه در خون نشیته......مظلوم حسین جان۲ .............................. امشب به دشت کربلا زهرا رسیده با سینه ای سوزان با قد خمیده اشک مصیبت میکند جاری زدیده گوید که ای لب تشنه در خون تپیده مظلوم حسین جان۲ .................................. نزدیک دریا بودی و ابت ندادند ابی به ان طفلان بی تابت ندادند یک قطره بر ان طفل بی خوابت ندادند بر ساقی و بر خیل اصحابت ندادند مظلوم حسین جان۲ ..................................... برخیز و مادر تا کنم یک دم نگاهت شویم به اشک و خاک و خوناز روی ماهت خاموش سازم.شعله های خیامت گردم پناه کودکان بی پناهت مظلوم حسین جان۲ ....................................... مادر بگو در روز عاشورا چه کردی با کام تشنه بر لب دریا چه کردی در خاک و خون تنها در این صحرا چه کردی با فاطمه با زینب کبری چه کردی مظلوم حسین جان۲
▪️(عج) 🎤 (ع) 🌸 با نوای حجت الاسلام میرزامحمدی تو این شبا برای حال خستمون دعا کن تو رو خدا برا دل شکستمون دعا کن ببین گناه،بال و پر پروازمون رو بسته آقا بیا،برای بال بستمون دعا کن تو رو به اضطرار زینب،بیا بیا به قلب بی قرار زینب،بیا بیا به غربت مزار زینب،بیا بیا تو رو به لکنت رقیه به زخم صورت رقیه تو رو به غربت رقیه،بیا بیا دوباره باز،گدا در انتظار لطف شاهِ حاجت من ،از تو فقط یه گوشه نگاهِ امشب فقط،امید من به دستای کریمِ دستی بگیر از منی که پرونده ام سیاهِ به مشک پاره علمدار،بیا بیا تو رو به اون دو چشم خون بار،بیا بیا به طفل تشنه تشنه بین گهوار،بیا بیا تو رو به شاه بین گودال تو رو به اون پیکر پامال به مادری که رفته از حال،بیا بیا من اومدم،صدات زدم تو هم منو صدام کن یه کاری کن،بیا منو دوباره رو به رام کن تو رو قسم به خجلت سکینه از ابالفضل آقا منو،این اربعین زائر کربلا کن تو رو به قلب زار حیدر به چهره کبود مادر تو رو به خون میخ رو بیا بیا ـــــــــــــــــــــــــــــ
‍ مناجات با امام زمان با صدای حاج محمد رضا طاهري: غم عشقت بیابون پرورم کرد هوای وصل بی بال وپرم کرد به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد * سه غم آمد سراغم هر سه یک بار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره ولی آخر کشد ما را غم یار * عزیز فاطمه تا کی به گوش منتظرانت صدای ناله زهرا زآستان در آید *مرحوم علامه ي اميني مي فرمايند: اولين ناله اي كه بي بي پشت در زد،نه باباشو صدا زد،نه شوهر غريبش،تا پشت در افتاد رو زمين،صدا زد:مهدي جان،پسرم* مه جمال تو را کرده ام هماره مجسم مگر به چشم خیالم رخ تو جلوه گر آید همه گدا و تمنای وصل او هيآت مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست * اگه تو بخواي ميشه اين بد و هم خوبش كني من گدای یک نگاتم آقا جون دوست دارم به خوبا سر می زنی مگه بدا دل ندارن یه سرم به ما بزن ای خوب خوبا آقا جون * تو که دل می بری با یک نگاهی نگاهی هم به ما کن گاه گاهی تو که بیگانه را هم می پذیری بده یک گوشه ما را هم پناهی
