eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5هزار دنبال‌کننده
345 عکس
321 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
8. منم من شهید اشک.mp3
1.68M
( علیه السلام ) منم من ، شهید سوز و اشک و ناله به دل دارم داغ سه ساله عزیزان من ، شدند از غربت ، تمامی پَرپر همچو لاله ( تکرار بند اول ) امامُ العارفینم ، سید الساجدینم ، من زین العابدینم ( واغربتا ، واویلا ... ) اگرچه ، خزانی دیدم باغ و گلشن اگرچه زخمی شد مرا تن به شام وکوفه ، ز خطبه ی من، شده ویرانه کاخ دشمن خطبه خواندم غوغا شد شور محشر بر پا شد ظلم و فتنه رسوا شد ( واغربتا ، واویلا ... ) به عمرم ، به یاد دلبر غُصه خوردم به دوشم بار ناله بردم چو دیدم جسم ِ، پدر را بی سر، میان مقتل جان سپردم صد پاره تن ای بابا ، دور از وطن ای بابا ، ای بی کفن ای بابا ( واغربتا ، واویلا ... )
9. عزای آقا.mp3
1.72M
( علیه السلام ) سبک حاج اکبر ناظم عزای آقا زین العابدین است شهادتِ سیّدِ ساجدین است امام عالَمین یادگار حسین عمری به غُصه مبتلا بود گریه کنِ کرببلا بود به یاد روضه های دشت بلا زینب و قتلگاه و طشتِ طلا دلبر بی سرش ، اکبرش اصغرش به یاد قدهای خمیده علقمه و دستِ بُریده
7. واویلا روح عبادت.mp3
2.28M
( علیه السلام ) واویلا ، روح عبادت کشته شد قلب همه به درد و غم ، آغشته شد بر مُصحف غمهای زین العابدین مرثیه ی ،کرببلا ، نوشته شد دیدم خودم در وادی بلا ، شد سر جدا ، عزیز مصطفی در قتلگاه میزد چو دست و پا ، آمد صدای خیر ُ النساء « بُنَیَّ » قتیلِ خنجر یا حسین « بُنَیَّ » صد پاره پیکر یا حسین « بُنَیَّ » غریب مادر ، یا حسین ( بُنَیَّ ، غریب مادر یا حسین ... ) تکرار در خیمه ، بودم که محشر شد به پا تیره شد آسمان ِ دشت کربلا ناگه شنیدم عمه ام ناله زنان ، میگفت خدا سر ِ حسینم شد جدا رأسُ الحسین به روی نیزه ها شد موقع ِ غارت خیمه ها آتش گرفت دامن ِ بچه ها آمد صدای خیر ُ النساء « بُنَیَّ » قتیلِ خنجر یا حسین « بُنَیَّ » صد پاره پیکر یا حسین « بُنَیَّ » غریب مادر ، یا حسین ( بُنَیَّ ، غریب مادر یا حسین ... ) تکرار
❣﷽❣ ◼️ ◾️ ▪️ ؛ حاج اکبر ناظم ▪️ 👌👌 من وارث حسین و کرببلام من فاتح کوفه و شام بلام سراپا غیرتم حامل عزتم نامم زین العابدین شد خطبه ی من قوام دین شد ◼️واویلتا آه و واویلا گریه ی من تدوام نهضت است صحیفه ام نشانه ی عزت است نگین خاتمم امام عالمم نامم علی همنام حیدر وارث آیین پیمبر ◼️واویلتا آه و اویلا ( ) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🕊 🕊 همه جا کربلا مخصوص روز شهادت سید الساجدین کشته شد از جفا رفته سوی جنان شاهد کربلا راحت از غم شده شور ماتم شده 🕊آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) شور عشقش اگر بر سرم مانده شد مدفنش در بقیع بی حرم مانده شد دل عزادار او دیده خونبار او 🕊آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) (مرتضی محمودپور) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
783.8K
♨️ 🔳 شد خزان گلشن آشنایی ای خدا شد خزان گلشن من آمده وقت جان دادن من بر غریبی ی من خون بگرید جای زنجیر روی این تن من آه شب غم سر آمد آه اجل از در آمد آه بوی مادر آمد 💢یا سیدی زین العابدین قد گردون ز داغم خمیده فلک از غم گریبان دریده دیده ام نوح و دریایی از خون دیده ام یوسفی سر بریده آه لاله هایم چیدند آه غربتم را دیدند آه به غمم خندیدند 💢یا سید زین العابدین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
