eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.1هزار دنبال‌کننده
369 عکس
329 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20210801-WA0052.mp3
10.1M
❣﷽❣ ✅ 🌐 یا حسین نفس می کشم به شوق غمت فدای تو و فدای محرمت یا حسین من آزاده ام منم آدمت سلام بر حسین سلام به پرچمت ای عشق ای عشق ای جان ای جان دل من خونه برا قلب امام زمان از روز اول دنبال تو بودم از وقتی که یادم میاد مال تو بودم وصیت نامه ام اینه بسمه تعالی خدا ؛ حسین ؛ کرببلا یا حسین کسی که برات می میره منم به شوق وصال برات سینه می زنم یا حسین حسینیه هات شده میهنم بازم عطر تو گرفته پیرُهنم آقا آقا مولا مولا آقا آقا مولا مولا همه ی قلبم شده خونه ی خون خدا درد منو جز تو هیچ کی نفهمید چشمم به جز داغت برا هیچ کی نبارید وصیت نامه م اینه بسمه تعالی خدا ؛ حسین ؛ کرببلا یا حسین بمیرم برات دم آخرت نفس میزدی جلو چشم خواهرت یا حسین برای دمی که رو پیکرت نشست و برید جلو چشم مادرت ای وای ای وای گودال گودال جلوی خواهر لب تشنه جدا میشه سر زینب زمین خورد تا سر جدا شد کل سرا حتی سر اصغر جدا شد وصیت نامه م اینه بسمه تعالی خدا ؛ حسین ؛ کرببلا 🌐هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله غلیها(صلوات) 🌐 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
بسم الله الرحمن الرحیم به مناسبت بیست‌ودوم ذی‌الحجه سالروز شهادت جناب میثم تمار علیه‌الرحمه؛ تمّار یاد غم ساقی والامقام داده به زخم دل ما التیام گفت: علی، غیر علی هیچ‌کس! عشق همین است، همین یک‌کلام در دل او عشق علی بود و بس روی لبش ذکر علی مستدام مرد نبردی که خودش یک‌تنه لشکر مولاست برای قیام یک‌سره می‌گفت فقط یاعلی جای خداحافظ و جای سلام اهل دل و ساده و بی‌ادعا باادب و خوش‌سخن و خوش‌مرام مرجع تقلید همه شیعیان؛ "میثم تمّار علیه السلام"
این ذکر مباهله است، گویا و جلی‌ست حق اول ‌و آخر‌ است، حق لم یزلی‌ست اثبات به حق بودن اسلام و رسول جان حسنین و جان زهرا و علی‌ست ...... اصل همۀ اصول بوده‌ست علی راه و روش وصول بوده‌ست علی ایات مباهله به من فهماندند نَفس و نَفَس رسول بوده است علی
وضو بگیرم و در حال روزه با تکبیر کنم مباهله با دشمنان حی قدیر زبان حق شوم و آیة مباهله را به شأن فاطمه و شوهرش کنم تفسیر ز قول دوست و دشمن شنو که این آیه به وصف اهل کسا از خدا شده تعبیر محمد وعلی و فاطمه، حسین و حسن که پنج در عددند و یکی چو حی قدیر پی مباهله کردند روی در صحرا یکی چو مهر فروزان چهار ماه منیر فتاد چشم نصارا به آن خدارویان که نور طلعتشان گشته بود عالم گیر مسیحیان پی نفرین پنج تن دیدند که نیست غیر هلاکت برایشان تقدیر همه به خاک قدوم پیمبر افتادند که ای ز جانب حق خلق را بشیر و نذیر به حضرت تو نصاری تمام تسلیم اند که تو بلند مقامی و ما تمام حقیر هزار مرتبه نفرین به دشمنان علی که می کنند در این آیه حیله و تزویر کنند فضل علی را به دشمنی انکار خدای نگذرد از این خطا و این تقصیر چرا شدند فراری از این حقیقت محض چرا به سلسلة نفس خود شدند اسیر قسم به جان علی منکر مباهله را خدای لعن نموده، پیمبرش تکفیر گرفتم آنکه شود خصم منکر خورشید کجا به تابش انوار آن کند تأثیر فضائل علی از حد بود فزون چه زیان که بر مباهله منکر شوند یا به غدیر علی کسی است که در جنگ بدر شد پیروز خدا به جنگ احد می دهد به او شمشیر علی است فاتح احزاب و فاتح خیبر علی است تیرالهی به قلب خصم شریر علی است بت شکن کعبه روی دوش رسول علی به بیشة اسلام شد خروشان شیر علی به جای نبی خفت و جان گرفت به دست کسی نیافت چو او این چنین مقام خطیر حدیث منزله چون آفتاب می تابد به این دلیل علی بعد مصطفاست امیر وصی احمد مرسل کسی بود "میثم" که در تمام فضایل ورا نبود نظیر