‍ 🖤💔🥀💔🖤🕊🕊🕊 سوز نی دستگاه شور ، ::::::::::::::::::::::::::: اگه غم آ تشی بر دل بپاشه عزیز جون مو از مو جداشه اگه غم نای نی با سوز باشه جدایی واژه ی هر روز باشه اگه غم بر دِلُم همراز باشه صدای سوز نی آواز باشه سیاهی بر تن دنیا بپوشه دل عاشق زِ عشق توبجوشه ولی حمد خدا با مو عجینه خدایُمْ رَحْمَةُ للعالَمینه بزن آتش دل غمدیده ام رو بسوزان دیده ونادیده ام رو زداغ دل اگه درسوز و سازُم خدا دونه که در راز و نیازُم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان 🖤💔🥀💔🖤🕊🕊🕊🕊 بانوای آهنگرانی 🎧 🎤👌
🕊🕊🕊ابولفضل بر درد بی درمان دوا،باب الحوائج ای مظهر عشق و وفا،باب الحوائج ای کاشفُ الکرب حسین،جانم اباالفضل ای بهترین ذکر و دعا،باب الحوائج دستم به دامانت، علمدار حسینی امشب گرفتم این نوا،باب الحوائج ذکر قشنگِ یا اباالفضل علمدار بین حرم دارد صفا،باب الحوائج یک یا ابوفاضل بهایش بی نهایت ذکرت کجا و من کجا،باب الحوائج یک شب گرفتاری میان خیمه میگفت: تنها امید قلبِ ما، باب الحوائج کوریِ چشم منکرینِ این شعائر شال علم داده شفا،باب الحوائج ای عبد صالح،ای پناه اهل خیمه من مستجیرم بر شما،باب الحوائج تیری به مشکت خورد و جان دادی اباالفضل فرق سرت گشته دوتا،باب الحوائج دست علم گیرت کجا افتاد عباس؟ دستت ز تن گشته جدا،باب الحوائج جسمت برادر دید و با گریه چنین گفت: افتاده ای اینجا چرا،باب الحوائج؟ مادر کنارت آمده در نهرِ علقم هستی گلِ خیر النسا،باب الحوائج طفلی سه ساله در دلِ تاریک صحرا نام تو را میزد صدا،باب الحوائج نام تو گفتم منتقم آید به روضه ۳ذکر لبم مهدی بیا،باب الحوائج یا این لقب را از خودت بردار یا که حاجات ما را کن روا،باب الحوائج
تا جان به سینه دارم جانانِ من حسین است شکرِ خدا که دین و ایمانِ من حسین است زنده تر از صدایش در گوشِ جانِ من نیست بی شک دلیلِ عقل و عرفانِ من حسین است در التهابِ عشقش میمانم و میمیرم اصلاً به حکمِ دینم قرآنِ من حسین است جان میدهم به جانان محضِ نگاهِ رویش در امتداد این ره پایانِ من حسین است عشقم همه دمادم در نای نی عیان شد در سیرِ عشق بازی عنوانِ من حسین است هر سجده ی نمازم آذین به تربتِ اوست در هر قنوتم عهد و پیمانِ من حسین است همواره روضه هایش تسکینِ جانِ من باد می بالم اینکه خوانِ احسانِ من حسین است هفتادو دو ستاره دارد به کربلایش گرمای آفتابِ تابانِ من حسین است یک یا حسین گفتم حل گشته مشکلِ من یعنی طبیب درد و درمانِ من حسین است   دلتنگِ کربلایم سرمستِ بوی سیبش در دو جهان بهشت و رضوانِ من حسین است مصداقِ شعرِ ناب است وقتی که مینویسم هر بیت بیتِ شعرِ دیوانِ من حسین است!