784K
❣﷽❣ ◼️ 🔳 🔳 خرابه چراغونه امشب قناری غزل خونه امشب به رنج و بلا مبتلایم عزادار کرببلایم من احیاگر راه خون خدایم بر ماتم کربلا روز وشب گریه کردم بر غربت آن شه تشنه لب گریه کردم بر بی کفن پیکر شهریار عرب گریه کردم ◼️آه و واویلا واویلا(۴) به همراه یک قوم بدنام شدم راهیِ کوفه وشام در کوچه سنگ کین خورده ام از روی بام خاکسترو آتش از هر طرف جلوه گر شد عمامه همراه موی سرم شعله ور شد دستان برای من و عمه دردسر شد ◼️آه و واویلا واویلا(۴) غمی کهنه در سینه دارم زداغ پدر بی قرارم عدو کرده غارت به یک روزه دارو ندارم صاحب بکایم من و وارث ذبح اعظم در بوریا چیده ام پیکری را منظم ببوسه زدم بر گلوی بریده شده با قدی خم ◼️آه و واویلا واویلا(۴) (آقای قاسم نعمتی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
91.6K
❣﷽❣ 🔲 وارث کربلایی ، شاهد نینوایی باتن خسته امشب ، همچو نی درنوایی با تن لاله گونی راوی دشت خونی(۲) 🔲واغریبا غریبا واغریبا غریبا بر زمین مانده جسم قاسم و عون جعفر روی خاک غریبی جسم عباس و اکبر کودکان در بیابان با دوچشمان گریان(۲) 🔲واغریباغریبا واغریبا غریبا خیمه ها گشته غارت ای علمدار لشکر هر چه بوده ربودند از حرم حتی معجر وای از این غصه و غم وای از شور ماتم(۲) 🔲واغریبا غریبا واغریبا غریبا (مرتضی محمودپور) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
949K
❣﷽❣ 🏴 🏴 خودم دیدم به نی راس بریده ز سیلی رنگ رخسار پریده 🏴غریبم من غریبم من غریبم علمدارم به خون غلطیده دیدم فغان و ناله ی طفلان شنیدم ز بی آبی خزان گلهای زهرا همه بار مصیبت را کشیدم 🏴غریبم من غریبم من غریبم خرابه کودکی در پیچ و تاب است تمام گریه اش بهر رباب است شنیدم عمه ام با طفل میگفت کنون مهمان سر خونین باب است 🏴غریبم من غریبم من غریبم (مرتضی محمودپور) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
740.4K
❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 زیر بار ستم نمی کنیم زندگی اى سلام خدا به قبر خاكى تو آتشم مى زند غربت حاكى تو سيد الساجدين ماه محمل نشين 🔳 وا اماما وا اماما يادگار شهيد كربلا ياعلى روضه خوان سر به نيزه ها ياعلى گرچه جان بر لبى ياور زينبى 🔳وا اماما وا اماما اين جماعت كه از صبر تو وا مانده اند پيكرت را به زهر كينه سوزانده اند مى روى اى امام چون پدر تشنه كام 🔳وا اماما وا اماما ديده اى تو به شام دلهره و اضطراب خواهران شما كجا و بزم شراب شده اى نوحه خوان ديده اى خيزران 🔳وا اماما وا اماما ( آقای رضا تاجیک) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️نوحه ورود کاروان اسرا به شام 👇 سخت تر از کرب و بلا شام بود دیدن آن مردم بد نام بود کاش منم تشنه فدا می شدم کشته به صحرای بلا می شدم تا که چنین صحنه نبینم به شام همرهِ سرهای جدا می شدم نام علی دارم و احساس او مرد جهادم به خدا چون عمو کرب و بلا فرصت جنگم نبود تا بکُشم خیل سپاه عدو سخت تر از کرب و بلا... شام بلا بر منِ خونین جگر سخت تر از کرب و بلا شد دگر ذُریّة فاطمه در بارِ عام دور و برم این همه ظالم نگر قافله ای را