4_5775905812463487788.mp3
469.7K
دکلمه برای امام حسین ❣﷽❣ ♦ ️‍ 🩸 خادم اهل بیـت در عمرش فخر باید به خدمتش بکند مثل مادربـزرگ خانه ی ما که خـداوند رحمتـش بکند پیـرزن سـال‌ هـای آخر عـمــر سخت دلبسته شد به خاموشی چیزهای کمی به خاطـر داشـت مـبـتــلا بــود بـه فـرامـوشـی روزی از روزهـا بـه او گـفـتـم گرچه خـو کـرده‌ای به بیـماری نــام‌ هـای ائـمـــه را مـــادر ! این اواخـر به خاطـرت داری؟ گفتم اول ؟ درست گفت! ”علـی ۜ “ پاسـخ دومـین سـوال : حـســـن ۜ سـومی را نگفته گفت : حســـین‌‌ ۜ آنـکه در کـربـلا نداشـت کـفـن گفتمش چارمین؟ و ساکت شد گفت : مـادر ! ببخـش یادم نیست تا همین ‌جاش یاد من مانده ست مشـکل از دیـن و اعتـقادم نیست گفتمش آمدیم و از تو کسی این سـوالات را شفاهی کرد دور از جـان تـو ، ملـک در قـبـر گر بپرسد چه کار خواهی کرد؟ گـر چـه حرفـم مـزاح بود اما اشک او روی گونه ‌اش افتاد گفت من رفتـه اسـت از یادم او مـرا که نمی‌ برد از یاد من فقط تا حسین ۜ یادم هست دادم از کـف تـوان و نـیـرو را شسـتـه‌ ام سال‌های سال امـا اسـتـکـان ‌های مـجـلـس او را من که اولاد سیـدالـشـهـدا ۜ اسم‌ شان رفته ‌است از یادم زیـر دیـگ عـزاش را یک‌ عمـر فوت کـردم بـه گـریـه افتادم هـمـه سـال منتـظر بودم تا دوباره محرمش بشود چادرم را به تکیه می‌ دادم تا سیاهی ماتمـش بشود اشــک مـادربـزرگ در روضـه مانـد از او بـه ‌جـا و ارثـیه شد رفـت مادربـزرگ از این دنیا خانه ی کوچکش حسینیه شد! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
خبر داری دلم چه بی قراره روز و شبا رو پشت سر میذاره داره میاد محرمت حسین جان فرصت نوکری بده دوباره با تو قرار گذاشتم پیرهن مشکی مو کنار گذاشتم ♫ … ♪♫ … ♪ من که تو کل زندگیم کسی رو مثل تو دوست نداشتم از الان داره کم کم میرسه بوی ماتم السلام علی ساکن کربلا السلام ای محرم ♫ … ♪♫ … ♪ مسیر زندگی مونو عوض کرد روضه و خیمه ها و پرچم تو عمری بده که زنده باشم آقا تا شب اول محرم تو ♫ … ♪♫ … ♪ تو رو به جون سقا ازم نگیر اشک چشامو آقا نوکرتیم و اسم هیات ماست فداییان زهرا ♫ … ♪♫ … ♪ از همه خسته م آقا دل به تو بستم آقا آّبروداری کن باز برام کاری کن خالیه دستم آقا از الان داره کم کم میرسه بوی ماتم السلام علی ساکن کربلا السلام ای محرم ♫ … ♪♫ … ♪ مادر من اسم تو رو همیشه به جای لالایی می گفت تو گوشم قبل محرما پیرهن سیامو تو حرم امام رضا می پوشم یه بغضیه تو سینه م یه ساله که به فکر اربعینم ♫ … ♪♫ … ♪ خودم رو بن زائرا دوباره تو موکبا می بینم روضه راه نجاته خونه مون کربلاته
. تو میثم تماری( ای نور دل حیدر)۲ با بذل تن و جانی( بر دین خدا زیور)۲ تو محرم اسرار حیدر هستی همسنگر و یاور حیدر هستی یا میثم یا میثم مولا ادرکنی(۲)۲ تو یاور دین بودی( ای یار ولا میثم)۲ جانت به ره قرآن (گردیده فدا میثم)۲ خدا بر تو میثم داده سعادت فدای دین شدی تو با شهادت یا میثم یا میثم مولا ادرکنی(۲)۲ دم می‌زدی از مولا (با عطر وبوی حیدر)۲ بودی همه ی عمرت(تو محو روی حیدر)۲ زد از لبت مدح حیدر شکوفه قبر تو گردیده زینت کوفه یا میثم یا میثم مولا ادرکنی(۲)۲ میثم همه ی عمرت (بودی به ره داور)۲ بر سینه ی هر شیعه( داغ تو زده آذر)۲ در راه دین و قرآن تو شهیدی در نزد فاطمه تو رو سپیدی یا میثم یا میثم مولا ادرکنی از کینه ی دشمن ها (میثم به سر داری)۲ مدح علی و آلش( هر دم ز لبت جاری)۲ فضائل حیدر از تو شنیدند زین سبب زبان تو را بریدند یا میثم یا میثم مولا ادرکنی .