من که از روزِ ازل دل به نگاهت بستم هر شبِ جمعه شد از دور به یادت هستم تو که می دانی از این قصه ی دیوانگی ام گر نبودی تـو من از عـشق چه میـدانستم کاش می شد بشود قسمتِ من کنجِ حرم من که از عطرِ ضریحِ تو دمادم مستم عمرِ من طی شد و آه... فرصتِ دیدار نشد ترسم این دوریِ تو کار دهد بر دستم خود که آگاهی و دانی تو ز احوالِ دلم که چه حد من به تو وُ نوکریت دلبستم خواب دیدم به سر آمد غمِ دوری ز حرم اربعین آمد و بر قافله ات پیوستم تو همان حاجتِ این قلبِ پُر احساسِ منی آمدم در حرَمت کنجِ ضریح بنشستم شرحِ دردی ست فراقِ من و بین‌الحرمین من همان زائرِ بی بال و پَر و دلخستم قتلگاهی ست دلم هر شبِ جمعه ای کاش_ از همین جا به ضریحت برسانی دستم خواستم روضه بخوانم که قبولم بکنی گر چه من عهدِ شما را ز گنه بشکستم هرچه‌هستم، بد،اگرخوب به‌ تو من منصوبم   به نگاهِ کرَمت پیشِ همه محبوبم!
💕 💞شب جمعه است، هوایت نکنم میمیرم یادی از صحن و سرایت نکنم، میمیرم ناله و شکوه حرام است بر عشاق، ولی از فراق تو شکایت نکنم، میمیرم دوریت درد من و نام تو درمان من است تا خود صبح صدایت نکنم، میمیرم به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم هر سحر شکر دعایت نکنم، میمیرم وضع من را به خدا روضه تو سامان داد من اگر گریه برایت نکنم، میمیرم جان ناقابل من کاش فدای تو شود اگر این جان به فدایت نکنم، میمیرم شعرهایم همگی درد فراق است...ببخش صحبت از کرب و بلایت نکنم، میمیرم💞 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭اللهم الرزقنا کربلا
سلامُٓ علی ساقی کربلا سلامُٓ علی پور شیر خدا گل باغ و گلزار ام البنین علمدار و یار امام مبین دلاور چو حیدر به دشت بلا تویی باب حاجات اهل یقین درود خدا بر تو ماه ولا سلآُم علی ساقی کربلا دودستت جدا گشته از پیکر است هواخواه تو دخت پیغمبر است به پیمان و عهدت نمودی وفا زتو راضی هم مادر و داور است بود نام تو ذکر لبهای ما سلامُٓ علی ساقی کربلا فدای ره حق و آزادگی نکردی به زیر ستم زندگی شدی یاور و یار خون خدا تو با عشق و ایثار و دلدادگی نوایی تو بر هردل بی نوا سلامُٓ علی ساقی کربلا به مردی و مردانگی قابلی پناهگاه هر عاشق و بی دلی بود هردو دست تو مشگل گشا عزیز حسین و ابوفاضلی نگاهی کن از مرحمت سوی ما سلامُٓ علی ساقی کربلا زداغ تو مشکی نمودم به تن دلم پر ز رنج و غم است و محن دعا کن رسد منجی بیکسان مه فاطمه حجت ابن الحسن که تا زین همه غصه گردم رها سلامُٓ علی ساقی کربلا سید حسین همایونی
یاعلمدار حسین «ادرکنی» مهتابِ شب تارم ، ای دلبر و دلدارم بهرت پسر زهرا ، من خادم دربارم کی میرود از یادم ، عهدی که به تو بستم سرباز فداکارم ، آماده ی پیکارم مهرتابانم ، روح ایمانم ، ای جان جانانم ، جانم حسین جانم زانوی ادب عباس ، زد نزد شه خوبان گفتا به امام خود ، ای سید مظلومان بی تاب وپریشانم ، ازناله ی طفلانت خواهم که دهی اذنم ، تا آنکه روم میدان قوت جانم‌، روح ایمانم ای جان جانانم جانم حسین جانم سوزانده مرا داغ ، جانسوز علی اکبر هجران وغم قاسم ، لاله رخ سیمین بر جان برلب من آمد ، ازماتم یارانت