که سراسر عزا دیده به صحرای غم کربلا در غُل و زنجیر و رَسَن بَرده ها کوچه به هر کوچة شام بلا سخت تر از کرب و بلا... دست مرا بسته به دوشم زدند از سرِ بام بر سر و گوشم زدند بدتر از آن پیش دو چشم تَرم به خواهرانِ تیره پوشم زدند جان به لبم شد سرِ بازار شام کز هوس مردکِ زادالحرام مُهر کنیزی به یتیمان زدند وای چه ها شد دلِ بنت الامام سخت تر از کرب و بلا... در گذر از کوی یهودی نشین تودة خاکسترِ بس آتشین پیرزنی ریخت به روی سرم سوخت سراپای مرا آن لعین خارجی ام خواندن و اشکم چکید زآنچه به اولاد محمّد رسید بار خدایا بِنِگر حال ما دین شده بازیچة دست یزید سخت تر از کرب و بلا... کرب و بلا ، کوفه و دیگر بِلاد ظلم و ستم ها شده بر ما زیاد کاخ یزید رفتن و چوبِ جفا بر لب و دندان پدر مانده یاد در دل این واقعه مانند شیر صرف نظر از غمِ مردی اسیر خطبة غرّای من و عمّه ام کاخ ستمگر بکشانید به زیر سخت تر از کرب و بلا... گرچه بلا پشت بلا دیده ام لحظه به هر لحظه جفا دیده ام سجده کنم بر درِ درگاه حق این همه را لطف خدا دیده ام گرچه علی بن حسین شد اسیر در سفر کوفه به شامات پیر سروری این نکته بگو با همه بچة شیر است فقط مثل شیر سخت تر از کرب و بلا... ✍محمد رضا سروری
58940_139877133058_443371.mp3
537.4K
▪️نوحه ورود کاروان اسرا به شام من زینبم در، شام بلایم،شام بلایم اسیر قومی، دور از خدایم،دور از خدایم آید به گوشم طعنه ودشنام بسیار۲ وای از غریبی،وای از غریبی،وای از غریبی... سرها میان، این کاروانست،این کاروانست چشم حرامی،سوی زنان است،سوی زنان است ای پهلوان من ابو فاضل کجایی۲ وای از غریبی... شامی بخندد،ما جمله گریان،ما جمله گریان باران سنگ و،راس شهیدان،راس شهیدان ما را پچرخانند در بازار وکوچه۲ وای از غریبی... بزم شراب و،آل پیمبر،آل پیمبر بی حرمتی از،یزید کافر،یزید کافر دست پلید وخیزران،رأس حسینم۲ وای از غریبی... ✍اسماعیل تقوایی
4_5881834051173-AudioConverter.mp3
1.19M
▪️نوحه ورود کاروان اسرا به شام اهل حرم مولا (با عمه ی ساداتند)۲ وارد شده آن ها از (دروازه ی ساعاتند)۲ بر دیدار اسیران مردم شام جلوی دروازه کرده ازدحام امان از شهر شام آه و واویلا۲ در بین اسیران بود (سرها همه روی نی)۲ هر کوچه ی شهر شام (با خون جگر شد طی)۲ یتیمان حسین با دست بسته خونجگر گردیده قلب شکسته امان از شهر شام آه و واویلا۲ از این همه ظلم و کین (خون شد جگر زینب)۲ سوزد دل طفلان با (سوز و شرر زینب)۲ اهل حرم سوزد زین همه بیداد خون گردیده دل حضرت سجاد امان از شهر شام آه و واویلا۲ در بین همه مردم (شد غربت شان معلوم)۲ خون گریه کنند زین غم (هم زینب و هم کلثوم)۲ در شام غم بی جرم و بی بهانه بر طفلان می زدند با تازیانه امان از شهر شام آه و واویلا۲ زن های حرم گریان (از این همه غم محزون)۲ از این همه ظلم شام (دل ها همه گشته خون)۲ روز اسیران گردیده چنان شام سنگ می زدند بر آن ها از لب بام امان از شهر شام آه و واویلا۲ ✍حاج رضا یعقوبیان
20230730_103657-AudioConverter.mp3
920K
▪️نوحه ورود کاروان اسرا به شام جان نیمه جانی از غم بر لب آمد وقت امانت داری زینب آمد واویلا واویلا واویلا واویلا... مَردم شامی همه چنگ و دف زدند طعنه زنان خنده زن کف بر کف زدند واویلا واویلا واویلا واویلا... رُباب اگر بیند از غُصّه می میرد رأسِ شِش ماهه به نِی جا نمی گیرد واویلا واویلا واویلا واویلا... ✍حاج علی انسانی