۸ علوی افکار میثم تمار شد امیر تو حیدر کرار میثم تمار (۴) بر علی بودی محرم اسرار بوده ای میثم محور ایثار میثم تمار (۴) علی چون شمع و تویی پروانه تو ز جام او زدی پیمانه میثم تمار (۴) مرتضی بر تو این خبر داده در جزا با من تویی دلداده میثم تمار (۴) با نگاه او میثم آزادی در ره اسلام جان خود دادی میثم تمار (۴) بر گلوی خصم تو چنان خاری از ستم هایش بر سر داری میثم تمار (۴) زد شرر از کین دشمن بی دین شد ز خون تو صورتت رنگین میثم تمار (۴) دشمنت بر دار سخنت بشنید او زبانت از کام تو ببرید میثم تمار (۴) .
سری به روی نیزه ها بلنده کاشکی رقیه چشمِ شو ببنده اینجوری که سر رو زدن به نیزه افتادنِش فقط به مویی بنده مرکبای تازه نفس آوردن یکی یکی نعلای تازه خوردن چیزی که از تن حسین نمونده همونیم که مونده بود رو بردن دیگه تموم کار میبینه زینب وسط غبار به روی پیکرش تو قتلگاه میدوه ده سوار شلوغ قتلگاه دیگه تمومه کار از خیمه زینب خودِشُ رسونده درستش اینه خودشُ کِشونده رسید به قتلگاه حسینُ نشناخت آخه نِشونی از تنش نمونده نیزه و سنگ و تیرارُ که برداشت دید که نه جسمی داره و نه سر داشت داداش تو زیر و رو شدی برا چی خنجر از اون بوسه مگه خبر داشت ای سرِ روی نی این بلا اومده سر تو کی میخوان که زینبُ جدا کنن از تو با کعبِ نی میبینی وضعمُ ای سر روی نی امشب ناموس حسین تکُ تنهاست .. ان شاءالله با ناموسِت آواره نشی .. چهار ساله بود روشنایی ها رو کم میکرد باباش علی .. میگفت نمیخوام چشمی قد و بالایِ زینبُ ببینه ..کجا بودی یا امیرالمومنین امروز .. گفت وقتی حمله کردن سمت خیمه ها دیدن زینب جلو خیمه ایستاده بود نمیزاشت میگفت اینا بچه هستن اینا میترسن.. اینقدر با تازیانه زینبُ جلو خیمه زدن .. حسین ... بچه ها امشب تو بیابون داد میزدن.. یکی میگفت عمه گوشم درد میکنه.. یکی میگفت عمه استخوان هام درد میکنه .. یکی میگفت عمه بابام کجاست میخواست برام آب بیارِ .. وقتی اومدن خیمه ها رو آتش زدن زینب کبری زودی اومد مقابل زین العابدینِ عرض کرد عزیز برادرم چی دستور میدی؟.. گفت عمه جان بگو همه فرار کنن.. والا این زن و بچه ها تو خیمه میسوزن اینا رحم ندارن .. هرکی به یه سمتی میدوید .. میگه یه مرتبه دیدم زینب جلوی خیمه داره بال بال میزنه .. گفتن همه فرار کردن تو چرا اینجا ایستادی .. فرمود من تو این خیمه یه بیمار دارم .. همه توی این بیابونا هی میگفتن وا حسینا .. وا حسینا .. همه جویای حسین بودن تا عاقبت همه اومدن تو گودال زینب اومد تو گودال .. کاری کردن دختر اومد باباشو دید نشناخت .. هی میگفت عمه بلند شو بریم سراغ بابام .. عمه این کیه ؟.. این رگای بریده برا چیه؟.. گفت عزیزم این باباتِ .. آی حسین .. دونه دونه بچه ها رو شروع کرد جمع کردن .. همه رو دونه دونه شمرد .. دید یدونه شون کمه .. یکی از نازدانه ها نیست .. اومد اطراف خیمه رو گشت دید پشت یه بوته ای دو تا پایِ کوچولو .. همچین که بوته رو کنار زد ، دید دخترِ مسلم زیر دست و پا جون داده .. شام غریبونه پَرا میسوزه دامن کل دخترا میسوزه این بوی سوختگی خیمه ها نیست موی سرا با معجرا میسوزه خولی و شمر موندن و خنده هاشون به خیمه ها وا شده دیگه پاشون من نمیگم سر گوشا چی اومد پر شده از گوشواره کیسه هاشون همچین دید زمین کربلا میلرزه آسمان رنگ خون به خودش گرفته زینب اومد خدمت زین العابدین، عزیز برادرم چرا آسمون این جوری شده زمین میلرزه گفت عمه جان الان ساعتیِ که کارِ بابامُ یه سره کردن .. هرکی میخواد غنیمت خودش رو ببره میخوان سر ببرن جایزه بگیرن .. هرکی میره بالاسرِ یه عزیزی سرش رو ببره .. یه وقت دیدن یه نانجیبی پشت خیمه ها میگرده .. یه نیزه ای رو هی تو زمین فرو میکنه عاقبت دید یه بدنه شیرخواره ..حسین....