طاقت نبود بینم ، زردی رخ اصغر دین و قرآنم ، نور چشمانم ، ای جان جانانم ، جان حسین جانم کرده سفارش حیدر ، هدیه برم جان وسر در راه خدای تو ، ای وارث پیغمبر هرگز نبود باکم ، ازفتنه ی عدوانت دیگر نتوان بینم ، چشمان تر خواهر زد شررجانم ، سینه سوزانم ، ای جان جانانم ، جان حسین جانم آماده شده عباس ، زآن رخصت مولایش چون شیرخداحیدر با قامت رعنایش آمد به سوی دجله ، با لعل لب عطشان دشمن متحیر شد ، ازهیبت والایش گفته ای دشمن ، مردمیدانم ، ای جان جانانم ، جانم حسین جانم ناگه زکمینگاهی ، تیری ز عدو آمد برچشم ابوالفضل و ، برمشک وسبو آمد شد غرق به خون جسمش ، برروی زمین افتاد باناله ی یا زهرا ، مادر برِ او آمد «سید» هم نالد ، دیده گریانم ای جان جانانم ، جانم حسین جانم سید حسین همایونی باسبک زینب زینب ، زنده یاد استاد مؤذن زاده اردبیلی
س_ غرقه به خون یاسمنی ابی‌عبدالله آیا تو بابای منی ابی‌عبدالله من الذی ایتمنی ابی‌عبدالله۲ سرتو بردارم و بر سینه بگذارم بی‌خبر آمدی چرا بهر دیدارم تو ماه بیت‌الحزنی ابی‌عبدالله من الذی ایتمنی ابی‌عبدالله من الذی ایتمنی ابی‌عبدالله۲ وقتی که کودکان شام خنده می‌کردند وقتی که زن‌ها صدقه بر من آوردند وقتی که دیدم شامیان همه نامردند دیدم تو گریان منی ابی‌عبدالله من الذی ایتمنی ابی‌عبدالله من الذی ایتمنی ابی‌عبدالله۲ شب شده بی‌تو خانۀ ما عزاخانه تو شمع من شدی و من بر تو پروانه مثل علی آمده‌ای کنج ویرانه بگو برایم سخنی ابی‌عبدالله من الذی ایتمنی ابی‌عبدالله۲ ای برده دل از دخترت روی گلرنگت قرآن بخوان که دخترت شده دلتنگت اینجا نه کس چوبت زند نه کسی سنگت بخوان که شیرین‌دهنی ابی‌عبدالله من الذی ایتمنی ابی‌عبدالله۲
(اجرای مداح بنی فاطمه) خوش اومدی تو از سفر توروخدا منو ببر بابا کجا یهو تو بی خبر بابا گذاشتی رفتی... دیگه تمومه گریه و زاری تمومه این شبای بیداری آخه نگفتی دختری داری گذاشتی رفتی نذار بازم بهم جسارت شه همین لباس پاره غارت شه منو ببر که عمه راحت شه بابا بابایی... نبودی از همه کتک خوردم یه جوری زد که عمه گفت مردم به خاطر تو طاقت آوردم بابا بابایی... بیابونا نمیره از یادم تو راه کوفه جون دادم تو خواب من از رو ناقه افتادم رو نیزه بودی... سه سالتو چقدر دادن آزار گوشای خونیمو دیدی انگار بذار بگم چی شد توی بازار رو نیزه بودی... مارو بهم دیگه نشون میدن به زور النگوهامو دزدیدن بابا نامحرما منو دیدن...
س_ سوی این بی خانمان آمدی اماچه دیر حال که اینجا آمدی دست طفلت رابگیر ای نگارم ای قرارم خیر مقدم برتو گویم بامشام فاطمی ام عطر نابت را ببویم بابا 4 شدسحرباوصل تو شام هجر دخترت باسر خود آمدی پس بگو کو پیکرت راس پاکت ای مه من پرزخاکسترشد ای وای لاله زهرایی من ازجفا پر پر شد ای وای بابا 4 بعد تو ای مهربان روی من نیلی شده قوت این دردانه ات ضربه سیلی شده ازجفا وکنیه مانده روی بازویم نشانه پیکرمن شد کبود ازضربه های تازیانه بابا 4 بعد تو روز مرا از جفا شب کرده اند دشمنان قلب من ازغم لبالب کرده اند جز فغان و گریه بهر دوریت کارم نبوده غیر عمه بین اعدایاور و یارم نبوده بابا 4