20230730_103800-AudioConverter.mp3
688.9K
▪️نوحه ورود کاروان اسرا به شام ای خدا زینب و مجلس نامحرمان تشت زر پیش رو راس حسین در میان ناله ی کودکان ضربه ی خیزران وا حسینا وا حسینا... تهمت خارجی به آل حیدر زدند بر لبان حسین به پیش خواهر زدند وای از این دست غم جور و ظلم و ستم وا حسینا وا حسینا... قاری عشق من دگر تو قرآن مخوان هر چه خوانی عدو زند به روی دهان خون روی لبت قاتل زینبت وا حسینا واحسینا... بار دیگر اخا آیه ی قرآن بخوان تا که از ما رود دیده ی نامحرمان خوانده خصم ای عزیز دخترت را کنیز وا حسینا وا حسینا... ✍محمد مبشری
میزبان رفته است از اینجا و مهمان مانده است یک گلستان گل در این بَرِّ بیابان مانده است   گرچه آل الله را بردند از این سرزمین جسمشان رفته است از اینجا ولی جان مانده است   آنچنان اینجا رها کردندشان انگار که بر زمین اجساد مشتی نامسلمان مانده است قومی از راه آمدند و روی خاک کربلا ماه را دیدند که صدچاک و بی‌جان مانده است   یک طرف در خیمه‌هایی سوخته دیدند که در عبایی پیکری اما پریشان مانده است   در کنارش نوجوانی بود چون قرص قمر بر تنش رد هلال سم اسبان مانده است   پیکری بی دست را دیدند بین علقمه آسمانی بر زمین از تیرباران مانده است   از حضور مشک پاره نزد او دریافتند ساقی‌اش حتی کنار آب عطشان مانده است   ناگهان از راه مردی آمد و با گریه گفت چشمتان از چه بر این اجساد حیران مانده است   این عمو عباس، این هم اکبر و این قاسم است این تنی هم که در این گودال، عریان مانده است...   ...پاره های پیکر بابای مظلوم من است که جدا از هم، چنان آیات قرآن مانده است   پیکرش را با حصیری می‌برم در قبر و آه آه که انگشتی از دست سلیمان مانده است ✍
نوحه اسارت تو بر روی نی ، من در محملم قرآن خواندی و ،بردی این دلم همه جهان قربانت حسین به جان این طفلانت حسین دوباره جان بخشیدی به من ز صوت قرانت حسین(2) ای جان و برادرم ای فرزند مادرم با جان و دلم حسین تمام طفلان می برم واویلا ازین عزا(2) در شام بلا ، غوغا می کنم دشمن را همه رسوا می کنم با زینب ، بگو حسین در بین عدو حسین من خطبه بخوانم و تو طیب الله گو حسین(2) با این دیده ی ترم در راه برادرم خطیب بازار کوفه و عزیز و جـان حیدرم واویلا از این عزا(2) یابن العسکری، ای صاحب عزا جان ما همه در راهت فدا دودست ما بر دامان تو تمام جان ها قربان تو غروب هر جمعه میشود (دو چشم ما گریان تو)2 ميخونم برای تو هستم من گدای تو کی از کعبه بشنوم (صدای دلربای تو)2 واویلا واویلتا (4) یوسف حق پرست اشتهاردی (غریب)
442.9K
علی کاشانی: ی حضرت زینب (س): دستگاه همایون: کوچه کوچه ی کوفه، از حماسه ات حیران خطبه ای بخوان زینب، اُخت شاه مظلومان با ندای« اُسکتوا» زنگ کاروان افتاد از طنین صوت تو لرزه بر کوفیان افتاد از بیان شیوایت گشته بن زیاد مبهوت «ما رأیتُ» که گفتی: کندی ریشه ی طاغوت مرحبا بنت الحیدر خطبه ای بخوان دیگر(۲) خطبه ای بخوان زینب تا کنی بپا طوفان خطبه ای بخوان زینب تا کنی رسوا عدوان دخت شاه مردانی الحق که قهرمانی خواهری که بر نیزه دیده رأس مولایش «استعینوا بالصبر»شد آن دم ورد لبهایش * کربلا زتو زنده،ای اسیر آزاده یادگار زهرایی،ای اختر تابنده *(بقره:آیه ی۱۵۳) کاشانی#(صادق) (۱۴٠۱/۱۱/۱۶)*
