❣﷽❣
⚫️ #زمزمه_حضرت_زهرا_س
🔲 #روضه_حضرت_زهرا_س
🔲#آقای_طاهری
⚫️ #سبک : یارا یارا گاهی دل ما را ...
🔲#پیشنهادم 👌👌
مادر، مادر، مادر، شبی دیگر
به کنار من جان بر لب باش
مادر چون کبوتر
نزنی پَر
دو، سه روز دگر با زینب باش
مادر بیمارم
شده گریه بر تو کارم
به شفای تو
دل خوش دارم
ای همه هست من
نروی تو از دست من
که دلم توان بی مادری ندارد
بی تو زینبت یاوری ندارد
ز سکوت تو هویدا
ز خموشی تو پیدا
می سوزی و می سازی
گنجینۀ پر رازی
می دانم امشب مادر
آماده پروازی
گر می روی امشب
با خود ببر زینب
🔲⚫️🔲⚫️
زینب، زینب، زینب
مزن امشب
تو دگر به دل مادر آذر
من خود در افغانم، پریشانم
که شوی تو زفردا بی مادر
ای طرفدار من
که شدی پرستار من
به آخر رسیده کار من
خانه دارم زینب
گل بی قرارم زینب
به خدا که درد مادر دوا ندارد
مادرت امید شفا ندارد
تو پس از من یگانه
بشوی چراغ خانه
هم بر علی یاور باش
هم بر حسین مادر باش
من می روم اما تو
همسنگر حیدر باش
آسوده حالم کن
زینب حلالم کن
❣﷽❣
💔#سینه_زنی_حضرت_علی_ع
🖤#آقای_طاهری
💔#پیشنهادم
ز داغت رشته ی جانم گسسته
غم تو بر دل تنگم نشسته
چنین با فرق خونین رهسپاری
به دیدار گل پهلو شکسته
🖤وااای... مرو بابا مروبابا
وصیت کردی از من جان گرفتی
گلاب از دیده ی گریان گرفتی
بمیرم من که از فرق دوتایت
شب احیا به سر قرآن گرفتی
میان اشک و آه و گرم احساس
گرفته بسترت عطر گل یاس
به پیش چشم من دست حسین را
به گریه میدهی در دست عباس
🖤وای ... مرو بابا مرو بابا
چشاتو یک لحظه وا کن
پدرجان زینب خود را صدا کن
پدر جان دختر خود را صدا کن
پس از تو کوفه شهر بی حیایی
برای زینبت بابا دعا کن
🖤وای ...مرو بابا مرو بابا
علی ... علی ...
💔هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
❣﷽❣
⛅️ #زمزمه_امام_زمان_عج
⛅️ #آقای_طاهری
پر از حاجتم حاجتم را روا کن
گره های کوره مرا باز وا کن
دلی بی قرارم قرار دلم شو
غبارم مرا خاک پا کن
میان قنوتت میان نمازت
مرا هم دعا کن مراهم دعا کن
فقط خوب ها نه کمی مال من باش
بد و خوب را کم تر از هم سوا کن
دو دست پر از خواهشم را بگیر و
اگر که دلت امد ان دم رها کن
شبی بین روضه بگو وای مادر
شبی بین ما مادرت را صدا کن
همان جا جدا کن ز تن روح ما را
و این جسم را خاک در کربلا کن
(آقای محمد بیابانی)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔳#سینه_زنی_حضرت_قاسم_ع
🔳#آقای_طاهری
شاخه گل شمشادت افتاده
بنگر عمو دامادت افتاده2
بشتاب و ازحرم بیا به سوی من عمو حسین2
جلادم پنجه میکشد به موی من پنجه میکشد به موی من عمو حسین
وای وای وای بیا به امدادم
ز مرکب افتادم برس به فریادم
🔳وای وای عمو حسین جانم
روی سرم سنگ و نعل سائیدند
روی تنم با مرکب رقصیدند
افتادم زیر دست و پا گرفته شد توان من
نامت آمد به لب ولی شکسته شد دهان من
وای وای وای ببین که پیراهن ز ضربه دشمن یکی شده با تن
🔳وای وای وای عمو حسین جانم
نذر تو ریخت خونم از رگهایم
از پسرت راضی شو بابایم
با این عمق جراحتی که وا شده به سینه ام
خس خس دارم به هر نفس چو بانوی مدینه ام
وای وای وای تن مرا دیگر
ببر سوی اکبر نبیدنم مادر
🔳وای وای وای عمو حسین جانم