1. من از این مردم.mp3
5.48M
( علیه السلام ) من از اين مردم بي عار بدم مي آيد از مكافات ، از آزار بدم می آيد ذبح را آب نداده جلويم سر نبُريد تا قيامت من از اين كار بدم مي آيد سنگ ها از در و ديوار به ما می خوردند تا ابد از در و ديوار بدم می آيد پای من بسته نبود اسب ، زمينم می زد من از افتادنِ بر خار بدم می آيد محملِ عمه ی ما را چقدر هُل دادند به خدا از سرِ بازار بدم می آيد دستِ من بسته كه شد بَرده فروشی رفتيم من از اين دستِ گرفتار بدم می آيد مُردم و زنده شدم بس كه نگاهم غم ديد عمه ی من ، چِقَدر مجلسِ نامحرم ديد همه ی این ها رو بزار کنار .. مگه ناموسِ خدا نبود ؟ آوردندت محله ی برده فروشا چرخوندش .. ؟ به این اکتفا نکردند .. وارد بزم شراب کردند ، همه مون رو ... گفت : تا وارد شدیم دیدم نانجیب سر رو گذاشته جلوش .. گفت : زینب ! مگه نگفتی بابات علی ؟ مادرت زهراست ؟ حالا بگو بیان ... به خاطر این که تن و دلِ بچه های امیرالمومنین رو بلرزونه ... غرور زینبه .. غرور امیرالمومنینِ .. سر رو گذاشت جلوش ... چوب خیزران رو برداشت ... آن قدر به لب و دندان حسین زد ... حسین ... این دستا بیاد بالا .. ببینم یه اربعین امسال میتونیم حرم حسین باشیم .. صدا بزن حسین ...
. علیه السلام محرم ۱۴۴۵ ه.ق اگه خرابی بیا، حسین آبادت می کنه اگه اسیری بیا، حسین آزادت می کنه دنیا می خوای برو پی اباعبدالله عقبا می خوای برو پی اباعبدالله روز محشر اگه بازم نگاه لطف از زهرا می خوای برو پی اباعبدالله دنیا حسین، عقبی حسین آرامشِ، زهرا حسین مولا حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه فقیری بیا، حسین مهمونت می کنه اگه امیری بیا، حسین مجنونت می کنه هر کی هستی برو پی اباعبدالله با سرمستی برو پی اباعبدالله عزت می خوای دیگه نده دست بیعت با هر دستی... برو پی اباعبدالله آقا حسین، والا حسین زیباترین، زیبا حسین مولا حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه مریضی بیا، حسین درمونت می کنه اگه کویری بیا، حسین بارونت می کنه تا عمر داری برو پی اباعبدالله وقتِ یاری برو پی اباعبدالله هر جا موندی تووی دو راهی، بی تردید توو هر کاری برو پی اباعبدالله ای جان حسین، جانان حسین جانم سنه، قربان حسین مولا حسین .👇
. خورشید به روی نی نشسته با زلف دریده و گسسته خونین شده صورتش شفق وار ما بین دو ابرویش شکسته از بهر تماشای اسیران مردم به نظاره دسته دسته آذین شده شهرو، جشنی شده برپا هستند همه خشنود با دلی خجسته او می نگرد به خواهر خویش گردیده چقدر پیر و خسته دیدند که گریه کرد و آنگاه چشمان قشنگ خویش بسته .👇
چگونه داغ‌ها را می‌گذارد پشت سر زینب کجا؟ کی؟ می‌گذارد چشم بر هم در سفر زینب فقط با دیدن عباس دائم زنده می‌گردد تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده ولی با خطبه‌هایش می‌کند "شق القمر "زینب طنین خطبه‌هایش در دل افلاک می‌پیچد و کاخ ظالمان را می‌کند زیر و زبر زینب دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست که بوده یک تنه اندازه‌ی صد‌ها نفر زینب خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام نبوده لحظه‌ای از حال طفلانْ بی‌خبر زینب خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود زمانی که برای کودکان می‌شد سپر زینب شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش گذشته از کنار خیمه‌های شعله‌ور زینب رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد اگر چه داغ‌ها دیدند اما بیشتر زینب زمانی که حسین آرام می‌زد دست و پا در خون کبوتروار در گودال می‌زد بال و پر زینب شکسته‌تیر‌ها و نیزه‌ها را زد کنار اما صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب صدای ناله‌ی مادر می‌آمد از دل گودال شبیه ناله‌هایی که شنید از پشت در زینب ✍
بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن از مشرق دلم به نگاهی ظهور کن چشم امید من به دوتا قطره اشک بود این چشمه خشک مانده، تو آن را نمور کن هرشب بساط ساز من آماده بوده است امشب بساط سوز مرا جفت و جور کن فرزند هیأتی مرا زیر پرچمت از چشم شور مردم بی روضه دور کن ما مُرده‌ایم بی تو و بی کربلای تو فکری به حال مردم اهل قبور کن کردی سفارش آن دو ملک را؛ ولی حسین گاهی هم از کنار مزارم عبور کن پرونده‌ام پُر است از اعمال بد؛ ولی تو صفحه‌های نوکری‌ام را مرور کن ✍
زمینه عاشورا ۱۴۴۵ حاج محمدرضا طاهری.mp3
8.96M
ای‌وای پر از زخمی، ای‌وای پر از خونی عطشان اگه بودی، عریان نمی‌مونی نترس اگه غارت شده پیرهنت چادرمو می‌ندازم رو بدنت منم شبیه خیمه‌هات می‌سوختم کاشکی خودم برات کفن می‌دوختم خدای من خدای من؛ عریانه بچۀ باحیای من خدای من خدای من؛ ببین چقد تنهان بچه‌های من بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ ........................... دیدم توی مقتل، سینه‌ت پر از تیره شمر از سنان داره، خنجر رو می‌گیره تیرا رو از سینه‌‌ت بیرون می‌کِشه می‌شینه روی سینه تا آماده شه با خنجرش ضربۀ محکم می‌زنه رگای نامرتبت سهم منه خدای من خدای من؛ کشتن بچه‌مو جلو چشای من خدای من خدای من؛ به‌ هیچ‌کسی‌ نمی‌رسه‌ صدای‌ من بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ ........................... گودال پر از خونه، خیمه تُو آتیشه رفتید تو و عباس، زینب غریب میشه با اینکه ریختن سرِ تو قبیله‌ای ولی تو فکر خواهرت عقیله ای ضجر که دخترا رو هر بار می‌زنه سرِ تو روی نیزه‌ها زار می‌زنه خدای من خدای من؛ سربریدن بچه‌مو روی‌ پای‌ من خدای من خدای من؛ قهقهه می‌زنن به ناله‌های من بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ
کشیدم زجر بیش از هر کسی در این سفر بابا کشیدم زجر ، افتادم زمین با چشم تر بابا چرا اینقدر بد هستند با ما مردم کوفه مگر از نسل ما هستند اینها بی خبر بابا به من گفتند بابایت نمی آید ، خودم دیدم سرت بر روی نی می‌رفت و ما هم پشت سر بابا نخوردم غیر زخم از دشمنت در راه می دانی ؟ چهل منزل فقط عمه برایم شد سپر بابا به استقبال ما هر کس که آمد سنگ دستش بود تمام راه در دیدارهای مختصر بابا یتیمی درد بی درمان یتیمی خواری دوران همین اندازه میگویم برایت از سفر بابا پریشان است مویم کاش با دست خودت می شد ببندی گیسویم را باز هم با گیر سر بابا دلم میخواست روی زانویت باشم ، از این پایین ببینم روی ماهت را ببینم یکنظر بابا ندارد طاقت دوری دل بی تاب یک لحظه نمیخواهم بدون تو بمانم بیشتر بابا میان دخترانت من به تو وابسته تر هستم مرا با خود ببر با خود ببر باخود ببر بابا